eitaa logo
‌ جنـــة المــأویٰ
1.9هزار دنبال‌کننده
816 عکس
789 ویدیو
2 فایل
❞ مؤسسه بین‌المللی مطالعات دینی جنة المــأویٰ ❝ ◣ سایت موسسه janatulmawa.ir ( @mr_59233 )
مشاهده در ایتا
دانلود
46.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قال رسول الله(ص) إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَینِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً The Holy Prophet (S) said: Surely, there exists in the hearts of the believers, with respect to the martyrdom of Husayn (A.S.), a heat that never subsides. برای شهادت حسین علیه السلام، حرارت و گرمایی در دلهای مؤ منان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۱۰، ص ۳۱۸. ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
💠معجزه امام حسین(ع) 🦂عقربی که جان زائران حسینی(ع) را در اربعین نجات داد 👥زائران ایرانی و دیگر کشورها که امسال در مسیر عشق حسینی حرکت می کردند ،گزارش دادند: یک زن که به نظر می رسید خسته است،برای استراحت وارد یکی از خیمه ها شده و در خواب عمیق و طولانی فرو رفت طولانی شدن خواب این زن باعث شد که دیگران را متوجه  خودش کنند،به همین دلیل به سمت زن آمدند و او را صدا زدند اما جوابی نداد و اینگونه متوجه شدند که وی مرده است و در کنارش عقربی را پیدا کردند که آن نیز مرده است و متوجه شدند که این زن توسط نیش عقرب مرده است زنان وقتی تلاش می کردند که جسد وی را به خیمه کناری ببرند ، احساس کردند که جسم عجیبی در وسط بدن زن است وقتی لباس وی را کنار زدند کمربندی(بمب) انفجاری را دیدند که به دور کمرش بسته شده بود پس از کشف کمربند انفجاری،نیروهای امنیتی خود را به محل رساندند و به راحتی و بدون هیچ تلفاتی آن را خنثی کردند. این داستان مربوط ب چند سال قبل در مسیر پیاده روی امام حسین علیه‌السلام اتفاق افتاد. ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
السلام علیک یا صاحب الزمان🌿 دعای‌ فرج [برای تعجیل در ظهور امام‌زمان صلوات] ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا اَلْإِمَامُ اَلْوَحیدُ و القَائِمُ الرَّشیدُ... 🔸️سلام بر تو ای یگانه روزگار و ای تنهاترینِ عالم؛ سلام بر تو و بر روزی که برای هدایت و محبّت قیام خواهی کرد! 📙صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610. ❀͜͡ 🥀•┈—┈—┈✿┈—┈—┈• مولای من🥀 دلمان تنگ است و جانمان بیقرار ... دلخوشیم به اینکه شما از حجم تنهایی ما آگاهید ... روزگار فراق به درازا کشیده ... به اندازه ی یک عمر ... یک عمر چشم براهی ، ای کاش می آمدید، ای کاش خدا فرج شما را برساند .. ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوره فتح آیه ۲۹ ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
چندپندحکیمانه از علی(ع):🌸 ۱.هرکسی رابه قدری که احترامت می کند، دیدن کن! ۲.به خداتوکّل کن ،کفایتَت می کند! ۳.روشنی دل از خوردن حلال است! ۴.بدترین مردم کسی است که مردم از اوبترسند! ۵.ارزش هرکسی به قدر همت اوست! ۶.تنهایی از همنشین بد،بهتراست! ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
💥ماجرای پرواز و ابوسعید ابوالخیر ✨✨ابوسعید ابوالخیر را گفتند: فلانی قادر اسـت پرواز کند، گفت: این‌که مهم نیست، مگس هم میپرد. 🔅گفتند: فلانی را چه می گویی؟ روی آب راه می رود! گفت: اهمیتی ندارد، تکه اي چوب نیز همین کار را می‌کند. 🔅گفتند: پس از نظر تو شاهکار چیست؟ 🔅گفت: این‌که در بین مردم زندگی کنی ولی هیچگاه بـه کسی زخم زبان نزنی، دروغ نگویی، کلک نزنی و سو استفاده نکنی و کسی را از خود نرنجانی. این شاهکار اسـت.. ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
✨✨ یکی تعریف می‌کرد وقتی از نماز جماعت صبح بر می‌گشتم جماعتی را دیدم که بزور قصد سوار کردن گاو نری را در ماشین داشتند. گاو مقاومت می‌کرد و حاضر نبود سوار ماشین بشود، من رفتم دستی به پیشانی گاو کشیدم؛ گاو مطیع شد و سوار شد. من مغرور شدم و پیش خودم گفتم؛ «این از برکت نماز صبح است.» وقتی رسیدم خانه دیدم مادرم گریه و زاری می‌کند، علت را که جویا شدم گفت «گاومان را دزدیدند!» گاو مرا شناخته بود و طبق فرمان من سوار ماشین شدولی من او را نشناختم. ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
🔹پوریای ولی 🗯پوریای ولی در شهرها می گشت و با قهرمان هر دیاری کشتی می گرفت و چنین زندگی می گذرانید. او به اصفهان رفت تا با ناموری از آن دیار مبارزه کند. 🗯زمان مبارزه دو قهرمان معین شد و به اطلاع عموم مردم رسید. 🗯روزی قبل از کارزار، پوریا از کوچه ای می گذشت. پیرزنی حلوای نذری به او تعارف نمود. 🗯پوریا پرسید: برای چه نذر کرده ای؟ پیرزن گفت: فرزندم با پهلوان پهلوانان کشتی می گیرد، اداره زندگی من و خانواده خودش با اوست، نذر کرده ام پیروز شود تا جیره ما قطع نگردد. 🗯این سخن پوریا را تکان داد، او متحیر مانده بود چه کند؟ آیا آنطور که می خواهد کشتی بگیرد و پیروز از میدان درآید و امید این پیرزن را قطع نماید یا فرمایش مولای متقیان علی علیه السلام که فرمود شجاع ترین مردم کسی است که بر نفس خود چیره شود، عملی سازد. 🗯به هر حال وقت مبارزه فرا رسید، دو قهرمان در مقابل هم قرار گرفتند. پوریا حرکتی چند انجام داد، متوجه شد حریفش قدرت چندانی ندارد، ولی بر نفس خود چیره گشت و شجاعانه بر وسوسه ها فائق آمد و با حرکاتی نمایشی خود را به زمین زد و پهلوان اصفهانی بر سینه وی نشست، وی در آن حال به حضور حق عرضه داشت: خدایا برای تو بود، بپذیر! 📚منبع : غضنفری، علی؛ اخلاق در قرآن و سنت حاوی یکصد مبحث اخلاقی، ج 1، ص: 480 ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
حکایت قشنگ و خواندنی بهلول و زبیده خاتون همسر هارون الرشید(دیده و ندیده) بهلول هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می‌رفت. در ساحل می‌نشست و به آب نگاه می کرد. پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می‌شست. اگر بیکار بود همانجا می‌نشست و مثل بچه ها گِل بازی می‌کرد. آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه می‌ساخت. جلوی خانه باغچه‌ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل صحرایی گذاشت. ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد. زبیده خاتون (همسر خلیفه) با یکی ازخدمتکارانش به طرف او آمد. به کارش ادامه داد. همسر خلیفه بالای سرش ایستاد و گفت: «بهلول، چه می‌سازی؟» بهلول با لحنی جدی گفت: «بهشت می‌سازم.» همسر هارون که می‌دانست بهلول شوخی می‌کند، گفت: «آن را می‌فروشی؟!» بهلول گفت: «می‌فروشم.» زبیده خاتون پرسید: «قیمت آن چند دینار است؟» بهلول جواب داد: «صد دینار.» زبیده خاتون گفت: «من آن را می‌خرم.» بهلول صد دینار را گرفت و گفت: «این بهشت مال تو، قباله آن را بعد می‌نویسم و به تو می‌دهم.» زبیده خاتون لبخندی زد و رفت. بهلول، سکه ها را گرفت و به طرف شهر رفت. بین راه به هر فقیری رسید یک سکه به او داد. وقتی تمام دینارها را صدقه داد، با خیال راحت به خانه برگشت. زبیده خاتون همان شب، در خواب، وارد باغ بزرگ و زیبایی شد. در میان باغ، قصرهایی دید که با جواهرات هفت رنگ تزئین شده بود. گلهای باغ، عطر عجیبی داشتند. زیر هر درخت چند کنیز زیبا، آماده به خدمت ایستاده بودند. یکی از کنیزها، ورقی طلایی‌رنگ به زبیده خاتون داد و گفت: «این قباله همان بهشتی است که از بهلول خریده‌ای!»  👇👇👇👇 ادامه
وقتی زبیده از خواب بیدار شد از خوشحالی ماجرای بهشت خریدن و خوابی را که دیده بود برای هارون تعریف کرد. صبح زود، هارون یکی از خدمتکارانش را به دنبال بهلول فرستاد. وقتی بهلول به قصر آمد، هارون به او خوش آمد گفت و با مهربانی و گرمی از او استقبال کرد. بعد صد دینار به بهلول داد و گفت: «یکی از همان بهشت‌هایی را که به زبیده فروختی به من هم بفروش!»  بهلول، سکه ها را به هارون پس داد و گفت: «به تو نمی‌فروشم.»  هارون گفت: «اگر مبلغ بیشتری می‌خواهی، حاضرم بدهم.» بهلول گفت: «اگر هزار دینار هم بدهی، نمی‌فروشم.»  هارون ناراحت شد و پرسید: «چرا؟!» بهلول گفت: «زبیده خاتون، آن بهشت را ندیده خرید، اما تو می‌دانی و می‌خواهی بخری، من به تو نمی‌فروشم!» ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
‌ نازنینی چو تو پاکیزه دل و پاک نهاد بهتر آن است که با مردم بد ننشینی 🎙حافظ ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
السلام علیک یا صاحب الزمان🌿 دعای‌ فرج [برای تعجیل در ظهور امام‌زمان صلوات] ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا إِمامَ الْمُسْلِمينَ... 🌱سلام بر تو ای پیشوای اهل اسلام؛ ای مولایی که هرکس دلش را تسلیم تو کند به مقصدش خواهی رساند. 🌱سلام بر تو و بر آن روزی که جهان و جهانیان تسلیم امر تو خواهند بود. 📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها 🥀 ⊰✾✿✾⊱━━─••• مولای‌من 🥀 تو یادگار غدیری، ما ایمان داریم که پس از قرن‌ها غربت خونبار غدیر، تو از کرانه‌ی همان برکه‌ی خوشبخت، طلوع می‌کنی و جهان را از عدالت علوی و اقتدار حیدری پر می‌کنی... ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
🔅🔅🍃🔅🔅 🔆حکایت رشوه و ملا! 🍂ملانصرالدین پنج سکه به قاضی شهر داد تا در محکمه‌ی روز بعد به نفع او رأی صادر کند! 🍂روز بعد، قاضی خلاف وعده عمل کرد و به نفع طرف دعوی رأی داد. ملا برای یادآوری در جلسه دادگاه به قاضی گفت: «مگر من دیروز شما را به پنج تن آل عبا قسم ندادم که حق با من است؟!» 🍂قاضی گفت: «چرا… ولیکن پس از تو، شخص دیگری مرا به چهارده معصوم سوگند داد!» ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁 💥💥💥عمر واقعى آن است كه در تحصيل دانش بگذرد ☘وقتى اسكندر جهت فتح ممالك به شهرى رسيد كه در آب و هوا و نعمت و صفا نظير آن را نديده بود فرمان داد تا در آن حوالى سراپرده بر پا نمايند. ☘ناگاه به قبرستانى رسيدند ديد بر قبر يكى نوشته شده او يكسال عمر كرده و بر ديگرى نوشته سه سال و بر ديگرى پنج سال و خلاصه هيچيك را عمر از پانزده سال و بيست سال بيش نبود در حيرت شد كه چگونه در چنين آب و هواى خوب عمر اندك باشد. ☘فرستاد جمعى از اعيان شهر را حاضر كردند و همه را معمّر و كهنسال يافت، از معماى عمر كم قبرها پرسيد گفتند: اموات ما نيز مانند ما عمر زياد كرده اند ولى روش ما اين است كه از ايام زندگى خود آنچه براى تحصيل علم و دانش و تكميل نفس گذرانديم از عمر خود شماريم و بقيه را باطل و بيهوده دانيم پس هر كه از ما درگذرد آن مقدار زمان را حساب كنند و بر روى قبر او نويسند كه با علم و دانش بوده است. اسكندر را اين سخن و عادت بسيار پسنديده آمد وآنها را تحسين كرد. 📚منبع: داستانهایی از فضیلت علم علی میرخلف زاده ص۴۵ ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام محمد باقر عليه السلام می فرمایند : پیش از سخن‌ گفتن، راست‌گویی بیاموزید تَعَلَّمُوا الصِّدْقَ قَبْلَ الحَدِیثِ Learn truthfulness before speaking. کافی، جلد 2، صفحه 104 ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙دکتر انوشه ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
🌋الّلهُمَّ 🌟💐       🌋صلّ🌟💐             🌋علْی 🌟💐                🌋محَمَّدٍ 🌟💐                   🌋وآلَ🌟💐               🌋محَمَّدٍ🌟💐         🌋وعَجِّل🌟💐 🌋 فرَجَهُم🌟💐 🌋الّلهُمَّ 🌟💐       🌋صلّ🌟💐             🌋علْی 🌟💐                🌋محَمَّدٍ 🌟💐                   🌋وآلَ🌟💐               🌋محَمَّدٍ🌟💐         🌋وعَجِّل🌟💐 🌋 فرَجَهُم🌟💐 🌋الّلهُمَّ 🌟💐       🌋صلّ🌟💐             🌋علْی 🌟💐                🌋محَمَّدٍ 🌟💐                  🌋وآلَ🌟💐               🌋محَمَّدٍ🌟💐         🌋وعَجِّل🌟💐 🌋 فرَجَهُم🌟💐 🌋الّلهُمَّ 🌟💐       🌋صلّ🌟💐             🌋علْی 🌟💐                🌋محَمَّدٍ 🌟💐                   🌋وآلَ🌟💐               🌋محَمَّدٍ🌟💐         🌋وعَجِّل🌟💐 🌋 فرَجَهُم🌟 ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂ذکر غروب جمعه ها... آقام کجاست؟آقام کجاست؟😔 🎙سید رضا نریمانی اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
13990516000303_Test.pdf
2.15M
نسخه PDF کتاب سه دقیقه در قیامت ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿
✳️معرفی کتاب《سه دقیقه در قیامت》 کتاب "سه دقیقه در قیامت" روایتی است از خاطرات یکی از مدافعان حرم که در جریان عمل جراحی بمدت سه دقیقه از دنیا می رود و سپس با شوک در اتاق عمل، دوباره به زندگی برمی گردد؛ اما در همین زمان کوتاه چیزهایی دیده که درک آن برای افراد عادی سخت است. به دلیل درخواست راوی کتاب هویت وی در این کتاب به صورت ناشناس باقی مانده است. آنچه میخوانید نتیجه چندین مصاحبه و دیدار و شرح ماجرایی نادر است که برای این جانباز اتفاق افتاده است. در این کتاب که بسیار مورد استقبال خوانندگان قرار گرفته و نقدها و تفسیرهایی هم بر آن شده است، حقایقی درباره مرگ، برزخ، حال انسان در برزخ و بسیاری مطالب دیگر درباره حیات پس از مرگ خواهید خواند. برزخ طبق آیات و روایات فاصله میان مرگ تا قیامت کبری است. برزخ قیام و زندگی جدید و جهانی نو است؛ خواه گودالی از گودالهای دوزخ باشد، یا باغی از باغهای بهشت. پس برزخ معبر و دالان ورودی به قیامت و حشر اکبر است و انسان در ادامه ی مسیر زندگی دنیا وارد جهان برزخ می شود، که سراسر آگاهی و حیات است. اگر دوست دارید حقایقی حیرت‌انگیز از دنیای پس از مرگ بدانید، این کتاب را حتما بخوانید ┅───┅───┅───┅───┅ @janatulmawa﴾جنة المأویٰ﴿