eitaa logo
کانال جانبازِ شیمیائی
575 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
ثواب بازنشر مطالب (بدون ذکر منبع)،هدیه به بقیه الله الاعظم ارواحنافداه بلامانع است ادمین: جانباز شیمیایی بهروز بیات @janbaz_shimiaee
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم مدتی است که مسأله فوت مرحومه مهسا امینی بهانه ای شده برای زیر سوال بردن حجاب. تصور غلطی که درباره حجاب وجود دارد این است که حجاب یک موضوع دینی و شرعی است، در حالی که با اندکی مطالعه تاریخ زندگی بشر در می یابیم که در جوامع پیش از اسلام و حتی در جوامع غیر دینی حجاب یک سبک زندگی مرسوم بین مردم بوده. البته اسلام با واجب کردن این مسأله بر آن صحّه نهاد. حجاب پیش از آنکه یک مساله شرعی در شرایع گوناگون باشد یک موضوع کاملاً عقلی و اجتماعی بوده. استدلال؛ انسان ذاتاً موجودی اجتماعیست که حیات او در زندگی جمعی امکان پذیر است. اساس زندگی اجتماعی انسان بر خانواده استوار است. نقش اجتماعی افراد ابتدا در خانواده شکل گرفته و بدون خانواده اجتماع از معنا و انتفاء ساقط می شود. بر کسی پوشیده نیست که بقای جامعه متوقف بر بقای خانواده است و جامعه بدون روابط خانوادگی به گلّه حیواناتی شبیه می شود که در کنار یکدیگر زندگی می کنند بدون پذیرفتن مسئولیت های خاصی که وجه تمایز انسان با حیوانات است. از سوی دیگر بنای خانواده، مبتنی بر زوجیت است و آغاز زندگی خانوادگی (اجتماعی) انسان با زوجیت آدم (علی نبینا و آله و علیه السلام) و حوا بوده. لذا استحکام زوجیت علت تامه بقای خانواده است و هرچیزی که زوجیت انسان را تضعیف کند بقای جامعه بشری را به خطر انداخته. و هرچه که این پیوند را تقویت کند به استحکام اجتماع انسانی کمک کرده. حجاب اصلی ترین عامل تقویت رابطه زوجیت در جامعه است و بد حجابی و بی حجابی عامل مخرّب آن. زنی که با بد حجابی یا بی حجابی خود را در معرض نمایش دیگران قرار می دهد دیگر نمی تواند یک سوی زوجیت واقعی قرار گیرد چرا که دیگر او برای دیگران است از جمله همسر خود. و مردی که همواره با زنان متعددی در جامعه مواجه است و بهره های جنسی می برد دیگر نمی تواند سوی دیگر یک زوجیت واقعی باشد. و تخریب زوجیت یعنی تخریب بنای خانواده که ستون اجتماع است و با فرو ریزی آن اجتماع بشر متلاشی خواهد شد و از بین رفتن نظام اجتماعی بشر یعنی ورود به جنگلی که حیواناتی گلّه وار در کنار یکدیگر زندگی می کنند و عامل بقای خود را دریدن حیوانات دیگر می دانند. مردی که محبت و مسئولیت فرزندی، برادری، همسری و پدری نداشته باشد چگونه می تواند به انسانهای دیگر رحم داشته باشد یا زنی که دختری، خواهری، همسری و مادری نداند قطعاً به وسیله ای برای ارضای حیواناتی در ظاهر مرد تبدیل خواهد شد. حجاب یک ضرورت عقلی، انسانی و اجتماعی است نه یک واجب شرعی یا قانون حکومتی. فاعتبروا یا اولی الألباب. صاحبان خرد و عقل می فهمند؛ چه گفتیم و چه شنیدند. والسلام. التماس دعای فرج.
داستان جذاب و آموزنده از پیشکسوت جهاد و شهادت برادر بسبجی حسن عبدی (ابوتراب) از گردان خط شکن کمیل ل ۲۷ حسن عبدی (ابوتراب): آخ صورتم ۰۰۰ داستان دنباله دار من و مسجد محل قسمت دوم نمازعشاء که تموم شدتعقیبات خوندمو دویدم بیرون ،آخه بایدنون میگرفتم نون وایی یه ساعت بعداذان پُختش تموم میشد ،واردحیاط مسجد که شدم ، ول وله ایی بود پسر بچه ها داشتن تُو حیاط مسجد با یه توپ پلاستیکی فوتبال بازی می کردن ، خندیدم وراستش رو بخواید خوشحال شدم چون واسه من که سی سال معلمی کرده بودم دیدن بچه ها وشادی هاشون لذت بخش بود، دولا شدم پشت کفشمو بالابکشم که یه هُوضربه محکمی رو؛روی صورتم احساس کردم ،خیلی دردگرفت عینکم افتادوشیشه اش دراومد ،توپ پلاستیکی افتاد جلو پام. یکی ازبچه ها داد زد ۰۰۰ دَر رِید ، هوا پَسه ،یه دفعه حیاط خالی شد ، دسته عینک کج شده بودوگوشه چشمم خراش برداشته بود، گِیج شده بودم ،چشمم سیاهی می رفت ،یه هو یه پسربچه کوچیک دستمو گرفت یه تیکه دستمال کاغذی مچاله شده بهم دادو خیلی جدی ومردونه گفت :بیاخونش ُ و پاک کن ،بعد یه چسب زخم ازجیب شلوارش دَر اورد وگفت : بِی بِی جون بهم داده ،آخه من هر روزیه جام زخم میشه ،همیشه بِی بِی جون تُو جیبم یه چسب زخم می زاره وهزار تومن پول واسه بستنی ۰۰۰ باعصبانیت یه نگاه بهش انداختم وچسب گرفتم ،یه قِله بچه؛ چش تُو چِش من اِنداخته، میگه: بیاچسب رو بگیر، شیطونه میگه ۰۰۰ خدا ؟خُشکم زد، من قسم می خورم که قبلا" این بچه رویه جا دیدم ،چهره اش واسم خیلی آشنا می زد ، اما کجا؟ رفتم تُو عالم هپروت ۰۰۰ یادکرمانشاه افتادم ،شهرک آناهیتا ، مَقعر بسیجی های لشگر ۲۷ ، سی وهف هش سال پیش، دور هم نشسته بودیم ، آقا قلعه قوند دبیر بینش دینی مون هم باما اعزام شده بود ، ما برو بچه های هنرستان توحید ِدو راه قپون بودیم میون راه موقع اعزام دوتاپسر خاله های مَمَد حَمومی رودیدم ،بچه های نازی بودن ،خلاصه گروهمون کامل بودمن و آقاقلعه قوند و احمد رشیدی وعلی شاهرخی ومملی ، که فامیلیش یادم نمی یاد ودو تا پسرخاله های ممدحمومی ناصر وجمشید ، همه ماچند نفر ازبچه های ته خَط راه آهن بودیم ،بچه های محله وصفنارد ، بعدها اسمشو گذاشتن لِیانشامپو ،نزدیک پاسگاه نعمت آّباد جاده ساوه ، بیابونای جنوب تهران ؛ چقدر این بچه شبیه مملی بود ، مملی تُو دسته ماکه یه خمپاره ۱۲۰ تامپلای کره ایی خوشگل تازه واردشده داشتیم ، گوله پُوست می کَند ،یعنی گوله روآماده پرتاب می کرد ، منم گِرا رو روی قبضه می بستم وبعد باپیام بیسیم چی ودیده بان (و ما رَمیت اِذ رَمیت) پرتابش می کردم عین لَبوقرمز شده بودم ، پرسیدم : بابا جون اسمت چیه ؟یه هو سید پرید وسط حرف و گفت :عمو جونش ؟ اسمش آقا محمده ، بچه ها بهش میگن ، مملی کوچیکه ، شما به بزرگی خودتون ببخشید ، توپ رو به صورتتون زده ، قول میده دیگه تکرارنشه ،بعدباصدای سنگینی گفت : مَگه نه آقا محمد آقا؟مملی تندی سرش رو تکون داد و گفت :آره قول میدم ، قول ، قول ، قول ۰۰۰ بچه ها که ترسشون ریخته بود دور من و سید جمع شده بودن ، مملی اشاره کرد به یه تابلو کهنه و قدیمی رو دیوار حیاط مسجد و گفت : به جوون دایی محمد قول میدم دیگه تکرار نشه ، روی تابلو قدیمی صلوات خواصه امام رضا(ع) نوشته شده بود ، گوشه هاش پاره شده بود و لامپ های اطرافش سوخته بود و شکسته بود ، یه هو یکی از بچه ها داد زد مملی بیا بریم بستنی بخوریم ، مملی دستش رو کرد تُو جیبش و هزار تومنی در آورد و گفت : نه نمی خوام دارم پولم جمع می کنم واسه تعمیر تابلوی دایی محمد لامپاش خیلی گرونه ۰۰۰ سید گفت : از وقتی خواب دایی شو دیده ، گِیر داده که باید این تابلو تعمیر بشه ، ولی تابلو خیلی کهنه اس ، باید کَندِه بشه ، ولی این جوجه بچه نمی زاره ، رفتم تُو فکر ، خوب من رشتم برق بود و هنرستان درس خونده بودم ، پرسیدم ؟ این تابلو از کِی اینجاست ، چرا تعمیر نشده ، سید گفت : بعد شهادت محمد ، بی بی مادرش این تابلو رو به خاطر عشق زیادی که شهید به امام رضا(ع) داشت داد ساختن و اینجا نصب کرد ۰۰۰ یه دفعه یاد نون افتادم ُ و دوئیدم ، سید و بچه ها مات و مبهوت به من نگاه می کردند ، سید داد زد چی شد کجا ؟ گفتم نون ، نون دیر شد اَگه نون نخرم ، عیال اعلام جنگ می دِه ُ و منم خاکریزم کوتاهه و حتما" کم می یارم ، سید زد زیر خنده و اشاره کرد به داخل مسجد ، آهای بچه ها بیاید ، این داداشمونم مثل خودمون زِی زِی قولوه ِ ، زن ذلیله ، بابا اِیول اِیول ، نمی دونم ما بچه ها جنگ چرا بعد برگشتن از جنگ ، اِنقدر تُو شهرها ُ و خونمون غریب ُ و مظلومیم ، چرا همه روی سر ما خراب میشن ، دَمت گرم حاج حسن آقا ، دَمت گرم۰۰۰ حالا دیگه بچه های مسجد به من میگن حاج حسن آقا ، راستش رو بخاید خودمم این اسمو دوست دارم ، حاج حسن آقا ، قشنگه نه ، تُو رو خدا قشنگ نیست ؟ پایان قسمت دوم (شهید حسن عبدی) ان شاءالله
🔴چالشی برای سلبریتی های امارات نشین 🔹در روزهای اخیر تمام مسئولین امارات در سخنان سخیف ادعا کردند که جزایر سه گانه (ابوموسی،تنب بزرگ و تنب کوچک) جزو اراضی امارات است تا جایی که ریم الهاشمی، وزیر همکاری‌های بین‌المللی امارات در سازمان ملل این مساله را با بی ادبی به ایران بیان کرده است 🔹از سلبریتی هایی که این روزها با شعار دفاع از ایران و زدن استوری های مختلف جوانان را دعوت به اغتشاش علیه حکومت کرده اند، درخواست می کنیم حتی اگر شده فقط یک توییت با همان ادبیاتی که به نیروی انتظامی هتاکی می کردند علیه این اقدامات مسئولین اماراتی منتشر کنند. 🔹مگر نمی گویید دغدغه ایران را دارید، امروز وقت آزمودن این ادعاست تا واقعیت ها نمایان شود.
🔴 زلنسکی برای مقابله با پهپاد شاهد ۱۳۶ جلسه ویژه برگزار کرد! 🔻طبق بیانیه‌ی دفتر ریاست‌جمهوری اوکراین، ولودیمیر زلنسکی روز گذشته ۴ مهر ماه، جلسه ویژه‌ای را برای بررسی راه‌های مقابله با حملات پهپادهای انتحاری ارتش روسیه، با وزیر دفاع، فرماندهان ستاد نیروهای مسلح، ارتش و سایر مقامات نظامی اوکراینی برگزار کرده است. از جزئیات و نتايج این جلسه اطلاعات دیگری منتشر نشده است. 👈لازم به ذکر است که ارتش روسیه در روزهای اخیر با استفاده از دستکم ۲۵ فروند پهپاد انتحاری شاهد ۱۳۶، بیش از ۱۷ حمله پهپادی به مواضع نیروهای اوکراینی در جبهه خارکیف، خرسون، اودسا و... انجام داده است. رسانه‌های اوکراینی و غربی مدعی انهدام اکثر این پهپادها هستند و با انتشار اخبار زرد نظیر حضور و تلفات دهها نفره مستشاران ایرانی در جنگ اوکراین و امثالهم، درصدد کم‌رنگ جلوه دادن تاثیر این پهپادها در جریان جنگ هستند اما ویدیوها و تصاویر گوناگون ناقض این ادعاهاست و تشکیل جلسه مقامات ارشد اوکراینی گویای ضربات کاری شاهد ۱۳۶ به ارتش اوکراین و خسارات جدی آنها در این حملات است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این روزها مد شده بازیگران و اهالی تاتر و سینما به بهانه مهسا امینی اعلام کردند از این به بعد حاضر نیستند کار کنند. این فیلم و ببینید و حرفه‌ای این هفت رنگها را باور نکنید. پس فردا باز همین انگلها با پر رویی میان دولا پهنا از بیت المال میگیرن فرهنگ غرب و نهادینه می کنند. لعنت برمسئولی که دوباره گول اینها را بخورد.
🔴تأثیر حوادث اخیر بر سیاست خارجی ایران 🔹تجمعات و آشوب‌های اخیر کشور، فارغ از آسیب‌های انسانی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، برای سیاست خارجی ایران نیز تبعاتی در پی خواهد داشت. در این تحلیل کوتاه به طور مختصر به مواردی در این زمینه اشاره خواهد شد: 1️⃣ مذاکرات هسته‌ای تشدید اغتشاشات و ناامنی در داخل، موضع ایران در مذاکرات هسته‌ای را تضعیف خواهد کرد. شکاف‌های داخلی و تضعیف انسجام ملی، موجب تقویت ائتلاف و اتحاد طرف‌های غربی، به ویژه اجماع دوحزبی در آمریکا، برای تشدید فشار بر ایران خواهد شد و موقعیت ایران برای چانه‌زنی و مذاکره بر موارد اختلافی را تضعیف می‌کند. 2️⃣ افزایش فشارها تداوم آشوب‌های خیابانی و تبعات انسانی آن، زمینه‌ها و فرصت‌هایی برای آمریکا و اروپا پدید می‌آورد تا به بهانه‌های حقوق‌بشری به افزایش فشارهای اقتصادی مانند کاهش سطح روابط و افزایش تحریم‌ها اقدام کنند. هم‌چنین زمینه‌های جذب سرمایه‌گذاری خارجی را که به دلیل تحریم‌ها کاهش یافته، بیش از پیش تضعیف می‌کند. 3️⃣ تغییرات ژئوپلیتیک در سایه تحولات اخیر و ایجاد مشغله‌های داخلی برای تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان نظام، جمهوری آذربایجان تحرکات خطرناکی را برای شکل‌گیری کریدور زنگه‌زور آغاز کرده که با ورود احتمالی به خاک ارمنستان، می‌تواند امنیت مرزی ایران و مسیر ترانزیتی کشورمان به سوی ارمنستان و گرجستان را تهدید نماید. 4️⃣ خطر تروریسم قومیت‌گرا ورود گروه‌های تروریستی و تجزیه‌طلب به این آشوب‌ها به خصوص در مرزهای غرب و شمال غربی، می‌تواند زمینه‌ای برای درگیری‌های مرزی، قاچاق اسلحه به داخل و بروز جنگ مسلحانه در شهرها بین این گروهک‌ها و نیروهای انتظامی و نظامی را ایجاد کند.                     انتشارمطالب بدون ذکرمنبع هدیه به بقیه الله الاعظم ارواحنافداه بلامانع است @janbaz_shimiaee
هدایت شده از کانال دوست
استوری حمایتی شایان مصلح فوتبال عجیب اونجاییه شایان مصلح از متعصبا مذهبی مداح و طرفدار نظام بود! چه غربال هایی که ندیدیم..... چه زود کافر شدی آقای شاعر اون شبی از ایمانت دل بریدم که زیر بیرق صادق شیرازی در کلاب هاوس سلام بر حسین ع میگفتی .....
🔴 به‌اسم اعتراض دست به آشوب و فتنه‌گری زدند 🔹‌ جعفر دهقان بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون در واکنش به آشوب‌های‌های اخیر با ابراز ناراحتی برای پدر و مادر مهسا امینی گفت: باید فرصت رسیدگی به مراجع قانونی داده شود. 🔹‌ کسانی آمدند و به اسم اعتراض دست به آشوب و فتنه‌گری زدند؛ اعتراض با اغتشاش متفاوت است؛ این آشوب‌طلبی و اغتشاش است که به آتش زدن پرچم ختم می‌شود. 🔹‌ مردم ما بسیار فهیم و با فرهنگ هستند و با اغتشاشگران برخورد می‌کنند. 🔹‌ هنرمندان اصلا موافق آشوب و اغتشاش نیستند، این تحرکات یک اعتراض نیست؛ یک هنرمند وقتی با پول مردم و از طریق بیت‌المال روی کار آمده‌ و چهره شده‌ اگر از اغتشاشات و کارهای غیردینی و غیرملی حمایت کند و به ارزش‌های کشور پشت کند؛ درواقع به دین، قرآن، کشور، پرچم‌ و مردم خیانت کرده است.
🔴 انتقاد «صادق‌خان» از آشوبگری براندازان در انگلیس 🔹‌ صادق خان، شهردار لندن: صحنه های روز یک شنبه کاملا غیرقابل قبول بود. اقلیتی خود خواه که اعتراضات صلح آمیز را به خشونت تبدیل کردند باید به پیشگاه عدالت آورده شوند. حق اعتراض صلح آمیز سنگ بنای دموکراسی ماست، اما حمله به پلیس و سایر گروه های مردمی تحمل نخواهد شد. من در تماس نزدیک با نیروهای پلیس بوده و آنها از حمایت کامل من برخوردار خواهند بود تا عوامل این بی نظمی را شناسایی کنند. من به نمایندگی از مردم لندن امیدوارم نیروهای پلیس سریعا بهبود پیدا کنند. از مردم می‌خواهم عوامل اغتشاش را به صورت ناشناس به ما معرفی کنند.
🌹اول ربیع الاول لیله ﺍﻟﻤﺒﻴﺖ ♦️ﺷﺐ ﺍﻭﻝ ﺍﻳﻦ ﻣﺎﻩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﺯ ﺷﺮ ﻛﻔﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﻜﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻫﺠﺮﺕ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺩﺭ ﺁﻥ ﺷﺐ ﺁﻗﺎ ﻭ ﻣﻮﻟﺎﻳﻤﺎﻥ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺟﺎﻥ ﻧﺜﺎﺭﻯ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻪ ﺟﺎﻯ ﺭﺳﻮﻝ ﮔﺮﺍﻣﻰ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﱠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻧﺪ. 📚 ﻗﻠﺎﺋﺪ ﺍﻟﻨﺤﻮﺭ: ﺝ ﺭﺑﻴﻊ ﺍﻟﺎﻭﻝ، ﺹ 8، ﻣﺴﺎﺭ ﺍﻟﺸﻴﻌﻪ: ﺹ 27، ﻓﻴﺾ ﺍﻟﻌﻠﺎﻡ: ﺹ 201، ﺯﺍﺩ ﺍﻟﻤﻌﺎﺩ: ﺹ 332، ﺑﺤﺎﺭﺍﻟﺎﻧﻮﺍﺭ: ﺝ 97، ﺹ 168، ﻣﺼﺒﺎﺡ ﻛﻔﻌﻤﻰ: ﺝ 2، ﺹ 596 ♦️ﭼﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻛﻔﺎﺭ ﻗﺮﻳﺶ ﻗﺼﺪ ﻛﺸﺘﻦ ﺣﻀﺮﺗﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ. ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﺁﻳﻪ: «ﻭ ﻣﻦ ﺍﻟﻨﺎﺱ ﻣﻦ ﻳﺸﺘﺮﻯ ﻧﻔﺴﻪ ﺍﺑﺘﻐﺎﺀ ﻣﺮﺿﺎﺕ ﺍﻟﻠﻪ... » «ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﻛﺴﻰ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻰ ﻓﺮﻭﺷﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ با ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ» ﺩﺭ ﺷﺄﻥ ﻋﻠﻰ ﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ. (ﺳﻮﺭﻩ ﺑﻘﺮﻩ: ﺁﻳﻪ 207) ♦️ﺩﺭ ﺷﺒﻰ ﻛﻪ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﺟﺎﻯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪ ﺑﻪ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﻭ ﻣﻴﻜﺎﺋﻴﻞ ﺧﻄﺎﺏ ﺭﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﻴﻦ ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﺮﺍﺩﺭﻯ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﻋﻤﺮ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻡ. ﻛﺪﺍﻣﻴﻚ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺍﻳﺜﺎﺭ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻋﻤﺮ ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺑﺎﺷﺪ؟ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻋﻤﺮ ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ ﺭﺍ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺧﻄﺎﺏ ﺁﻣﺪ: ♦️«ﺑﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﮕﺎﻩ کنید ﻭ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺣﻴﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﱠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﻳﺜﺎﺭ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﻯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻩ ﻭ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻓﺪﺍﻯ ﺍﻭ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﺮﻭﻳﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺣﻔﻆ ﻛﻨﻴﺪ». ♦️ﺁﻧﺎﻥ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺑﺎﻟﺎﻯ ﺳﺮ ﺍﻣﻴﺮﺍلمؤﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴه ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ﻣﻴﻜﺎﺋﻴﻞ ﺳﻤﺖ ﭘﺎﻫﺎﻯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﻧﺪﺍ ﻛﺮﺩ: ♦️«ﺑﺦ ﺑﺦ ﻣﻦ ﻣﺜﻠﻚ ﻳﺎﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﻃﺎﻟﺐ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺒﺎﻫﺎﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ». ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺁﻳﻪ ﺷﺮﻳﻔﻪ «ﻭ ﻣﻦ ﺍﻟﻨﺎﺱ ﻣﻦ ﻳﺸﺮﻯ ﻧﻔﺴﻪ ﺍﺑﺘﻐﺎﺀ ﻣﺮﺿﺎﺕ ﺍﻟﻠﻪ» ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ. 📚 ﺑﺤﺎﺭﺍﻟﺎﻧﻮﺍﺭ: ﺝ 19، ﺹ 39 🌍 انتشارمطالب بدون ذکرمنبع هدیه به بقیه الله الاعظم ارواحنافداه بلامانع است @janbaz_shimiaee
داستان جذاب و آموزنده از پیشکسوت جهاد و شهادت برادر بسیجی حسن عبدی (ابوتراب) از گردان خط شکن کمیل ل۲۷ حاج آقا دلبری۰۰۰ داستان دنباله دار من و مسجد محل قسمت سوم پنج دقیقه به اذان مغرب مونده ،زودی وضوع گرفتم ،چشمم افتادبه عکس روی موبایل پسرم ، یه عکس ازکربلابود و عکس چندتا پروانه قشنگ، ناخداگاه به یاداین شعرافتادم : (هفتاد و دو پروانه ، پروانه فرزانه) (شمع رُخ حق دیدند ، رفتند چه غریبانه) تو راه مسجد حالم عوض شد مثل اینکه طبع شعری رو خودآقا عنایت کرده بود ،با خودم گفتم : (هفتاد و دو گل چیدند ، از باغ گُل ُ و گُلها) (هجده گُل یاسَش بود از باغ ِ گُل زهرا) ایستادم ُ وزودی بیت اول شعری روکه سروده بودم روی تلفن همراهم نوشتم تایادم نره ، با خودم زمزمه می کردم ، هفتاد و دو گل چیدند ، از باغ گُل و گُلها۰۰۰ یه دفعه یکی ازپشت سرم ،بلندگفت :سلام حاج حسن آقا ،با خودت حرف می زنی، آلان که زمان موجی شدن نیست ، یه موقعه موجت ما رو نگیره، برگشتم سید بود، کنارحاج آقا دلبری روحانی مسجد، سلام کردم وخندیدم و گفتم نه نترس قرص هامو شُسته ُ ودوبله خوردم ،سیدمن روبه حاج آقا دلبری معرفی کرد ،حاج آقا پرسید ؟ شما مداحی ؟ شنیدم ، شعر می خوندی! گفتم: نه ولی بعضی اوقات واسه مداح هاشعرمیگم،گفت حالاچی سرودی؟ گفتم یه شعرقدیمی اهوازی داریم(هفتاد و دو پروانه ، پروانه فرزانه ) حاج آقا بلافاصله ادامه داد شمع رُخ حق دیدند ، رفتند چه غریبانه ، مَست رُخ حق بودند ، یک لحظه نیاسودند ۰ خندیدم وگفتم آفرین حاج آقاپس شما هم اهل شعری؟سید گفت ، بَه کجای کاری داداش ، حاج آقا، یه روضه خون قهّاره ،حاج آقا گفت : حاج حسن آقامیشه بعداز نمازبیایی دفترمن ، گفتم بله حتما" ،بین دوتا نمازداشتم نماز شب اول قبربه نیت همه کسانی که او روز دَفن شده بودن می خوندم ُ وراستش ُ بخواید واسه شب اول قبرخودم پس اندازمی کردم رکعت اول خوندم خواستم برم رکوع یه چیزی ِ محکم خوردبه من ومن افتادم رو بغل دستی، بغل دستیم یه پیرمرد شمالی بود ،خندید ُ و داد زد چه خبرت ِ رِی ی ی ،مَگه حُوری دیدی باباجان؟ نترس حوریا منتظرت می مونه ،سید خندید گفت داداش خداروبچسب ، حُوری زیاده همه زدن زیر خنده ،خندیدم ،مات مونده بودم چی ازپشت خوردبه من ،برگشتم پشت سرم رونگاه کردم ،چشمتون روز بد نبینه ، بله؟ دوباره ممل کوچیکه بود ،دیر به نمازرسیده بود و نوبت مکبری نمازدوم هم با اون بوداینکه باعجله اومده بود که نماز اول رو بخونه ، پاش گیر کرده بودبه سجاده پشت سری وخورده بودبه من ،منم افتادم تُو بَغل ِ پیرمرد؛خداجون ؟ آخه من؟ آخه چرامن؟ داد زدم بازم تو ؟ زبونش بنداومده بود،بریده بریده گفت بِ بِ ببخشید ، چپ چپ نگاش کردم ، باورتون نمی شه ، نباید هم بشه ، یه لحظه۰۰۰ ( همون جا ، همون لحظه ، صحنه مسجد عوض شد ، دیدم میدون جنگه ، شلمچه اس ، بیت المقدس ، من پشت قبضه ام ،مملی داره گوله پوست می کَنه قبل ازشلیک یادم رفت بلند الله اکبر بگم تا طفلی گوشاشو بگیره ، گوله رو زدم ، دیدم داد می کشه ، کَر شدم داداش ؟ چرا نگفتی ، تا شب سرش درد می کرد ، تُو رویای مسجد یه نگاه به من کرد و خندید و گفت این به اون دَر ) به خودم که اومدم دیدم داخل مسجدم ، دست سید رو شونم ، حاج حسن آقا ، کجایی ؟ حواست نیست ؟ عمو ایندفعه رو هم ببخش ، دیر رسیده ، عُذر خواهی می کنه ، مَگه نه آقا محمد آقا ؟ مملی کوچیکه هم انگار که از میدون مین رد شده باشه یه نفس عمیق کشید و گفت اره عمو قول میدم ، من از نماز شب اول قبر امروز جا موندم ، نماز دوم شروع شد ، هنوز افتادن من رو پیرمرد و حوری گفتن اونو خنده مسجد تُو گوشم بود ، حوری دیدی رِی ی ی ، خندم گرفته بود ، عرق کرده بودم ، دست کردم دستمال یزدی رو از جیبم در اوردم و صورتم پاک کردم ، یه هو مملی داد زد ، رضا ؟ نگاه کن دایی محمد منم تُو عکس جبهه اش یه دونه از این دستمالا داره همین رنگ ، بی بی میگه مال بابا بزرگم بوده ، دست دائی ، ولی تُو جبهه مثل دایی ایم گُم شد ، دیگه برنگشت ، زود دستمال گذاشتم تُو جیبم ، آخه خیلی واسم عزیز بود من از جبهه سه تا یادگاری آوردم ، اولی دستمال یزدی شهید محمد ِ ۰۰۰ ، فامیلیش یادم نمی یاد ، دومی چفیه خودم ، و سومی انگشتر شهید احمد رشیدی رو که هنوزم تُو دستمه ، یه عقیق سبز ، اینا واسم خیلی عزیزه ۰ رفتم دفتر حاج آقا دلبری ، نشستم ، مشت قربون خادم مسجد یه چایی اورد ، عطش داشتم داغ داغ چایی رو خوردم ، حاجی گفت سید خیلی تعریف شما رو کرده ، میگه شاعر و نویسنده هستی و کتاب چاپ کردی ، گفتم بله ولی این ماله پانزده ساله پیشه ، حاجی گفت : الان هم می نویسی ؟ گفتم بله هنوزم می نویسم ، حاجی گفت : خیلی دلم می خواد منم دست به قلم بشم ، شما به من کمک می کنی ؟ خُوب منم که شغلم معلمی بود همیشه هر چی بَلد بودم دوست داشتم یاد بِدم ، سریع گفتم : البته خوشحال هم مِیشم ۰۰۰ ادامه دارد(شهید حسن عبدی) ان شاء الله
🔴 ️فرمانده مرزبانی: انهدام تیم تروریستی هفت نفری در خداآفرین 🔹‌ سردار گودرزی، فرمانده مرزبانی کشور: ️اخیرا یک تیم تروریستی هفت نفره به همراه تجهیزات نظامی و مقادیری سلاح و مهمات توسط همکاران هنگ مرزی خداآفرین منهدم شد. ️ما با هر گونه تردد غیرقانونی و اقدام مسلحانه در مرزهای کشور به شدت برخورد می‌کنیم و پاسخ ما به متجاوزان سخت و شکننده خواهد بود. انتشارمطالب بدون ذکرمنبع هدیه به بقیه الله الاعظم ارواحنافداه بلامانع است @janbaz_shimiaee
هدایت شده از روایت عشق❤️
🌹 🧡 🌸 بسم‌الله....🌼 اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً، حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِيهَا طَوِيلا🤲🏻🌺 @Revayateeshg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیراهن‌سیاه خدانگهدار..... ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌انتشارمطالب بدون ذکرمنبع هدیه به بقیه الله الاعظم ارواحنافداه بلامانع است @janbaz_shimiaee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری ،رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است. خامنه‌ای عزیز را عزیز جان خود بدانید انتشارمطالب بدون ذکرمنبع هدیه به بقیه الله الاعظم ارواحنافداه بلامانع است @janbaz_shimiaee
هدایت شده از ✳️حافظان امنیت ✳️
🔹کوچه های این شهر به خون مطهر است، با وضو وارد شوید. 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دو ماه روضه، دیگر وقت آن است ما مزد خود از حضرت زهرا بگیریم باشد تمام آرزویم صاف و ساده تا پای پیاده 🥀 ❤️ انتشارمطالب بدون ذکرمنبع هدیه به بقیه الله الاعظم ارواحنافداه بلامانع است @janbaz_shimiaee
🔻 🔹دیشب اراذل برانداز از دست گاردیا فرار کردن یه بابایی همه‌شونو تو رستورانش قایم کرده. بعد زنگ زده ۱۱۰ اومدن همشونو بردن😂 دلیل صاحب رستورانیه این بوده که چند روزه جلوی کاسبیشو گرفته بودن😂 این بده😂
جانباز سیدحسن حسینی: ☑️نفتکش‌های حامل 1.22 میلیون بشکه نفت و 2 میلیون بشکه میعانات گازی ایران در روزهای آینده در پایانه خوزه تخلیه میشن. 🔹نفت ایران در پالایشگاه ونزوئلا تبدیل به سوخت شده و از میعانات گازی نیز به عنوان رقیق‌کننده نفت سنگین ونزوئلا استفاده می‌شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا