eitaa logo
جان و جهان
516 دنبال‌کننده
741 عکس
33 ویدیو
1 فایل
اینجا هر بار یکی از ما درباره چیزی سخن میگوید، از آفاق تا انفس.🌱 ارتباط با ما؛ @m_rngz @zahra_msh
مشاهده در ایتا
دانلود
؟! سن و سالِ دخترک به بیست سال بیشتر نمی‌خورد. از قاب تلویزیون می‌دیدمش. مقنعه‌ی سورمه‌ای پوشیده بود. مجری از او پرسید: «شما رای میدی؟» دختر، محکم کلمه‌ی «نه» را به صحن علنی برنامه پرتاب کرد. پرتابش آنقدر قوی بود که از مستطیل سیاه چهل و نُه اینچ‌مان آمد و خورد به مغزم. وسط پذیرایی خانه‌ ایستاده بودم، اما دردم گرفت. مغزم تکان خورده بود؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟ تمامِ نورون‌های مغزم فقط سه حرف را یادش مانده بود؛ چ وَ ر وَ ا «چرا رای بدم؟ چرا همه چی گرونه؟ چرا چند ماهه که با سه فرزند، نمی‌تونیم ماشین بخریم؟ چرا چهار سال پیش که رای دادیم، کشور گل و بلبل نشد؟» چراها موج می‌خورْد. پیچ و تاب بر می‌داشت و هر بار با تعدادِ بیشتر به سمتم هجوم می‌آورد. من اَهل کم آوردن نیستم. اَهل ندانستن هم! به بچه‌ها رسیدگی کردم و لیوان چایم را پُر. دنیای دوری که به نزدیکی کف دستم بود را با گوگل زیر و رو کردم. از «رای ندهیم‌»ها، شروع کردم. ✍ ادامه در بخش دوم؛