#نان_و_پنیر_راهبردی!
- چایی تونو من شیرین کنم یا خودتون شکر میریزین؟
مطمئنم که هر سه تاشان میخواهند خودشان شکر بریزند، خودشان به هم بزنند و خودشان فنجان را دست بگیرند و بخورند. حتی زهرای فسقلی که الان نفهمیده منظورم از این سوال چیست اما به محض دیدن شکرپاش، عنان از کف میدهد و میخواهد یک کامیون شکر را در یک فنجان نحیف تخلیه کند.
تن نرم پنیر را به رنج مواجهه با کارد سرد و سخت میسپارم و توی دو تا بشقاب، پنیر میگذارم. کنجدها که قطعههای سفید پنیر را خالخالی کردند، علی را صدا میزنم.
- علی جان! بیا سفره رو پهن کن.
ترجیح میدهم خودم سفره را پهن کنم و خودم هم جمعش کنم و منت حاتم طایی نکشم! اما چه میشود کرد که برای مسئولیتپذیر شدن علی، در جلسه خانوادگی قرار گذاشتهایم او مسئول پهن و جمع کردن سفره شام باشد. اغلب هم جوری سفره را جمع میکند که زحمت من به جای کمتر شدن، بیشتر میشود! به جای ظرفهای دمدستی، ظرفهای مهمانی را میآورد. یکی یکی باید بگویم که بشقابش گود باشد یا صاف، چنگال لازم است یا نه، با غذا ماست میخوریم یا ترشی یا هیچ کدام و ...
✍ادامه در بخش دوم؛