📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۳۱۷
🔰فصل دوم: مسائل فکری و فرهنگی و نقش منورالفکران و علماء در این مسائل:
♦️۱ ) نقش منورالفکران در مسائل فکری و فرهنگی این دوره:
استفاده ابزاری از تأسیس مدارس جدید در راه مبارزه با اسلام (به عنوان سنت) و تزویج تمدن غربی مورد تأیید تقریباً تمامی مورخین است، اگرچه ممکن است از پاره ای اصطلاحات به ظاهر سازگار با آموزه های اسلام استفاده شود. به یک نمونه از این نوع اعتراف آراسته شده توجه کنیم:
مدارس دوره مشروطیت برای جداسازی آموزش از شکل سنتی و مکتب خانه ای اهمیت نداشتند بلکه علاوه بر جنبه آموزشی پایگاه مقابله با کهنه پرستی، استبداد و کسب آزادی و ترقی محسوب می شدند. به همین مناسبت مخالفان مشروطه مدارس را به مثابه دشمن بالفعل، و تجدد خواهی و سنت شکنی را سدی بر سر راه حکومت مطلقه محسوب می کردند. در مقابل، ترقی خواهان جناح وابسته به حکومت، فقط سنتها را مانعی جهت نفوذ تمدن جدید و نوخواهی می شمردند. از این رو اگر تا پیش از آن تنها تداوم حیات آموزشی مطابق مطلب کهنه اندیشان مطرح بود، از آن پس در تمامی ساختارهای مرتبط با تعلیم و تربیت، خواهان استقرار جامع نظام نوین آموزشی برگرفته از الگوهای غربی بودند.
🔸ما در این مجموعه از قول مورّخان منصف نشان دادیم که بحث کهنه پرستی و تجدد خواهي، ريشة ورود آموزش غربی به ایران نبوده است. بلکه مبارزه با اساس اسلام، نفی نفوذ روحانیت به عنوان نماد اسلام و از بین بردن تمامی لایه های مقاومت در برابر سلطه غرب، اهداف اقدام گسترده و حمایت شده منورالفکران در کنار زدن آموزش مکتب خانه ای، و نه رفع اشکالات آن بوده است.
🔹کسروی از منورالفکر دیگری یاد می کند که در راه بسط و تقویت این مدارس کوشش زیادی نمود. او می نویسد:
در گفتگو از دبستانها می باید یادی هم از "حاجی زین العابدین تقی اف" کنیم. این مرد یکی از توانگران بنام جهان و خود مرد رادی می بود و دهشها بجا می نمود. و در سال ۱۲۷۹ با دست (انجمن معارف) ارمغان شایانی به دبستانهای نوپدید ایران فرستاد. بدینسان که یک رشته نقشه های بزرگ دیواری و دفترها برای نوشتن شاگردان و برخی کتابها در بیست و یک بسته، برای بیست و یک دبستان ایران ارمغان کرده و ۴ هزار منات برای دبستان رشدیه و ۵۰۰ منات برای دبستان سادات پول فرستاد.
زين العابدین فرزند مشهدعلی از اکراد ساوجبلاغ و از خوانین آن سامان بود، پدرش سنی شافعی بود. او به تفلیس رفت و علاوه بر شغل سیاسی در پی تجارت بود. او تبعه روس می شود. سپس به استانبول ترکیه می رود. مجدداً به توصيه علاءالملک و ارفع الدوله تابعیت ایران را می پذیرد و تا پایان عمر در ترکیه می ماند. کتاب "سیاحتنامه ابراهیم بیک" که از کتب مورد تأکید منورالفکران است از اوست. او به جدایی دین از سیاست اعتقاد داشت و در کنار بیان زشتیهای قاجار، به تمجید پیشرفتهای غرب می پرداخت.
ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۳۱۸
🔰فصل دوم: مسائل فکری و فرهنگی و نقش منورالفکران و علماء در این مسائل:
♦️۱ ) نقش منورالفکران در مسائل فکری و فرهنگی این دوره:
محمد مددپور در مورد نقش منورالفکران در وادادگی فرهنگی و تقلید سطحی و قشری از فرهنگ غرب می نویسد:
در حقیقت مشهورات غالب بر اذهان و عقول منورالفکران و فقدان خودآگاهی نسبت به حقیقت دوره جدید و خودباختگی و تقلید سطحی بدون تصرف و تفکر از منورالفکران اروپایی، مانع بنیادی در راه خودآگاهی تاریخی آنان بود، و این راه فی الواقع راه تحقق دموکراسی و مدنیت جدید نیز نمی توانست باشد بلکه شبحی از آن را محقق می ساخت.
🔸بر این اساس می توانیم بگوییم نخستین منورالفکران ایرانی مظهر فرهنگی بودند که عبارت بود از سنن تمدنی قرن هجده و نوزده اروپا، و ملغمه ای از عادات و سنن بی جان اسلامی و روحیات فاسد اشرافیت قاجاری و ایرانی که جان مایه خود را از دست داده بودند. برخورد دورۀ فرهنگ عصر پس از فتحعلی شاه با (فرهنگ ترجمه اروپائی) بدون خودآگاهی نسبت به ماهیت آن، تاریخ مشروطه را ذیل "سنن تمدن اروپائی" قرار داد. اندیشمندان ایرانی که شیفته آثار فکری متنوع و متلون غربیان بودند در این دوره از افق فرهنگ ترجمه جدید به عالم و فرهنگ و تمدن ایران و اسلام می نگریستند.
آنان می پنداشتند با قدرت سیاسی و اتخاذ تصمیمات مجدانه سیاسی نه تنها تکنولوژی اروپایی بلکه اصول نظام فکری و سیاسی آن دیار را نیز می توان به سرعت وارد کرد. گویی تفکر را نیز می توان چون ابزاری ماشینی و محصولی وارداتی به سادگی وارد کرد و به مصرفش رساند، بی آن که در آن تصرف کرد...
🔹این نظر در واقع به نوعی بوروکراتیسم و تکنوکراتیسم سطحی رجوع می کرد و با اعتقاد به اتوپیای موهوم غربیان که در لژهای ماسونی به منورالفکران ایرانی می آموختند، پیوند می خورد.
بدین ترتیب اینان در گذار از تمدن اسلامی به تمدن جدید، هم دیانت خویش را باختند و هم از تماس و تجربه ای عمیق از فرهنگ غرب محروم ماندند. به همین دلایل نیز ریشه ای عمیق در جامعه ایرانی ندوانیدند و ارتباط آنان با مردمی که هنوز روحیات قدیم را حفظ کرده بودند بسیار سطحی و وهم زده بود. از این رو آنان همواره معارض هویت ملی و دینی تلقی شدند.
ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۳۱۹
🔰فصل دوم: مسائل فکری و فرهنگی و نقش منورالفکران و علماء در این مسائل:
♦️۱ ) نقش منورالفکران در مسائل فکری و فرهنگی این دوره:
در محافل ماسونی و سری، منورالفکران به دنبال تغییر در هویت اسلامی ملت تحت عناوین مختلف بودند، نوشته اند:
ارتباط مخفی فراماسون ها و آزادیخواهان و روشنفکران غربگرای ایرانی و تشکیل محافل سری و تحریف مذهب سنتی تحت عناوینی نظیر «پیرایشگری اسلام و پروتستانتیسیم اسلامی» و یا اینکه احکام شرعی ما برای هزار سال قبل خوب و بجا درست شده؛ ولی در عصر ما باید سی هزار مسأله جدید بر آن بیفزاییم.
🔸 و از این قبیل لغات و اندیشه های متجددمآبانه که از وابستگان فراموشخانه منتشر می گردید، می رساند که روشنفکران وابسته به این گروه فراماسونی ضمن مساعد ساختن زمینه و جلب توجه مردم به مزایای مشروطیت و اینکه معتقد باشند بقای حیات ایران مستلزم آن است که تمدن غربی در آن راه یابد و ترقیات جدید در این کشور رواج پیدا کند، در برابر قوانین ثابت و لایتغیر شرعی از جریانهایی نظیر "باییت و بهائیت" که بی تردید به ارزشهای قوانین اسلامی انتقادهای فراوانی وارد می ساختند حمایت و پشتیبانی به عمل آوردند.
🔹از آن جمله ملكم ضمن اعتقاد به یکسان بودن عقاید باب با عقاید عیسی مسیح مدعی گردید که در ایران مذهب جدیدی با سی هزار پیرو درست کرده است و پیرامون اصلاح مهمی تحت عنوان (تغییر اساسی اسلام) با دوستانش از رجال مهم تهران محرمانه در نیازی که اسلام به تعالیم خالص تر دارد، سخن گفته است و حتی مشهور بود فراموشخانه شعبه ای از فرقه بایی شده و نیز این که ملکم از خانقین به بغداد می رود و مدتی در آنجا با بابیها رابطه و آمیزش پیدا کرده، سپس به استانبول عزیمت نموده است.
به گفته حامد الگار: « او ظاهراً عقاید مثبتی نداشته و معتقد بوده است که مذاهب توسط دین ساختگی انسانیت و خود آدمی همچنانکه انقلاب فرانسه اعلان کرده است [باید] لغو شود.
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۳۲۰
🔰فصل دوم: مسائل فکری و فرهنگی و نقش منورالفکران و علماء در این مسائل:
♦️۱ ) نقش منورالفکران در مسائل فکری و فرهنگی این دوره:
💠 تشکیل انجمن معارف
منورالفکران با اقداماتی چون تأسیس محافل فراماسونری، تأسیس انجمن معارف، تشکیل انجمن علمی، تأسیس کتابخانه ملی، تحریک و تشویق شاهان برای سفر به فرنگ، اعزام دانشجو و محصل به خارج کشور، استخدام اساتید و معلمان خارجی، اجازه تأسیس به مدارس غربیها در ایران، روند غربزدگی و مقابله با آداب و باورهای دینی را سرعت زیادی دادند که با تغییر سیستم سیاسی کشور یعنی استقرار نظام مشروطه، رسماً غربزدگان بر کشور مسلط شده و اداره امور را به دست گرفتند.
که در بخش مربوط به وقایع نسبت به هر یک از مقولات فوق در حد مقدور و لزوم مواردی ارائه شد.
🔸انجمن معارف در شکل دهی به نظرات غربگرایانه منورالفکران نقش مهم تری داشت. ۱۰ سال قبل از اعلام مشروطیت، عده ای از رجال علاقه مند به فرهنگ غرب، در تهران انجمنی به نام "انجمن معارف" تشکیل دادند. هفت تن از مؤسسان این انجمن متعهد شدند تا هر یک مدرسه ای به سبک جدید با امکانات شخصی خود و جمع آوری کمک علاقه مندان، تأسیس کنند. این هفت مدرسه، نخستین مدارس باصطلاح ملی بودند که در آنها علوم جدید به سبک مدارس غرب تدریس می شد.
انجمن یک کتابخانه هم تأسیس کرد و یک روزنامه هفتگی به نام "معارف" انتشار می داد. مدرسه علمیه، ادب، سادات، افتتاحیه و خیریه از جمله این مدارس است. مدرسه علمیه را احتشام السلطنه، مدرسه افتتاحیه را مفتاح الملک، مدرسه سادات را میرزا یحیی دولت آبادی، مدرسه خیریه را میرزا کریم خان منتظم الدوله تأسیس کردند. مدارس شرف، رشدیه، سادات و خیریه رایگان بودند و بعضی دیگر، شهریه مختصری می گرفتند.
🔹اعضای انجمن معارف عبارت بودند از: جعفر قلی خان نیر الملک، حاج ميرزا محمود خان، احتشام السلطنه، میرزا محمود خان مفتاح الملك، على خان ناظم العلوم، مهدی خان ممتحن الدوله، میرزا عباس خان مهندس باشی، میرزا علی اکبر خان ناظم الاطباء، حاج میرزا یحیی دولت آبادی، میرزا غیاث الدین ادیب کاشانی، میرزا سید حسین خان نظام الحکماء، میرزا کریم خان منتظم الدوله، سردار مکرم و سردار فیروز رئیس قورخانه، محمد باقرخان اعتماد السلطنه، حاج محمد حسن و حاج حسین آقا امین الضرب، میرزا اسماعیل خان آجودانباشی توپخانه، حاج میرزا حسن رشدیه، شیخ مهدی کاشانی معروف به مظفری و دکتر عنایت الله خان احتشام السلطنه ریاست انجمن را به عهده داشت. این انجمن در کنار وزارت علوم قرار داشت.
نگاهی به اسامی این اعضاء نشان می دهد که از کشوری و لشکری و بازاری و درباری و ثروتمند دست به دست هم دادند تا با انقراض مکتب خانه ها و تعلیمات قرآنی و دینی، نسلی با اندیشه های سطحی تمدن غرب پرورش دهند. در میان این اشخاص از افراد بابی، فراماسونر، روحانی نما دیده می شود.
ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۳۲۱
🔰فصل دوم: مسائل فکری و فرهنگی و نقش منورالفکران و علماء در این مسائل:
♦️۱ ) نقش منورالفکران در مسائل فکری و فرهنگی این دوره:
با پیش آمدن حادثه مدارس رشدیه به سبب مخالفت شدید علما و مردم و تکفیر رشدیه از سوی ،علماء، انجمن معارف تعطیل شد و امین السلطان اتابک، شورای عالی معارف را به جای آن در ۲۵ شعبان ۱۳۱۹ هجری تشکیل داد. اعضای این شورا ترکیب عبرت آموز و قابل توجهی دارند:
نیر الملک (وزیر علوم)، حاج مخبرالسلطنه، میرزا کریم خان سردار مکرم، میرزا مهدی خان زعیم الدوله، دکتر شنیدر فرانسوی (طبیب شاه)، موسیو هبنیک مشاور عدليه، موسیو داشر رئیس مدرسه خلافت، حاج میرزا یحیی دولت آبادی (بابی ازلی) و چند نفر از مدرسه دارالفنون و مدرسه سیاسی.
🔸ملاحظه می شود که سه نفر خارجی و بیگانه در شورای عالی معارف ایران به برنامه ریزی سیاستگذاری و نظارت بر مدارس و آموزشهای آن می پرداختند.
در کنار این شورا، منورالفکران تلاش می کردند تا با وارد کردن بعضی از علما به صحنه تأسیس مدارس به سبک غربی و حمایت از تشکیل آنها مقاومت مردمی را در هم بشکنند.
با نفوذ در بیت آیت الله سید محمد طباطبایی، او مدرسه اسلام را به هدایت فرزندش سید محمد صادق دایر می کند. سید هادی نجم آبادی، روحانی باصطلاح روشنفکر، از احتشام السلطنه در تأسیس مدارس به شدت حمایت می کند. با این وجود نگرانی اولیای دانش آموزان و علما به دربار رسید و شخص مظفرالدین شاه را وادار به عکس العمل نمود.
🔹شاه در ذی حجه ۱۳۱۷ هجری (فروردین ۱۲۷۹ شمسی) پیش از آغاز مسافرت خود به اروپا به صدر اعظم چنین دستور داد:
جناب اشرف صدر اعظم، در باب مدارس و مکاتب، باید مشیرالدوله (میرزا نصرالله خان نائینی وزیر امور خارجه) و نیرالملک (جعفر قلی خان هدایت وزیر معارف و رئیس انجمن معارف) را مخصوصاً مسؤول قرار داده و آنچه امر و مقرر می شود، با کمال مراقبت مواظب بوده و هم خودشان را به طوری مصروف دارند که این مدارس از هر جهت منظم و مرتب باشد... و در تعلیمات آنها نوعی قرار دهند که البته خارج از تکالیف مذهبی به آنها یاد ندهند و تعلیم نکنند... اشخاصی هم که برای این مدارس معین می شود باید مردمان متدین و درست، سر آنها گذاشت که اطفال مردم را موافق قانون مذهبی تربیت کنند و مطالبی که خارج از تکلیف است، نباید به آنها القا نمود و عقاید اطفال مردم ضایع نشود... و هیچ وقت مطلبی که بر خلاف قانون مذهب و ملت باشد نگویند.
📌و البته این توصیه ها راه به جایی نبرد. میرزا نصرالله خان و نیرالملک که متولی اجرای این توصیه ها می شوند، اولی عضو جامع آدمیت (شبه فراماسونری ملکم خان) و دومی از رؤسای لژ بیداری ایران است. چگونه این افراد می توانند آموزشها و معلمان مدارس جدید را وفق دیانت اسلام تأمین کنند تا از القاء مطلب ضد اسلام و عقاید باطله جلوگیری شود؟ میرزا نصرالله خان مشیرالدوله هم که طرف خطاب شاه است، از فراماسونرها و عضو فراموشخانه ملکم خان می باشد. این حلقه تحت نام "معارف" تشکیل شده تا به ذهن اطفال این کشور، سطحی ترین و مبتذل ترین شکل تمدن غرب را القاء کنند، شکلی از تمدن غرب که اصلی ترین وجهه آن نفی دین و ایمان دینی و طهارت علمی جامعه است.
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۳۲۲
🔰فصل دوم: مسائل فکری و فرهنگی و نقش منورالفکران و علماء در این مسائل:
♦️۱ ) نقش منورالفکران در مسائل فکری و فرهنگی این دوره:
💠 اعزام محصل به خارج کشور و نتایج آن:
اقدام اساسی برای اعزام محصل به خارج از کشور بعد از شکستهای ایران در دو جنگ دراز مدت با روسیه انجام گرفت. به عباس میرزا این طور باورانده شد که شکستهای ایران به علت عقب ماندگی ایران از قافله علم، بویژه در زمینه سلاحهای جنگی است. در سال ۱۱۹۰ هجری به توصیه قائم مقام فراهانی، دو نفر برای تحصیل به انگلستان اعزام شدند. یکی محمد کاظم پسر نقاش باشی عباس میرزا و دیگری حاجی بابا افشار پسر یکی از صاحب منصبان عباس میرزا بودند. بعد از ۵ سال یعنی در سال ۱۱۹۴ هجری، عباس میرزا در دومین اقدام خود پنج نفر را به همراه "کلنل دارسی" به انگلستان فرستاد.
میرزا محمد صالح شیرازی، میرزا سید جعفر، میرزا محمد جعفر، میرزا رضا و استاد محمد علی چخماق ساز اعزام شدند.
🔸سرنوشت این گروه بسیار تأثرانگیز است. حاجی بابا، قافله سالار جاسوسان و خدمتگزاران انگلستان شد.
میرزا محمد صالح شیرازی و میرزا سید جعفر خان فراهانی (مشیرالدوله) - عموی میرزای بزرگ قائم مقام - به مجامع و محافل فراماسونری رفت و آمد کرده و به این حزب سیاسی صهیونیستهای شرور می پیوندد. بزرگترین اشتباه عباس میرزا بعد از نتیجه گیری ضعف علمی مهمترین عامل اثر گذاری در شکستها و نادیده گرفتن ضعفهای دربار، شیطنتهای انگلیس و سیاستهای دراز مدت این کشور و همچنین گربه رقصانی منورالفکران، همراه کردن این گروه با نماینده سیاسی دولت انگلیس در ایران برای عزیمت به آن کشور می باشد!
در عین حال، انتخاب افراد از طبقات بالا و گروه اشراف کشور و نیز رشته هایی که دردی از دردهای کشور را حل نمی کرد، مانند قفل و کلید سازی! (محمد علی چخماق ساز) یا آموختن زبان انگلیسی (میرزا محمد صالح شیرازی) نیز مزید بر علت نا کامی در این اعزام بود.
🔹میرزا محمد صالح، هجده ماه پس از ورود به انگلیس، به اصرار کلنل دارسی، به لباس انگلیسی ملبس شد و ریش خود را تراشید، او می گوید:
اینک ریش را تراشیده و لباس انگریزی دربر کرده و ملاحظة عادات قدیم آداب و سنن و ضوابط شرعی را نکرده ام. اگر ریش است، قطع نظر از قاعده و عادت، مشتی پشم است! چهار ماه نتراشی باز بلند خواهد شد.
میفراز گردن به دستار و ریش
که دستار پنبه است و سبلت حشیش
مقید به لباس ایرانی بودن را نیز از عقل دور دانستم !!
و درباره علاقه مفرط او به قمار و رفت و آمد و آشنایی با دختران انگلیسی و حشر و نشر با آنها گزارش در دست است. او در محفل ماسونی به کسب درجه "استادی طریقت" نائل شد. از چنین شخصی دور نیست که نسبت به روحانیت دارای دیدگاه منفی و منحط شود.
ظاهرا میرزا صالح، قافله سالار جریانهای ضد روحانی روشنفکران بعد از خود است. او در سفرنامه اش وجهه نظر خود را نسبت به روحانیت در توصیفی که بر وضعیت دولت عثمانی نوشته است، بدین صورت بیان می کند:
"مادامی که سلسله علیه ملاها خود را مدخل به دولت عثمانی نماید، هرگز دولت مزبور ترقی نخواهد کرد. ...
فی الواقع هر دولتی که ملاها خود را مدخل در آن نمودند ... هرگز آن دولت و آن ولایت ترقی نخواهد کرد.
استاد محمد علی چخماق ساز در انگلستان تن به ازدواج با دختری از کسبه آن کشور داده و او را مطابق با آداب و رسوم ،انگلستان به کلیسا برده به عقد ازدواج خود در می آورد. همین زن انگلیسی پس از بازگشت چخماق به ایران، به دربار عباس میرزا راه می یابد و با زنان اندرون شاهی معاشر می شود و در همان حال با مسافران و مأموران انگلیسی در ایران نیز ارتباط برقرار می کند. بی تردید او اطلاعات مورد نیاز انگلستان از دربار و اوضاع کشور را تأمین می کرده است.
ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۳۲۳
🔰فصل دوم: مسائل فکری و فرهنگی و نقش منورالفکران و علماء در این مسائل:
♦️۱ ) نقش منورالفکران در مسائل فکری و فرهنگی این دوره:
💠 اعزام محصل به خارج کشور و نتایج آن:
روند اعزام بعدها نیز ادامه یافت و بعد از تأسیس دارالفنون، کسانی اعزام می شدند که تا حدودی زمینه سواد و تحصیلی داشتند و در خارج کمتر به مشکل بر می خوردند. اعزام محصل از سال ۱۲۳۷ هجری تا سال ۱۲۹۰ هجری متوقف شد. علت عمده آن را افکار و عقاید و رسومی دانسته اند که از سوی فارغ التحصیلان خارج از کشور پس از بازگشت بروز می کرد و احساسات دینی و عواطف مذهبی ملت و خانواده ها را جریحه دار کرده و موجب واکنشهایی می شد، در عین آن که هیچ بارقه امیدی در پیشرفت و ترقی کشور از
این رهگذر وجود نداشت و تغییر محسوسی جز غربزدگی در کشور دیده نشد.
🔸تقریباً تمامی محققین از اعزام دانشجو و محصل به خارج کشور، به عنوان یکی از عوامل مؤثر در نشر تمدن جدید غرب و افکار و اندیشه های غرب گرایانه یاد کرده اند. گفته اند: روی آوردن به غرب و غرب گرایی که در اثر شکستهای شاهان قاجار در جنگ با روسها در اثر نداشتن سلاحهای جنگی مدرن به وجود آمد، حاکمان و اقشار درس خوانده را تشویق به پذیرش علوم و فنون از غرب کرد. این روی آوری به غرب، گرچه چهره ظاهری ایران را تا حدی تغییر داد؛ ولی چون بدون مطالعه بود و اقتباس کنندگان، چنان شیفته غرب شده بودند که متوجه زیانهای فرهنگی که به موازات آن به اصطلاح تجدد وارد ایران می شد، نشدند و فرهنگ سلطه گرایانه ای را که همراه آن پیشرفتهای ظاهری سبب غربزدگی و تسلیم فرهنگهای استعماری و استعمار شدن بود، پذیرفتند.
🔹اولین روابط با اروپا که از زمان صفویه آغاز شده بود، در دوره قاجاریه گسترش یافت و اولین دانشجو در سال ۱۲۲۵ هجری به اروپا فرستاده شد و سپس عده دیگری روانه فرنگ گردیدند، و گشایش مدرسة دار الفنون و ادامه اعزام دانشجو به اروپا همگی سبب شد که مدیران و دولتمردان کشور، همگی تحت نفوذ فرهنگ غرب و غافل از سنن خویش تربیت شدند و نتیجه اش سلطه سیاسی و فرهنگی و اقتصادی ابر قدرتهای زمان بر این کشور بود.
گرچه این اعترافها ارزنده است لیکن از ریشه اصلی آنها غفلت می شود و صرفاً به عنوان یک برنامه بدون مطالعه از آن یاد می گردد. در حالی که براساس تحقیقات و مستندات ارائه شده، منورالفکران در یک چرخۀ سیاسی حساب شده و هماهنگ با دولت انگلیس و محافل ماسونی، طرح خیانتبار تغییر فکری و فرهنگی کشور را دنبال می کردند و مخصوصاً در پی اجرای اقداماتی بودند که به استحاله فرهنگ دینی کشور و ترویج فرهنگ غرب منجر شود.
ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۳۲۴
🔰فصل دوم: مسائل فکری و فرهنگی و نقش منورالفکران و علماء در این مسائل:
♦️۱ ) نقش منورالفکران در مسائل فکری و فرهنگی این دوره:
💠 اعزام محصل به خارج کشور و نتایج آن:
یکی دیگر از محققان آموزش و پرورش کشور در خصوص جابه جایی اخذ فرهنگ غربی به جای تمدن آن کشورها می نویسد:
در ظاهر امر هدف از اعزام محصل به خارج، اخذ یافته های علمی و تکنیکی و صنعتی غرب، یعنی علوم تجربی آن دیار بود و به تعبیری، تمدن غرب را شامل می شد نه فرهنگ آن را، ولی بررسی رشته های تحصیلی اعزام شدگان و نقش و اهمیت بعدی آنها در سیاست و اداره کشور حاکی از آن است که آنچه در عمل تعقیب می شده، اخذ و اقتباس فرهنگ غربی بوده است، نه تمدن.
🔸بانیان این تفکر و برنامه اعزام به خارج، خود طعم شیفتگی به پوست ظاهری پیشرفت غرب یعنی فرهنگ مبتذل آن را چشیده بودند و می دانستند در این کشورها، دانش علمی و تکنیکی و صنعتی را به دانشجویان خارج بویژه مسلمان و شیعه به طور اساسی یاد نمی دهند و بلکه تارهای محافل ماسونی و عشرتکده ها به دست و پای آنها بسته می شود تا با تغییر هویتی راهگشای استیلای غرب باشند.
این جاست که برخی محققان نتیجه می گیرند که: تاریخ اعزام، لااقل در مراحل آغازین آن، به نحو چشمگیر و صریحی با جاسوسی، خیانت، فساد اخلاقی و خودباختگی فرهنگی و لاابالیگری دینی عجین است. این آمیختگی، نه به صورت جریان حاشیه ای و استثنایی، بلکه به صورت وجه غالب، هر بررسی کننده منصفی را به تصدیق وا می دارد.
🔹رهبر معظم انقلاب اسلامی در این زمینه مطالب روشنگر و مکرری برای حال و آینده جامعه به عنوان عبرت و هشدار می دهند. از جمله می فرمایند: آن کسانی که پیشروان ارتباط فرهنگی ایران با غرب بودند، نگفتند هر ایرانی باید علم را تا آن جایی که می تواند، یاد بگیرد. این را اگر می گفتند خوب بود... ولی آنها این را نگفتند. آنها گفتند ایران باید از لحاظ ظاهر، باطن، شکل، لباس، صورت، فرنگی مآب بشود. اخلاق و لباس آنها و ارتباطات ناسالم آنها را یاد بگیرد؟
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۳۲۵
🔰فصل دوم: مسائل فکری و فرهنگی و نقش منورالفکران و علماء در این مسائل:
♦️۱ ) نقش منورالفکران در مسائل فکری و فرهنگی این دوره:
💠 کتابخانه ملی:
تشکیل کتابخانه ملی یکی از اقدامات منورالفکران در جهت تسریع در جذب و تربیت نسل باصطلاح نواندیش و تأثیرگذاری در جریانات کشور بود که از لحاظ وقایع در بخش اوّل، توضیحات لازم داده شد آنچه در این مسأله مهم است جهتگیری و نقش این نهاد فرهنگی در آن دوره از تاریخ کشور و تاثیرگذاری آن در جریانات مشروطه است. ادوارد براون در خصوص کتابخانه ملی می نویسد:
کتابخانه ملی اساساً کتابخانه ای آزاد بود که جهت آموزش عقاید میهن پرستانه به مردم تأسیس و از جمله بانیانش حاجی سید نصرالله اخوی، مرد درستکار و میهن پرستی حقیقی بود که حال نیابت ریاست مجلس [اول] را عهده دار است. این کتابخانه در مقابل ساختمان ارگ قرار داشت و به کلام بدیع تقی زاده، هرکس سرش درد می کرد به آنجا می رفت. از زمره سایر حامیان این کتابخانه میرزا آقا اصفهانی - بعدها از نمایندگان تبریز در مجلس - حاجی میرزا حسن رشدیه و مجدالاسلام - بعدها سردبیر نشریه «ندای وطن» - بودند.
🔸اسماعیل رائین در مورد کتابخانه ملی و نقش آن می نویسد:
قبلاً گفته شد که سازمانهای فراماسونری حتی در تأسیس قرائتخانه و کتابخانه ها و سازمانهای انتشارات برای پیش بردن مقاصد خود بخصوص هنگامی که هدفهای انقلابی وجود داشت استفاده می کردند.
در ایران هم فراماسونها در تأسیس این گونه مراکز اقدام کرده اند، بطوری که پروفسور (لمبتن) اشاره کرده است نخستین کتابخانه ملی در ایران بوسیله ملک المتکلمین، سید نصر الله تقوی و نصرت السلطنه تأسیس گردید. چنان که قبلاً اشاره شد سید نصر الله تقوی یکی از ارکان از بیداری ایران و هم او بود که در ترجمه قانون اساسی ماسونی شرکت داشت و ملک المتکلمین نیز جزو همین دسته بود.
حاج سید نصر الله تقوی بنا به مأموریتی که از طرف سازمان ماسونی ایران داشت، "کتابخانه ملی"را یکی دیگر از پایگاههای تجدد طلبی و آزادیخواهی ملی فراماسونها قرار داد و خانم (لمبتن) اعتراف می کند این کتابخانه مرکز تجمع اصلاح طلبان بشمار می رفت.
🔹در این دو جمله کوتاه حقایقی چند مستتر است که جهتگیری و نقش کتابخانه ملی را بخوبی نشان می دهد. اولاً، منبع این اطلاعات برای استاد دانشگاه کمبریج لندن و رابط سرویس جاسوسی انگلستان با منورالفکران ایرانی، سید حسن تقی زاده بوده است که یک روحانی نمای منورالفکر تمام عیار وابسته به فرهنگ غرب و گوینده جمله معروف "از فرق سر تا نوک پا باید فرنگی شد" می باشد - که به نقش او در آینده بیشتر پرداخته خواهد شد- روشن است که وقتی چنین شخصی واسطه و منبع اطلاعات کسی چون براون انگلیسی می شود، عقاید میهن پرستانه، درستکاری، میهن پرستی حقیقی و امثال آن چه معنایی خواهند داشت. در واقع کتابخانه ملی، محلی برای آموزش افراد با افکار سکولار و لیبرال بود. ثانیاً، این کتابخانه محفلی بوده است برای تجمع مبارزاتی که به دنبال تحقق سیستم سیاسی غربی در حکومت ایران یعنی "مشروطه غربی" بودند.
از جمله تقی زاده که براون آن را نقل می کند و این واقعیتی پیداست.
ثالثاً پایه گذاران این نهاد عموماً و غالباً اعضاء فراماسونری و پیوسته و وابسته به فرهنگ غرب بوده اند. حاجی سید نصر الله اخوی از جمله اولین مترجمان قانون اساسی فراماسونری در ایران است که عضویت و نقش او بسیار جدی و قطعی است. نقش او در کمیته ملی، در کمیته انقلاب و اعدام شیخ فضل الله نوری حساس و تعیین کننده بوده است ( که به آنها در آینده خواهیم پرداخت) و به افکار و اقدامات رشدیه هم در گذشته اشاراتی کرده ایم. چنین محفلی، به ظاهر کتابخانه ملی بوده است و در باطن محلی برای آموزش و برنامه ریزی و اقدامات منورالفکران در جهت برپایی سیستم حکومتی غرب و ترویج افکار غرب گرایانه بوده است.
ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۳۲۶
🔰فصل دوم: مسائل فکری و فرهنگی و نقش منورالفکران و علماء در این مسائل:
♦️۱ ) نقش منورالفکران در مسائل فکری و فرهنگی این دوره:
💠 ادامه کتابخانه ملی:
از بیماریهای مزمن و خطرناکی که منورالفکران در آن دوره به بدنه ملت سرایت دادند، غربزدگی است که در پی، شکستن حرمت آداب و رسوم ملی و شرعی ایجاد شد!
به قول جلال آل احمد، اینان که جوانی شان را در پاریس و لندن و برلن به دنبال قرتی بازیهای خودشان بودند، اینک هر کدام از یک سوی بام می افتادند. یکی اخذ تمدن فرنگی بدون تصرف ایرانی را به عنوان نسخه تجویز می کرد، یکی زیر دیگ پلوی سفارت را آتش می کرد، دیگری به تقلید از غرب گمان کرد باید لوطی بازی در آورد و با یک "رفورم" مذهبی به سنت کهن جان تازه دمید.
سپس نتیجه حرکت منور الفكران و این بیماری خطرناک را چنین توصیف می کند:
"و اکنون در لوای این پرچم ما شبیه به قومی از خود بیگانه ایم. در لباس و خانه مان در خوراکمان در ادب مان - در مطبوعاتمان و خطرناکتر از همه در فرهنگمان، فرنگی مآب می پروریم و فرنگی مآب فکر می کنیم و راه حل هر مشکل را فرنگی مآبانه می جوئیم.
🔸ملک زاده که در کتاب به اصطلاح تاریخ مشروطه خود، بشدت با روحانیت کینه ورزی می کند و اتهامات متعدد و جسورانه و فاقد دلالت و منزلت را به آنان وارد می آورد، از نهضت فرهنگی یاد می کند که مقدمات آن در دوره ناصرالدین شاه و ظهور آن پس از کشته شدن او به وجود آمده است. او در توصیف این نهضت می نویسد:
"مردان روشنفکر و ترقیخواه که آرزومند بودند کشورشان چون سایر ممالک مترقی از نعمت آزادی و عدالت و فرهنگ بهره مند شود و یقین داشتند که تا قلوب عامه از نور علم روشن نشود و دانش بر این دماغهای تاریک پرتو نیفکند، این توده نادان که در جهل و تاریکی غوطه ور بود، محال است جنبشی کند و قدمی در راه سعادت خود بردارد، این بود که همین که سلسله قیود که چون تار عنکبوت تمام عقول مردم را بهم پیچیده و مقید داشته بود، بواسطه کشتن ناصرالدین شاه تا حدی سست و متزلزل گشت، آزاد مردان به نشر معارف و ترویج دانش و تأسیس مدارس جدید و تربیت فرزندان ایران قیام کردند و به گفته ملک المتکلمین [پدر ملک زاده و متهم به بابیگری] به تهیه کارخانه آدم سازی [ اصطلاح ملکم در مورد انسانهای با تفکر غربی و عضو مجمع آدمیت] پرداختند.
🔹سست کردن ایمان دینی مردم با اهانت به مقدسات آنان به نام خرافات و متولیان عقیده و ایمان آنان یعنی روحانیت، کار روزمره و رو به افزایش این مدعیان دانش و تمدن غربی بود. واقعاً همت کردند در شکستن حریمها و در انداختن وسوسه فرهنگ غربی و این که رفع هر گرفتاری و مشکل و عقب ماندگی تنها در سایه پذیرش بی چون و چرای غرب و تفکرات و آداب آنان ممکن است. آیا بلایی سنگین تر و خسارت بار تر از وابستگی فرهنگی و پذیرش فرهنگ مهاجم و سلطه گر را می شناسیم؟
این بود نقش منورالفکران در دورانی که مقدّمات مشروطه پی ریزی می شد که به اختصار بیان گردید و در آینده نیز توضیحات بیشتری خواهیم داد.
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۳۲۷
🔰فصل دوم: مسائل فکری و فرهنگی و نقش منورالفکران و علماء در این مسائل:
♦️۱ ) نقش منورالفکران در مسائل فکری و فرهنگی این دوره:
💠 تغییر در وضعیت زنان
به تأسی از فرهنگ و تفکر غربی، منورالفکران نسبت به وضعیت زنان و تغییر آن به سمت نشانه های غربی، حساسیت زیادی به خرج دادند و از آن جا که جامعه ایرانی نسبت به این موضوع غیرت دینی داشت، این برنامه را با پوشش و دقت بیشتری دنبال می کردند.
در موضوع تأسیس مدارس اشاره شد که ایجاد مدارس دخترانه با معلمین مرد، مدارسی که بیگانگان و اقلیتها تأسیس می کردند، گامی بود که منورالفکران در جهت توسعه افکار فرهنگی خود برداشتند. این گامها ادامه یافت.
🔸همسران منورالفکران برای شکستن چهارچوبها و موازین مذهبی جامعه، پیشقدم شدند. محترم اسکندری، صدیقه دولت آبادی، درة المعالی همسر رشدیه، همسر ملک المتکلمین از جمله آنان بودند. اینان به انتشار روزنامه مخصوص زنان، تشکیل خیریه ها و مجامع مختلف، ایجاد مدارس دخترانه و ... اقدام نمودند.
در سال ۱۳۲۹ هجری، توسط دختر شیخ هادی نجم آبادی - روحانی منورالفکر حامی تجددخواهی - به نام آغا بیگم، انجمن مخدرات و طن تأسیس شد که ٦٠ نفر عضو داشت. اعضاء این انجمن، تأسیس یتیم خانه، مدرسه دخترانه و اکابر را در دستور کار خود قرار دادند. انجمن خواتین و شرکت خیریه خواتین ایران، مدرسه پردگیان و مستورات از دیگر تشکلهای به ظاهر خیرخواهانه و آموزشی بودند که در راستای ترویج اندیشه های غربگرایی در بین قشر زنان تشکیل شده و فعالیت می کردند.
این فعالیتها از دوران قبل از مشروطیت آغاز گردید و بتدریج توسعه یافت. پس از استقرار مشروطیت، شدت گرفت و در دوران تسلط پهلوی بعد از کودتای ۱۲۹۹ شمسی، به شکل صریح و بی پرده ادامه یافت و به ماجرای کشف حجاب منتهی گردید.
🔹ناظم الاسلام کرمانی از گفتگویی خبر می دهد که با آیت الله سید محمود طباطبایی داشته است. در ضمن این گفتگو، ناظم الاسلام در مورد مدارس دخترانه این طور صحبت می کند:
"عرض کردم: اگر صلاح بدانید مدرسه ای برای دخترها و دوشیزگان مفتوح نماییم و در تربیت بنات و دوشیزگان وطن بکوشیم و به آنها لباس علم و هنر بپوشانیم، چه تا دخترها عالم نشوند، پسرها به خوبی تربیت نخواهند شد. در این گفت و مذاکره بودیم که فرزند آن جناب آقا میرزا سید محمد صادق رئیس مدرسه اسلام وارد شد و در باب مدرسه دوشیزگان این طور فرمود:
چیزی که مانع ایجاد و احداث مکاتب دخترهاست، نبودن اداره نظمیه و نداشتن پلیس مرتب و مصادف شدن دخترها با اشرار در هنگام ذهاب و ایاب و ممانعت معاندین و تهیه نکردن زنان معلمه ی با اخلاق و ترتیبات صحیحه و کتب کلامی و عدم امنیت و عدم اجرای مجازات الواد...
منورالفکران علاوه بر تلاش سرسختانه در پیشبرد آموزشهای غرب گرایانه در مدارس جدید با عضویت در فرقه های دست ساخته بیگانگان مانند با بیت و بهائیت سعی کردند تا ضدیت با دین را در حوزه یک فرقه شبه دینی هم تجربه کنند.
♦️به قول جلال آل احمد:
"به عنوان اولین پاتوق روشنفکران باید از بهاییگری سخن برانیم. اگر به نوع رفتار و اندیشه بابی ها و ازلی ها که پیشوایان و بناگذارندگان این راهند، توجه کنیم و بخصوص به نوع قیامهای مسلحانه ای که کردند (نگاه کنید به کتاب «بهایی گری» کسروی) متوجه می شویم که این حضرات اولین روشنفکران دوران بلافصل پیش از مشروطه اند که حتی ادای انقلاب کبیر فرانسه را در باریکاء بستن و با حکومت در افتادن و توپ ریختن در آورده اند. اما بهایی ها که آن دو فرقه را از گود خارج کردند موضع گیری در مقابل حکومتها را فراموش کردند و فقط قناعت ورزیدند به موضع گیری در مقابل روحانیت. به این خیال که تنها روحانیت است که مانع پیشرفت مملکت است. غافل از این که استعماری هم هست و حکومت های دست نشانده، نابسامانی اقتصادی و عقب افتاگی را دامن می زنند و اکنون ایشان بریده از مردم بدل شده اند به فرقه در بسته ای که فقط باید تنها به قاضی برود و به قیمت تجدید خاطره مدام شهدای بابی و ازلی تنی چند را به دور هم جمع کنند.
به وابستگی های این فرقه به بیگانگان و دست اندازیهای سلطه طلبان به امنیت و منافع این ملت به وسیله این فرقه در قسمت های بعدی اشاره مبسوطی خواهیم داشت.
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
🔴 با سلام و عرض ارادت خالصانه به همراهان کانال جریان شناسی
🔹همانطور که می دانید هدف از راه اندازی این کانال، آنگونه که از نامش پیداست. جریان شناسی جریانات فکری، فرهنگی و سیاسی می باشد.
🔸اما به علت حوادث مهم و اتفاقاتی که در سه ماه گذشته در محور مقاومت روی داد. مباحث اصلی خودمان را رها و سعی کردیم بی تفاوت نباشیم و در این جهاد بزرگ، سهم اندکی در حوزه رسانه ایفا نمائیم.
🔹اکنون احساس می کنم از آنجایی که اخبار محور مقاومت و اخبار عرصه بین الملل بسیار زیاد و متنوع است و کانال های خبری بسیار خوبی در این زمینه وجود دارد، توصیه می کنم این اخبار را از کانال های مربوطه دریافت نمائید. با وجود این کانال های خوب، دیگر نیازی به پرداختن به محور مقاومت از سوی این کانال نمی باشد و تا چند روز آینده مجددا به مباحث تخصصی گذشته خودمان خواهیم پرداخت. ان شاء الله
🔸از صبر و حوصله و همیاری تان صمیمانه سپاسگزارم
🌹با احترام
ادمین کانال جریان شناسی
📌توصیه می کنم اخبار خود را درکانال های زیر دنبال نمائید:
۱) خبر فوری سراسری
۲) بیداری ملت
۳) افسران جنگ نرم
۴) اخبار استراتژیک
لینک این کانال ها رو برای عزیزانی که شاید عضو نباشند ارسال می کنم👇🏼
🌹🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🌹
✅ قابل ذکر است که سلسله مباحثی با چند موضوع:
📘 #مطالعات_اسلامی_در_غرب
📕 #فراماسونری_در_غرب_و_ایران
📙 #بررسی_جریانهای_مارکسیستی
📗 #روشنفکری_در_ایران_و_غرب
در این کانال انجام گردیده است. برای دریافت این مباحث با کلیک روی هشتک ها به پست های گذشته در این کانال رجوع فرمایید.
🌹🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🌹
🆔 @Jarianshenasi
🔴 دوستان و همراهان عزیز با سلام
حوادث مهمی در راه است. اتفاقات بسیار مهمی در منطقه غرب آسیا رخ داده است. بزرگان زیادی در این راه به شهادت رسیده اند.
🔹استدعای عاجزانه حقیر این است که اخبار محور مقاومت را با دقت و جدیت از کانال های دیگر دنبال نمائید و آماده هر اتفاق تلخ و شیرین جدیدی باشید.
🌹یا علی مدد
شک نکنید که پیروزی با جبهه مقاومت خواهد بود. ان شاء الله