نویسندگان جریان
هر سال چند روز مانده به آغاز ماه رمضان ذهنم آشفته می شود. نمیدانم نگران چیستم. چیزی بین اضطراب و شادی موج برمی دارد در وجودم. اولین روزه را که می گیرم تسکین می شود. روز دوم و سوم نرم نرم خو می گیرم به این حجم از درک حضور خداوند در دنیای اطرافم. از نسیم خنکی که بار تشنگی را از دوش دختر نوجوانم برمی دارد تا گرمای اولین جرعه چای که بر سر سفره افطار می نوشم. همه چیز نشانی از بوستانهای بهشتی دارد.
تازه دریای هستی ام دارد موج های ریز برمی دارد که می رسیم به نیمه ماه. مَدّی بلند بر جانم می افتد. نشاط و حزن شانه به شانه هم میهمان این شب و روزم می شود. دلم کنجی می خواهد برای اینکه در خلوت تخیّل کنم مادرانه ترین قاب عالم را. لحظه ای که فاطمه زهرا سلام الله علیها برای اولین بار در آغوش گرفتن نوزاد خود را تجربه می کند. و چشمان مشتاق علی علیه السلام که میل به دیدار این تصویر دارد. حالِ عروج می گیرم با این تصورات. امسال اما درست در همین حال و هوا انگار کسی پچ پچ کنان به اندیشه دعوتم کرد: چرا اینقدر امام حسن را دوست داری؟ چه چیز این جذبه را برایت می سازد؟ درباره اش چه می دانی؟ و اصلا چه می خواهی بدانی؟
برای چندمین بار در دنیای کلمات و صداها و حتی در دنیای مجازی دنبال واقعیت او می گردم ، در جستجوی دلایلی دقیق تر برای حق بودنش. حقی که در میان غبار غلیظ نفاق کمتر دیده می شد. امام باید میان دو انتخاب، سخت تر را برمی گزید. یکی شهید شدن و دیگری زنده ماندن. آن اول ساده تر بود، امّا بی اثر. و دومین راه، یعنی زیستن در دنیایی که نه عمّاری داشت برای روشنگری ، نه ابوذری برای افشاگری، نه مالکی برای جنگاوری، و نه حتی ۷۲ یار برای اثبات برادری! امّا آثاری داشت به امتداد تاریخ. پس امام حسن علیه السلام ماند و طعنها شنید. حتی بیش از پیامبر. که به رسول خدا، کفار نیش و کنایه می زدند و به او مسلمانان بی بصیرت نیز. تا آنجا که برخی "مذل المسلمین" صدایش زدند. آه.
ماند و دید کسانی را که لباس مذهب بر تن کرده و شعار دین سر می دادند، امّا کوچکترین ریشه ای در خاک اسلام نداشتند. ماند و چشید طعم نفاق را حتی در خانه اش. مهم امّا اینجاست که بیکار نماند. چرا که بعد از متارکه جنگ بنا کرد به ساختن تشکیلات و سازماندهی. همان سازمانی که در کوفه، مدینه، یمن، خراسان و مناطق دوردست بعدها نشانه هایش جوانه زد. همان تشکیلاتی که بعد از شهادت امام حسین ماجرای توابین و جریان قیام مختار را ساخت و نگذاشت ذره ای آب خوش از گلوی بنی امیه پایین برود. امام حسین علیه السلام وقتی شهید شد، می دانست که به دنبالش تشکیلاتی دارد که اینها پرچم را بالا نگه خواهند داشت و نمیگذارند حقیقت پوشیده بماند. **
همه خوانده ها و افکارم را به صف می کنم. نوبت هایشان را چندین بار می چینم. جمع بندی می کنم: کاری که امام حسن علیه السلام کرد با کار امیرالمومنین، با انتخاب امام حسین علیه السلام و با عمل همه ائمه یک مضمون و معنا دارد، آگاهانه مقاومت کردن، تکلیف را دانستن و ایستادن به پای آن.
حال دوباره برمی گردم به همان حال عروج، به جمله ای که پیش از افطار چهاردهمین روز از ماه رمضان کسی با صدای رسا برای جمعی از دوستان می خواند: من حسینی شده دست امام حسنم.
✍️فهیمه فرشتیان
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
💎ویژه برنامه استاد معماریانی
🔹️به مناسب شبهای قدر🤲 🌙✨
موضوع:
🔸راهبردهای آمادگی فکری و قلبی در شبهای قدر (بر مبنای خودآگاهی)
⏰زمان: پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۵
📍حضوری: در محل مجموعه کتابپردازان:
چهارراه لشکر انتهای امام خمینی ۴۷ شهید نجفی ۵/۶ پلاک ۱۲۲
📱پخش زنده:
در کانال کتاب پردازان:
🆔 @Ketabpardazan_ir
🖥 یا ورود به صفحه وبینار:
🌐 onlineamoozan.ir/c/52618
.
"بسم الله الرحمن الرحیم "
🔶برخورد مجموعه ای با ارزش ها
«نویسنده ی ادبیات کودک و نوجوان، باید همواره برنامه ی کلی هدایت را پیش روی خود داشته باشد، تا دچار افراط در طرح و القای یک بخش، و مورد غفلت قرار دادن قسمت های دیگر از ارزش ها و مسائل تربیتی، نشود .
به عنوان یک نمونه ی منفی در این مسیر، می توان به ادبیات کودک و نوجوان دههٔ آخر پیش از پیروزی انقلاب، در کشور اشاره کرد. در این دوران، غلبه ی سیاست زدگی بر بخش بزرگی از ادبیات، سبب غفلت نویسندگان از جنبه های عاطفی، اخلاقی و اعتقادی مورد نیاز مخاطبان شده بود.
یا در دسته ای از آثار به قدری یکجانبه و به صورت مطلق، بر محبت و دوستی و صلح و آشتی و نفی خشونت تأکید می شد، که مخاطب کم سن و سال تصور می کرد حتی مبارزه و ایستادگی در برابر دشمن بی منطق و زورگو نیز، ناپسند است .
حال آن که می دانیم اینها، القاهای تحریف شده بود؛ که به عنوان دستاویزی، برای زمینه سازی فرهنگی و در جهت استعمار و استثمار کشور های جهان سوم یا تثبیت آن، مورد سوء استفاده ی قدرت های بزرگ بین المللی ذینفع قرار می گرفت.»
#ادبیات_کودک
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه، شب زیارتی اباعبدالله
به یاد مردم غزه..
تحت قبة الحسین...❤️
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
هدایت شده از کتابپردازان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🙌 مراسم معنوی احیای شبهای قدر 🙌
در شب های نوزدهم ، بیستویکم و بیستوسوم ماه رمضان
🎙با سخنان حجت الاسلام والمسلمین
دکــــتر غـــــنوی
با موضوع: مذهب اصیل
⏰ برنامه ها:
۲۰:۳۰ قرائت مناجات و جوشن کبیر
۲۲:۳۰ سخنرانی
۲۳:۳۰ مراسم احیا و عزاداری
🔹هیئت وارثان عاشورا و
🔹کانون فرهنگی تبلیغی انسان جاری
📍چهارراهلشگر انتهایامامخمینی۴۷ (ثامن الائمه ۴)
شهیدان نجــــفی ۵.۶، پـــــــلاک ۱۲۲
مجموعه فرهنگی تربیتی کتابپردازان
📱پخش زنده:
در کانال کتاب پردازان:
🆔 @Ketabpardazan_ir
#کانون_انسان_جاری
#هیئت_وارثان_عاشورا
هدایت شده از کتابپردازان
یادآوری مراسم شب های قدر
ان شاءالله از امشب ساعت ۲۰:۳۰
#هیئت_وارثان_عاشورا
دارم امید عاطفتی از جناب دوست
کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست
چندان گریستیم که هر کس که برگذشت
در اشک ما چو دید روان گفت کاین چه جوست
#پویش_حفظ_تکبیت
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤روضهی شهادت امیرالمومنین، علی علیه السلام، با صدای مقام معظم رهبری.
در این واپسین لحظات پربرکت، التماس دعا🤲
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
گویند علی می زده صد وصله به کفشاش
ای کاش دل خستهی ما کفش علی بود...!💔
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
«چه برنامه ریزی جانداری!
هدفگذاری های دقیق و پله به پله.
و در همه جوانب از مادری ام گرفته تا نوشتن های متعدد و ارتباطات با دوستان و آشنایان و ده ها شاخه دیگر از درخت عمری که دارد به ۴۰ نزدیک می شود. دیگر باید ثمری بدهد تا دیر نشده.
میان این بالا و پایین ها ذهنم می رود سراغ آینده بچه هایم. این فکر از جا بلندم می کند. سری به هر سه تاشان می زنم. رواندازها را تا شانه هایشان بالا می کشم. دلم نمی آید بگذارمشان و بروم سراغ کاغذ و خودکار. می ایستم تا بیشتر باور کنم که چقدر مادرم.
🌀نمی دانم نور چراغ ماشین عبوری در خیابان است یا روح پاک بچه ها که بی هوا قلبم را می برد جایی دیگر.
می شوم زنی با چادر نماز در میان اردوگاهی اطراف خان یونس. نمی دانم دقیقاً کجایم. اما هر چه هست اطراف را کمی می پایم. همه خوابند. از اتاقک پارچه ای مان بیرون می روم تا زیر نور ماه کمی به خودم فکر کنم.
زن دیگری چادر نماز به سر رد می شود و با اشاره سلام می دهد. این روزها تمام ما در غزه همین طور می پوشیم، لباس شب و روزمان این است.
می نشینم روی آجرهایی که بچه ها برای نشستن بالای هم چیده اند.
🔅می خواهم به آینده خودم و فرزندانم بیندیشم.
می خواهم اما.....
اما نمی توانم.
چون این چیزها برای من کوچک است. چون من افقم بلندتر از این اندازه هاست.
من اینجا، در غزه، میان خاک و خون ایستاده ام تا عقیده ای را پابرجا نگه دارم. مانده ام تا قبله اول همه مسلمانان جهان را حفظ کنم. بچه هایم را و خودم را فدا کنم تا فریاد حق خواهی که اکنون از گوشه گوشه جهان برخاسته بی ثمر نماند.
من کار بسیار دارم، و بچه هایم نیز.
اما برنامه اصلی ما این است که زندگی کنیم، امیدوار و آماده. آماده برای روز فتح بزرگ. برای روز آزادی قدس.
🌀🌀به خودم باز می گردم. نشسته ام کنج اتاق بچه ها.
من همه مادری ام را
و فرزندانم را
تمام لحظاتی را که برای خودم برنامه می ریزم و نقشه هایی که برای ثمر دادن می چینم مدیون زنی هستم که اکنون تمام هدفش حفظ قدرت دنیای اسلام است.
او با هر امکانی که دارد محکم ایستاده.
من چه خواهم کرد؟
باید دفترم را بردارم و شاخه ای دیگر برای درخت عمرم رسم کنم.....
✍فهیمه فرشتیان
#شب_قدر
#هدفگذاری
#غزه
#زنان_غزه
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
سلام؛
شب سرد بهاری تون بخیر.
بعد از مدتی تقریبا طولانی، دوباره نیمهشبهای شنبه با شما هستم.😊
در سال جدید و تقارن اون با بهار قرآن، عمری با خیر و برکت رو براتون آرزو میکنم.
خب بریم سراغ قرار شنبهها مون...
این هفته و هفتهی آینده، مبحث سبک های داستانی رو تمام میکنیم.
و بعد با یک موضوع جدید آموزشی در کنار شما خواهیم بود؛ انشاءالله.
👇
📚داستان کلاسیک
ویژگیها:
👈در این سبک، عناصر داستانی براساس همین مدلی کار میشد که هم اکنون اکثر نویسندگان عصر ما، کار میکنند.
مدلی که هنوز هم رایج و پرکاربرد است...
📌یعنی: طرح اولیه/ پیرنگ/ ایجاد گره در داستان/ زاویه دید/ شخصیت پردازی/ تعلیق/ و دیگر عناصر کاربردی که در خط داستانی مشاهده میشدند؛
📌در این داستانها با یک شخصیت فعال و اصلی روبه رو هستیم و شخصیتهای دیگر کمرنگ هستند.
📌شخصیت اصلی در تمام داستان حضور دارد و بار سنگینی حوادث را بر دوش می کشد.
📌رویدادها از نظر زمان و مکان زنجیروار پشت سر هم اتفاق میافتند و داستان را شکل میدهند.
📌 داستانهای کلاسیک معمولاً پایانی بسته دارند و به مخاطب القا میکنند که داستان تمام شده است.
☕️ ادامه دارد...
✍ انصاری زاده
#داستان_نویسی
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
1_8230451240.mp3
5.13M
مجموعۀ صوتی #عمق_قلب ؛
روایت واقعیِ دوستی با زنی از اهالی غزه
#قسمت_اول
نویسنده: نفیسه یلپور
گوینده: حدیث انصاری زاده
تدوین: فاطمه کرباسفروشان
تولید شده در استودیو جریان
#ام_غسان
#غزه
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
1_10603097848.mp3
5.36M
مجموعۀ صوتی #عمق_قلب ؛
روایت واقعیِ دوستی با زنی از اهالی غزه
#قسمت_دوم
نویسنده: نفیسه یلپور
گوینده: حدیث انصاری زاده
تدوین: فاطمه کرباسفروشان
تولید شده در استودیو جریان
#ام_غسان
#غزه
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
نامه ای که شهید زاهدی هفته پیش برای خواهرزاده خودشون نوشتند... 🥺
#شهید_زاهدی
#شهید_قدر
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱