📝نوشتن با کلمات اتفاقی
«بالاخره بعد از ۹ یا ۱۰ سال گرفتن روزه، یک بطری آب، #تصادفی خوردم و بعد یادم امد روزهام.
اما الحق که #سیراب شده بودم.
هنگام همین عشق و حال ها؛
با یادآوری اینکه یک روز آقایی آسمان را از شدت تشنگی مثل دود می دید، انگار #خاک خورده بودم.
بغض کردم و سلامی بر آن آقای بزرگ دادم...
سلامی بغض آلود!..»
✍ فاطمه لشکری
#جام_رمضان
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
📝نوشتن با کلمات اتفاقی
«#تصادفی نبود که آن ترکش آمد و درست توی قلبت نشست. تو آماده بودی و منتظر. تو مال پرواز بودی.
اما کاش می توانستم قبل رفتن #سیرابت کنم. این روزها حتی یک لیوان آب در محاصره پیدا نمی شود.
#خاک بر سر دنیایی که در آن کودکی تشنه است و کسانی برای منافع شان مرز را می بندند.»
✍ فهیمه فرشتیان
#جام_رمضان
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
📝نوشتن با کلمات اتفاقی
«ماشین اوراق شده، گوشه ی حیاط افتاده بود. پنج من #خاک رویش نشسته ولی دایی حاضر نبود ان لاشهی فلزی را رد کند برود. هر روز غروب سیگارش رو میگذاشت کنجلب و پشت سرهم پک میزد و چشم میدوخت به لاشهی ماشین.
دایی دیوانه نبود، فقط از دیدن گردنآویزی که از میان در سمت شاگرد آویزان بود، #سیراب نمیشد.
گفتم که دیوانه نبود، آن گردنآویز آخرین یادگاری از زندایی بود در آن #تصادفی که ماشین آتش گرفت و از میان آتش فقط خاکستر زندایی بیرون آمد...»
✍انسیه سادات یعقوبی
#جام_رمضان
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
📝نوشتن با کلمات اتفاقی
«واژهها #تصادفی نیستند...!
انتخابشان جوهرهی درونی نویسنده است. میجوشد و همچون چشمه از دل #خاک بیرون میتراود و آن هنگام که بر صفحه سفید کاغذ جاری میشوند، بازهم اتفاقی نیست؛ چراکه نویسنده با ذوق و قریحه آنها را کنار هم میچیند، نوشتهاش را دستی میکشد و غبار صیقلش را فوت میکند، دورچینش را هم میچیند و به مخاطب تشنهاش تعارف میکند تا شاید اندکی از عطش آگاهیاش را #سیراب کند.»
✍ انصاری زاده
#جام_رمضان
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
📝نوشتن با کلمات اتفاقی
«از سوی تو خداوندا، نگاهی #تصادفی کافیست تا #خاک وجودم از نور نگاهت #سیراب شود و من جوانه بزنم🌱
✍مریم جنگجو
#جام_رمضان
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱