#مکاتب_ادبی
«مکتب هاي ادبي جهان»
📚کلاسيک :
«مکتب کلاسيک مشي نويسندگان و شعراي دوران قديم و قرون وسطي تا اواخر قرن هفده ميلادي بود.
اين سبک که الهام گرفته از ادبيات يونان و روم باستان است، نخستين سبک ادبي اروپا مي باشد.»
@jaryaniha
#مکاتب_ادبی
«مکتبهای ادبی جهان»
📚رمانتيک:
«همراه با انقلاب صنعتي اروپا (تقريباً در اواخر قرن 18) تغيير و تحولاتي هم در ادبيات و نيز هنرها بوجود آمد.
فرانسه، انگلستان و آلمان از نخستين کشورهايي بودند که مکتب رمانتيک را بعد از سبک کلاسيک، بنيان نهادند و بجاي اسلوب و قواعد کهن، عرصه ادبيات و هنر را جولانگاه افسانهها و تخيلات و احساسات شاعرانه قرار دادند.»
@jaryaniha
#مکاتب_ادبی
«مکتبهای ادبی جهان»
📚رئالیسم:
«در اوايل قرن نوزدهم قهرمانان تخيلي از لابلاي سطور داستان ها بار سفر بستند و رفتند و مردم عادي کوچه و بازار در داستانها ظهور کردند.
طبيعت جاري با تمام زشتيها و زيبايي هايش جاي کاخ هاي افسانهاي را گرفت.
در لغت رئاليسم به معني واقع گرايي و حقيقت نويسي است. واقعياتي که گاه انسان را مي گرياند و گاه مي خنداند.»
@jaryaniha
#مکاتب_ادبی
«مکتبهای ادبی جهان»
📚ناتوراليسم
«ناتوراليسم از نظر لغوي به معناي اعتقاد به طبيعت و عوالم طبيعي است.
دراين مکتب ادبي که تقريباً در اواسط قرن نوزده توسط کساني چون: «ويليام فالکنر»، «اميل زولا»، «گئي دوموپاسان» و... دراروپا و... بوجود آمد، اصل، تشريح مو به مو و دقيق طبيعت است.»
@jaryaniha
#مکاتب_ادبی
«مکتبهای ادبی جهان»
📚سمبوليسم:
«مکتب سمبوليسم بعد از چهار مکتب مشهور نامبرده در اواخر قرن نوزدهم (ربع قرن دوم) در ادبيات مدرن اروپا بوجود آمد. تعريف اجمالي اين سبک عبارت است از: انتخاب و گزينش علامات و نشانه هاي مناسب جهت بيان و القاي افکار و انديشه ها احساسات بشري، که رنج و درد، دستمايه ي اصلي اين احساسات و انديشه هاست.»
@jaryaniha
#مکاتب_ادبی
«مکتبهای ادبی جهان»
📚سوررئاليسم:
«فرانسه، محل اصلي تولد سوررئاليسم بود. اين مکتب پس از جنگ جهانگير دوم در اين کشور شکل گرفت.
بنيانگذار سبک سوررئاليسم (فرا واقعي)، آندره بروتن فرانسوي بود که در اوايل قرن بيستم انقلابي درعالم شعر و ادب اروپا بوجود آورد، زيرا که با پنج مکتب شناخته شده قبل، به دشمني برخاست.»
@jaryaniha
#مکاتب_ادبی
«مکتبهای ادبی جهان»
📚امپرسيونيسم:
اين سبک ابتدا توسط «رودن» در پيکرتراشي پديد آمد. دستمايه ي کار رودن «طبيعت» بود.
امپرسيونيست هاي مجسمه ساز از طبيعت براي ايجاد احجام و اشکال تخيلي مايه گرفتند. از مشهورترين مجسمه سازان امپرسيونيست «کلينگر»، «ميللو» و «بوردل » را مي توان نام برد.»
@jaryaniha
#مکاتب_ادبی
«مکتبهای ادبی جهان»
📚ايده آليسم:
(انديشه گرايي): زيربناي اين مکتب اصالت تصور و انديشه است. يعني آنچه که براي يک ايدهآليست اهميت دارد فکر انسان است، هر چه مي خواهد باشد. ايشان طالب کمال مطلوبند. بطوري که در پاره اي موارد حتي واقعيت ها را هم انکار مي کنند و حقايق را زاييده و ساخته ي ذهن انسان مي دانند.»
@jaryaniha
#مکاتب_ادبی
«مکتبهای ادبی جهان»
📚دادائيسم:
«مکتب دادائيسم زائيده نوميدي و اضطراب و هرج و مرج ناشي از آدمکشي و خرابي جنگ جهاني اول است.»
@jaryaniha