eitaa logo
کانال اشعار و برنامه ها 🔈
429 دنبال‌کننده
180 عکس
54 ویدیو
0 فایل
جواد مختاری ✍️✍️ شاعر و نویسنده درحوزه ادبیات دینی ، اجتماعی دفاع مقدس، کودک و نوجوان ✳️✳️✳️ مجری صحنه و رسانه🎬🎙️🎙 دربخش های دینی و فرهنگی و هنری همایش های ملی و استانی ✳️✳️✳️ مدرس و داور کارگاه های فرهنگی 📝📝 نویسندگی خلاق ایده پردازی خلاق متنی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯️شب اول ماه محرم رسید ...🕯️ مهمان حضرت مسلم ابن عقیل 🕯️🕯️ ✳️✳️🌘🌘🌘 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رودها پشت سرم در جریان افتادند بادها دور و برم در جریان افتادند شوق پرواز تو در قلب من آغوش گرفت ناگهان بال و پرم در جریان افتادند سرسجاده نشستم که تو را بنویسم... صبح و ذکر سحرم در جریان افتادند یاکریمان دعا یکسره کوکو کردند ... اشک ها بی خبرم در جریان افتادند من و خورشید شبی تا چمدان را بستیم جاده ها همسفرم در جریان افتادند ... راه شش گوشه گرفتیم و نجف می دیدیم نخل ها در نظرم در جریان افتادند ... هر قدم وادیه اش ورد و سلامی می گفت کوچه های سفرم در جریان افتادند صحن « یا فاطمه » هر روز هوایش باران آتش و چشم ترم در جریان افتادند هر رواق پدر کوفه صفایی در دل صحن ها دور و برم در جریان افتادند ناگهان عطر زیارت همه جا تا گل داد خاطرات پدرم در جریان افتادند ... بار هر کیسه رطب برده دلم را کوفه بچه ها هر گذرم در جریان افتادند کوفه دلتنگ ترین شهر غریب مولاست بغض ها در نظرم در جریان افتادند تا که در مسجد و محراب نمازی خواندم سجده ها با خطرم در جریان افتادند تشنه ام جرعه ای از نور برایم پر کن مشک ها با جگرم در جریان افتادند ... راه شش گوشه دلم را به خودش میخواند هر قدم پیشترم در جریان افتادند... ساعت قبله قلبم طپشی ممتد داشت لحظه ها بیشترم در جریان افتادند کربلا شهر پر از قصه دلتنگی هاست غصه ها تازه ترم در جریان افتادند ماه این دشت به دلواپسی ام دامن زد روضه های قمرم در جریان افتادند گریه می کرد دلم گوشه بین الحرمین رودها پشت سرم در جریان افتادند .... ✳️✳️🕯️🕯️✍️✍️ کانال اشعار و برنامه https://eitaa.com/javad_mokhtarii
30.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز سوم ماه محرم نازدانه ۳ ساله اباعبدالله الحسین (ع) 🌘🌘 تا قصه غریبی آن سر شروع شد بی تابی دوباره دفتر شروع شد از کوچه و خرابه گذشت و کسی ندید پرواز آسمانی دختر شروع شد ✳️✳️🕯️🕯️ @farhangarak کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
«ماه محرم رسید ...🕯️🕯️ » با واژه غیرت و وفا همزادی دیدم که به دست عشق دستی دادی جای تو میان آسمان ها خالی ست ای ماه چگونه بر زمین افتادی ... ✳️✳️🌒🌒 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
«ماه محرم رسید ...🕯️🕯️ » بعد از تو کسی به فکر احساس نبود در کرببلا عطر گل یاس نبود ... مشک و علم و زره به هم می گفتند : لب تشنه تر از گلوی عباس نبود ✳️✳️🌒🌒 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احلی من العسل ... شب ششم ماه محرم 🕯️🕯️🕯️ ✳️✳️🌘🌘 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
ماه محرم رسید ...🕯️🕯️ گلویی تشنه و بی تاب دارد نگاهش را مگر مهتاب دارد ولی بعد از گذشت اینهمه سال هنوز آن مشک خالی آب دارد ✳️✳️✍️✍️ کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
شب هفتم ماه محرم رسید ... 🕯️🕯️ کبوتر با کبوتر فرق دارد لب خشکیده با تر فرق دارد میان بچه‌های خیمه انگار گلوی خشک اصغر فرق دارد ✳️✳️📒📒 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
شب شش ماهه نینوا 🕯️🕯️ میان نیزه ها برپا نمی شد گل خشکیده سر بالا نمی شد میان سروهای سربداران... سرش بر روی نیزه جا نمی شد ✳️✳️🌒🌒 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
شب هفتم از راه رسید ... در معرکه با پدر به صحرا آمد بی نیزه و بی سپر چه تنها آمد لبریز شد از دعای دلتنگی آب وقتی که بروی دست بالا آمد ✳️✳️🕯️🕯️ کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب هفتم ماه محرم شب نازدانه شش ماهه باب الحوائج کوچک 🌹🌹🌹 @farhangarak ✳️✳️🕯️🕯️ کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
ای اهل حرم عمو علمدار است ... 🌒🌒 گلویش تشنه و بی تاب می شد تمام صورتش مهتاب می شد تن او قطعه قطعه آیه آیه ... و مشکش قطره قطره آب می شد ✳️✳️💎💎 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
🍀🍀💎روز هفتم باب الحوائج 💎🍀🍀 🌹حضرت علی اصغر علیه السلام🌹 هنگامه آن کبوتر دیگر بود بر روی زمین گلوی او پرپر بود دلگیرترین صحنه عاشورایی قنداقه خونین علی اصغر بود 🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️ به لالایی خود آهنگ می زد به خونش آسمان را رنگ می زد ولی هنگام جان دادن بمیرم دو دستان پدر را .....می زد 😔 ✳️✳️🕯️🕯️ کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
💎✍️روز هشتم: شبه پیمبر آمده...✍️💎 حضرت علی بن الحسین (ع)🌹🌹 قامتی افراشتی تا لشکری حیران شود تو بیایی سمت میدان دیگری حیران شود سرفراز و سربلند و سر به زیر آماده ای سر کجا آورده طاقت؟ هر سری حیران شود وصف این روضه که آمد صفحه تاریخ ها هم قلم افتاد و هم هر دفتری حیران شود عطر خوش بوی پیمبر دور میدان تا وزید از تماشای قدت هر پیکری حیران شود تیغ می چرخد زمین می چرخد و افلاک هم با زحل با تیر تو هر مشتری حیران شود قلعه ی خیبر گمانم روبرویت آمده ... دشمن از پیکارهای حیدری حیران شود اربا اربا تا رسیدی قامتی معلوم نیست آه از این صحنه ها هر مادری حیران شود قسمتی از گوشه آل عبا می چینمت .... آسمان با زخم هر بال و پری حیران شود ذره های خاک هم با پیکرت جانی گرفت عالم بالا بیفتد هر دری حیران شود ... صف کشیدند این همه شمشیرها دورو برت لحظه ای برخیز تا صد لشکری حیران شود می برم سمت حرم گلدسته ای خاموش را بی اذانش هر دو چشمان تری حیران شود ✳️✳️🕯️🕯️ کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
روز هشتم بنام حضرت علی اکبر (ع) ✳️✳️🕯️🕯️ کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
🌒شب تاسوعای حسینی رسید🌒 او خیمه نگهدار شب صحرا بود تا بود عمود خیمه‌ها برپا بود ماهی که به دور خیمه ها می چرخید خورشید غروب عصر عاشورا بود ... ✳️✳️🤲🤲 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
🌒شب تاسوعای حسینی رسید🌒 عمو از راه نخلستان می آیی به زیر تیر یا باران می آیی مگر دستان سبزت پر کشیدند که داری مشک بر دندان می آیی ... ✳️✳️🤲🤲 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
🌒شب تاسوعای حسینی رسید🌒 یک سایه میان خیمه ها پنهان است در چشم قشنگ او غزل باران است ای سایه بیا کنار مادر بنشین « فردا بدنت زیر سم اسبان است ...» ✳️✳️🤲🤲 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
🌒شب تاسوعای حسینی رسید🌒 قلم بر روی دستم تاب می خورد هزاران تیر بر مهتاب می خورد که وقتی مشک او شد تیرباران فرات از مشک سقا آب می خورد... ✳️✳️🤲🤲 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
🌒شب تاسوعای حسینی رسید🌒 در فاصله سعی و صفا می گردیم دنبال دو دست آشنا می گردیم در هروله میان بین الحرمین لب تشنه به دور کربلا می گردیم ... ✳️✳️🤲🤲 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
🌒 تاسوعای حسینی تسلیت باد 🌘 دستی بلند شد قد رعنا زمین نشست مشک غریب حضرت سقا زمین نشست مشتی فرات خیره به او می شود ولی آبی که از خجالت دریا زمین نشست آه از کدام خیمه تو را جستجو کنم وقتی عمود خیمه ات آقا زمین نشست بعد از غروب سرخ تو ای ماه بیقرار من دیده ام که قامت زهرا زمین نشست دیگر عموی خوب حرم در حرم نبود خورشید در نهایت دنیا زمین نشست گاهی سکوت میکنم و گریه می شوم اشکم که از میان غزل ها زمین نشست ✳️✳️🕯️🕯️🕯️ کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
🤲 تاسوعای حسینی تسلیت باد 🤲 💎بخش اول قصیده دست💎 تمام حادثه اما شروع شد با دست ! بگیر دست دل بیقرار ما را دست ! اگرکه مشک بیفتد به پای سقا ،حیف نمی رسد به در خیمه های مولا دست هنوز خاطره وقت رفتنش باقیست نگاه کرد به چشم رقیه حتی دست شبی که دور حرم را مواظبت می کرد نهیب زدبه خودش اینکه ظهر فردا دست هوای مشک و علم را بگیر تا خیمه خدا کند که بیاید فرات با ما دست ! بخاک سرخ زمین لحظه ای نگاهش ریخت کسی نداده هنوز اینچنین به صحرا دست تمام عرش و زمین تحت فوق ایدههم جهان ندیده شبیه تو دست بالا دست هزار رود عطش در خیال او می رفت درون علقمه زدمشک ،مرد دریا دست ✳️✳️✍️✍️ کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii