eitaa logo
کانال اشعار و برنامه ها 🔈
427 دنبال‌کننده
276 عکس
87 ویدیو
0 فایل
جواد مختاری ✍️✍️ شاعر و نویسنده درحوزه ادبیات دینی ، اجتماعی دفاع مقدس، کودک و نوجوان ✳️✳️✳️ مجری صحنه و رسانه🎬🎙️🎙 دربخش های دینی و فرهنگی و هنری همایش های ملی و استانی ✳️✳️✳️ مدرس و داور کارگاه های فرهنگی 📝📝 نویسندگی خلاق ایده پردازی خلاق متنی
مشاهده در ایتا
دانلود
🧑‍🏫 روز معلم مبارک 💐💐💐💐 تو بر سیاه ِ تخته، سپید می نویسی شکوفه می تکانی، امید می نویسی دراین کلاس کوچک که پنجره ندارد دریچه می گشایی، جدید می نویسی تو بااشاره خود چه راحت و صمیمی برای قفل ذهنم، کلید می نویسی چه نور دلفروزی نوشته تو دارد! مگر برای خورشید رسید می نویسی؟ همیشه دوستی را به حال می کشانی همیشه دشمنی را بعید می نویسی شکوه ِ راستی را به سرو می نمایی پیام خرمی را به بید می نویسی تو در شروع پاییز بهار می سرایی به روی سینه برف، نوید می نویسی توعاشق خدایی که از ریا جدایی و بر سیاه ِ تخته سپید می نویسی 🌿 ✳️✳️💝💝 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
شعر می‌آید سراغم کنج دفتر تا حرم صد کبوتر می زند پیوسته پرپر تا حرم از در باب الجوادش ساعت هشت آمدم ضرب نقاره زده از من جلوتر تا حرم مادرم را زودتر با هر قدم رد می کنم با دعای او زیارتنامه بهتر تا حرم صحن قدس و مسجد دلتنگ گوهرشاد را میروم اما دلم افتاده با سر تا حرم ضامن آهوی خسته چشم هایم را ببین اشک هایم ریخته از اولین در تا حرم پنجره فولاد تان جنس اش حریر آسمان باز کرده صد گره ها را سراسر تا حرم باید از اول سراغ مهر تو می آمدم مثل حر عاملی از راه دیگر تا حرم از در آیینه می آیم غریبانه جلو ... با ضریح ات میشوم قدری برابر تا حرم کوله باری از دعا همراه خود آورده ام با مفاتیح قمی از پیش خواهر تا حرم راه من سمت خراسان شما افتاده است از مسیر مشهد میقان برادر تا حرم عطر خوشبویی گرفته دور سقاخانه ات می رسد با اذن تان از حوض کوثر تا حرم از رواق و صحن جمهوری صدایم می زنند زود باید بازگردم پیش مادر تا حرم ... ✳️✳️💐💐💐 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
ویژه برنامه اولین سالگرد شهدای خدمت در استان مرکزی ✳️✳️💎💎 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
🤲 السلام علیک یا اباصالح المهدی 🤲 تقدیم و استقبال به شعر برادر ارجمندم : سید حمیدرضا برقعی 💐💐💐 جمعه ها کوه هم احساس تلاطم می کرد ماه هر هفته ی تقویم تو را گم می کرد دشت ها مزرعه ها رقص همه گیسوها باد هم حمله به بی تابی گندم می کرد سفره های غزل از عطر تو در هر کوچه ندبه های برکت روزی مردم می کرد کعبه دلتنگ قدم های شما بود ولی ... جمکران منتظر آمدن از قم می کرد ساعت از نیمه خود رد شده بود و هر روز یازده مرتبه خورشید تبسم می کرد ... شام در غربت و تاریخ دلش روشن بود چون نفس های تو صد شعله به هیزم می کرد مرز این خانه پر از حادثه هایی تاریک روح سفیانی از آن جبهه تهاجم می کرد عطر باران زده جاری شده بر لب امروز ذکر « یا لیت ترانا» که ترنم می کرد عصر این جمعه نشستم به دعای باران در سمات آمدی و شعر تو را گم می کرد ... ✳️✳️💐💐 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥قرائت جذاب و دیدنی محمدحسین عظیمی، قاری نوجوان بابلی در محفل دارالسلام کشور تانزانیا که حضار را به وجد آورد. ✳️✳️🤲🤲 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
ویژه برنامه های نیمه خرداد سالها می گذرد حادثه ها می آیند انتظار فرج از نیمه خرداد کشم ✳️✳️🌿🌿💎💎 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐دهه امامت و ولایت گرامی باد 💐 آغاز ویژه برنامه های غدیر برافراشتن پرچم غدیر امیرالمومنین در پارک ملت 🌿🌿🌿🌿 ✳️✳️🌿🌿💎💎 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
شب شعر ادبی « از نخلستان تا برکه » ✳️✳️💐💐 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
«عید بزرگ امامت و ولایت مبارک باد » قصیده غدیر خم : تقدیم به ساحت امیرالمومنین «ع» 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 عرش افتاد در آغوش امیر آن لحظه برکه لبریز شد از ماه منیر آن لحظه خبر آمد همه را با شتران برگردید خبری آمده از امر خطیر آن لحظه یک بغل کوه که از زین و جهاز آوردند تا که خورشید بتابد به غدیر آن لحظه هرکسی عشق به آن حضرت دریا دارد تا قیامت شود از میکده سیر آن لحظه بعد از این حج وداعی که بجا آوردید گل کند بین شما نام وزیر آن لحظه ای همه هستی زهرا، همه ی دریاها دست خورشید خودت را تو بگیر آن لحظه دست ، بالای قد سرو علی بالا رفت خوش بحالت که شدی مردسفیرآن لحظه دشت ، پر شد همه از قصه ی «بخن مولا» بوسه میزد لب تو ، دست اسیر آن لحظه ابر افتاد زمین ، برکه تماشایی بود ناگهان زود شد و حادثه دیر آن لحظه چه خبر بود در آن حادثه ی بی تکرار جبرئیل آمده از عرش به زیر آن لحظه وقت رفتن شد و تبریک به مولا گفتند چه سکوتی همه جا داده نفیر آن لحظه 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ماه در کوچه ی تبدار قدم ها می زد او که میریخت به دستان فقیر آن لحظه ما به پابوسی دستان امیر آمده ایم آن ابرمرد زمین، مرد دلیر آن لحظه لحظه ای که در خیبر به دو دستش چرخید بی گمان نام علی برده امیر آن لحظه دلم آرامش یک حرز نجف می خواهد تا بگویم غزل از روز غدیر آن لحظه ✳️✳️💐💐💐💐✍️✍️ کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii
تا اینکه لباس علم برتن می شد هر قله فقط برای میهن می شد با عزم و اراده ای قوی می رفتیم هر لاله هسته ای که روشن می شد ✳️✳️🇮🇷🇮🇷 کانال اشعار و برنامه ها https://eitaa.com/javad_mokhtarii