رعایت یه سری نکات باعث میشه فرزندانمون بهمون اعتماد کنن وما نقطه ی امنشون بشیم،مثلاواسه بچهها خیلی مهمه که مشکلات و مسائل و ویژگیهای اخلاقی و نقطهضعفهاشون رو پیش دیگران رو دایره نریزیم و جار نزنیم. پس برای والد امن بودن، لازمه دور این کارها رو خط بکشیم:
1️⃣ اگر فرزندمون اختلالاتی مثل شب ادراری، بیش فعالی، لکنت زبون، تیک عصبی و... داره، اون رو جایی بازگو نکنیم چون باعث خجالتزدگی و سرافکندگیش میشه.
2️⃣ اگه فرزندمون کمی خجالتیه و توی سلام کردن به اطرافیان تعلل میکنه، در موردش با دیگران صحبت نکنیم، نگیم نمیدونم چرا بچهم اینقدر خجالتیه! روش نمیشه سلام کنه!
3️⃣ وقتی فرزندمون حرفی رو باهامون در میون میذاره، هر چقدر هم که اون حرف به نظرمون بامزه باشه یا از نظر ما گفتنش خالی از اشکال باشه، اون رو به هیچ کس حتی همسرمون نگیم.
4️⃣ اگه فرزندمون عادت منفیای داره، مثلاً کارهاش رو کند انجام میده و یا میزان خوابش زیاده، جلوی خاله و مامان بزرگ و... نگیم که خیلی کند کارهاشو انجام میده،حرصمو در میاره ، یا خیلی خوشخوابه.
6️⃣ اگه فرزندمون ضعف درسی داره، لازم نیست اون رو توی فامیل جار بزنیم و دستی دستی کاری کنیم که برچسب تنبل بودن و خنگ بودن بهش بچسبه.
خلاصه خوبه یاد بگیریم بچهها دوست ندارن حرف اونها نقل محافل باشه.
اگه میخوایم پیش بچههامون اعتبار داشته باشیم و براشون والد امنی باشیم، بهتره وقتی تو جمعی قرار میگیریم که مامانها دارن در مورد بچههاشون حرف میزنن و درد دل میکنن، سکوت کنیم و فقط شنونده باشیم. به نظرتون شدنیه؟ شما چقدر این نکته رو رعایت میکنید؟؟
📚والدین محترم اگه فرزند نوجوان دارید لطفا کتاب (با فرزندان نوجوانتان در ارتباط باشید) رو سعی کنین وقت بزارین حتما بخونین. این کتاب ارزشمند در کتابخانه عمومی جوادالائمه(ع) موجوده.
یاد بگیریم برای فرزندانمون وقت بزاریم و در مورد فرزند پروری از طریق مطالعه آموزش ببینیم.🌹
معرفی کتاب بمناسبت بازگشت آزادگان به کشور؛
"آن بیست و سه نفر" عنوان کتابی است از "احمد یوسف زاده" در حوزه ادبیات پایداری و دفاع مقدس که توجهات زیادی را به خود جلب ساخته است. داستان "آن بیست و سه نفر"، خاطرات نوجوانانی است که طی عملیات بیت المقدس، به اسارت ارتش بعثی عراق درآمدند و رژیم بعث سعی داشت با استفاده از "آن بیست و سه نفر" نوجوان، جنگ روانی علیه ایران سازمان دهد. "احمد یوسف زاده" این کتاب را بر اساس دست نوشته های خود به نگارش درآورده و مطالبی تکان دهنده از آنچه بر سر این بیست و سه نوجوان آمده به رشته ی تحریر درآورده است. روزهای طولانی اسارت، شرایط بد بهداشتی و عدم استحمام تا گاهی چهل روز، اعتصاب غذا و خوردن گوشت بدمزه و تاریخ مصرف گذشته فقط بخشی از چیزی است که "آن بیست و سه نفر" تجربه کرده اند.
نثر کتاب ساده و قابل درک است و از روحیات، احساسات و ترس های نوجوانانی می گوید که در یکی از بدترین اتفاقاتی که می تواند برای هر کشوری بیفتد، تنها افتاده اند و به دست دشمن اسیر شده اند. خبری از سربازان با تجربه و صبوری های استراتژیک نیست؛ در عوض هر چه که از آن ها سر می زند، شهامت و پایمردی خالص است. ایستادگی در اوج ترس و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات اسارت، وقایع و رویدادهایی که طی آن اتفاق می افتاد، برخورد گروه ها و احزاب مختلف که در آنجا اسیر بودند و تلاش های دولت بعثی برای تضعیف روانی ایران به وسیله ی آنان و دیگر اسرا، ترکیبی دلهره آور و در عین حال غرورآمیز از رشادت و دلیری های نوجوانانی است که در این کتاب به تصویر کشیده شده است.
(این کتاب در کتابخانه عمومی جوادالائمه(ع) موجود است)