فاطمه هر چه که خوبیست به غایت دارد
چون علی بر همه ی خلق ولایت دارد
خواستم غیرت او را بنویسم دیدم
زنی اندازه ی صد مرد شهامت دارد
هر که شد دشمن او دشمن ما هم شده است
حُب بی بغض به والله خجالت دارد
آمدم بر در ارباب خودش میداند
هر کس اندازه ی معشوق لیاقت دارد
قبل از این گفتم بار دگر میگویم
سخن عاشق دیوانه ظرافت دارد
نوکران سینه زنان خاطرتان آسوده
که خدا نیز به این شخص ارادت دارد
بر تمامی سِمَت های جهان فانی
سگ این خانه شدن نیز شرافت دارد
من و با روضه ی او گریه نمودن تا صبح
مگر این عشق بلافاصله قیمت دارد
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1398
#شعرخوانی
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
وای از داغ مادر ، غم میباره از چشای حیدر
داره میسوزه در ، پس چی شد سفارش پیغمبر
چه روزا که با طعنه دل مارو آزردن
برا کشتن زهرا همه هیزم آوردن
عدوی حروم زاده درو میزنه ممتد
مادر پشت در رفت و صدای لگد اومد
آی یجوری زدن که نَمونه
آی خدا مادر من جوونه
... آی ننم وای ، ننم وای ، ننم وای ...
مادر با این لشکر ، میجنگه فقط به عشق حیدر
تنها مونده زهرا ، پس چی شد سفارش پیغمبر
واسه بیعت زوری دیدم حیدرو بردن
خدایا تو شاهد باش اینا خیلی نامردن
ای اَمَن یُّجیب من ببین که شدم مضطر
یه کاری بکن فضه در افتاده رو مادر
علی با چِش گریون میگفت فاطمه برگرد
حسن هی صدا میزد مغیره نزن نامرد
وای رو خاک افتاده نیمه جونه
وای خدا مادر من جوونه
... وای ننم وای ، ننم وای ، ننم وای ...
تنها و بی یاور ، افتادی رو خاک صحرا بی سر
زینب شد بی معجر ، پس چی شد سفارش پیغمبر
واسه درهم و دینار حسین منو کشتن
به دنیای بی مقدار حسین منو کشتن
چه دعوایی شد واسه سر تو پای نیزه
دیدم خولی گفت رأس حسین خیلی می اَرزه
امیر حرم پاشو همه خیمه غارت شد
برام گفتنش سخته به زنها جسارت شد
امید حرم پاشو حسینم به غارت رفت
ببین دختر حیدر برای اسارت رفت
وای کنار تن تو رسیدم
وای رگای گلوتو بوسیدم
وای مگه مادرت رو ندیدن
وای چرا پس سرت رو بریدن
وای امان از دل عمه زینب
وای یکی بی هوا زد به زینب
... وای حسین وای ، حسین وای (2) ...
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1398
#زمینه
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
میشویمت ای همسرم با اشک چشمانم تو را
در این دل شب میروی از خانه ام زهرا کجا
اسماء بریز آب روان اما کمی آهسته تر
از کینه ی دشمن شده زهرای من بشکسته پَر
بر پیکر از گل نازک او مانده نشانه از تازیانه
آخر گرفت از من فاطمه را دست زمانه با هر بهانه
... خدانگهدار زهرای حیدر ، زهرای حیدر (2) ...
بر روی دیوار از غمت ، سر میگذارد حیدرت
ماندم که دستش میرسد بر زخم روی پیکرت
بر صورت نیلیِ تو میگرید آن خیبر شکن
خواهد شد او باخبر از کوچه و آن راز حسن
بر صورتِ از سیلی کبودت دستش رسیده اشکش چکیده
آن باغبان که گل را ندیده ، حالا که دیده رنگش پریده
... خدانگهدار زهرای حیدر ، زهرای حیدر (2) ...
من میبرم جسم تو را از آشیانه نیمه شب
در زیر تابوتت علی جانش دگر آید به لب
زینب ندارد طاقتی در زیر تابوت دیده ام
چند قطره خون تازه ای می آید و خون شد دلم
پهلو شکسته قامت خمیده آید به صحرا در بین اعداء
بر روی نیزه رأس حسینش بر سر زند او با درد بازو
... جانم حسین جان ، جانم حسین جان ...
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1398
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
مانده ام بین درد و غم تنها
گره از کار بسته ام بگشا
هیچ شخصی به داد من نرسید
دستگیرم فقط تویی زهرا
قایقی در تلاطم موجم
ای دلت با شکوه چون دریا
زندگی بی غم شما ننگ است
زندگانیِ با شما رؤیا
سینه لبریز درد و ماتم شد
فاطمیه رسید از رَه تا
باز هم عزای عظیم شما
گشته هر گوشه ی وطن برپا
حرف را مختصر کنم بانو
سرتری از تمام انسان ها
بعد نام خدای بی همتا
ذکر یا فاطمه ست روح افزا
بهترین جمله ی جهان این است
اَلسلام علیک یا زهرا
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1397
#زمزمه
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
بریم مدینه خونه ی مولا
عیادت مادری خسته
که این روزا دلش شکسته
جوونه اما گرد پیری
رو سر و صورتش نشسته
خیال موندن نداره دیگه
خیری ندیده از مدینه
یه دنیا غم داره تو سینه
میکِشه آه سردی تا که
غربت حیدرو میبینه
بار سفر رو داره میبنده
صدای آه علی بلنده
چند روزه کارش فقط همینه
تابوتو میبینه و میخنده
... خانم خونه ی حیدر ، مرو زهرا (2) ...
حسن یه گوشه خیره به مادر
زانوی غم بغل گرفته
داره به دل حرف نگفته
خیلی صبوره اما بازم
کوچه ها از یادش نرفته
روی کبود و چادر خاکی
لکه ی خون مونده روی در
شده بلای جون حیدر
سه ماهه که خانم خونش
بی رمق افتاده تو بستر
دلش گرفته از این زمونه
بهار عمرش رو به خزونه
دست شکستش بالا نمیاد
عجل وفاتی داره میخونه
... خانم خونه ی حیدر ، مرو زهرا (2) ...
تو این روزای آخر عمری
رسیده کار بچه هارو
کرده همه سفارشارو
با بغضی که داره تو سینه
روضه میخونه این شبارو
برا حسینش داره میدوزه
یه پیرهن با دست لرزون
آروم آروم با چشم گریون
میگه به زینب عوض من
تن حسینم تو بپوشون
میاد یه روزی که ته گودال
داداش حسینت میفته بی حال
سر همین پیراهن کهنه
میبینی میشه دورش چه جنجال
... خانم خونه ی حیدر ، مرو زهرا (2) ...
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1397
#زمینه
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
با آن کسی که گریه برایش نکرده است
روز حساب و حشر برابر نمی شویم
حتی اگر رود سرمان روی دار عشق
ما بیخیال سیلی مادر نمی شویم
از برکت ولایتِ بی شک که فاطمه
قربان غیر آل پیمبر نمی شویم
رحمت به شیر مادر آن شاعری که گفت
ما بیخیال سیلی مادر نمی شویم
سینه زن حضرت زهرا تنها یه سپاهو حریفه
وصلم به ولایت حیدر ، لعنت به شورای سقیفه
... یا زهرا ، یا زهرا ، یا زهرا ، یا زهرا ...
از این کتاب نور و تمامی سوره هاش
ما حفظ غیر سوره ی کوثر نمی شویم
اشک خداست اشک دو چشمان فاطمه
ما بیخیال سیلی مادر نمی شویم
ما غیر خانواده ی زهرای مرضیه
هیهات ، عاشق کس دیگر نمی شویم
صد بار اگر کُشند و زنده کنندمان
ما بیخیال سیلی مادر نمی شویم
زهرا شریان حیاتم ، زهرا ذکر وقت مماتم
میگم با صدای بلند که کَلب دختر و پسراتم
... یا زهرا ، یا زهرا ، یا زهرا ، یا زهرا ...
با قاتلین حضرت زهرا به هیچ وجه
فریاد میزنیم برادر نمی شویم
این یک شعار نیست که یک سبک زندگیست
ما بیخیال سیلی مادر نمی شویم
زهرا خط قرمز شیعه
زهرا تو که نور دو عینی
این بس از مقام تو خانوم
عشق علی عشق حسینی
... یا زهرا ، یا زهرا ، یا زهرا ، یا زهرا ...
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1397
#شور
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
میخواهم از اندیشه ی اعظم بنویسم
از فاطمه از عزت عالم بنویسم
روزی که قلم داد به من حضرت استاد
فرمود کَز این نام مکرر بنویسم
این نام قشنگی که بُوَد زینت قرآن
شایسته ترین عشق مُسَلَم بنویسم
با شور و شعف یاد نجف عشق مضاعف
از آبروی حضرت آدم بنویسم
باید که غباری زِ قدم های شما را
بردارم و از عصمت مریم بنویسم
این است به جهان فاطمه ی اُم ابیها
باید که زِ مولای دو عالم بنویسم
یک مصرع علی ، مصرع بعدی زِ فهیمه
باید که علی فاطمه با هم بنویسم
ما هر چه که داریم فقط از کرم توست
مدیون تو باشم که اگر کم بنویسم
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1397
#شعرخوانی
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
صدیقه ای که خلقت هستی زِ هست اوست
چشم امید خلق دو عالم به دست اوست
چون مدح وی به سوره ی کوثر خدا کند
گوییم ما هر آنچه زِ وصفش شسکت اوست
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1397
#زمزمه
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
پاشو خانم خونم گرفته دلم
پاشو ای مهربونم گرفته دلم
پاشو بی تو میمیرم پاشو فاطمه
پاشو دردت به جونم گرفته دلم
ای قرار حیدر بمون پیشم
بی قرار حیدر بمون پیشم
تو بری زهرا جان سیاه میشه
روزگار حیدر بمون پیشم
نرو بمون تورو جون من
تورو به گریه های حسن
شبا تو خواب همش میگه که
نزن تو مادرم رو نزن
... مرو مرو مرو فاطمه ...
پاشو ابر بهار چشای علی
میمونه خاطراتت برای علی
یادم میاد شبی که بابات گفت بهت
ان شاءالله که بشی پیر به پای علی
پیر شدی زود حالا پریشونی
معلومه از حالت نمیمونی
نا نمونده واست بخوای حتی
پاشی از جات اما نمیتونی
یادم میاد که رنگت پرید
همون دمی که قدت خمید
تو بودی و چهل مرد پَست
منم محاسنم شد سفید
... مرو مرو مرو فاطمه ...
بیتاب و بیقراری بمیره علی
میبینم نا نداری بمیره علی
راه میرفتی و دیدم همش فاطمه
دست رو پهلوت میذاری بمیره علی
بشکنه دستی که شکسته پهلوت
با غلاف زد محکم روی بازوت
من زِ پا افتادم قدم تا شد
وقتی افتادی و در افتاد روت
تن تو مونده بود زیر در
همون دری که بود شعله ور
دیدم که از رو در رد شدن
یه عده از خدا بی خبر
... مرو مرو مرو فاطمه ...
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1397
#زمینه
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
زِ غربت و غم ، عزیز دلم ، پر مکش زِ برم
بمان تو دمی ، کنار علی ، بی تو خون جگرم
گنجینه ی زندگی من با رفتنت میکُشی تو مرا
رحمی نما بر حال من باور ندارم فراق تو را
با قلب خسته ، پهلو شکسته ، زهرا مرا با خود ببر
بی تو غریبم ، من بی حبیبم ، تنها مرا با خود ببر
... زهرای من ، زهرای من ...
گلم تو بگو ، شدی زِ چه رو ، ناتوان و حزین
شد از چه کبود ، رخت مَه من ، گشته ای تو غمین
نیلوفر پرپر من ، وای من از زخم روی تنت
جانی نمانده برای علی برگو چگونه کنم کفنت
آه ای نگارم ، صبر و قرارم ، برگرد و بیتابم نکن
ای بی قرینه ، ماه مدینه ، از غصه ات آبم نکن
... زهرای من ، زهرای من ...
دعای شبم ، نوای لبم ، ذکر یا زهراست
بیا و ببین ، چگونه علی ، بعد تو تنهاست
آرامش لحظه های من ، دلخوشی روزگار علی
ای قوت بازوهای من ، یا فاطمه ذوالفقار علی
بشکسته بالم ، آشفته حالم ، یا فاطمه یا فاطمه
ماه هلالم ، بنما حلالم ، یا فاطمه یا فاطمه
... زهرای من ، زهرای من ...
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1397
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
با صدای مناجاتت شبا مادر بیدار میشم
اشکاتو وقتی میبینم دوباره بیقرار میشم
انگاری میبَری از خاطرتت درداتو هر شب
که میشه خرج همسایه دعاهای تو مرتب
یه کمم فکر ما باش واسه ی خودت دعا کن
سه ماهه داری میسوزی توی آتیش این تب
مادر مهربونی ، روح خونمونی
حرف رفتنو نزن خیلی تو جوونی
... واویلا واویلا ، واویلا واویلا ...
وقتی حالت رو میپرسم چرا مادر دمق میشی
پا میشی واسه دلگرمیم ولی زود بی رمق میشی
چرا گلبرگ گونت غرق شبنم میشه مادر
میدونم که یه روزی درد تو کم میشه مادر
یعنی میشه دوباره حال این خونه عوض شِه
یعنی میشه ببینم بسترت جمع میشه مادر
دنیامه نگاهت ، فدای روی ماهت
میسوزم با اشک و میسوزم با آهت
... واویلا واویلا ، واویلا واویلا ...
بذار دستت رو شونم وقتی که داری پا میشی
نفست بند میاد آخه هر دفعه جابجا میشی
میدونی وقتی افتادی زمین من چی کشیدم
تا ابد از جلو چشمام نمیره هر چی دیدم
همه دنیا خراب شد رو سرم اون لحظه ای که
تو زیر دست و پا بودی صداتو میشنیدم
وای از این زمونه ، دردام بی امونه
دردای دل من قد آسمونه
... واویلا واویلا ، واویلا واویلا ...
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1397
#زمینه
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
هم نفس حیدر ، چیه از این بهتر
بذاری تا زندم به تو بگم مادر
حال این شبامو میفهمی میدونم
بی بی خاک پاتم ای دردت به جونم
هر کی با یه حاجتی سمتت اومده
با چشمای خیس و بارونی رو زده
مدیون عنایتت هستم تا ابد
میدونم نگاه لطفت صد در صده
... یا زهرا اَغیثینی ، یا زهرا اَغیثینی ...
خالیه دستامو ، میبینی اشکامو
به حسنت گفتم همه ی دردامو
میخوام تا که زندم از عشقت بخونم
بی بی خاک پاتم ای دردت به جونم
کاش میشد کبوتر مِیخونت بشم
مثل صاف و ساده ها دیوونت بشم
دلتنگ زیارتم کاری کن برام
کاش میشد به پای دل مهمونت بشم
... یا زهرا اَغیثینی ، یا زهرا اَغیثینی ...
حالا دیگه جاشه ، قفل دلم وا شِه
به کرمت امشب کربلام امضا شِه
بخشیدی گداتو دل رحمی میدونم
بی بی خاک پاتم ای دردت به جونم
میدونم بدم ولی با اذن شما
با دست کرامت سلطانم رضا
پا روضه براتمو امضا میزنی
پر میگیرم از همینجا تا کربلا
... یا زهرا اَغیثینی ، یا زهرا اَغیثینی ...
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1397
#شور
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
میم مثه مادر
یه مادری که وسعتش یه آسمونه
یه مادری که رحمتش تا بیکرونه
یه مادری که مادر فصل خزونه
میم مثه مادر
یه مادری که غربتش غم زمونه
یه مادری که آه سردش نیمه جونه
یه مادری که قامتش خیلی کمونه
میم مثه مادر یه مادری که سایه ی لطفش رو سر ابراست
یه مادری که ساحل قلبش پشت و پناه خروش دریاست
میم مثه مادر یه مادری که مادر کل غمای دنیاست
یه مادری که قدش کمونه ولی ستون عرش معلاست
میم مثه مادر ، مادر مهتاب
مادر زینب ، مادر ارباب
... آه و واویلا ، آه و واویلا ...
میم مثه مردم
یه مردمی که خیلی بی حیا و پستن
یه مردمی که ریشه ی عدلو گسستن
یه مردمی که دست یه امیرو بستن
میم مثه مردم
مردمی که فقط تو کینه ها یه دستن
دیدن چی شد ولی سر جاشون نشستن
اونایی که حُرمت حیدرو شکستن
میم مثه مردم ، مردمی شهری که حُرمت یاسو دریدن
میون کوچه با دست بسته نور چشاشو هی میکِشیدن
میم مثه میخ و میم مثه مرگِ یه مادر و یه بچشو دیدن
میم مثه مردی که پیش چشماش خونشو به آتیش کشیدن
میم مثه ماه کبود حیدر
عروج بود و نبود حیدر
... آه و واویلا ، آه و واویلا ...
میم مثه مرهم
مرهم زخم سینه ای که خون میباره
زخمی که جز تحملش نداره چاره
زخمی که مرهمی به روش اثر نداره
میم مثه مَحرَم
مَحرَم راز سینه ای که بی پناهه
مَحرَم اون که مَحرَمش فقط یه چاهه
اون که به غربتش در و کوچه گواهه
میم مثه مردی که تو مدینه میدن نشونش هِی با اشاره
حتی برا جواب سلامش مردم میگیرن هِی استخاره
میم مثه مردی که داغ یارش کرده چشاشو پُر از ستاره
کسی نمونده نَه اینکه مرهم اینکه رو زخماش نمک نذاره
میم مثه مُشک چشای مادر
میم مثه مسمار کابوس حیدر
... آه و واویلا ، آه و واویلا ...
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1397
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
کلامم را کنم آغاز اگر با نام چشمانت
خدا خشنود خواهد گشت با ادغام چشمانت
طواف کعبه ی اسم تو واجب شد به این علت
غزل پوشیده امشب جامه ی احرام چشمانت
اگر گویم مسلمان تواَم حرف عجیبی نیست
مسلمان میشود ابلیس با اسلام چشمانت
تمام مجتهدها طفل مکتب خانه میگردند
اگر شرحی نویسد حوزه بر احکام چشمانت
برای شاعر دیوانه ی خود سوژه آوردی
قلم سرگرم اعجاز است با الهام چشمانت
تمام آسمان ها و زمین از ترس میلرزد
اگر طوفان شود در ساحل آرام چشمانت
بدون شک رَه صد ساله را طی میکند یک شب
کسی که میرود این راه را با گام چشمانت
تو را مرضیه ، راضیه ، زهرا ، طاهره خوانند
یکی از آن یکی زیباتر است اقسام چشمانت
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1397
#شعرخوانی
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
حالا که میروی از پیش بچه ها
ویرانه میکنی کاشانه ی مرا
بی خاطرات تو ، بی آرزوی تو
درد دلامو من بی تو برم کجا
مرو زهرا از داغ تو خمیده قامت من
گریون و مضطره برا تو حسن
دلگیرم ، من بی تو میمیرم
مرو زهرا میشه سلام حیدرت بی جواب
بیچاره ام من از غم بی حساب
دلگیرم ، من بی تو میمیرم
... مرو زهرا ، مرو زهرا ، مرو زهرا ...
با پیکر نحیف پیش علی بمان
ای آنکه از بلا قدت شده کمان
شرمندگی رو از چشمای من ببین
تو بین بستر و من هم که نیمه جان
پاشو زهرا شونه بزن موهای زینبو
پایین نیومده چرا تب تو
دلگیرم ، من بی تو میمیرم
پاشو زهرا سرفه نزن لبات میشه پره خون
این التماس حیدره که بمون
دلگیرم ، من بی تو میمیرم
... مرو زهرا ، مرو زهرا ، مرو زهرا ...
این رنگ صورت و این درد بی حساب
این اشک چشم تو میده منو عذاب
انسیه ی علی آرامشم تویی
تو مثل لاله ای اما شدی گلاب
خودم دیدم داری قواره میکنی پیرُهن
دادی به جا کفن به زینب من
ای جانم ، از این غم ویرانم
خودم دیدم گریون شدی برا غمای حسین
داری میگیری تو عزای حسین
ای جانم ، از این غم ویرانم
... مرو زهرا ، مرو زهرا ، مرو زهرا ...
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1397
#زمینه
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
نم نم بارون داره چشام میدونم اشکامو میخری
اگه تو روضت سینه زنم تو دلمه مِهر مادری
با یه دل عاشقونه ، با زبون بچگونه
میگم اینو مدیونم به محبت مادرونه
بذار که واسه تو گریه کنم
تا اشکامو به تو هدیه کنم
من اینجا به نخ چادر تو
دوباره بذاری تکیه کنم
... مادر خیلی دوسِت دارم ...
مادر سادات فاطمه ای ، عشق علی و عالمه ای
اُم الحسین و حسنی و مادر شاه علقمه ای
تو مادر شیعه هایی ، منم اونی که گداته
اهل بهشتم یقیناً وقتی بهشت زیر پاته
یا زهرا تویی فقط مادرم
تو هستی سایه ی روی سرم
همیشه تورو صدات میزنم
صدا کن منو یه بار پسرم
... مادر خیلی دوسِت دارم ...
عمریه از عشق حسنت عاشق این نوکری شدم
خب آخه من هستم حسنی واسه همین مادری شدم
وقتی به تو دل سپردم ، اسم حسن رو آوردم
اینجوری شد تا که مادر از دل تو دل رو بردم
مزارت یه روزی پیدا میشه
مدینه جنت الاعلاء میشه
دو گنبد واسه ی دوتا ضریح
به نام حسن و زهرا میشه
... مادر خیلی دوسِت دارم ...
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1397
#شور
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
ای مست جامت عشق یا زهرا
مبهوت نامت عشق یا زهرا
محو کمالت عشق یا زهرا
ای آسمانی مادر رؤیایی دنیا
ای هستی زیبایی و انسیة الحوراء
آغشته با آب و گِلی ، مقصود و امید دلی
دار و ندار و حاصلی ، دیوانه ام کردی (2)
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
شأن نزول سوره ی کوثر
ای در یَم عشق نبی گوهر
مانند حیدر یا خودِ حیدر
رمز و کلید و مشکل و حلال هر دردی
با گوشه ی چشمت مرا دیوانه ام کردی
نام تو روی هر لبی ، سردفتر هر مطلبی
تو مادر این مکتبی ، دیوانه ام کردی (2)
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
مافوق درک و باوری مادر
از هر سری تو سرتری مادر
بر باب خود تو مادری مادر
تنها نگار حضرت داور تویی زهرا
در زیر پایت صد بهشت و گنبد خضراء
تو مادر این عالمی ، شور و تب این حالمی
ذکر حلول سالمی ، دیوانه ام کردی (2)
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1397
#واحد
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
منی که خورده ام در سفره هر شب نان زهرا را
حرامم باد اگر ضایع کنم احسان زهرا را
اگر روزی هزاران دفعه رانَد از درش مشتاق میمانم
نمک نشناس میسازد رها دامان زهرا را
شبی در فاطمیه آمدم هیئت چه خوشبختم
که زینب میزبانی میکند مهمان زهرا را
برای نوکری چیزی به غیر از عشق لازم نیست
غلام خانه زادم نوکرم دربان زهرا را
اگر بین دو راهیِ بهشت و فاطمه گیری
کمی آزاده باشی طالبی زندان زهرا را
فدای تو تمام هر چه که دارم در این دنیا
علی خود میدهد روز جزا جبران زهرا را
خدا خیلی شگفت انگیز خلقت کرده خلقش را
اگر کامل نموده با علی ایمان زهرا را
به روی هر شبی که اسم تو باشد شب قدر است
خصوصاً که سحر نازل کنی قرآن زهرا را
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1397
#شعرخوانی
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
آه از این درد و از این غم
قامتم زهرا شده خم
بعد تو دل غرق ماتم
بعد تو ای یار خوبم
من شدم تنهای تنها
بی تو من بشکسته بالم
گرد غربت رو سر و روم
از فراق تو نشستم
رفتی و کردی چو داغم
زهرا با رفتنت روزام شده چو شب سیاه
زهرا رفتی علی رو از خودت کردی جدا
زهرا بعد تو من چطور روزامو سر کنم
زهرا میون غصه ها به کی نظر کنم
برگرد ای مهربون
این دل شده خزون
نگذار علی رو تنها
زهرا توان من
ای جسم و جان من
کردی چشامو دریا
... زهرا بی تو علی غریب میشه ...
زینبت آروم نداره
چادرت رو برمیداره
هِی روی سرش میذاره
جون به لب میشم میبینم
روی سجادت می ایسته
منو یاد تو میاره
عزیزم از وقتی رفتی
خونه بی نورِ تو خانوم
خدایی صفا نداره
زهرا این رسمشه که تو بری من بمونم
زهرا راسته باید شعر جدایی بخونم
زهرا باور نمیکنم که رفتی از پیشم
زهرا ببین چطور دوریت زده به آتیشم
زهرا دلبر من
یاس پرپر من
شمع و چراغ خونم
ای بانوی علی
ای نیروی علی
برگرد که نیمه جونم
... زهرا بی تو علی غریب میشه ...
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1397
#زمینه
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
غم نمیشه با تو غم بمونه
هر کی تورو دیده نمیشه
عاشق نشه عاشق نَمونه
دل برات همیشه بیقراره
قلبی که واسه تو نکوبه
بی بی آخه چه فایده داره
یا زهرا نوکریم مدامه
اینها براکاتِ زهرا گفتنامه
هر لحظه اسمت رو لبامه
داری یه حسین که عمریه آقامه
واللّهه جزء باورامه
مادره که تنها رفیق بامرامه
از این خونت نمیرم من
اگه حتی بمیرم من
میاد یک روز که مادر جون
ضریحت رو بگیرم من
... اَغیثینی بی بی زهرا ...
عِلم از نفس تو میشه تعبیر
میکنه آیه های نورو
سوره ی کوثر تو تفسیر
تو سِر نهانی و یه رازی
ذره ای از نور علومت
میشه مثه بهجت و قاضی
یا زهرا ای از همه بهتر
سایَت نشه کوتاه از رو سر نوکر
هر ساله دیدیم که مکرر
دستای توسل داره به تو رهبر
عشق اینه وقتی توی محشر
زوار حسینت میگن به تو مادر
یه حس خوب و آرومی
چه پاکی و چه معصومی
میگم اینو به عالم که
تو بی اندازه خانومی
... اَغیثینی بی بی زهرا ...
من کنارتون کم نمیارم
تو مشکلات زندگیم هم
به ابروهام خم نمیارم
دل قرصه تا وقتی با تو باشه
همیشه مادره که هر جا
پشت و پناه پسراشه
یا زهرا مدیون دعاتم
هر لحظه که اینجا بین روضه هاتم
اکسیره حتی نفسات هم
تو خواستی که الآن مست بچه هاتم
عمریه تو دادی نجاتم
دستاتو میبوسه امسال هم براتم
جهانم با تو درگیره
بی تو دنیام میشه تیره
تا اسم تو میاد بی بی
حسابی این دلم گیره
... اَغیثینی بی بی زهرا ...
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1397
#شور
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
فاطمه نرو عزیز من تو پشت در
نرو که میشه خونه شعله ور
نرو میشی زمین گیر همسرم
فاطمه نرو که تازیونه میزنن
تورو میون خونه میزنن
نرو که میمیری تو کوثرم
بمیره حیدرت که دید حرومی پهلوتو شکست
بمیره حیدرت که زد به صورتت مغیره دست
هنوز جوونی فاطمه چرا میخوای تو زود بری
چرا میخوای زِ پیش من با صورت کبود بری
... یا فاطمه نرو نرو ، یا فاطمه نرو نرو ...
اومدن چهل تا بی حیا تو خونمون
زدن آتیش به آشیانمون
بابامو دستِ بسته بردنو
میزدن چه بی هوا لگد به مادرم
ندیدین اونا چشمای ترم
بلا سر ماها آوردنو
خودم دیدم که مادرم میون شعله ها میسوخت
خودم دیدم که افتاد و به زیر دست و پا میسوخت
خودم دیدم که فضه رو صدا میزد با حال زار
خودش که رفت یه رد خون برام گذاشت به یادگار
... یا فاطمه نرو نرو ، یا فاطمه نرو نرو ...
فاطمة تَغیبُ شمسُ عمری دونَکِ
غروبی فی غروب عینکِ
أذوبُ فی دُموع جُفنِکِ
فاطمة ، أنا العلیّ بدونکِ غریب
یا وطناً لقلبی الکئیب
لِفقدکِ رُموشیَ تشیب
لِکَسر ضِلعک الطَّهور ، لِلَطمةٍ علی الخُدود
و لِلجنین وَ الوَتَد ، یَشیبُ لأجلکِ الوجود
أری النجومَ دُکدِکَت و تَمطرُ دمُ السماء
أراک أنما الحسین ، مُرَمَّلاً بکربلاء
... لا تَرحَلی یا فاطمة ، لا تَرحَلی یا فاطمة ...
یاغْدی غم ، اُو کوچَه دَ سرای حیدرَه
جسارت اِیْلیوبْلَ کوثرَه
قَرالْدی روزگارِ مرتضی
وُوردی چون عزیزِ مصطفانی اَهرِمَن
کَسیلْدی طاقتِ امام حسن
یِرَ یِخیلْدی شرحِ هل اَتی
یِرَ یِخیلدی فاطمه ، اُونی حسن قوجاقلادی
اَلین قویوبْ اُو صورتَه ، اَشکین عَذارَ باغلادی
باخوبْ آنایَه ناگهان ، اُوجادان آغْلیوبْدی چوخ
اُولوبْدی نیلی صورتی ، قولاقدا گوشِوارَه یوخ
... یا فاطمه یا فاطمه ، یا فاطمه یا فاطمه ...
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1397
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
عصمت کبرایی و زهرا شده نامت
تا ابد الدهر منم عبد و غلامت
مریم و آسیه کنیزان تو بی بی
عالم و آدم همه محتاج طعامت
حضرت مادر به تو وابسته ترم
عمریه بی بی سایه داری رو سرم
سوره ی کوثر تویی ناموس خدا
من به غلامیِ شما مفتخرم
تا به ابد حیدری ام
ممنون از این مرحمت مادری ام
سینه زن فاطمه ام
شکر خدا لایق این نوکری ام
... فاطمه اُم الحسنین ، فاطمه اُم الحسنین ...
اسم تورو بردم و هوشم زِ سرم رفت
دونه ی الماس از این چشم ترم رفت
باز شب جمعه من و باز دل بی قراری
این دل مجنون دوباره سمت حرم رفت
نقشِ به روی علمت چیز دیگه ست
لطف و عطا و کرمت چیز دیگه ست
صحن تو والله چه هوائیم میکنه
حال و هوای حرمت چیز دیگه ست
وقف توئه اشک چشام
این تویی که آقا فقط موندی برام
حاجت قلبی منه
مرگمو توی روضه از خدا میخوام
... مولا حسین روحی فداک ...
اسم تو ورد لب و در شورم و شِینم
سینه زن هیئت بین الحرمینم
دست من از پرچم تو واشدنی نیست
نون و نمک خورده ی اربابم حسینم
سینه زناتو خیلی دوست دارم حسین
گریه کناتو خیلی دوست دارم حسین
حال و هوامو که تو بهتر میدونی
کرب و بلاتو خیلی دوست دارم حسین
روی لبا زمزمه ای
میوه ی قلب علی و فاطمه ای
ما همگی رعیت تو
اما شما امام حسین همه ای
... اَنت حسین روحی فداک ...
#حضرت_زهرا
#امام_حسین
#ایام_فاطمیه_1397
#واحد
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir