من ازت چیزی نمیخوام اسممو یه بار صدا کن اگه دلتنگ شدی روزی در و دیوارو نگاه کن بعد رفتنت از اینجا زندگیم از هم میپاشه در و همسایه به طعنه میگن جاش خالی نباشه حالا الآن به عشق کی من برسم به خونمون حرف جدایی رو نزن یه کم دیگه پیشم بمون ... زهرای من ، زهرای من ... واسه دلخوشیِ حیدر نون تازه پختی زهرا من گرسنم نیست عزیزم تو نکن اِنقد تقلا یه کمی با منه خسته تو بشین و درد و دل کن بگو چیشد توی کوچه میزدی داد منو ول کن چهل نفر ریختن سرت بهم بده حق بمیرم من یقه ی کیو آخه توی مدینه بگیرم ... زهرای من ، زهرای من ... کاش میشد فقط یه هفته دیگه با من سر میکردی دستاتو بذار توو دستم من بمیرم چرا سردی مگه میشه وقتی نیستی چشامو روو هم بذارم تو خودت خوب میدونی من غیرِ تو کسی ندارم بَده برای پهلوون حرفش باشه سَره زبون غربت حیدرو ببین تورو خدا نرو بمون ... زهرای من ، زهرای من ... شاعر : #علیرضا_عیدی #حضرت_زهرا #زمینه 🆔 @javadieh 🌐 Javadieh.blog.ir

▪️ باز به شورم و شِینم - شور 🔘 جلسه هفتگی 1403/08/30 📍 هیئت بین الحرمین طهران 🆔 @javadieh

باز به شورم و شِینم با تواَم نور عینم خوبه حالم از اینکه توو بین الحرمینم عمری نوکرم اینجا عمریه زیر دِینم باز به لطفِ تو آقا توو بین الحرمینم یا حسین ، نوکرِ تو منم آره سینه زنم تا ابد زیر پرچمِ تو یا حسین ، یه اشاره کنی به خدا که میدم جونمو من پای غمِ تو مجنونم و مستم از غمِ تو ای شَهَنشَها بر زلف خود ببند همه شب گردن مرا من کلی آسِتانِ توام شاه کربلا ... یا اباعبدالله ، حسین اباعبدالله ... از اهالیِ عشقم گرم شور و نواتم من اصالتاً آقا اهل کرب و بلاتم مستم از بوی تربت مست آب و هواتم خاکته وطن من اهل کرب و بلاتم یا حسین ، حرمِ تو نگین عرشِ روی زمین آرزوی کل نوکراست یا حسین ، توی دنیا فقط ما داریم یه بهشت که اونم تنها کرب و بلاست دل مستِ بوی تربت و دل مستِ بوی تو دل سجده میکند به سرایت بسوی تو پس قبله ام بُوَد متمایل به کوی تو ... یا اباعبدالله ، حسین اباعبدالله ... سینه میزنم اینجا من با دست اباالفضل باز شدم آقا جذبِ چشم مست اباالفضل دل شده توی روضت مِی پرست اباالفضل دل خمارِ نگاهِ چشم مست اباالفضل یا قمر، من گدای توام مبتلای توام قلب من مجنون علمه یا قمر، عمریه به خدا رزق و روزیِ من آقا توو دستای قلمه با ذکر یا قمر که بُوَد ذکر روی لب بر ساحت و مقام علم میکنم ادب جانم فدای آن قمرِ هاشمی نسب ... یا اباعبدالله ، حسین اباعبدالله ... شاعر : #امین_اسدی #امام_حسین #حضرت_اباالفضل #شور 🆔 @javadieh 🌐 Javadieh.blog.ir

▪️ فراتر از عبادات خلایق - شعرخوانی 🔘 جلسه هفتگی 1403/08/30 📍 هیئت بین الحرمین طهران 🆔 @javadieh

فراتر از عبادات خلایق حد ایمانش نبی بعد از نبی بودند از آدم مسلمانش به منبر خطبه خواندن های او محشرتر از محشر قیامت جلوه ای از لحظه ی رفتن به میدانش اگر شوق بهشتی هست در ما بس همین علت که دور حوض کوثر جرعه ای باشیم مهمانش به قربان علی رفتن فقط در شأن زهرا بود کسی چون من نهایت میشود قربان سلمانش دلم با زلف توو در توی او دارد شباهت ها خوشم با اینکه قلبم بوده از اول پریشانش مرا یک آرزو باشد اگر در این جهان این بس که باشد خاک زیر پای سگ های بیابانش اگر با مدح حیدر میپرد از هوش سرت حتماً بغل کن مادرت را بابت پاکیِ دامانش فقط کافیست یا حیدر بگویی بین جمعیت به گوشت از تمامیِ دهان ها میرسد جانش به شیرینیِ دلچسب دِهین های نجف سوگند که دل بستن به هرکس جز علی تلخ است پایانش شاعر : #میثم_کاوسی #حضرت_علی #شعرخوانی 🆔 @javadieh 🌐 Javadieh.blog.ir

☑️ اشعار جدید جلسه هفتگی 1403/09/07 هیئت بین الحرمین طهران با نوای کربلایی جواد مقدم: ▪️ دلخوشیامو آرزوهامو - زمینه https://javadieh.blog.ir/1403/09/16/J2913 ▪️ دور از حرم دور از نگات - شور https://javadieh.blog.ir/1403/09/17/J2914 #جواد_مقدم #فاطمیه_1403 #جلسات_هفتگی_1403 #هیئت_بین_الحرمین_طهران 🆔 @javadieh 🌐 Javadieh.blog.ir

کد پیشواز همراه اول کربلا قطعا جنت الاعلامه 46887 در تب و تابم از دم جانانه 46934 نفس میکشم عمریه 46875 میون روضه ذکر طوفانی 46876 ارسال کد به 8989 🆔 @javadieh

- متن اشعار 📝 - جلسه هفتگی - چهارشنبه 7 آذر 1403 - بانـَــواے کَربَلایـــــے : - جَـــــــوادِ مُـــــقَــــدَم - هِیئتِ بِینُ الــحَـرَمینِ طِـهران 🆔 @javadieh #جواد_مقدم #ایام_فاطمیه_1403 #جلسات_هفتگی_1403 #هیئت_بین_الحرمین_طهران 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻

▪️ من ازت چیزی نمیخوام - زمینه 🔘 جلسه هفتگی 1403/09/07 📍 هیئت بین الحرمین طهران 🆔 @javadieh

دلخوشیامو ، آرزوهامو با رفتنت خراب نکن اینجوری خانم روو نگیر از من حیدرتو جواب نکن تو که میدونی من توو این دنیا به تو فقط دلم خوشه حتی خیال رفتنت زهرا داره علی رو میکُشه تو نباشی بدونِ تو من میمیرم بعد کوچه من از همه دنیا سیرم بعد اون روز برام زندگی دشواره از نخ چادرت هنوز روو مسماره ... ای گل یاسِ علی نرو ... ... به التماس علی نرو (2) ... این روزا کارم شده عزیزم با درِ سوخته حرف زدن مگه از یادم میره اون روزو وقتی با آتیش اومدن بچمو کُشتن از بعدِ محسن خونمون غصه خونه شد وقتی شنیدم فضه رو خواستی فهمیدم کار زنونه شد بین آتیش تنت که میسوخت میسوختم شعله شعله فقط به چشمات چشم دوختم کاش غلاف از دستای قُنفُذ می افتاد پیش چشمام میون کوچه هُلت داد ... ای گل یاسِ علی نرو ... ... به التماس علی نرو (2) ... لحظه به لحظه روبرو چشمام میسوزی بین بسترت کاش نری زهرا کاشکی بمونی بمونی پیش حیدرت کاش نمیدیدم وقتی مُغیره صداشو روت بلند میکرد کاش نمیدیدم وقتی که دورت همش بگو بخند میکرد من با آهِت تموم شب رو میسوزم گریه داره این حال و روز امروزم بین این شهر جایی برا من نیست دیگه نیستی تا که ببینی قُنفُذ چیا میگه ... ای گل یاسِ علی نرو ... ... به التماس علی نرو ... شاعر : #مجتبی_نامور #حضرت_زهرا #زمینه 🆔 @javadieh 🌐 Javadieh.blog.ir

▪️ دور از حرم دور از نگات - شور 🔘 جلسه هفتگی 1403/09/07 📍 هیئت بین الحرمین طهران 🆔 @javadieh