eitaa logo
حرف بی‌حساب| جواد موگویی
3.2هزار دنبال‌کننده
107 عکس
17 ویدیو
0 فایل
مستندساز، نویسنده و پژوهشگر تاریخ انقلاب
مشاهده در ایتا
دانلود
من از «بی‌دولتی» می‌ترسم! پزشکیان می‌گوید دولت من دولت عمل به قانون است. مجلس قانون «اقدام راهبردی رفع تحریم‌ها» را تصویب کرده‌ اما ظریف صریحا این قانون را نفی می‌کند! پزشکیان می‌گوید حالا جناب ظریف یک‌چیزی گفته! پزشکیان صادقانه اصل فیلترینگ را قبول دارد اما به شکلش انتقادهایی دارد، اما ستادش وعده رفع فیلترینگ می‌دهد! پزشکیان می‌گوید عمل به سیاست‌های کلان رهبری، اما ستادش شعار «نه غزه نه لبنان» سر می‌دهد! پزشکیان مدام از پرهیز از اختلافات داخلی می‌گوید اما ستادش رقیب را «طالبان» و «چماق‌بدست» خطاب می‌کند! پزشکیان از الگوی نهج‌البلاغه می‌گوید اما برخی حامیانش شعار جدایی دین از سیاست سر می‌دهند! پزشکیان از گفتگو و هم‌دلی سخن می‌گوید اما کارشناسش میکروفن پرت می‌کند! پزشکیان می‌گوید شنیدن صدای معترضان، ستادش آبان‌۹۸ رقم زدند! پزشکیان می‌گوید ۴۰سال است کشور را درست نکردیم اما ستادش مملو از وزارای ۴۰سال‌ گذشته است! پزشکیان می‌گوید... اما ستادش... این یعنی، دولت پزشکیان حتی از «دولت سوم روحانی» هم عقب‌تر است‌. یعنی یک «بی‌دولتی» در تمام شئون! من از دولت پزشکیان می‌ترسم! @javadmogoei
چرا سیستم‌ اطلاعاتی ایران از ترورهای موساد در امان نیست؟ مرکز مطالعات استراتژیک بگین-سادات (The Begin–Sadat Center for Strategic Studies) یک اندیشکده اسرائیلی وابسته به دانشگاه بارایلان است. این مرکز در سال ۲۰۲۰ به بهانه ترور یکی از اعضای القاعده در پاسداران تهران و در نزدیکی وزارت اطلاعات، به بررسی ضربات اسراییل در  ترور دانشمندان هسته‌ای ایران پرداخته و دو علت را دلیل آسیب‌پذیری ایران عنوان کرده: ۱- به‌جای تاکید بر جذب و بکارگیری افراد متخصص در حوزه‌های امنیتی، تاکید بر جذب نیروهای ایدیولوژیک در این حوزه‌ها. ۲- کم‌توجهی به حوزه آموزش و بروزرسانی تخصص نیروهای امنیتی در ایران‌. در گزارش اندیشکده آمده: «یکی از دلایل اصلی ضعیف بودن برنامه‌های اطلاعاتی و مشخصاً ضدجاسوسی ایران این است که رژیم اصرار دارد افراد را بر اساس وفاداری به انقلاب و نظام به کار گمارد، نه بر اساس دانش و مهارت. بی‌ارزش کردن دانش و استعداد در خدمت وسواس به وفاداری ایدئولوژیک، به ضعف رژیم در اطلاعات و ضدجاسوسی کمک کرده است. این سازمان‌ها بیشتر به دلیل ناتوانی رژیم در ارائه آموزش و آموزش ضدجاسوسی مناسب تضعیف می‌شوند. مخالفان رژیم ایران از این نقاط ضعف استفاده می‌کنند.» این اندیشکده سپس نتیجه گرفته موساد همچنان باید از این دو نقطه ضعف برای ضربه زدن به ایران استفاده کند. به زبان ساده؛ موساد دریافته که سیستم اطلاعاتی ایران اعم از سپاه و وزارت اطلاعات، در گزینش نیروهای خود به‌جای توجه به توانمندی و ضریب هوشی، صرفا به اندیشه سیاسی و جناحی  نیروها توجه می‌کند‌. یعنی ملاک سیستم امنیتی در جذب نیرو، وابستگی به جناح‌های سیاسی مطلوب(بخوانید اصولگرا) و رعایت ظواهر است‌ و تخصص در مرحله بعد قرار دارد. به‌طور مثال، پس از حوادث۸۸، برخی از مدیران باتجربه اطلاعاتی به دلیل حمایت از موسوی و اختلاف جناحی با دولت وقت، از وزارت بازنشسته‌اجباری شدند‌! و این روند در طولانی مدت، منجر به کاهش محسوس توانایی دستگاه‌های اطلاعاتی شد‌. اگرچه نفوذ یکی از راهکارهای مهم ضربه‌پذیری نهادها است، اما کاهش سطح توانمندی سیستم، به‌همان اندازه ضربه‌پذیری را افزایش می‌دهد. نتیجه آنکه، موساد در خیابان‌های تهران به راحتی عملیات‌های موفق می‌کند. و ما نیز تنها قدرت بازدارندگی‌مان، شلیک موشک است، نه عملیات متقابل اطلاعاتی. @javadmogoei
واقعیت رفتن کیمیا علیزاده از ایران چه بود؟ قسمت-۱ همه‌چیز از فرودین۹۵ شروع شد؛ کیمیا قهرمان تکواندوی آسیا شد و با تقدیم مدالش به شهدای مدافع حرم، راهی المپیک۲۰۱۶ شد. اگرچه مدال برنز المپیک را گرفت اما چون اولین مدال زنان در المپیک بود به او پاداش مدال طلا دادند: ۳۰۰سکه+۱۰هزاردلار+یک‌آپارتمان+۵۰میلیون+پژو پارس کیمیایِ ۱۸ساله قهرمان ملی شده بود. اردیبهشت۹۶ او همه را به شرکت در انتخابات‌ ریاست‌جمهوری دعوت کرد. دوماه بعد نقره جهانی را هم گرفت تا در جلسه تحلیف روحانی در کنار دختر رییس‌جمهور در بیت‌رهبری باشد. به خندوانه هم که رفت به رامبد جوان گفت: «پیام رهبر معظم‌انقلاب را که شنیدم یکی از بهترین لحظات زندگی‌ام بود» همه‌چیز برای کیمیا مهیاست که ناگهان تابستان۹۶ خبری بد به ورزش ایران رسید: «کیمیا علیزاده باید ۳عمل جراحی کند.» او به سندرمی نادر در دسته‌‌بیماری‌های تحلیل‌رونده عضلانی «گیلن‌باره» نیز مبتلا شده بود‌؛ سندرم فلج‌کننده و نادر. وزیر بهداشت شخصا دوبار به عیادت کیمیایِ ایرانی در بیمارستان رفت. فدراسیون تکواندو نیز در بیمارستان برایش جشن تولد گرفت. همه بدنبال بازگشت دوباره او به میادین بودند. حتی در بهمن‌ماه که سرپا شد، برایش در خیابان‌‌های تهران بیلبوردهایِ آرزوی سلامتی زدند. فدراسیون هم او را بصورت ویژه به اردوی تیم‌ملی دانشجویان برد تا زودتر برای بازی‌های‌ آسیایی جاکارتا آماده شود. کمیته المپیک او را بعنوان پرچمدار کاروان ایران در جاکارتا هم انتخاب کرد تا دختر ایرانی روحیه بگیرد. اما یک‌ماه بعد کیمیا در تورنمت کره‌جنوبی شکست خورد. مصدومیت‌ها او را ناآماده کرده بود. بااینحال به تیم‌ملی دعوت شد. ولی این‌بار در مردادماه، رباط‌صلیبی پاره کرد تا پرچمداری کاروان ایران در جاکارتا را از دست بدهد. آذرماه ۹۷ مسابقات جهانی انگلیس را هم از دست داد. مصدومیت‌ها او را رها نمی‌کرد. دیگر برخی از پایان عمر تکواندوی او می‌گفتند. چندماه بیشتر به المپیک۲۰۲۰ نمانده بود که مصدومیت‌ها او را از انتخابی تیم‌ملی هم محروم کرد تا ناهید کیانی در دی‌ماه۹۸ جای او را در تیم‌ملی بگیرد. سه‌هفته بعد ناگهان کیمیا از ایران خارج شد و از آلمان درخواست پناهندگی کرد: «من یکی از میلیون‌ها زن سرکوب شده در ایران هستم که سالهاست هرطور که خواستند بازی‌ام دادند...» کیمیا از آلمان، هلند و کانادا درخواست کرد با پرچم آنها در انتخابی‌های المپیک۲۰۲۰ شرکت کند. همه عزم او شرکت در المپیک بود: «فکر می‌کنم در اینجا(آلمان) بتوانم به مدال المپیک و جهانی برسم» اما هیچ‌یک از این کشورها نپذیرفتند... ادامه دارد @javadmogoei
واقعیت رفتن کیمیا علیزاده از ایران چه بود؟ قسمت-۲ اما هیچ‌یک از این کشورها نپذیرفتند جای ورزشکار خود را به کیمیا بدهند. تا او بناچار بعنوان عضو تیم «پناهندگان فدراسیون‌جهانی تکواندو» در رقابت‌های انتخابی اروپا شرکت کند. اما بازهم در فروردین۹۹ در آخرین انتخابی‌ المپیک در بلغارستان شکست خورد و به المپیک نرسید. کرونا اما المپیک را یکسال عقب انداخت. شاید اگر او در ایران می‌ماند، این یک‌سال تعویق المپیک، مصدومیت او را رفع می‌کرد و به انتخابی تیم‌ملی می‌رسید. ناگهان اما کمیته‌ بین‌المللی المپیک اعلام‌ کرد برای کیمیای پناهنده سهمیه‌ویژه درنظر گرفته و به او جواز شرکت در المپیک۲۰۲۰ می‌دهد! امری بی‌سابقه در تاریخ المپیک! عجبا که قرعه اتفاقی! هم او را به ناهید کیانی رساند! سناریو کامل شد: «دختران ایرانی در برابر هم» در ایران نیز همه به‌جان هم‌افتادند؛ برخی کیمیا را قربانی عدم‌آزادی و سرکوب زنان در ایران خواندند. اما بنا به آنچه که در این ۵سال بر کیمیا گذشت، او کانون توجه معنوی و مادی حاکمیت ایران بوده است. کیمیا نیز نه تنها هیچ‌گاه موضعی منتقدانه به فضای سیاسی اجتماعی حاکمیت نداشته بلکه همراه آن نیز بوده؛ مدال‌هایش را به شهدای مدافع‌حرم تقدیم کرده، پیام‌رهبری را بهترین لحظه عمرش خوانده و مردم را به انتخابات دعوت کرده. حتی یک خط موضع‌گیری سیاسی از کیمیا تا پیش از پناهندگی‌اش دیده نمی‌شود. همه زندگی او تکواندو بوده و بس. همه آنچه که او را به پناهندگی وا داشت، رفتن به المپیک و رسیدن به مدال دوم بود. مصدومیت‌های پی‌در‌پی نام او را از تیم‌ملی ایران خط زد. و او برای رسیدن به هدفش دنبال پناهندگی رفت. و برای پناهندگی نیز بایستی از سرکوب زنان در ایران می‌گفت. کسب سهمیه‌ویژه، پاداش همین سخنان بود‌. وگرنه او در انتخابی‌های فدراسیون جهانی هم باخته بود. کیمیا شاید اگر می‌دانست کرونا، المپیک۲۰۲۰ را به ۲۰۲۱ می‌رساند، پس از رفع مصدومیت شانسش را در انتخابی تیم‌ملی ایران امتحان می‌کرد و اصلا به کشوری دیگر پناهنده نمی‌شد. القصه! می‌توان به جمهوری‌اسلامی ناسزاهای بیشماری روانه کرد اما آرزوی گرفتن دومین مدال المپیک، کیمیا را تا پناهندگی و پشت کردن به وطن کشاند، نه چیز دیگری. سناریوی دوقطبی‌سازی کیمیا و کاشتن تخم‌ دوپارگی همچنان با محوریت ورزش ادامه دارد. بایستی این را زدود. همه‌ ما گاهی برای رسیدن به‌ آرزوهایمان، خط قرمزهایی را رد میکنیم. راه را باید برای کیمیای بازگذاشت. اما نباید پشت‌کردن به وطن را کاری قهرمانانه و امری عادی جا زد‌. او در حق مردم کشورش بی‌معرفتی کرد، اما این اشتباه قابل گذشت است‌. اگر خودش پیش‌قدم شود. @javadmogoei