📕خلاصهای از کتاب «اسرار نهفته در کلمه مقدسه اباعبدلله و ابن رسولالله»، تالیف استاد زاهدی
⭕️ قسمت ششم
❇️اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها.
🔻حضرت اباعبدالله (ع) تمام وجود خود را در اطاعت خدا محو نمود و آنچنان در اطاعت از اوامر خدا ذوب شده بود و آنچنان مطيع و فرمانبردار حقتعالی بود كه حتی در شرايطی كه تمام پيكر مباركشان از ضربات نيزه و شمشير و سنگ و تير مجروح شده بود و نيز در شرايطی كه دشمن، خيمههای اهلبيت آن حضرت را آتش زده بود و در شرايطی كه بچههای كوچك با جگر عطشناك از تشنگی و ترس، گريه میكردند و در شرايطی كه خانواده و اهلالبيت حضرت، ناله بیكسی سر داده بودند و نيز در شرايطی كه حضرت بر اثر جراحات شديد، ناتوان شده و بر زمين افتاده بودند و در شرايطی كه آن ملعون قصد داشت حضرت را زنده زنده سر ببرد، در چنين شرايطی حضرت میفرمودند: «الهی رِضاً بِرِضِاکَ، صََبراً عَلی قَضائِک یا رَبَ لا الهَ سِواکَ».
🔻يعنی ای معشوق من؛ ای معبود من؛ ای مولای من؛ خيلی ممنونم كه وجود مرا مظهر و تجلّيگاه مرتبهای از ايثار نمودهای كه حتی حضرت ابراهيم (ع) بدين پايه دست نيافت. پروردگارا از اين بهتر نمیشود كه دیگر هيچ برايم نمانده است. جگرم كه برای تشنگی و غمِ قطعه قطعه شدن علی اكبر آب شد؛ عاطفهام كه برای پاره پاره شدن گلوی كودك شيرخوارم علی اصغر پاره پاره گشت؛ كمرم كه از داغ شهادت برادرم عباس شكست؛ خانواده و كودكانم كه اسير دشمن شدند؛ پيكرم را كه به تيرها و نيزههای دشمن سپردهام؛ رگهای گردنم را نيز به جرم دفاع از حريم فرهنگ و احكام تو به دست دشمن سپردهام تا همه هستیام را يكجا به تو تحويل داده باشم. «إلهِى لا مَعبودَ سِواک».
🔻كسی كه تا اين حد بندگی كند، خدا درباره او میفرمايد «عبدي أطعني حتى أجعلك مَثَلي» تو بندگی مرا كن تا من هم تو را به اذن خودم، به قدرت و جمال و جلال كبريايی خودم متصل كنم. اين معارف از حرفهای بدون سند نيست، بلكه آيات قرآن و احاديث قدسی است كه میخوانيم.
🔻قرآن میفرمايد: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» (بقره:۳۰). يعنی من میخواهم انسان را خليفه و نايب خودم در زمين قرار دهم، يعنی تو را به اذن خودم در ملك و ملكوت ولیّ خود كنم تا به اذن من تمام هستی مسخّر تو گردد، چيزی جز آنچه كه من میخواهم، نبينی و همچون چشم من بشوی و عنوان «عينُالله» بگيری و چيزی جز آنچه كه من میخواهم نشنوی و همچون گوش من شوی و عنوان «اُذُنُالله» بگيری و به هيچ دستی جز آنچه كه من میخواهم دست ندهی و همپيمان نشوی و همچون دست من بشوی و عنوان «يدُالله» بگيری و هيچ شمشيری جز در راهی كه من میخواهم بكار نگيری و همچون شمشير من شوی و عنوان «سيفُالله» بگيری و جز برای من خشم نگيری و عنوان «اسدُالله» بگيری. كه اين مقام، مقام سلطنت مُلك و ملكوت است كه با گفتن «اَلسَّلامُ عَلَيكَ يا اَباعَبدِالله» به اين مقام حضرت متوسل میشويم.
🅾پایان قسمت ششم
👈ادامه دارد...
سلامووقتبخیر🌹
عزاداری هاتون قبول درگاه حقتعالیوامامزمان
(عجل الله تعالی فرجه الشریف)🖤
👌طبقِفرموده و سفارش رهبر عزیزمان(حفظاللهشریف)برای قرائت سوره ی فتح جهت پیروزی حق دربرابرباطل✌️🇮🇷
💎ما جواهرانه ای ها تصمیم گرفتیم تا شام غریبان سالار شهیدان و یاران باوفایش
ختم سورهفتحروبگیریم...📖🤲🏻
هرکدوم ازشمابزرگوارانهرچقدرمایلهستین
قبولبفرماییدواعلامکنید.
اجرتونباسیدالشهدا(ع)وامام زمان(عج)✨
ⓙⓞⓘⓝ↴
💎|→• @javaheraneiiha•|💎
👌حضور امشب رهبر معظم انقلاب در مراسم عزاداری محرم چه پیامی برای جهان ارسال کرد؟
ⓙⓞⓘⓝ↴
💎|→• @javaheraneiiha•|💎
📕خلاصهای از کتاب «اسرار نهفته در کلمه مقدسه اباعبدلله و ابن رسولالله»، تالیف استاد زاهدی
⭕️ قسمت هفتم
❇️اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها.
♦️اسرار و مقامات نهفته در كنيه اَباعَبدِالله
🔻يكی از اسرار نهفته در كنيه حضرت اباعبدالله (ع) مقام عبوديت بود [که در بخشهای قبلی درج شد] و مقام ديگر، مقام مظلوميت است كه در اين بحث به شرح مقام دوم میپردازيم.
🔻۲- مقام مقام مظلوميت و سلطنت امام حسين (ع): در زبان عرب معمولاً پدر را با اسم پسر بزرگتر صدا میزنند. مثلاً به حضرت علی (ع) میگويند: «اباالحسن». چون فرزند بزرگتر حضرت مولی علی (ع)، امام حسن (ع) است. اما رسول خدا (ص) چرا امام حسين (ع) كه دهها سال بعد، فرزند شيرخواری با نام عبدالله يافت را به علم غيب به نام پسر كوچكترش عبدالله (عبدالله رضيع به معنی شيرخوار) مكنّی فرموده است و حضرت را به نام فرزند كوچكتر خوانده است و حضرت را «أباعبدالله» ناميده است. اين كنيه نشان از شدت مظلوميت حضرت دارد. گويا رسول خدا (ص) با اعلام چنين كنيهای برای حضرت حسين (ع) در آن روزهای نوزادی، به تمام امت تا روز قيامت، اوج مظلوميت حضرت حسين (ع) را در درگيری با دشمنان اهلالبيت (ع) اعلام میفرمايد و به مردم در طول تاريخ میفرمايد: بدانيد كه حسين من، آنچنان مظلوم بود كه دشمنانش حقپرستی و دفاع از حقيقت دين را از طرف او تاب نياوردند و حتی به كودك شيرخوار او رحم نكردند و گلوی او را تشنه دريدند.
🔻چون حضرت اباعبدالله (ع) تجليگاه بالاترين درجه حقيقت مظلوميت بود، حقتعالی در قرآن كريم میفرمايد: «وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا» (اسرا:۳۳). اين آيه بدان معنی است كه حقتعالی میفرمايد چون حضرت اباعبدالله (س) در راه رضای من و به خاطر دفاع از دين و قرآن من و در راه هدايت بندگان من شهيد شده است، ولیّ او من هستم و از سلطان و سلطنت خويش به او میبخشم تا از دشمنان او انتقام بگيرم. لذا مظلوميت حضرت برايش آنچنان سلطنتی آورده است كه خداوند میفرمايد از تمام قاتلان تو و از پيروان قاتلان تو تا روز قيامت، چنان انتقامی خواهم گرفت و مخالفانت را چنان به خاك مذلت خواهم نشاند كه به محض آنكه اسم و ياد آنها در خاطر انس و جن بيايد، بر آنها لعن و نفرين بفرستند.
🔻خداوند میفرمايد ای حسين من! چنان عاشقانی برايت تربيت میكنم و چنان سينههايی برايت آماده خواهم كرد كه هر زمان كه ذكر «ياحسين» در سينه و يا بر زبانشان جاری شود از شدت حزن و غم مصائب تو و از شدت اندوه فراق و حب به وصال تو در خطر جان دادن باشند و فقط خودت باشی كه مانع جان دادن آنها شوی و اشاره كنی كه ملائك، جانشان را حفظ كنند.
🔻خداوند میفرمايد حسينم، از ميان شيعيانت، عاشقانی را خواهی يافت كه تنها اگر اشاره كنی، برای خاطر تو جان میدهند و از شوق وصال تو، جسم خود را رها كرده و به سويت پر میكشند و اگر اجازه بدهی تمامی فرزندانشان را در آستان مقدست قربانی خواهند كرد. اينها و اسرار بسياری ديگر در عنوان «أباعبدالله» نهفته است كه همه را در يك جمله چنين میتوان گفت كه خداوند میفرمايد حسين جان! سلطنت حقيقی را به تو بخشيدهام.
🅾پایان قسمت هفتم
👈ادامه دارد...