eitaa logo
{•جوان‌‌فردا•}
449 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
706 ویدیو
33 فایل
نوجوانان مدیران آینده این کشورند✌🏻🍃 نظراتتون رو به ما منتقل کنید :) http://payamenashenas.ir/javan__farda • • • پشت صحنه👀 @javab_nashenas
مشاهده در ایتا
دانلود
اواخر سال 2011 بود … من با پشتکار و خستگی👌🏻 ناپذیر، کار می کردم و درس می خوندم … انگیزه، هدف و انرژی من بیشتر شده بود … شادی و آرامش وارد زندگی طوفان زده من شده بود … شادی و آرامشی که کم کم داشت رنگ دیگری هم به خودش می گرفت … . چند وقتی می شد که به باتون روژ و محله ما اومده بودن … دانشگاه، توی رشته پرستاری👨🏻‍⚕👩🏻‍⚕ شرکت کرده بود … شاید احمقانه به نظر می رسید اما از همون نگاه اول، بدجور درگیرش شدم … زیر نظر گرفته بودمش … واقعا دختر خوب، با اخلاق و مهربانی بود … من رسم مسلمان ها رو نمی دونستم 🤷🏻‍♂… برای همین دست به دامن حاجی شدم … اون هم، همسرش رو جلو فرستاد … و بهتر از همه زمانی بود که هر دوشون به انتخاب من احسنت گفتن … حاجی با پدر حسنا صحبت کرد … قرار شد یه شب برم خونه شون … به عنوان مهمان🍭، نه خواستگار … پدرش می خواست با من صحبت کنه و بیشتر با هم آشنا بشیم … و اگر مورد تایید قرار گرفتم؛ با حسنا صحبت می کردن … تمام عزمم رو جزم کردم تا نظرش رو جلب کنم … اون روز هیجان🌈 زیادی داشتم … قلبم آرامش نداشت … شوق و ترس با هم ترکیب شده بود … دو رکعت نماز خوندم و به خدا توسل کردم … برای خودم یه پیراهن جدید خریدم … عطر زدم … یه سبد میوه🍐 گرفتم … و رفتم خونه شون … @javan_farda
خیلی مهمان نواز و💍💛 با محبت با من برخورد می کردند … از دید حسنا، من یه مهمان عادی بودم … اون چیزی نمی دونست اما من از همین هم راضی و خوشحال بودم … . بعد از غذا، با پدر حسنا رفتیم توی حیاط تا مردانه👨🏻 صحبت کنیم … - حاج آقا و همسرشون💕 خیلی از شما تعریف می کردند … حاج آقا می گفت شما علی رغم زندگی سختی که داشتی … زحمت زیادی کشیدی و روح بزرگی داری … . سرم رو پایین انداختم … خجالت می کشیدم😞 … شروع کردم درباره خودم و برنامه های زندگیم صحبت کردم … تا اینکه پدرش درباره گذشته ام پرسید … . نفس عمیقی کشیدم … خدایا! تو خالق و مالک💫 منی … پس به این بنده کوچکت قدرت بده و دستش رو رها نکن … توسل کردم و داستان زندگیم رو تعریف کردم … قسم خورده بودم به خاطر خدا هرگز از مسیر صحیح جدا نشم … و صداقت و راستگویی😇 بخشی از اون بود … با وجود ترس و نگرانی، بی پروا شروع به صحبت کردم … ولی این نگرانی بی جهت نبود … هنوز حرفم به نیمه نرسیده بود که با خشم از جاش بلند شد و سیلی👊🏻 محکمی توی صورتم زد … . - توی حرامزاده 😳چطور به خودت جرأت دادی پا پیش بگذاری و از دختر من خواستگاری کنی؟ … . همه وجودم گُر گرفت😡 … . - مواد فروش و دزد؟ … اینها رو به حاج آقا هم گفته بودی که اینقدر ازت تعریف می کرد؟ … آدمی که خودشم نمی دونه پدرش کیه … حرفش رو خورد … رنگ صورتش قرمز😢 شده بود … پاشو از خونه من گمشو بیرون … . پ.ن: خواهشا قضاوت نکنید،شاید ماهم بودیم از این بدتر رفتار می کردیم😞 @javan_farda
سلاااااممممم همراهای همیشگی😍 یه پویش داریم چه پویشی نابِ نابِ ناب 🙈 🔰 پویش به عشق انقلاب ✌ به عشق ایران 🇮🇷 به عشق حاج قاسم ✊ ❤عاشِقِ حَقْ،عاشِقِ خَلق میشَوَد❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر زیبا و شیرینه ک.........؟؟؟ ولی... زیباتر و دلنشین تر اینه ک......؟؟؟! (ادامشو تو کلیپ ببینید😉🙈) ❤به پویش خدمت رسانی❤️ به عشق انقلاب،به عشق ایران،به عشق حاج قاسم بپیوندیم و بپیوندونیم ! ↩پویشی که هر روز داره داغ و داغ‌تر میشه ✅ این کلیپ رو در همه رسانه ها منتشر کنیم ❤️ 😍 💪 🇮🇷✌️
دوستان عزیز.. این پوستر پویش به عشق ایران ، به عشق انقلاب به عشق حاج قاسم هست👆🏻 تا حالا دلت خواسته یه جوری عشقت رو به حاج قاسم نشون بدی؟ تا حالا براش چکار کردی؟ 🤔🤔🤔🤔🤔 الان فرصت مناسبیه که با کارهای کوچیکمون یه اتفاق بزرگ رقم بزنیم😎 این رو پرینت می گیرید داخل کادر سفید توانایی ، استعداد و فعالیتی که به عشق ایران ، به عشق انقلاب و به عشق حاج قاسم می تونید در حق بقیه انجام بدید رو می نویسید و عکس می گیرید از خودتون و پوستر دستتون و برای ما می فرستید ✌️ از اعضا خونواده هم بخواید پیوندن ، مثلا مادرتون آش بپزه و پخش کنه ، پدرتون تو شغلی که داره مثلا فروشنده است مبلغی تخفیف بده به مشتری هاش و...😍 خودتون هم از استعداد هاتون استفاده کنید( درس تون ، هنرتون ، وسیله یا کتاب اگه می تونید قرض بدین یا هدیه بدین و....) و این عکس ها رو منتشر کنید تا بیشتر پخش بشه 😎 🤩 ❤️ 😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🎞 💯 سخنران استاد رائفی پور🗣 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⚠️ چگونه به خواهش های نفسانی 《 ❌ ❌》بگوییم ؟! ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ این کلیپ رو حتتتتتتتتتما ببینید •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
✅سرلشگر جانباز قاسم سلیمانی با چهل سال سابقه و حقوق شش میلیون در ماه: "جمهوری اسلامی ایران حرم است" ❌مدیری سازنده برره و پاورچین و دورهمی با حقوق هر برنامه ۱.۵ میلیارد: "این سرزمین مرکز نفرین است" •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺‏هنوز هم مادر شهید با کهولت سن وقتی با استخوان پوسیده جگر گوشه‌اش مواجهه میشه چه واکنش رشیدانه‌ای رو از خودش نشون میده! اونوقت واکنش ذلیلانه سلبریتی‌ها به فوت یک سلبریتی رو ببینید! واقعا چقدر فاصله است بین سبک زندگی شهید پرور و سلبریتی ساز ! ما مرکز نفرین‌شده ها هستیم آقای مدیری؟ •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
بی‌تو چندیست که در کار زمین حیرانم مانده‌ام بی تو چرا باغچه‌ام گل دارد @javan_farda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺پاسخ کوبنده علی زکریایی به سحر زکریا 👍👍 •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما لِي وَ لِلْدُنْیا،ما اَنَا وَ الدُّنیا الّا کَراکِبٍ اسْتَظَلَّ تَحْتَ شَجَرَةٍ ثُمَّ راحَ وَ تَرَکَها 🍁 مرا با دنیا چه کار،من در دنیا چون مسافری هستم که در سایه ی درختی نشست و برفت و آن را واگذاشت🌺 🌱نهج الفصاحه.صفحه۲۴۵🌱 @javan_farda
حسِ‌زیباے‌دࢪونم‌مۍ‌گوید: او‌دࢪ‌این‌نزدیڪیسٺ دࢪ‌همین‌حوالےِ‌دلتنگۍ، ‌او‌بہ‌ما‌نزدیڪ‌اسٺ! :)✨ @javan_farda
:) همه رفتند بخوابند منم و دَربه دری فکر اینکه چه زمان کرب و بلایم ببری...🥀 @javan_farda
حاج حسین یکتا💕 : انقلاب اسلامی تعزیه‌خوانی قبل از ظهور امام زمان(عج) است و افراد باید جایگاه خود را در این تعزیه‌خوانی🍂 پیدا کنند. @javan_farda
تا مسجد پیاده اومدم … پام سمت خونه نمی رفت … بغض بدجور راه گلوم رو سد کرده بود … درون سینه ام آتش روشن💥 کرده بودن … توی راه چشمم به حاجی افتاد … اول با خوشحالی اومد سمتم … اما وقتی حال و روزم رو دید؛ خنده اش خشک شد😐… تا گفت استنلی … خودم رو پرت کردم توی بغلش … - بهم گفتی ملاک خدا تقواست … گفتی همه با هم برابرن… گفتی دستم توی دست خداست … گفتی تنها فرقم با بقیه فقط اینه که کسی نمی تونه پشت سرم نماز😇 بخونه… گفتم اشکال نداره … خدا قبولم کنه هیچی مهم نیست … گفتی همه چیز اختیاره … انتخابه … منم مردونه سر حرف و راه موندم … . از بغلش اومدم بیرون … یه قدم رفتم عقب … اما دروغ بود حاجی … بهم گفت حرومزاده ای … تمام حرف هاش درست بود … شاید حقم بود به خاطر گناه هایی که کردم مجازات بشم … اما این حقم نبود … من مادرم رو انتخاب نکرده بودم … این انتخاب خدا بود … خدا، مادرم رو انتخاب کرد … من، خدا رو …💫 حاجی صورتش سرخ شده بود … از شدت خشم، شریان پیشونیش بیرون زده بود … اومد چیزی بگه اما حالم خراب😔 بود … به بدترین شکل ممکن … تمام ایمان یک ساله ام به چالش کشیده بود … قبل از اینکه دهن باز کنه رفتم … چند بار صدام کرد و دنبالم اومد … اما نایستادم … فقط می دویدم👟 … . @javan_farda
یک هفته تمام حالم خراب بود … جواب تماس هیچ کس حتی حاجی رو ندادم … موضوع دیگه آدم ها نبودن … من بودم و خدا … 🌙 اون روز نماز ظهر، دوباره ساعتم زنگ زد … ساعت مچیم رو تنظیم کرده بودم تا زمان نماز ظهر رو از دست ندم … نماز مغرب مسجد بودم اما ظهر، سر کار و مشغول … هشدارش رو خاموش🌪 کردم و به کارم ادامه دادم … نمی دونستم با خودم قهرم یا خدا … همین طور که سرم توی موتور ماشین بود، اشک مثل سیلاب از چشمم پایین می اومد … بعد از ظهر شد … به دلم افتاد بهتره برم برای آخرین بار، یه بار دیگه حسنا رو از دور ببینم … تصمیم گرفته بودم همه چیز رو رها کنم و برای همیشه از باتون روژ برم … .🌈 از دور ایستاده بودم و منتظر … خونه اونها رو زیر نظر داشتم که حاجی به خونه شون نزدیک شد … زنگ در رو زد … پدر حسنا اومد دم در … . شروع کردن به حرف زدن … از حالت شون مشخص بود یه حرف عادی نیست … بیشتر شبیه دعوا بود … نگران شدم پدر حسنا توی گوش حاجی هم بزنه … رفتم نزدیک تر تا مراقبش باشم … که صدای حرف هاشون رو شنیدم … حاجی سرش داد زد از خدا شرم نمی کنی؟☀️ … . @javan_farda