eitaa logo
{•جوان‌‌فردا•}
449 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
706 ویدیو
33 فایل
نوجوانان مدیران آینده این کشورند✌🏻🍃 نظراتتون رو به ما منتقل کنید :) http://payamenashenas.ir/javan__farda • • • پشت صحنه👀 @javab_nashenas
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام دوستان احیانا اگر مطلب قشنگی پیدا کردید که دوست داشتید بقیه بچه ها هم از اون بهره ببرن به این آیدی بفرستید @javan_farda2 و اگر دوست داشتید ما پیام رو از پیوی شما فروارد میکنیم توی کانال
... استاد پناهیان می گفتن: به چشمای ی نفر نگاه کنی ... محبت و غرور ،صفا ،صمیمیت ، تکبر ، نفرت ، ریا ، همه و همه ی احساسات از دور چشم انسان ساطع میشه ... نمی شه پنهانش کرد... هواست به چشات باشه
. بعضی وقتا... دلم میسوزه برای خدا! خودش خلقمون کرده خودش بهمون این همه عزت داده... هوامونو داره... ولی ما چی؟ وقتی برامون مشکل پیش میاد اولین کسی که باهاش قهر میکنیم دعوا میکنیم! خداست...! نه؟! میبینی؟! چقدر نامردیم ما... *چی باعث شده انقد مغرور باشی آخه؟!
خُـدٰایـٰا... به خاطر تمام درهایی که کوبیدم و خانه تو نبود،مرا بِـبـَخـْش... :( ...
+ غسلـها ... كفنـها ... ثم جلس وحـيداً ... يبكيهـا ... بعدها همس في لحـدها: زهــراء..؟! أنا،علي..!
✨ گریـہ ڪنید مادرمٰـان بےگنـاه بود گریہ ڪنید مادرمـٰان پا بہ ماه بود :)
- گر به زهرا(س) برسد نامه ما نیست غمی هر ڪسی بچه بد را زده مادر نزده...
مےخندیدند و با انگشت نشانش میدادند: یلِ بدر را ببینید!! ببینید چطور از پا افتاده! هر چیز ڪوچڪے او را بھ گریھ مےاندازد! آتش روشن میڪنند گریھ میڪند... میخ بھ چوب میڪوبند گریھ میڪند... در مے بیند گریھ میڪند ... یا حتے آن دیوار را ... یا مثلا زن پا به ماه ... +بااین همه غم چه کنم مادر؟
💔 باران... . دیگر نبار... چقدر با خاطراتت خون به دل شیعیان علی میکنی؟؟؟ باران... پاسخی ده تا آرام گیرد قلبم... ببار تا اینبار هم آتش دلم خاموش شود... . باران... چرا نباریدی؟؟؟ چرا گذاشتی چادر مادرم بسوزد؟؟ چرا نباریدی تا از هجوم آتش به داخل خانه صدیقه کبریٰ کم کنی؟؟ جوابم ده باران... اگر باریده بودی... درد های مادرم کمتر میبود... اگر باریده بودی شاید محسنش شهید نمیشد و میخ ها بر بدن پاکش نمی نشستند... باران... چرا ساکتی؟؟؟ لااقل... جایی که فاطمه هست ببار... از روی خاکش به داخل برو... اورا در بقل بگیر... مگذار تنهایی را حس کند... هرچند... پسرش در انجا حضور دارد... . باران در مدینه نباریدی... پشت در خانه ی فاطمه نباریدی... . چرا در کربلا نبودی... پشت خیمه های بچه های فاطمه هم نباریدی... چه گویم... اگر آنجا بودی... دستان عباس ز تنش جدا نمیشد... سر حسین ز پیکرش جدا نمیشد... زخم بر تن اکبر نمینشست و چادر رقیه و زینب و کلثوم همچون مادرشان نمیسوخت... . درد هایم زیاد است اما بغض نباریدن تو از همه بیشتر... . 💔 السلام علیک یا صدیقه الشهید... .
•🌿• «یه دنیا به عشقِ علی عاشقن... تودنیا علی{ع} عاشقِ فاطمه‌ست...» •••
هدایت شده از {•جوان‌‌فردا•}
دست‌بردیوارومحتاج‌عصادیدم‌تورا یارهجده‌ساله‌ام... پیری‌برایت‌زود‌بود…!(: •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
از میهن به هم میهن یلداتون مبارک❤️😁✋🏻
[ زندگیِ‌ ائمه را ماباید به عنوان درس و اسوه فرا بگیریم، نه فقط به عنوانِ خاطره های شکوهمند و ارزنده؛ و این بدون توجه به روش و منشِ سیاسی این بزرگواران ممکن نیست!!!] "ص۱۵"
: برای جلوگیری از شر نفس و مـــداومت بــر وضـو را سفارش فرمـودند و فرمودنــد وضو به منزله لباس سرباز است.
: الطَّعامُ الحارُّ غَيرُذِي بَرَكَةٍ غذاى داغ ، بى بركت است 📚| همان ، ج 6 ، ص 322
+ بهش‌گفٺم:راضےام‌شهیدشے ولےالان‌نهـ... ٺوهنوزجوونے...! جواب‌دادلذٺےڪهـ‌علےاڪبراز شهادٺ‌بردحبیب‌ابن‌مظاهرنبرد...!
حالا میری بیرون کار خیر می‌کنی دمت گرم!!! ولی میای خونه فاز خستگی واسه خونواده‌ت نگیر!
ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً پروردگار خود را به زارى و نهانى بخوانيد اعراف/۵۵ چقدر من نداشته هایم را علنی فریاد زده ام ... - می بخشی ام؟!
میگفته که! خدایا مارو ببخش که در انجام کار خوب یا جار زدیم! یا جا زدیم...:))
هرشب‌حسن‌درخواب میگویدمغیره دست‌ازسرش‌بردار ڪشتی‌مادرم‌را
{••°°••}
••|✿|•• "وَلاَتُسَلِّطُ‌عَلَۍِّ‌مـَنْ‌لاِیَـرْحَمُنِۍ" مـرا ازدسـت‌خودم نجـاٺ‌بده :)