نفس عمیق کشیدم و حس کردم ریم یخ کرد
دیگه کم کم زیارت عاشورا تموم میشد
کسی بم چیزی نگف ولی خب هیچ وقت رو قاعده ی کسی نبودم و حالا نوبت من بود
سرم رو اوردم بالا به امید اینکه تو اینه خودم رو ببینم اخم کنم به خودم تشر بزنم
هیچی این استعداد رو از خودت نبینی ها
هیچ کدوم از این حرفا واسه قدرت تو نیست ها
تو داری میری از ته قلبت حرف بزنی
و باور داری
از دل که براید لاجرم بر دل نشیند
ولی ضد حال بدی خوردم
یه علامت ممنوعه گنده روی برگه ی آچار چسبیده به اینه خورده بود و خبری از خودم نبود
وضو گرفتم
بار هزارم بود تکرار میکردم با خودم
اینجوری شروع میشه
میرسه به اینجا ها
اینجا تمومش میکنی
نه کمتر نه بیشتر
از ابتکارات بچه های پشتیبانی این بود که پله های منبر رو پارچه گشیده بودن به عنوان میز جلو سخنران ها میذاشتن
پارچه رو کنار زدم
دفترچه رو گذاشتم کنارم
خواستم بگم بسم الله
یهو برگشتن گفتن شبه ولادته شادش کنی ها
خورد تو برجکم
شبه جمعه
مسجد
بعد زیارت عاشورا
اونم جمعیتی که حالا بهتر همه چی رو درک میکردن
روضه حضرت رقیه نخونم!؟؟؟
بزرگ تر بودن باید میگفتم چشم
ولی نشد
میکرفون رو آوردم بالاتر
_میگن شاد بخونم شبه ولادته
من میگم شبه جمعه هوایت نکنم میمیرم حسین
شما چی میگید!؟
یکم آروم شدم وقتی جمعیت حال و هواش معنوی بود و میگفتن روضه بخون
چشم هامو بستم دوباره از اول مرور کردم
ازاینجا شروع میشه
اینجا...
مسجد دوطبقه بود
مسلما بچه های شیطون تر میرفتن بالا دور از چشم همه کرم هاشون رو بریزن ولی حالا زیاد تر از بچه هایی بودن که جلوی من نشسته بودن و منتظر
صدای خنده هاشون اذیتم میکرد
انگار از وقتی فهمیده بودن بسات روضه پهنه بلند تر میخندیدن تا جو بریزه بهم کسی گوش نده
ریخته بودم بهم
ترسیدم
اگه خراب کنم چی!؟
همین الانم پاشم برم خوبه حداقل آبرو این خاندان و بچه مذهبی ها نمیره
چشم هامو باز کردم نهیب زدم به خودم
این مجلس رو واسه صاحب عزاش بپا کردی خودش حواسش هست
شروع کردم
به رسم همیشه
بسم الله رحمان رحیم
الحمدالله رب العالمین
و الحمدالله الذی جعلنا من المسکین به ولایت مولا امیرالمؤمنین
کاپشن صورتی گوشواره ی قلبی
هشت شهید از یک خانواده
دخترا بابایی ان و پدر ها هم دختری
همه اینا باشه گوشه ی ذهنت
آی بچه ای که امشب، شب زیارتی آقام حسین(ع) اینجا نشستی داری گوش میدی
خوش اومدی
تو امشب مهمون خاص خدایی
زدم رو میکرفون بلند تر گفتم
حواست باشه ها
امشب گریه هم نکنی خدا دست گذاته زیر چونش از اون نگاه خوشگلا داره بت میکنه ذوق میکنه هی به فرشته ها میگه اینه که شما ها بش سجده کردید
اینه اونی که من خلق کردم
حواست باشه اگه هرجایی هیشکی نبود ذوق تو و کار هاتو بکنه الان خالق کله هستی نشسته داره ذوق میکنه که تو اینجا نشستی
مقدمه روضه این شد
آره دخترا بابایی ان
شد روضه حضرت رقیه
شد بحث تاحلا هرکار کردی کردی
امام حسین تو این دنیا اومده که ببخشه
شد جماعتی که تالا کربلا نرفتن
شد حال و هوای جامونده
که حال یک جامانده را جامانده میداند فقط
شروع کردم قسم دادم
امام حسین
دخترا بابایی ان
پرو ام آره
ولی ماهم جا دخترت ببین داریم گریه میکنیم
نشه سال دیگه اربعین تو بیاد و باز من بشینم از تلویزیون حسرت بخورم
امام حسین
به خاطر آن طفلی که زائربابا نشد
بزار یه بار هم ما بیاییم
حداقل بفهمیم آب و هوای کربلا فرق داره یعنی چی
امام حسین
قسم به همه وقتایی که بعد از تو زینب رو میدیدن میگفتن پس حسینت کو
دیگه کم کم انقدر از تو گفتیم زشته بگن این هرجا رفت از حسین دم زد و یه بار هم کربلا نرفته
من اخر همه امام حسین
صدقه سری گریه کن هات به ما نگا کن
ولی بچم میخوام بچگونه گله کنم برات
همه دوستام کربلا اومدن
همه رفیق هام اومدن
حتی همه خونوادم هم اومدن پیش تو
خوبا که خوبن
منه بد مگه دل ندارم امام حسین؟
روضه ای که چیده بودم ته تهش چهل دیقه ای تموم بشه
حالا بیشتر از یک ساعت طول کشیده بود
میخواستم سینه زنی بخونم
دنبال دفترچم میگشتم
صدای گریه ها حالا بیشتر شده بود
سر که بالا اوردم دیدم همه ی بچه های اعتکاف جلوم نشستن
حتی همونایی که اول مجلس میخندیدن
هرکی هرجا گیر اورده بود نشسته بود و گریه میکرد
از دمه ورودی که سرد ترین جای مسجد حساب میشد تا دقیقا جلوی بخاری های گنده که گرماشون پستت رو میسوزوند
اون شب دو بیت اصلی متن سینه زنی من داشت
من بی وضو موی تو را شانه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان ان اقا که انگشتر ندارد
اون شب بچه ها تو تکرار این بیت ها به خدا رسیدن
جمله هایی که از روی هق هق های دخترونه کامل بیان نمیشد و
صورت هایی که از اشک خیس بودن و
اولین گریه ها وسطه روضه و
نماز شب های بعد از
مجلس
حالی بود که با هیچی نمیشه مقایسش کرد
اون شب یکی از بچه ها حتی بعد از روضه هم گریه میکرد
هیشکی دیگه بعد اون همه گریه جون نداشت اصلا اینطور بگم دیگه اشک نداشت
ولی اون همچنان گریه میکرد
اومدم برم طرفش شروع کرد قاطی هق زدن هاش گفت
من میفهمم کربلا نرفته چه حسی داره
من مردم تا رفتم کربلا
ولی انقدر زود گذشت نفهمیدم چی شد
وقتی اروم تر شد برام گفت وقتی کربلا بود یه خادمی بهش سه تا مهر تربت کربلا داده
گفت که یکیش رو برام میاره ولی مدیونم اگه رفتم کربلا یاد اون نباشم
بعد اعتکاف وقتی بستش به دستم رسید یه تسبیح عقیق صد دونه ی سنگین هم کنار مهره برام گذاشته بود و نوشته بود این تبرکی کربلاس هروقت دست گرفتیش منم یاد کن:)
من کربلا نرفتم ولی هم من
هم همه ی اون بچه ها میفهمیم
هر ادمی به سبک خودش یه کربلا باید بگذرونه
📌راستی چقدر قشنگ بود اگه خاطرات این ۳ روز را با دیگران هم باشتراک میذاشتیم...
#اعتکاف_نوجوانان
#قرار_عاشقی
یقین که آتش دوزخ حرام گردیده
به جسم آنکه بود یار آشنای حسین
#شب_زیارتی_ارباب
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
رویداد ایدهپردازی #نوجوان_انقلابی قبل از نماز جمعه شهرستان اردل
🔸چهار سرگروه ایدههای خود را برای گرامیداشت چهلوپنجمین سالگرد انقلاب اسلامی بیان و بناست در طول #دههی_فجر عملیاتی کنند...
📌ایدههایی جذاب و پر قدرت منتظر میمانیم...
#نوجوانان_پیشران
#نوجوان_انقلابی
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
🔸کانال #قیام_جوانان
ایتا👇
https://eitaa.com/javanan_chb
هدایت شده از روضه آنلاین
💠 #اعلام_مراسم شهرکرد
اجتماع بزرگ امت امام حسین(علیهالسلام)
🇮🇷 برای ایران
🌹همزمان با ایام مبارک دهه فجر
🎤 با سخنرانی:
حجتالاسلام مهدوی ارفع
🎤 و مداحی:
حاج مهدی رسولی
🗓 جمعه، ۱۳ بهمنماه
⏱ ساعت ۱۸:۳۰
🗺 مصلی بزرگ امام خمینی(ره)
____
۰[ @MAHDIRASEULI_IR ]۰
جان اسکیلرایوری نویسنده امریکایی در کتاب خاطراتش می گوید:
من تمام روستاها را در دره های غنی نزدیک شیراز دیده ام که در آنها امکان برداشت محصول وجود نداشت.
محصولات از دست رفتند و نابود شدند، زیرا درست در زمان برداشت محصول ، بیشتر مردان و زنان دارای جسم توانا به دلیل تب و لرزشی ناشی از مالاریا در خانه روی تخت خوابیده بودند.
او از وضعیت نابسامان بهداشت در روستاهای ایران (زمان پهلوی) چنین می گوید:
تعداد کمی پزشک و دیگر کادر درمانی داریم که اغلب در شهرها و روستاهای بزرگ تر متمرکز شده اند، ۴۳ هزار روستا به طور کامل تحت پوشش قرار نگرفته اند،
حتی سیصد کلینیک نیمه کاره که توسط وزارت بهداری راه اندازی شد ، در مراحل اجرایی بسیار ضعیف قرار دارند،
صفحه ۱۱۸ کتاب
#کتاب_خاطرات_تهران_و_بیروت
#جان_اسکیلزایوری
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹
🔸کانال #قیام_جوانان
ایتا👇
https://eitaa.com/javanan_chb
درسته که با امریکا دشمن هستیم، ولی باید منصفانه بگیم بسیاری از امریکایی ها افراد هوشمند، پر تلاش و زیرکی هستن.
گزیده هایی از این کتاب را که نویسنده ی ان یک امریکایی هست مرور کردیـمـ📓
#کتاب_خاطرات_تهران_و_بیروت
#جان_اسکیلزایوری
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹
🔸کانال #قیام_جوانان
ایتا👇
https://eitaa.com/javanan_chb
هدایت شده از نو+جوانه
#شروع
توهم یه قهرمانی ....!
میگی نه ....؟
بهت نشون میدم ..!
#منتظر_قهرمان_محله_باشید
#نوجوان_قهرمان_محله_است
https://virasty.com/ghmahalle/1706901881706850508
https://ghahraman.net/
کانال رسمی مرکز نوجوانه 🌱
@nojavane_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایران🇮🇷 پیروز شد🥳😍
پایان بازی
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹
🔸کانال #قیام_جوانان
ایتا👇
https://eitaa.com/javanan_chb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشحالی و جوش و خروش هواداران حاضر در ورزشگاه
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹
🔸کانال #قیام_جوانان
ایتا👇
https://eitaa.com/javanan_chb
قیام جوانان
ایران🇮🇷 پیروز شد🥳😍 پایان بازی 🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹 🔸کانال #قیام_جوانان ایتا👇 https://eitaa.com/javanan_chb
ادمین اینبار به موقع از خواب بیدار شد 😁👌
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب ما میشد، سعی و عمل دیگر مفهومی نداشت✨🌱
برد تیم ملی ایران رو به همه اعضای کانال تبریک میگیم🥳
به امید سربلندی ایران عزیز در همه عرصهها😍😍
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹
🔸کانال #قیام_جوانان
ایتا👇
https://eitaa.com/javanan_chb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سجدۀ شکر و اشک شوقِ جهانبخش بعد از شکست ژاپن
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹
🔸کانال #قیام_جوانان
ایتا👇
https://eitaa.com/javanan_chb