هدایت شده از M.emami
۲۳تیر ماه سالروز تولد سردارمحب حضرت زهرا (س) فرمانده شهید محمد رضا تورجی زاده مبارک باد.
بخشی از وصیت نامه شهید:
شهادت می دهم قیامت حق است و میزانی برای سنجش اعمال وجود دارد.
بهشت و دوزخ حق است و اجر و جزایی در پی اعمال است. انشالله از کرامات این شهید همه عزیزان برخوردار گردند.. واین شهید را واسطه ای قراردهند درنزد مادرحضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت مهدی صاحب الزمان (عج) انشالله گره مشکلاتشان رفع وحاجت رواخواهندشد. اللهی آمین، اللهم صل علی محمد وآله محمد وعجل فرجهم 🌷
#خادم- الشهداء - لنجان 🇮🇷
هدایت شده از M.emami
زندگی نامه - خاطره - وصیتنامه
#سالروز شهادت شهیدحجت السلام والمسلمین جلال افشار 🌷
✔️جلال افشار: ششم مهر 1335، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش محمد، کارگر بود و مادرش عذرا نام داشت. تا پایان دوره کارشناسی در رشته علوم دینی درس خواند. سال1359 ازدواج کرد و صاحب يك دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست و چهارم تير 1361، با سمت مربی عقیدتی در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شکم شهيد شد. مزار او در گلستان شهدای زادگاهش واقع است.
نوید شاهد اصفهان: شهید جلال افشار در تابستان 1335 در خانواده ای مذهبی در اصفهان به دنیا آمد.پسری با اخلاقیات عالی که دوران دبستان را به خوبی به پایان رساند و در همان سن حدود ده سوره را حفظ نمود.تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را طی کرده بود که پدرش فوت کرد و تأمین مخارج خانه به عهده جلال و برادر بزرگش افتاد . از طریق نصب پرده و کرکره هزینه زندگی را تامین می کرد و با توجه به وضع معیشتی خود به خانواده های بی بضاعت اصفهان نیز سر می زد و به آنها کمک می نمود.در اواخر سال 1353 وارد مدرسه علمیه حقانی قم شد و با بزرگانی چون آیـت ا...بهاءالدینی ارتباطی نزدیک داشت و در تظاهرات، تکثیر و پخش اعلامیه امام فعال بود . بعد از پیروزی انقلاب از عناصر اولیه کمیته دفاع شهری شد و پس از آن استاد اخلاق آموزش 15 خرداد بود و به کردستان رفت و کارش آغاز شد.سپس به سمیرم پارنا اعزام شد و بعد از آن راهی جبهه جنوب شد و در عملیات رمضان شرکت کرد . وی هنگام ظهر برای اذان به بالای تپه ای برای گفتن اذان می رود که ناگهان صدای گلوله توپ آمد و لحظه ای بعد جلال در حالی که ترکش پهلوی او را شکافته بود در تاریخ 24/4/1361 همزمان با 23 رمضان به شهادت رسید.
فرازهایی از وصینامه شهید جلال افشار
خداوندا می دانی که من بسیار گناه کرده ام اما از گناه بیزارم آنگاه که نافرمانی و ناسپاسی تو را انجام دادم. خداوندا به بندگانت چه بگویم که هرکدامشان کتاب بزرگی هستند از اندرز و پند با این حال با زبان قاصرم می گویم که ای امت بپاخاسته قیام خود را حفظ کنید تا قائم دین حق فرزند امیر مؤمنین،حجت الله الاعظم بیاید و پرچم توحید را بر فراز قلههای جهان به اهتزاز در آورد. نیت ها را خالص کنید که شرک ظلم است.
خودپرستی و خودمحوریها را کنار بگذارید و به اسلام و قرآن بیندیشید... مسئولین محترم مملکت هرکس را متناسب با ظرفیتش به کارهای اجرایی بگمارند به فرهنگ جامعه بیش از هر چیز توجه شود به سپاه این بازوی امام (ره) بیش از پیش برسید و بر رشد معنوی و فرهنگی آن بیشتر تکیه کنید و بالاخره بنگرید که قرآن مکتوب و قرآن ناطق چه می گویند و برای اجرای مضامینشان آستین ها را بالا بزنید و گام هایتان را استوارتر بردارید. بدانید تا کفر است اسلام در جنگ و ستیز با آن است و اگر روزی با وجود کفر مبارزه در انقلاب کنار گذاشته شد، انقلاب از مسیرش خارج گشته است...
خدایا تمام دوستانم عاشقانه به سوی تو پر کشیدند و من بی ثمر مانده ام !
خجالت می کشم با تو سخن بگویم ،اما راًفت ومهربانی تو مرا به اینجا کشانده است
آخر تو به من همه چیز داده ای ومن برای تو کاری نکرده ام.
خدایا نمی دانم چگونه از بندگانت عذر خواهی کنم ؟آیا آنان عذر مرا می پذیرند ؟
آخر آنان گمان می کردند من بنده صالح تو هستم و به همین منوال مرا شرمنده ساختند .
اگر حال مرا بنگرند چه می گویند؟
خدایا تو که ظاهرم را نیکو ساختی خباثت باطنم را اصلاح کن .
خدایا به بندگانت چه بگویم که هر کدامشان کتاب بزرگی هستند از اندرز و پند.
با این حال با زبان قاصر خود می گویم :ای امت بپا خواسته ،قیام خود را حفظ کنید تا قا ئم دین حق ،فرزند امیرالمومنین(ع)حجت الله الاعظم (عج)بیاید و پرچم توحید را بر فراز قله های جهان به اهتزاز در آورد . به نصیحت ها ،پند هاو فریاد های نائب بر حقش ، این پیرمرد موحد که قلبش برای اسلام می تپد ،گوش فرا دهیدو مو به مو اجرا کنید تا رضایت خدا حاصل شود .
منبع: بنیاد شهید منطقه یک اصفهان
#خادم الشهداء لنجان 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا