🔰 دعای بسیار زیبای دکتر انوشه رو بشنو و آمین بگو 🤲 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

┄━━━•●❥-﷽-❥●•━━━┄ #رمان_ریحانه #قسمت_35 مطمئنم که اگه این سینی‌رو بگیرم، قطع به یقین یا سر تا پای خودم رو می‌سوزونم یا مهمون‌های مراسم رو. میون کشمکش بین رودروایسی برای گرفتن و منطق برای نگرفتن سینی؛ رقیه، دختر خاله مامان با لبخند به سمتم اومد و سینی رو از دست اون آقا که بعدا فهمیدم از قضا شوهر خودش بود، تحویل گرفت و رفت تا بین مهمون‌ها پخش کنه، من هم کاسه بزرگ پر از قند رو از روی زمین برداشتم و به دنبالش رفتم تا به مهمون‌ها تعارف کنم. چیزی به پایان مراسم نمونده و نهایتا مراسم با پخش غذا و فاتحه‌‌خونی‌های نهایی تموم می‌شه. می‌خوام از فرصت استفاده کنم و برای اولین بار یه سر به مزار مامانی بزنم. به رسم ادب، اول به زیارت امامزاده کنار مزارها می‌رم. از ایوون امامزاده با نرده‌های چوبی قدیمیش می‌گذرم و در چوبیش رو با یه هول باز می‌کنم. امامزاده هاشم گنبد نداره، حتی ضریح هم نداره. فقط چهارتا ستون بالای مزارش هست که دور تا دورش رو با پارچه سبز چندین لایه پوشوندن. عطر نوی پارچه‌های سبزی که زوار نذر امامزاده کردن، شامه‌م رو نوازش می‌ده و برای لحظاتی آرامش رو به وجودم تزریق می‌کنه. بعد از زیارت هول هولی امامزاده، چند قدم فاصله‌ بین مزار بابابزرگ و مامانی با حیاط امامزاده رو طی می‌کنم. #رمان رمان اختصاصی کانال جوانه نور ✍به قلم م. بابایی ⛔️ کپی شرعا اشکال دارد ⛔️ •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

┄━━━•●❥-﷽-❥●•━━━┄ #رمان_ریحانه #قسمت_36 بالای مزار بابابزرگ که چند روزیه از تنهایی دراومده، می‌شینم و فاتحه‌ای نثار روح پاک و مومنش می‌کنم. دلش رو ندارم و مزار خاکی مامانی رو که به مزار بابابزرگ چسبیده با نیم نگاهی از نظر می‌گذرونم. حس می‌کنم بعد از سی سال، الان هر دوتاشون خیلی خوشحال و در آرامش هستن. یک آن، حس می‌کنم خیلی دلتنگ مامانی هستم. بغضم سر باز می‌کنه و آروم آروم با اشک فرو می‌ریزه. با سر و صدای صحبت چند نفر، سرم رو کمی بالا می‌گیرم. از دور چندتا از خانم‌های روستا به سمت مزار میان. میونشون یکی از دوستام رو کنار مادربزرگش میبینم. یاد خودم و مامانی می‌افتم. یادآوری مریضی طولانی مامانی و بی‌معرفتی مردمی که یک بار هم جویای احوال مامانی نشدن، عصبانیم می‌کنه. دلم نمی‌خواست این خلوت به هم بخوره، اما خورد. به احتمال زیاد تا الان دیگه مراسم داخل مسجد تموم شده و چیزی نمونده که مردم دسته دسته برای فاتحه‌خوانی بیان سر مزار. حوصله این شلوغی رو ندارم، از جام بلند می‌شم و میرم کمی دورتر و کنار بچه‌های دایی می‌ایستم. هر از چند گاهی از بین جمعیت بالای مزار، قسمتی از مزار مامانی رو می‌بینم. حقیقت اینه که هر چند خیلی غصه دارم، اما آرومم و شاید کمی هم خوشحال. مامانی دیگه کنار عزیزش آروم گرفته و آرامش تو چهره خانواده حکایت از این داره که خیالشون از گذشته و آینده این پدر و مادر زحمتکش راحته. #رمان رمان اختصاصی کانال جوانه نور ✍به قلم م. بابایی ⛔️ کپی شرعا اشکال دارد ⛔️ •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

✨دعای روز نوزدهم ماه مبارک✨ #رمضان 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

دعای_سحر دعای روز ۱۹ ماه مبارک آن‌که امشب در تب وصل خداست سفره‌دار مردمان بی‌نواست آن‌که گوید راز دل را با زمین نیست مردی جز امیرالمومنین شب قدر مثل روز کنکور می‌مونه تو هر دوش آینده رو رقم می‌زنه پس برای خودمون بهترین‌ها رو از خدای متعال بخواهیم. #دعای_روز_نوزدهم #ماه_رمضان 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

❤ روز نوزدهم 💎توبه۲💎 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•

درسی فراموش‌نشدنی از شهید باکری برای مسئولین ایران! #شهید_باکری #رفقای_حاج_قاسم •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•

اسپانیایی‌ها که یکی از بهانه‌های قلدری‌شان گسترش مسیحیت⛪️ بود، در طول حیات استعماری خود، همواره به تسخیر پادشاهی‌های مسلمان🕌 و تخریب کنیسه‌های یهودی🕍 می‌پرداختند. در اداره امور مالی و سیاسی مستعمرات نیز هر چقدر مخ پرتغالی‌ها مانند ساعت🕝 کار می‌کرد، اسپانیایی‌ها اعتقادی نداشتند که لازم است جلوتر از نوک بینی👃 خود را ببینند. آن‌ها با برده‌کشی از بومیان سرخ‌پوست آمریکا🙍🏽‍♂ و برده‌های آفریقایی🙍🏿‍♂ که به آمریکا آورده بودند، بخش قابل توجهی از ذخایر ارزی💰 مستعمرات به ویژه مکزیک و پرو را به صورت شمش‌های طلا‌ و نقره‌ به جیب زدند.🚶‍♂ امپراتوری اسپانیا که به خیال خود تا هفت پشتش را با سرمایه‌های باد آورده💸 بیمه کرده است، در نهایت مجبور شد تمام آن اموال را در جنگ⚔ با قلدر‌های اروپایی بدتر از خودش به باد فنا دهد.🙄 در پی همین جنگ‌ها نیز، با دست به دست شدن اکثریت کشورهای مستعمره بین قلدر‌های نوظهور💪، طولی نکشید که امپراتوری اسپانیا نیز مسیر ورشکستگی و سقوط را پشتک وارو🤸‍♂ به انتها رساند. #امپراتوریهای_قلدر #قسمت7⃣ #اسپانیا •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•

#ایده_نقاشی 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•