به روزای پایانی ثبت نام نزدیک میشیم اگر تابحال ثبت نام نکردی عجله کن که از شروع کلاس ها جانمونی😇 🔍برای دیدن نمونه کار هر کلاس هشتگ #تابستانه رو در کانال جستجو کنید. ✔️مهلت ثبت نام : تا ۲۰ خرداد #تابستانه •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•

•┈••✾🌼🍃 ﷽ 🍃🌼✾••┈• #رمان_ریحانه #قسمت_65 نمی‌دونم استکان‌هارو بشورم یا همین‌طور کثیف بذارم این‌جا بمونن! یک نگاه به بچه‌ها که هر کدوم با جدیت مشغول کار خودشون هستن می‌اندازم. به هر سختی که هست، خودم رو قانع می‌کنم که این داستان، چِرت و پِرتی بیش نیست. اجازه نمی‌دم هیچ کدوم نه از اون داستان مسخره و نه از حال و هوای من، بویی ببرن. با ذهنی تقریبا منحرف از اون داستان کَذایی، ترسان و لرزان، استکان و نعلبکی‌ها رو جمع می‌کنم و تا پای حوض آب داخل حیاط می‌برم. قطعا اثرِ تابیدنِ گرمای ساعتِ دو ظهر به مغزم بود که حواسم رو پرَت کرد و تونستم با آرامش ظروف رو بشورم و برگردم داخل. کارها که تموم میشه، فاز معنوی ناشی از تمیز‌ کردن امامزاده بدجوری همه‌مون رو می‌گیره. بالاخره کارها تموم میشه و می‌تونم لبخند رضایت مامانی رو حس کنم. محض رفع خستگی و در تکمیل خودشیرینیِ تمیز‌ کردن امامزاده، گوشه‌ای می‌شینیم تا چند صفحه قرآن، قربة الی الله بخونیم. هنوز دو خط از قرآنم رو نخوندم که درِ ورودیِ امامزاده یک دفعه بسته میشه. این وقتِ ظهر که پرنده توی روستا پر نمی‌زنه! رنگ همه‌مون پریده و از هیچ کدوممون هیچ صدایی درنمیاد. تنها با چشم‌های گرد شده از ترس، به هم زل زدیم! هنوز تو شوک بسته شدن در هستیم که حس می‌کنم انگار کسی از پشت در، با قفل وَر می‌ره. نه جرأتِ داد و بیداد داریم و نه جرأتِ موندن و نشستن تو همون وضعیت رو. ذهن آشفته‌م رو به سختی به کار می‌اندازم تا بلکه بفهمم قضیه چیه؛ اما جز همون داستانی که ختم به استکان‌ و نعلبکی‌های کثیف میشه، چیزی به ذهنم نمی‌رسه. زهره رو نمی‌دونم، اما خوبه که بچه‌ها از اون داستان چیزی نمی‌دونن. مطهره و نگار گریه‌شون می‌گیره. سعی می‌کنیم آرومشون کنیم. درسته که خیلی ترسیدیم، اما چون تو آغوش امامزاده هستیم، حس می‌کنم آقا هوامون رو داره. تو ذهنم یه درگیریِ اساسی بین واقعی یا کذایی بودنِ داستان اون سه نفر فانوس بدست، درافتاده. وسط همین جَنگ ذهنی، یک دفعه چشمم به صورت یک نفر می‌افته که از پشت نرده‌های چوبی و مشبک پنجره، داره مارو نگاه می‌کنه. می‌رم برای این‌که قالب تُهی کنم، که یک دفعه با شناختنِ چهره‌ی پسرِ پشت پنجره، منصرف می‌شم! #رمان رمان اختصاصی کانال جوانه نور ✍️به قلم م. بابایی ⛔️ کپی شرعا اشکال دارد ⛔️ •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

آدم باید زرنگ باشه😌🤓 چطوری؟ 🧐 باید تا میتونی از دنیا استفاده کنی ولی نذاری دنیا از تو سوءاستفاده کنه! 😇😎 چطوری؟ 🤔 هر چی خدای مهربونت میگه بگی چشم چون تو رو برای موندن توی بهشت خلق کرده نه توی دنیایی که یه روز تموم میشه😍🙃 #شهیده_بنت_الهدی_صدر 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

🔻در دوران اول، امپراتوری بریتانیا پدرکُشتگی با ابَرقُلدرِ آن دوران، یعنی اسپانیا را کنار گذاشت.❌ 🔻همچنین به جای دزدی از مستعمراتِ شاه‌دزدها، برای خودش مستعمرات جدید دست و پا کرد.☠ بدین ترتیب توانست پس از صد و اَندی سال گیج زدن به دور خود در اقیانوس اطلس😵، وارد آمریکای شمالی شود. 🕷انگلیس در هر تپه‌ای که فتح کرد، یک کمپانی تشکیل داد🇬🇧 و بدین ترتیب شبکه‌‌ی عنکبوتیِ کمپانی‌های خود را در سرتاسر دنیا تنید.🕸 یکی از مهم‌ترین این کمپانی‌ها، 🚩 کمپانی سلطنتی بریتانیا👸🏼 در آفریقا بود که تجارت برده از آفریقا، برای کار در مستعمرات بریتانیا به ویژه در‌ آمریکای شمالی را برعهده داشت.🙍🏿‍♂ ❌تجارت انسان، به حدی به مِذاق انگلیسی‌‌ها خوش آمده بود که اکثریت مردم شهر‌های غربی انگلستان مانند لیورپول و بریستول، به عنوان یک شغل، پول فراوانی💷 از این عمل غیرمتمدنانه به جیب می‌زدند. ❌به علاوه برای تسهیل این کار، بنادر ویژه‌ای نیز در غرب آفریقا ساختند؛ مانند بنادر جیمز آیلند و بوینه آیلند.😒 ❌بریتانیا تا زمان ممنوعیت برده‌داری، یک‌تنه بیش از ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر آفریقایی (برابر با یک سوم تمام بردگان) را به آمریکا منتقل کرد.😵 🔰ناگفته نماند که از هر هفت برده، یک‌نفر در این مسیر جان خود را از دست می‌داد تا تمدن بریتانیا شکل بگیرد. 🤬😑 #امپراتوریهای_قلدر #قسمت4⃣1⃣ #انگلیس •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•

🌹این گل زیبا تقدیم نگاه شما خوبان🌹 به مناسبت میلاد امام رئوف ☘ #ایده_نقاشی 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

خدا همه بابابزرگها رو حفظ کنه اونایی هم که از بینمون رفتن رو بیامرزه من دوتا بابا بزرگهام سالهاست که تو این دنیا نیستن براشون بهترین جاهای بهشت رو آرزو می‌کنم...💖🤲 #طنز_شرعی 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

❇️ به جای این ---> این یکی رو امتحان کن توصیه می‌کنم بخونید.😉 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

ببین که حال و هوای حرم چه عرفانیست🍃 پر از بلور و کبوتر پر از چراغانیست🍃 به لطف گنبد و گلدسته های زر پوشش‌🍃 همیشه صحن حرم پر فروغ و نورانیست🍃 #دهه_کرامت 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

به روزای پایانی ثبت نام نزدیک می‌شویم. این پوستر رو برای دوستان و اقوام بفرستید چون کلاس‌ها محدودیت سنی ندارند. برای دیدن نمونه کار هر کلاس هشتگ #تابستانه رو در کانال جستجو کنید. ✔️مهلت ثبت نام : تا ۲۰ خرداد 👇راه‌های ارتباطی: 👇 🌐 آیدی در ایتا و شاد: @jamalpor_khz 🌐 آیدی در واتساپ: http://wa.me/+989168309643 ✔️ مهلت ثبت نام: تا ۲۰ خرداد #تابستانه •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•