•┈••✾🌼🍃 ﷽ 🍃🌼✾••┈• #رمان_ریحانه #قسمت_103 کنجکاو می‌شیم. از بین دروازه نیمه‌باز، سَرَکی به بیرون می‌کشیم؛ بله! کاوه از غیاب عمو سوءاستفاده کرده و پشت فرمونِ پیکانِ قُراضه عمو نشسته و فائزه نیم‌وَجَبی هم با لباس عروس رو صندلی شاگرد مشغول بِپّر بِپّر و سر و صداست! -بیا بریم تو ماشین تا بابام بیاد! از پیشنهاد ترانه استقبال می‌کنم و با هم روی صندلی عقب ماشین می‌شینیم. کاوه در حالی که یه تای ابروش رو بالا داده، با اعتماد به نفس کامل می‌گه: حاضرید؟ فائزه جیغ میزنه: آآآآرهههه! کاوه ماشین رو روشن می‌کنه و یه متر دنده عقب می‌ره، بعد دنده رو عوض می‌کنه و یه متر میاد جلو، دوباره دنده عوض می‌کنه و یه متر می‌ره عقب و باز هم یه متر جلو و این ‌کار رو چند بار دیگه، نهایتا با چهار-پنج سانت اختلاف تکرار می‌کنه. هم اعصابم خُرد شده و هم خنده‌م گرفته، اما باید جلوی خندم رو به هر زحمتی هست بگیرم. بالاخره صدای ترانه درمیاد: عه! کاوه مسخره کردی؟ چیه یه سَره عقب، جلو! راه بیفت بریم تو خیابون. +خیابون نمیشه! بابا ببینه پشت فرمون نشستم، حسابی قاطی می‌کنه! -بابا که نیست، شاید تا یه ساعت دیگه هم نیاد! ده دقیقه بریم یه دور بزنیم، زود برگردیم! کاوه مردده و داره فکر می‌کنه، اما مگه میشه تو این شلوغ بازی‌های فائزه فکر کرد؟ همش «داداشی بریم...داداشی بریم...»؛ لوس!! بالاخره کاوه گول حرف‌های خواهراش رو می‌خوره و ماشین رو به سمت خیابون راه می‌اندازه. از این سر خیابون تا اون سر خیابون، یه دور می‌زنیم. کاوه که انگار دل و جرأت زیادی پیدا کرده، این‌بار مسیر دورتری رو در پیش می‌گیره و از این سر شهرستان تا اون سر شهرستان رو می‌رونه. اما باز هم سیر نمی‌شه و برای بار سوم از سر کوچه‌شون به سمت مسیر نامعلومی به راه می‌افته، هنوز وسط‌های کوچه هستیم که توی تاریکی، تک چراغ موتوری با سرعت بهمون نزدیک میشه. کاوه به یک‌باره می‌زنه رو ترمز. ترانه با حیرت می‌گه: باور کن باباست! موتوری نزدیک و نزدیک‌تر میشه، از نور تیر چراغ برق، موها و سیبیل عمو رو می‌شناسم؛ بدبخت شدیم! کاوه همون‌طور پشت فرمون خشکش زده! عمو مارو نمی‌بینه و ماشین رو رد می‌کنه. همه نفس راحتی می‌کشیم! #رمان رمان اختصاصی کانال جوانه نور ✍️به قلم م. بابایی ⛔️ کپی شرعا اشکال دارد ⛔️ •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

❣دل نوشته درباره حجاب ✍به قلم نازنین فاطمه قراباغی شما هم نظرتونو بفرستید: 👇 @Rah_velayat #پویش #حجاب #حس_خوب_چادرم 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

سلام به دخترا و پسرای پر انرژی 🌟 حااااالتون چطوره ؟😊 امروز می‌خوام روتین یکشنبه‌ها رو براتون بگم:🎀 #ایران_زیبا: با مکان‌های دیدنی و بِکر ایران عزیزمون آشنا بشیم😌 #آموزش: هر هفته یک تکنیک کاربردی از #اینشات یا #متن_نگار آموزش داده میشه🤩 #منظومه_فکری_انقلاب: بیانات گهربار رهبر عزیزمون که برگرفته از کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن هستند.👌 #احکام: کلیپ‌های تصویری که به بیان ساده و جذاب احکام شرعی رو توضیح میدن😉 #کتاب_بخونیم: یکشنبه شب‌ها قصه‌های خوبی داریم که بخونید و لذت ببرید😍 #یکشنبه‌ها 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

‏ارتفاعات جهان‌نما، گلستان☘ #ایران_زیبا 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

مدیونید اگه فکر کنید امپراتوریِ قلدرِ بریتانیا، موقع قلدری تو وجب به وجب دنیا، به ایرانِ سراسر دُرّ و گوهرِ ما نظر نداشته!😒 حالا یه درصد فکر کنید مردم دلیر و باغیرتِ کشورمون در برابر گُستاخی و پُررویی این جماعتِ قُلدُر، بی‌کار نشسته باشن!😏 ✅ ۱۲ شهریور؛ سالروز شهادت سردار رئیسعلی دلواری و روز مبارزه با استعمار #انگلیس •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•

آموزش ساخت پروفایل سلام بر حسین ✔️ به کمک ابزار طیف رنگ #آموزش #متن_نگار 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

7⃣1⃣مومن منفعت طلب 🔺آن کسی که هرجا به نفع و سود و بهره‌‌ی شخصی تجاوزکارانه‌ی خودش ایجاب کرد، مومن باشد؛ 🔺هرجا به نام ایمان و با تظاهر به عمل توانست بر خَر مردم سوار شود، اسم از ایمان و عمل بیاورد. اما 🔻در مواردی که ایمان و عمل برای او سود شخصی و متجاوزانه تولید نمی‌کند، از نام اسلام و عمل به تعهدات ایمانی روگردان باشد. 👈به این افراد صفت نفع‌طلبان نسبت دادیم.👉 🔸ایمان و عمل را تا جایی دوست دارند که به سود شخصی آن‌هاست و بهره می‌برند. ♨️این‌گونه افراد از نظر اسلام مومن نیستند.❌ 🌐برگرفته از کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن #منظومه_فکری_انقلاب #جلسه۵ #ایمان_باتعهد 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

🎥 ویدیوی خانم طناز رحمتی 👌 #کربلا #ارسالی_مخاطبین 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

♻️ عکس‌نوشت خانم نرگس حسینی نوجوان خوش فکر و خوش ذوقمون✌️✌️ #پویش #حجاب #حس_خوب_چادرم •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•

💠 احکام به زبان ساده 🎬 قسمت سی‌ و ششم: 🔻تلفظ در نماز #احکام 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

سلام قشنگای جوانه نوری اگه دوست دارید دوباره مطالب #اثرمرکب رو مطالعه کنید و برای خودتون برنامه ریزی کنید برای یه سال تحصیلیِ خوب با ما همراه باشید :🤩 تاثیر تصمیمات کوچک 👌 https://eitaa.com/javaneh_noor/3882 موفقیت به زبان ساده 🏅 https://eitaa.com/javaneh_noor/4423 اصلا اثر مرکب چیه؟🤔 https://eitaa.com/javaneh_noor/4502 قدم کوچیک =کاربزرگ https://eitaa.com/javaneh_noor/4568 ایجاد عادت های مثبت و چند نمونه عملی😍 https://eitaa.com/javaneh_noor/4730 به نظرتون عادت ها چه خوب چ بد روی هدف مامون میتونن تاثیر بزارن؟؟؟؟ https://eitaa.com/javaneh_noor/4801 چهار قدم👣 برای رسیدن به موفقیت https://eitaa.com/javaneh_noor/4867 شتاب بخشی✈️ به عادت های خوب😊 https://eitaa.com/javaneh_noor/5024 آیا استعداد🧠 به تنهایی برای موفقیت🏅 کافی است؟؟ https://eitaa.com/javaneh_noor/5259 نمونه عادت های کوچیک👌 و تاثیر گذار😍 https://eitaa.com/javaneh_noor/5344 در مسیر موفقیت چه چیزی مهمه؟؟؟🥳 https://eitaa.com/javaneh_noor/5586 چرا تو زندگی مون به مشکل بر میخوریم؟؟؟😔 https://eitaa.com/javaneh_noor/5667 #اثرمرکب 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

سلام سلام🍀 روزتون به خیر و سلامتی ان شالله🌹 امروز در خدمتتون هستیم با موضوع #یک_مشت_محکم #پرونده_ویژه رو امروز دنبال کنید.😊

#یک_مشت_محکم موضوع بحث #مقاومت 🛡 هست. مقاومت و ایستادگی💪🏻 در مقابل بیگانه و دشمن خارجی ⁉️می‌پرسی مقاومت یعنی چی؟ ✅ معنای مقاومت اینه که: شما یک راهی که حق و دُرست💎 هم هست انتخاب کنی و در همین مسیر شروع به حرکت 👌🏻بکنی و هیچ چیز مانع حرکتت نشه. #تابستون #پرونده_ویژه #یک_مشت_محکم •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•

⁉️چرا مقاومت بکنیم؟ برای این‌که به جایی برسیم تا دشمن🇺🇸🇬🇧 اجازه تعرض و دست‌درازی به کشور و ملت‌مون رو نداشته باشه و به این برسه که نمی‌تونه نسبت به ما قلدری کنه... به قول خودمون دیگه آقای خودمونیم... لازم نیست باج بدیم به آمریکایی‌ها 📌لازمه این نکته رو یادآور بشیم که مقاومت یک واکنش کاملا طبیعی یک انسان آزاده و شریف هست در مقابل زورگویی و تحمیل ظالم. #تابستون #پرونده_ویژه #یک_مشت_محکم •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•

⁉️فایده مقاومت چیه؟ 🔸عقب‌نشینی دشمن از زورگویی‌هاش 🔸از نتایج و فواید مقاومت هست، درست مثل مقاومت💪🏻 فلسطینی‌ها در برابر ارتش تا دندان مسلح رژیم جعلی صهیونیستی که باعث پیروزی اون‌ها شده. #تابستون #پرونده_ویژه #یک_مشت_محکم •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•

البته مقاومت هزینه داره 💔 #پرونده_ویژه #یک_مشت_محکم 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

📌هرچند مقاومت هزینه داره، ولی هزینه تسلیم شدن بیشتر از مقاومت هست، مثلا رژیم پهلوی تسلیم آمریکایی‌ها بود، به اون‌ها نفت و پول می‌داد، تو سری خورشون هم بود. #تابستون #پرونده_ویژه #یک_مشت_محکم 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

مقاومت درس عاشوراست... امام حسین علیه السلام: «محال است تَن به ذلّت دهیم» #پرونده_ویژه #یک_مشت_محکم 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

دختران مسلمان! مواظب حجاب خود باشید که این ... #شهید احمد مشلب #حجاب # چادر #مدافعان حجاب 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

⚜ عکس نوشت یکی از نوجوونای با احساس و عزیزمون 😌 #پویش #حجاب #حس_خوب_چادرم 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

•┈••✾🌼🍃 ﷽ 🍃🌼✾••┈• #رمان_ریحانه #قسمت_104 کاوه همون‌طور پشت فرمون خشکش زده! عمو مارو نمی‌بینه و ماشین رو رد می‌کنه. همه نفس راحتی می‌کشیم! اما هنوز بازدم اون نفسِ راحتمون بیرون نیومده، موتور عمو وسط راه متوقف میشه، دور میزنه و با سرعت بیشتری به سمتمون برمی‌گرده؛ حالا دیگه واقعا به معنای حقیقی کلمه بدبخت شدیم! فقط می‌تونم بینی، لب و سیبیل‌های عمو رو به زحمت از فضای کوچیک بین شیشه ماشین و صندلی راننده و سر و کله کاوه ببینم. بعد از چند ثانیه سکوتِ کُشنده‌ی پدرانه از جانب عمو، بالاخره لب‌های عمو به حرکت درمیاد، اما انگار به قدری عصبانیه که نمی‌دونه چی بگه. پس دوباره برمی‌گرده به مرحله سکوتِ کُشنده پدرانه و تو یه سطحِ بالاتر، اول با خشم یک نگاه به کاوه، بعد یک نگاه به فائزه، و در آخر یک نگاه به ما و بعد مجددا یک نگاه به کاوه می‌اندازه. چند ثانیه‌ای روی کاوه زوم می‌کنه و بعد با فشار و توپوق ناشی از عصبانیت می‌گه: تو خیلی.... بیشعور بودی که ماشین رو راه انداختی! لب‌های کاوه انگار به هم دوخته شده. از یه طرف دلم برای کاوه که این‌جوری آبروش رفت می‌سوزه! از طرف دیگه از این حالتِ حرف زدن عمو خنده‌م می‌گیره. فائزه با اون لباس عروسِ تور توریش، خودش رو سمت شیشه راننده می‌کشه و میگه: بابایی! بابایی! من نبودم! (و در حالی که انگشت اشاره سه سانتیش رو به سمت کاوه گرفته، با تاکید می‌گه) همش تقصیر این بود! ای خائن! حقشه اون دماغ کوچولوش رو بِکَنم! عمو بدون توجه به فائزه، گاز موتور رو می‌گیره و به سمت خونه راه می‌افته. فائزه اما دست بردار نیست! سرش رو از شیشه شاگرد بیرون می‌کنه و داد می‌زنه: بابایی تقصیر من نبود! بابایی تقصیر کاوه بود! کاوه بی‌حرف و دَمغ ماشین رو راه می‌اندازه و مسیری که عمو چند ثانیه قبل ازش رد شد رو با آژیرِ «بابایی... باباییِ» فائزه، پیش می‌گیره. ... وارد خونه که می‌شیم، به پذیرایی سَرَکی می‌کشم. با دیدن عمو که با اَخم سریال مورد علاقه‌ش رو دنبال می‌کنه، می‌فهمم هوا حسابی پَسه! نه این‌که خودشیرین باشم، فقط برای این‌که اعصابِ عصبانیِ عمو سلاح‌هاشون رو زمین بذارن، به آشپزخونه می‌رم و یه استکان چای می‌ریزم و برای عمو می‌برم. بی‌حرف و بدون این‌که نگاهش رو از تلویزیون برداره، چایی داغ رو سر می‌کشه. هر چند عمو دلش نمیاد تیرهای عصبانیتش به من بخوره، اما به نظرم بهتره فعلا از جلوی چشم‌هاش دور بشم! برای کمک به ترانه تو کار‌های مربوط به شام، به آشپزخونه برمی‌گردم. بی سر و صدا و بدون جلب توجه، کارهارو با سرعت انجام می‌دیم. طولی نمی‌کشه که سفره شام پهن می‌شه. از وقتی که اومدیم، کاوه مستقیم به اتاق رفت و حتی برای شام هم حاضر نشد بیاد. واقعا دلم براش می‌سوزه، اما انگار هیچ کدوممون جرأت حرف زدن با عمو رو نداریم. #رمان رمان اختصاصی کانال جوانه نور ✍️به قلم م. بابایی ⛔️ کپی شرعا اشکال دارد ⛔️ •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy