داستانک /سوال و جواب ساده
مدتها بود که پدربزرگم برای سفر زیارتی حج ثبت نام کرده بود 📰
بالاخره امسال اسمش در اومد 🗳
خیلی خوشحال بود که بعد از سالها انتظار به حج مشرف میشه 🕋
کل خانواده دور هم جمع شده بودیم و خوشحال از این اتفاق مهم درباره این سفر باهم صحبت می کردیم 🧔👩👨👦🧒
هرکس چیزی میگفت و توصیه ای داشت
یکهو دایی کوچیکم گفت :
🔻آقاجون بهتر نبود بجای رفتن به سفر حج، هزینه ش رو به عروس و دامادهای نیازمند میدادید تا هم گرهی از زندگی اونا باز بشه و هم شما ثوابش رو ببرید⁉️
#احکام
~~~~~~~~~
🔸هر سوالی داری بپرس
🆔https://eitaa.com/daylami68
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان:
✔️ ایتا👇🏻:
https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac
✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻:
https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
#پیشنهادات_تابستانی_جوانه_نور
#خونه...
اگر ترجیح میدی ☀تابستون☀ رو تو خونه مشغول باشی
و حال حوصله هوای داغ🔥 بیرون رو نداری،
میتونی از کلاس های مجازی استفاده کنی💻
اگر دختر خونه هستی،فرصتیه تا آشپزی یاد بگیری🍲
✨اصلا پخت ناهار خونه رو به عهده بگیر این تابستون😍
مگه عیبش چیه؟؟
تازه کلی هم کمک کردی به مامانت💕
🍀میتونی یه برنامه ثابت معنوی و ورزشی و مطالعاتی و تغذیه ای برای خودت تنظیم کنی و این تابستون اجراش کنی
🌿شایدم کار نکرده ای داشته باشی که تو ایام مدارس وقت رسیدگی به اون رو نداشتی..
📋پس یه لیست از کارهای نکرده آماده کن و به ترتیب اجراشون کن✅
💡تو خونه یه چرخ بزن و نگاه کن چی میتونه تو این چهاردیواری بدون کمترین هزینه تابستونت رو بسازه...
✨یه چیزایی پیدا میشه شک نکن
#تابستون
#نشاط
#پرونده_ویژه
#وقت_اضافی
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان:
✔️ ایتا👇🏻:
https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac
✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻:
https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
جوانه نور/🇵🇸Javaneh-noor
•┈••✾🌼🍃 ﷽ 🍃🌼✾••┈• #رمان_ریحانه #قسمت_80 طبق قراری که از قبل گذاشته بودیم، همراه چند نفر از بچهها
•┈••✾🌼🍃 ﷽ 🍃🌼✾••┈•
#رمان_ریحانه
#قسمت_81
این دومین باره که ماشین عمو وسط خیابون خاموش میشه.
صدای بوق ماشینهای عقبی به خاطر راهبَندونی که عمو درست کرده، استرس به جون همه انداخته، اما عموی مثلا دستپاچهی من، قند دومش رو میزنه تو استکان چای و هول هولی میاندازه تو دهنش و پشت بندش هم چایی داغ رو یک نفس سر میکشه.
آخه یکی نیست بگه بابا زنعمو جان! عمو چایی میخواد که بخواد! تو خیابون اون هم وسط شهر که جای چایی خوردن نیست که برای دادن چایی به دست همسرت سریع دست به کار میشی!
صدای بوق پی در پی ماشینها، با صدای استارتهای بینتیجه ماشین عمو قاطی شده و این وسط فقط «بابایی... بابایی...» گفتنهای یکسره فائزه، خواهر کوچیکتر ترانه، با اون صدای جیغ جیغوش رو کم داشتیم.
همزمان که رانندههای ماشینهای عقبی، داد و هَوار کُنان ماشین عمو رو رد میکنن، ماشین خستهی عمو هم بالاخره روشن میشه و ترانه، آسوده از ختم به خیر شدن اون موقعیت پر استرس، حرفهای تموم نشدنیش رو از سر میگیره.
گوشم به حرفهاش و نگاهم به موهاش هست که هر چند دقیقه یک بار، چتریهاش رو که برای عروسی کوتاه کرده، میفرسته زیر شالش.
...
پاهام حسابی درد میکنه.
بعد از کلی این طرف و اون طرف رفتن، بالاخره با گذشتن از خروجی بازار، نفس راحتی میکشم و همراه عمواینا، عرض خیابون رو به سمت ماشین بدقلقشون طی میکنم.
...
چیزی تا خونهی عمه سیمین که برای عروسی، در اختیار عمو احمد گذاشتن، نمونده.
ترانه برعکس مسیر رفت که یک ثانیه هم به فَکش استراحت نداد، از وقتی تو بازار سه- چهار تا پسر به موهاش گیر دادن و با لحن مسخرهای گفتن «شیویدهاشوووو!»، تو خودشه!
خداروشکر که عمو جلوتر از ما بود!
از آینه جلو به اخمهای در همِ عمو نگاه میکنم. عمو هم تو خودشه، چون چایی فلاسک تموم شده!
زنعمو هم البته در حال غُر زدن هست که «هدیهی عروسی رو که بدیم، پولمون تموم میشه!»
کم کم دارم به این نتیجه میرسم که همه چیز تو این دنیا تموم شدنی هست، اما «بابایی... بابایی...» گفتنهای رگباری و بیهدف فائزه نه!
برای بار چندم به ترانهی ناراحت نگاه میکنم.
مقصر خودشه! اون موقعی که گفتم بیا بهت گیرهی روسری بدم، اگه سرخوشانه و با بیاعتنایی رد نمیکرد، اون چهارتا پسرِ توی بازار جرأت نمیکردن بهش حرفی بزنن!
درگیر ناراحتی و اخم و غُرغُرها و جیغجیغهای سرنشینها هستم که ماشین عمو برای بار پنجم خاموش میشه؛ اما اینبار درست وسط یکی از بزرگترین چهارراههای شهر!
#رمان
رمان اختصاصی کانال جوانه نور
✍️به قلم م. بابایی
⛔️ کپی شرعا اشکال دارد ⛔️
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان:
✔️ ایتا👇🏻:
https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac
✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻:
https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy
سواحل غربی هرمزگان☘
#ایران_زیبا
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
🔰 به جمع نوجوانان #جوانه_نور بپیوندید:
✔️ ایتا👇🏻:
https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac
✔️ گروه دوم واتساپ👇🏻:
https://chat.whatsapp.com/D8J3G18HEjULGhyDOq33yX
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
13.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 احکام به زبان ساده
🎬 قسمت سی و دوم:
🔻طریقه حساب کردن نمازهای قضا
#احکام
🔰به جمع ✨جوانهنوریها✨ بپیوندید:
•✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
@javaneh_noor
•✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
7.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻️آموزش متحرک کردن کروما یا پرده سبز
#اینشات
#آموزش
🔰به جمع ✨جوانهنوریها✨ بپیوندید:
•✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
@javaneh_noor
•✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این آموزش قسمت اول آموزش بالا هست👆
#آموزش
#متن_نگار
🔰به جمع ✨جوانهنوریها✨ بپیوندید:
•✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
@javaneh_noor
•✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
5⃣ ۳. عفو مردم
🦋 یکی دیگر از صفات متقین، عفو کنندگان از خطای مردم است.
🌟از لغزش مردم باید گذشت،
🌟از گناهان مردم صرفنظر کرد.
اما
👈 از گناهی که لغزش نبوده ،خلافی که از روی تعمد و عناد انجام گرفته است، نباید صرف نظر کرد. 💥
لغزش و قصوری که در کار عامه مردم فراوان هست، قابل گذشتن و عفو کردن است.☺️
✨《وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ》✨
و خدا مردم احسان کننده را دوست می دارد.🥀🥀🥀🥀
♻️برگرفته از کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
#منظومه_فکری_انقلاب
#جلسه۱
#صفات_متقین
#عفوکنندگان_خطای_مردم
🔰به جمع ✨جوانهنوریها✨ بپیوندید:
•✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
@javaneh_noor
•✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•