•┈••✾🌼🍃 ﷽ 🍃🌼✾••┈• #رمان_ریحانه #قسمت_21 حوصله‌م سر رفته و دوست دارم عقربه کوچیکه ساعت زودتر روی عدد ۱۲:۳۰ بنشینه و برگردم خونه. بالاخره زنگ آخر مدرسه که امروز عجیب گوش‌نواز هست، به صدا درمیاد. بعد از خداحافظی با چندتا از بچه‌های کلاس، به سمت مینی‌بوس قرمزمون راه میفتم. مینی‌بوس آبی به جای مینی‌بوس قرمز، یعنی امروز هم راننده سرویسمون، برادرش رو به جای خودش فرستاده. تینا، مبصر بی‌انضباط و پر سر و صدای سرویس، طبق معمول از اول تا آخر مسیری که برسه به ایستگاهش، روی مخ کل افراد داخل سرویس رژه میره و من مدام نگران این هستم که نکنه راننده حواسش از رانندگی پرت بشه و بلایی سرمون بیاد! چشم از شلوغی اعصاب خردکن قسمت جلویی سرویس می‌گیرم و به ماشین‌هایی که همراه ما پشت چراغ قرمز توقف کردن، می‌دوزم. با دیدن پسر بچه داخل ماشین کناریمون که زبونش‌رو تا زیر چونش برام درآورده، اخم‌هام تو هم میره و زیر لب «بی‌ادبی» نثارش می‌کنم. دیگه تا آخر مسیر حواسمو به شمشادهای برفی وسط بلوار می‌دم. با توقف سرویس تو ایستگاهمون، پیاده می‌شم و به سمت خونه قدم برمی‌دارم‌. پسرهای علاف سر کوچه، طبق معمول همیشه و فارغ از سرما یا گرمای هوا، سر جای همیشگیشون ایستادن. مثل همیشه بدون کوچکترین اعتنایی به وجودشون، راهم رو تا رسیدن به خونه طی می‌کنم. #رمان رمان اختصاصی کانال جوانه نور ✍به قلم م. بابایی ⛔️ کپی شرعا اشکال دارد ⛔️ •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

•┈••✾🌼🍃 ﷽ 🍃🌼✾••┈• #رمان_ریحانه #قسمت_22 به محض این که جلوی در ساختمون می‌رسم، در باز میشه و خانم سهرابی، همسایه طبقه بالاییمون از ساختمون خارج میشه. سلام می‌کنم و تو جواب احوال پرسیش، «ممنون»ی میگم و بعد هر کدوممون راه خودمون رو از سر می‌گیریم. پله‌ها رو بالا میرم و کفش و دمپایی‌های جلوی در رو مرتب می‌کنم. کلید می‌اندازم و در رو باز می‌کنم. آوا و نگار دارن تکرار سریال تلویزیون رو نگاه می‌کنن. به هم سلام می‌دیم. از آوا احوال مطهره و هانیه رو می‌پرسم و وقتی از به موقع رفتنشون به مدرسه خاطر جمع می‌شم، به سمت اتاق می‌رم. بعد از تعویض روپوش مدرسه و شستن دست و صورتم، توی آشپزخونه عدس‌پلویی که برای نهار من نگه‌داشتن رو می‌خورم. بشقاب و قاشقم رو داخل ظرفشویی خالی از ظرف می‌ذارم. از این‌که تنها ظرف‌های نهار من ظرفشویی رو اشغال کرده باشه، خجالت می‌کشم. بلافاصله اسکاج رو برمی‌دارم و ظرف‌هام رو می‌شورم تا تمیزی آشپزخونه رو به هم نزده باشم. از نشستن تو جمع آوا و نگار و دیدن سریالی که تا همین چند روز پیش‌ برای دیدن قسمت‌های جدیدش لحظه‌شماری می‌کردم، بی‌اعتنا می‌گذرم و راهی اتاق می‌شم. همون اتاقی که مامانی توش بود. خبری از رخت خواب مامانی نیست و نمی‌دونم از کی جمعشون کردن. خیلی دلم می‌خواد کمی استراحت کنم، اما درس‌های فردا زیاده و باید از همین الان شروع به خوندن و انجام تکالیفم کنم. #رمان رمان اختصاصی کانال جوانه نور ✍به قلم م. بابایی ⛔️ کپی شرعا اشکال دارد ⛔️ •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

دعای روز سوم ماه مبارک🌸 #رمضان 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

#دعای_سحر دعای روز سوم ماه مبارک تقدیم به شمایی که وقتی از خواب پا میشی به صورت مادرت لبخند میزنی...☺️ #ماه_رمضان 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

❤روز سوم 💎استقامت و پایداری💎 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•

کلیپ موسیقی| سیره امیر المومنین (ع) #کلیپ •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•

تنها زمانی می‌تونی این عکس رو بگیری که روی زمین خوابیده باشی.😉🙃 #ایده_عکاسی #حس_خوب •••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy ••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••

آویز ماه🌙 و ستاره⭐️ بسیاااااار جذاب و شیک 🤩 #سرگرمی #کاردستی 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

♥️🔸♥️🔸♥️🔸♥️🔸 🔸♥️🔸♥️🔸 ♥️🔸♥️🔸﷽ 🔸♥️🔸 ♥️ 🔸 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 💬 یک فنجان قصه ☕️ در ماه رمضان چند جوان، پیرمردی را دیدند کـه دور از چشم مردم غذا می‌خورد.😳 بـه او گفتند: اي پیرمرد مگر روزه نیستی؟🤔 پیرمرد گفت: چرا روزه ام، فقط آب و غذا می‌خورم. جوانان خندیدند و گفتند: واقعا؟🤨 پیرمرد گفت: بلی، دروغ نمی‌گویم، بـه کسی بد نگاه نمی‌کنم، کسی را مسخره نمی‌کنم.🧐 با کسی با دشنام سخن نمی‌گویم، کسی را آزرده نمی‌کنم، چشم بـه مال کسی ندارم و…😇 ولی چون بیماری خاصی دارم متاسفانه نمی‌توانم معده را هم روزه‌دارش کنم.😔 بعد پیرمرد بـه جوانان گفت: آیا شـما هم روزه هستید؟ یکی از جوانان در حالی‌که سرش را از خجالت پایین انداخته بود بـه آرامی گفت: 😔 خیر ما فقط غذا نمی‌خوریم!!!😐 #یک_فنجان_قصه •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 به جمع نوجوانان #جوانه_نور بپیوندید: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه دوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/D8J3G18HEjULGhyDOq33yX •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•

#راهکارهای_کسب_موفقیت #راهکارهای_زندگی_موفق_در_قرآن 🍃 انفاق کنید پیش از آن‌که فرصت را از دست بدهید. 🍃 به کسانی که صدقه می‌دهید با لحن خوب سخن بگویید. 🍃 بخشش و انفاق خود را با منت و آزار باطل نکنید. 🍃 شیطان شما را از فقر می‌ترساند تا انفاق نکنید. 🍃 در آشکار و پنهان صدقه دهید. 🍃 در سحرها استغفار کنید. 🍃 خداوند از هرکس به اندازه‌ی توانایی‌اش تکلیف می‌خواهد. 🍃 هنگامی که به یکدیگر قرض می‌دهید، حتماً آن را بنویسید و مکتوب کنید. •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy