eitaa logo
،، احکام و مسائل شرعی ،،
3.5هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
3هزار ویدیو
40 فایل
برای پرسیدن سوالات شرعی به آیدی زیر مراجعه فرمایید . @Javanmardi_Ahkam
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 💠 نماز امام زمان (علیه السلام ) در شب جمعه برای برآورده شدن حاجات 🔸در كتاب « نجم ثاقب » از كتاب « كنوز النّجاح » شيخ طبرسى نقل كرده كه از ناحيه مقدّسه حضرت صاحب الزمان عليه السّلام بيرون آمد كه : " هركس را به خداى تعالى حاجتى پيش آيد بايد بعد از نيمه شب جمعه غسل كند ، و به جايگاه نماز خود برود ، و دو ركعت نماز بخواند ، در ركعت اول وقتى كه به آيه «اياك نعبد و اياك نستعين» رسيد صد مرتبه آن را بگويد ، سپس سوره (حمد) را به پايان ببرد و يك مرتبه «توحيد» بخواند ، و ركوع و دو سجده را بجا آورد ، «و سبحان ربّى العظيم و بحمده» را در ركوع هفت مرتبه «و سبحان ربّى الاعلى و بحمده» را در هر سجده هفت مرتبه بخواند و ركعت دوم را نيز به همين كيفيت بجا آورد . 🔻و پس از تمام شدن نماز اين دعا را بخواند، به درستى كه حق تعالى حاجت او را برآورده مى سازد هر حاجتى كه باشد بجز آن كه حاجت او در قطع كردن پيوند خويشان باشد. و دعا اين است : 🔹اللّهُمَّ اِنْ اَطْعَتُكَ فَالْمَحْمِدَةُ لَكَ وَ اِنْ عَصَيْتُكَ فَالْحُجَّةُ لَكَ مِنْكَ الرَّوْحُ وَ مِنْكَ الْفَرَجُ سُبْحانَ مَنْ اَنْعَمَ وَ شَكَرَ سُبْحانَ مَنْ قَدَّرَ وَ غَفَرَ ... ( این نماز و دعای کامل پس از آن در باب دوم کتاب باقیات و صالحات ( که در حاشیه مفاتیح الجنان است ) درج شده است. ) 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی از قم المقدسه }💎🎆 http://www.erfan.ir/farsi/mafatih442
﷽؛ ✅ نماز مسجد جمکران در قم در که در یک فرسخی شهر مقدّس قم قرار دارد 👈 شیخ مرحوم در کتاب «نجم ثاقب» کیفیت بنای این مسجد شریف را به امر صاحب الزمان به این صورت در حکایت اول از باب هفتم نقل کرده : (علیه‌السلام) به فرمود : به بگو به این‌جایگاه کنند و آن را بدارند و در این‌جا بجا آورند ، ، در هر رکعتی سوره «حمد» و  «توحید» و تسبیح رکوع و سجود را بگویند ؛ و به این صورت که : چون سوره «حمد» به «إِیّٰاکَ نَعْبُدُ وَ إِیّٰاکَ نَسْتَعِینُ ؛ برسد آن را بگوید و بعد سوره «حمد» را به برساند و در نیز به همین طریق عمل کند و تسبیح رکوع و سجود را بگوید و چون نماز به رسید «لا إله إلّا اللّه ؛ بگوید و «تسبیح حضرت زهرا» بجای آورد و پس از تسبیح فاطمه سر به سجده گذارد و بر محمّد و آلش (صلوات‌الله‌علیهم) صلوات فرستد ؛ و این جمله عیناً از آن حضرت روایت شده : فَمَنْ صَلَّاهُما فَكَأَنَّمَا صَلَّىٰ فِي الْبَيْتِ الْعَتِيقِ کسی که این را بجا آورد ، گویا در نماز خوانده است . http://www.erfan.ir/farsi/mafatih441 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🔎💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🔍
﷽؛ 💕 آن کس که به نقش پرده مےبخشد در پیکر هستے است ای شاه ؛ ار سگ کهف تو شود نازد به جهان که از است 💕 یا علے بن موسے الرضا المرتضے
﷽؛ ✅ هزينه تحصيل فرزند 📝 سؤال : آیا هزینۀ ، بر عهدۀ پدر است ؟ 📖 جواب : اگر فرزند ندارد ، در حدّى كه عرفاً از نیازهای لازم زندگی محسوب می شود ، مانند ، بر عهدۀ پدر است . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi
،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛ ✍ در واپسین روزهای عمر رسول خدا ... « قَدْ نَزَلَتْ بِالْإِسْلَامِ نَازِلَةٌ وَ فِتْنَةٌ عَظِيم
﷽؛ ✍ در واپسین روزهای عمر رسول خدا ... ... 💢 علیرغم تاکید صلی‌الله‌علیه‌وآله به خروج افراد از مدینه و پیوستن به ، افرادی نزد اسامه رفتند و گفتند : الآن ‏خروج ما مصلحت نيست و نمى‏‌توانيم مدينه را خالى كنيم ، بهتر است در آنجا بمانيم . : چرا ؟ : چون صلّى‌الله‌علیه‌وآله بيمار است و بيماريش به مرحله‌ی خطر رسيده و اگر در شهر نمانيم ، مسائلى روى مى‏‌دهد كه نمى‏‌توان بعدا به اصلاح آنها اقدام كرد ؛ پس منتظر مى‏‌مانيم تا وضعيّت پيامبر مشخص گردد و بعد حركت مى‏‌كنيم . : اين گروه ، افرادى را فرستادند تا كم و كيف حال پيامبر را به آنها گزارش نمايد . ♨️ مخفيانه نزد عايشه رفتند و او گفت : حال پيامبر صلّى‌الله‌علیه‌وآله وخيم است ؛ شما در همان‌جا بمانيد تا خبر را ساعت به ساعت برايتان گزارش كنم . ‏28صفحه107 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi
Kafi--PIR-ZAN-ASHEGH-AHL-BEIT-VA-DOAY-EMAM-SADEGH-DAR-HAGH-O.mp3
815.7K
﷽؛ 👈 پیر زن عاشق اهل البیت (علیهما السلام) @Javanmardi_langarudi 🌧 أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌧
،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛ 🚨 #بسیار_ویژه 🔹با کدام غسل، وضو بگیریم حرام است؟ @Javanmardi_langarudi
﷽؛ ✅ حکم وضوی بعد از غسل جنابت از روی فراموشی 📝 سوال : اگر شخصی غسل جنابت کند ، ولی از روی فراموشی وضو بگیرد مرتکب گناه شده است ؟ 📖 جواب : در فرض سؤال اشکالی نداشته و مرتکب گناه نشده است . " وضو گرفتن بعد از غسل جنابت حرام و بدعت است ". ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi
﷽؛ را شكستند ، خاكستر بر سرش ريختند ، شخص اول عالم بود ، به آن وضع با او معامله كردند ، بعد گفت : « اَللَّهُمَّ اِهْدِ قَوْمِي فَإِنَّهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ » به جای آن همه عذاب كه از مردم كشيد ، برای آنها دعا كرد ؛ از خدا چه خواست ؟ « اللهم اهد قومي » : دنبال « اللهم اهد…» كلمه‌ی « قومي » است ؛ آن مردم جزيرة العرب را که در آزار پیامبر چیزی کم نگذاشته‌اند به خودش منسوب كرد تا جلوی عذاب را بگيرد . آنچه عقل را حيران می‌كند اين است كه آخر هم برای خود آنها عذرخواهی كرد ؛ علت آورد ، گفت : « فإنهم لا يعلمون »؛ ببخش اينها را كه جاهل هستند ، عذرشان را بپذير ! این است ، اين است ؛ او كسی است كه اخلاقش از تمام عالم دنيا و ما فيها اوسع است . @Javanmardi_langarudi 🌧 أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌧
،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛ #غارت_زده 👈 چرا امام مجتبی (ع) در بقیع دفن شد ؟
﷽؛ (علیه السلام) در وقت شهادتشان به (علیه السلام) فرمودند : " هر سه‌ بچهٔ مرا ببر کربلا ، من هم مے‌خواهم در کربلاے تو شریک باشم . این یعنے اتصال به ابےعبدالله (علیه السلام) ". @Javanmardi_langarudi ' أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ '
﷽؛ 🌧 علیه السلام از زبان ✅ خبر از شهادت خویش به اباصلت  ➖ اباصلت هروی می گوید : من در خدمت حضرت رضا علیه السلام بودم . به من فرمود : « ای اباصلت ! داخل این قبّه ای که قبر هارون است ، برو و از چهار طرف آن کمی خاک بردار و بیاور » من رفتم و خاک ها را آوردم .  ➖ امام خاک‌ها را بویید و فرمود : « می‌خواهند مرا پشت سر هارون دفن کنند ، ولی در آنجا سنگی ظاهر می شود که اگر همه کلنگ‌های خراسان را بیاورند ، نمی توانند آن را بکَنند » و این سخن را در مورد بالای سر و پایین پای هارون فرمود .  ➖ بعد وقتی خاک پیش روی هارون یعنی طرف قبله هارون را بویید ، فرمود : « این خاک ، جایگاه قبر من است . ای اباصلت ، وقتی قبر من ظاهر شد ، رطوبتی پیدا می شود . من دعایی به تو تعلیم می کنم . آن را بخوان . قبر پر از آب می شود . در آن آب ماهی های کوچکی ظاهر می شوند . این نان را که به تو می دهم برای آنها خرد کن . آنها نان را می خورند . سپس ماهی بزرگی ظاهر می شود و تمام آن ماهی های کوچک را می بلعد و بعد غایب می شود . در آن هنگام دست خود را روی آب بگذار و این دعا را که به تو می‌آموزم بخوان . همه‌ی آب‌ها فرو می روند . همه‌ی این کارها را در حضور مأمون انجام ده »  ➖ سپس فرمود : « ای اباصلت ! من فردا نزد این مرد فاجر و تبهکار می روم . وقتی از نزد او خارج شدم ، اگر سرم با عبایم پوشانده بودم ، دیگر با من حرف نزن و بدان که مرا مسموم کرده است ». ➖ حضرت امام رضا علیه السلام ولایتعهدی را قبول نمی‌کرد و مکرر می‌فرمود : این عهد و بیعت ناتمام خواهد ماند .  ➖ روزی مأمون به او گفت : خوب است شما به عراق بروید و من جانشین شما در خراسان باشم .  ➖ امام لبخندی زد و فرمود : نه ، به جان خودم قسم من در همین جا اقامتی کوتاه دارم و پیش از اینکه از اینجا بیرون نمی‌روم مگر اینکه مرگ مرا در می‌یابد . یا در عهدنامه‌ای که امام به خط خود نوشت ، مرقوم داشت که علم جامعه و جفر دلالت دارد بر اینکه این امر به سرانجام نخواهد رسید .  ➖ یا گاهی که مأمون می‌نشست و از امامت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام سخن می‌گفت ، امام به اصحاب خاص خود می‌فرمود : از این سخن‌ها گول نخورید . به خدا قسم خود مأمون می‌کشد ولی من باید صبر کنم تا هنگام فرمان الهی برسد . ➖ حضرت صادق علیه السلام فرمود : از پسر من ، موسی ، پسری به دنیا خواهد آمد که نامش نام علی علیه السلام است . او در سرزمین طوس در خراسان با زهر شهید می‌شود و در غربت دفن می‌گردد . هر کس حق او را بشناسد و زیارتش کند ، خداوند به او پاداش کسانی را که قبل از فتح مکه انفاق کرده‌اند و جهاد نموده‌اند عطا می‌فرماید .  ✅ مسموم شدن امام با انگور ➖ فردا صبح ، امام در محراب خود به انتظار نشست . بعد از مدتی مأمون غلامش را فرستاد که امام را نزد او ببرد . امام به مجلس مأمون رفت و من هم به دنبالش بودم . در جلوی او طبقی از خرما و انواع میوه بود. خود مأمون خوشه ای از انگور به دست داشت که تعدادی از آن را خورده و مقداری باقی مانده بود .  ➖ با دیدن امام ، برخاست و او را در آغوش کشید و پیشانی اش را بوسید و کنار خود نشاند . سپس آن خوشه انگور را به امام تعارف کرد و گفت : « من از این انگور بهتر ندیده ام » . ➖ امام فرمود : « چه بسا انگورهای بهشتی بهتر باشد ».  ➖ مأمون گفت : « از این انگور میل کنید » . ➖ امام فرمود : « مرا معذور بدار » . ➖ مأمون گفت : « هیچ چاره ای ندارید . مگر می خواهید ما را متهم کنید ؟ نه . حتماً بخورید ». ➖ سپس خودش خوشه انگور را برداشت و از آن خورد و آن را به دست امام داد .  ➖ امام سه دانه خورد و بقیه اش را زمین گذاشت و فوراً برخاست .  ➖ مأمون پرسید : « کجا می روید؟ »  ➖ فرمود : « همان جا که مرا فرستادی » . ➖ سپس عبایش را به سر انداخت و به خانه رفت و به من فرمود : « در را ببند » . سپس در بستر افتاد .  ✅ حضور امام جواد بر بالین پدر در لحظه شهادت    ➖ من در وسط خانه محزون و ناراحت ایستاده بودم که ناگهان دیدم جوانی بسیار زیبا پیش رویم ایستاده که شبیه ترین کس به حضرت رضا علیه السلام است . جلو رفتم و عرض کردم : « از کجا داخل شدید؟ درها که بسته بود » . ➖ فرمود : « آن کس که مرا از مدینه تا اینجا آورد ، از در بسته هم وارد کرد ».  ➖ پرسیدم : « شما کیستید ؟» ➖ فرمود : « من حجّت خدا بر تو هستم ، ای اباصلت! من محمد بن علی الجواد هستم » سپس به طرف پدر گرامیش رفت و فرمود:« تو هم داخل شو !»  ➖ تا چشم مبارک حضرت رضا علیه السلام به فرزندش افتاد، او را در آغوش کشید و پیشانی‌اش را بوسید .  ➖ حضرت جواد (ع) خود را روی بدن امام رضا انداخت و او را بوسید . سپس آهسته شروع کردند به گفتگو که من چیزی نشنیدم . اسراری بین آن پدر و پسر گذشت تا زمانی که روح ملکوتی امام رضا علیه السلام به عالم قدس پر کشید.
👆👆👆 ✅ تغسیل امام به دست امام جواد علیه السلام   ➖ امام جواد علیه السلام فرمود : ای اباصلت ! برو از داخل آن تخت و لوازم غسل و آب را بیاور » . ➖ گفتم : « آنجا چنین وسایلی نیست ». ➖ فرمود : « هر چه می گویم، بکن !» من داخل خزانه شدم و دیدم بله، همه چیز هست . آنها را آوردم و دامن خود را به کمر زدم تا در غسل امام کمک کنم .  ➖ حضرت جواد فرمود : « ای اباصلت ! کنار برو . کسی که به من کمک می کند غیر از توست ». سپس پدر عزیزش را غسل داد . بعد فرمود : « داخل خزانه زنبیلی است که در آن کفن و حنوط است. آنها را بیاور » . ➖ من رفتم و زنبیلی دیدم که تا به حال ندیده بودم . کفن و حنوط کافور را آوردم .  ➖ حضرت جواد پدرش را کفن کرد و نماز خواند و باز فرمود : « تابوت را بیاور » . ➖ عرض کردم : « از نجاری ؟» ➖ فرمود : « در خزانه تابوت هست.» داخل شدم . دیدم تابوتی آماده است . آن را آوردم .  ➖ امام جواد ، پدرش را داخل تابوت گذاشت و سپس به نماز ایستاد . ✅ پرواز تابوت به سوی آسمان   ➖ هنوز نمازش تمام نشده بود که ناگهان دیدم سقف شکافته شد و تابوت از آن شکاف به طرف آسمان رفت . ➖ گفتم : « یا ابن رسول الله ! الان مأمون می آید و می گوید بدن مبارک حضرت رضا چه شد؟»  ➖ فرمود : « آرام باش ! آن بدن مطهّر به زودی برمی گردد . ای اباصلت ! هیچ پیامبری در شرق عالم نمی میرد ، مگر آنکه خداوند ارواح و اجساد او و وصی‌اش را به هم ملحق فرماید، حتی اگر وصیّ اش در غرب عالم بمیرد » . در این هنگام دوباره سقف شکافته شد و تابوت به زمین نشست .  ➖ سپس حضرت جواد ، بدن مبارک پدرش را از تابوت خارج کرد و به وضعیت اولیّه خود در بستر قرار داد . گویی نه غسل داده و نه کفن شده بود . بعد فرمود : « ای اباصلت ! برخیز و در را برای مأمون باز کن » .  ✅ مأمون در کنار پیکر مطهر امام   ➖ ناگهان مأمون به همراه غلامانش با چشمی گریان و گریبانی چاک کرده داخل شد. همان طور که بر سر خود می زد ، کنار سر مطهّر حضرت رضا علیه السلام نشست و دستور تجهیز و دفن امام را صادر کرد .  ➖ تمام آنچه را که امام رضا به من فرموده بود ، به وقوع پیوست . مأمون می گفت : « ما همیشه از حضرت رضا در زنده بودنش کرامات زیادی می دیدیم . حالا بعد از وفاتش هم از آن کرامات به ما نشان می‌دهد ». ➖ وزیر مأمون به او گفت : « فهمیدید حضرت رضا به شما چه نشان داد؟»  ➖ مأمون گفت : « نه ». ➖ گفت : « او با نشان دادن این ماهی‌های کوچک و آن ماهی بزرگ می خواهد بگوید سلطنت شما بنی عباس با تمام کثرت و درازیِ مدت ، مانند این ماهی های کوچک است که وقتی اجل شما رسید ، خداوند مردی از ما اهل بیت را به شما مسلّط خواهد کرد و همه شما را از بین خواهد برد ». ➖ مأمون گفت : « راست گفتی ». بعد مأمون به من گفت : « آن چه دعایی بود که خواندی؟»  ➖ گفتم : « به خدا قسم ، همان ساعت فراموش کردم ». واقعاً هم فراموش کرده بودم .  ✅ آزادی اباصلت از زندان به دست مبارک امام رضا علیه السلام   ➖ ولی مأمون مرا حبس کرد و تا یک سال در زندان بودم . دیگر دلم به تنگ آمده بود . یک شب تا صبح دعا کردم و خدا را به حق محمد و آل محمد خواندم که ناگاه حضرت جواد علیه السلام داخل زندان شد و فرمود : « ای اباصلت ، دلتنگ شده ای؟» ➖ گفتم : « به خدا قسم، آری.» ➖ فرمود : « بلند شو !» زنجیر را باز کرد و مرا از زندان خارج فرمود . محافظین مرا می‌دیدند ولی نمی‌توانستند چیزی بگویند. ➖ فرمود: « برو در امان خدا که دیگر دست مأمون به تو نخواهد رسید ». و تا کنون من دیگر مأمون را ندیده ام .   👈 بحار الانوار، ج 49، ص 300، ح 10. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 242.  👈 بحار الانوار، ج 49، ص 145، ح 22. از غیبت شیخ، ص 52.  👈 بحار الانوار، ج 49، ص153.  👈 بحار الانوار، ج 49، ص 189، ح 1. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 184- 185. 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧