eitaa logo
مسیر نوکری
2.6هزار دنبال‌کننده
880 عکس
660 ویدیو
166 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
2. روضه.mp3
9.22M
قسمت دوم : ( علیه السلام ) ( یک روضه ترکیبی زیبا ، که قبل از دعای خمسه عشر ، در شب قدر خوانده شد ) 1397 https://eitaa.com/javdafshani
( قسمت دوم ، یک روضه ترکیبی زیبا ، که قبل از دعای خمسه عشر ، در شب قدر خوانده شد ) ( علیه السلام ) حالا که اومدی امشب ، با هم بریم ، درِ خونه ی امیرالمومنین ، امشب بریم تشیع جنازه کمک امام حسن ... امشب خواهرها اومدند ، امشب بیایند کمک زینب کنند ، امشب کمک خانم ام کلثوم کنند ، نمیدونم امشب بود بدن رو غسل میدادند ، خودِ امیرالمومنین ،آنقدرغریبه ، شبانه ، توو خانه ، بدن رو غسل میدن ، آخ بمیرم ، امام حسن ، بدن رو غسل میده ، امام حسین آب می ریزه ، محمد حنفیه آب میآره ، ... نمیدونم اباالفضل چه کارمیکرد ؟ میدونید اباالفضل چند ساله بود ؟ ابالفضل پونزده سالش بود ، من میگم شاید ابالفضل هم آب میآورد ، آخه کار عباس ، سقائیه ...کربلا هم وقتی نتونست به خیمه ها آب ببره ، صدا زد حسین ، داداش ، تا من زنده ام بدنم رو به خیمه نبر ، آخه من از سکینه خجالت میکشم ... من مونده بودم ، وقتی امام حسن ، بدن بابارو غسل میداد ، وقتی رسید میخواست سرِ شکافته ی بابارو غسل بده ، شاید لحظاتی مکث کرد ، گریه کرد ... نمیدونم ، شاید هم یادش اومد ، اون شبی که مدینه ، بابا بدن مادر رو غسل میداد ، اون شب هم بابا دست از غسل دادن برداشت ، سرش رو روی دیوار گذاشت ... خیلی غریبند اهلبیت ... بدنِ بابا مجروحه ، فرقه بابا شکافته است ، بدن مادرشون ، پهلو شکسته است ، بدن مادرشون ، بازو وَرَم کرده است ، بازم بگم از غربتشون ؟ بدن امام حسن رو تیرباران کردند ، وقتی ابی عبدالله میخواست بدن رو دفن کنه ، یکی یکی چوبه های تیر رو بیرون میکشید ، گریه میکرد ... اما مردم هیچ بدنی به بدنِ غریب کربلا نمیرسه ، حسییین ... جانم ... آدم اگه نفس هم داره ، برا ابی عبدالله خرج کنه ، حسیییین ، حسیییین ... جای تیر روی بدنش بود ، جای نیزه بود ، جای شمشیر بود اما یک زخم دیگه هم روی بدنش بود ، که این زخم روی هیچ بدنی نبود ، ... هان بعضی ها فهمیدند ، چه زخمی رو بدنِ ابی عبدالله بود ؟ آخ بمیرم ، وقتی بدنش رو زیر سم اسب ها ... حسییین ... حسییین ... تنِ سالارِ زینب ، به زیرِ سُمِ مَرکب به خون غلطیده یارم حسین کفن ندارد ... ( حسین کفن ندارد ) تکرار امشب وقتی بدن بابارو غسل داد ، امام حسن ، رو کرد طرف بی بی زینب ، فرمود خواهرم برو کفن بابارو بیار ، امان از دل زینب ، همه جا سینه ی زینب ، سپرِ غمهاست ... کربلا هم حسینش اومد درِ خیمه ، گفت خواهرم اون کهنه پیراهن رو بده ، وای وای وای ... ای برادر جان دَم از آن کُهنه پیراهن مزن دستت رو بیار بالا ، با همین اشکها ، با همین سوز و حالت ، امشب التماس کن خدا همه مارو ببخشه ، پاک و مطهر به استقبال شب قدر برویم ، هر کجا نشستی ناله بزن ، الهی العفو ... روایت داریم این دستی که درِ خونه خدا بلند مبشه ، خداوند حیا میکنه این دست رو خالی برگردونه ، حالا که خدا دعوتت کرده ، مهمونی ... اگه نمیخواست به دعات گوش بده ، دعوتت نمیکرد ، اینجا راهت نمیداد ، حالا که دعوتت کرده ، بازه هم دستت رو بیار بالا گدایی کن ، نگو خدا من بنده ام ، بنده که نافرمانی نمیکنه ، بگو : خدا ، من گدام ... بگو خدا ، من سائلم ، بگو خدا ، من دستم خالیه ، خالیه ، خالیه ... دست خالیتو ببر بالا ببینه ، هر کجا نشستی زن و مرد ناله بزن ، الهی العفو ... 1397 https://eitaa.com/javdafshani
ای سرّ ِ تو در سینه ی هر مَحرمِ راز پیوسته درِ رحمت تو بر همه باز هرکس که به درگاه تو آورد نیاز محروم ز درگاه تو کی گردد باز ؟ https://eitaa.com/javdafshani
1. سلام.mp3
674.2K
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ يا اَبَا الْحَسَن ، یا اَمیرَ الْمُؤْمِنین ... 26/2/1399 https://eitaa.com/javdafshani
4. فایل کامل.mp3
4.91M
( علیه السلام ) نامش به لب ِ اهل نیاز است علی ( سلام الله علیها ) 26/2/1399 https://eitaa.com/javdafshani
( علیه السلام ) اَلسَّلامُ عَلَیْکَ يا اَبَا الْحَسَن یا اَمیرَ الْمُؤْمِنین ... نامش به لب ِ اهل نیاز است علی بر خلوتیان ، مَحرم راز است علی .. در مسجد کوفه ، چون شهیدش کردند ( همه ی غربت مولا ، تو این یه بیته ، عزدارای امیرالمومنین ، امشب هر کسی احساس یتیمی میکنه ، بدونه مولا بهش نظر کرده ، امشب همه ی ما یتیم میشویم ، امشب ، پدر اسلام ، پدر شیعه از دنیا میرود ... ) در مسجد کوفه ، چون شهیدش کردند گفتند : مگر اهل نماز است علی؟ امشب عزیزانش کنار بسترش بودند ، بابا به شهادت رسید ، طبق نقلی ، امام حسن ( علیه السلام ) ، مشغول غسل بدن بابا شد ، ابی عبدالله آب میریخت ، امام حسن ، بدن بابا رو غسل میداد ، هنگام غسل دادن ، نگاه امام حسن به جای زخم شمشیرهایی که ، در جنگ ها بر بدن باباش امیرالمومنین می افتاد ، گریه میکرد ، اما نمیدانم وقتی نگاه حضرت افتاد به فرق شکافته ی باباش امیرالمومنین ، چه حالی به امام حسن دست داد ... اما من یاد یک شبِ دیگه افتادم مردم ... اون شبی که تو خانه ی امیرالمومنین ... ، امیرالمومنین ، بدن فاطمه رو غسل میداد .. همشون غریبند اهلبیت (ع) ، امیرالمومنین شبانه ، مادر شبانه ، اما اون شب امیرالمومنین ندید ، فقط دستش رسید به وَرمِ بازو ، صورت روی دیوار گذاشت ... این از بدن بابا ، فرق شکافته ... این از بدن مادر ، پهلوی شکسته ، بازوی وَرم کرده ... اونم از امام حسن ، بدنِ تیرباران شده اش ... اما ، لَا يَوْم‏ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّه ... اونقدر به بدنِ ابی عبدالله ، تیر و نیزه زدند ، که امام صادق ( علیه السلام ) فرمود : اندازه یک نگینِ انگشتر ، جای سالم به بدن جدم نبود ... هر کجا هستی ، با همه و جودت ، صدا بزن ، حسیییین ... ( سلام الله علیها ) ( مراسم شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان ، بعد از قرائت دعای جوشن کبیر و قبل از مراسم قرآن به سرگرفتن ، اجرا شد ) 26/2/1399 https://eitaa.com/javdafshani
نامش به لبِ اهل نیاز است علی بر خلوتیان مَحرمِ راز است علی در مسجد کوفه چون شهیدش کردند گفتند : مگر اهل نماز است علی @javdafshani
مسیر نوکری
#میزان_الحق نامش به لبِ اهل نیاز است علی بر خلوتیان مَحرمِ راز است علی در مسجد کوفه چون شهیدش کر
شاعر ارجمند جناب میرافضلی در سال 1348 در رفسنجان به دنیا آمدند ، این رباعی زیبا را ، سال 1364 در سن نوجوانی سرودند ، یعنی تقریبا شانزده ساله بودند ، اما انصافا شعر پرمعنا و قشنگیه ... @javdafshani
درراهِ نماز جان بیفشاند « علی » برخلق نمازرا شناساند « علی » با اینهمه چون شهید شد درمحراب گفتند مگر نماز میخواند « علی » مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل @javdafshani
1. نخل های کوفه.mp3
1.52M
( علیه السلام ) نخل های کوفه را یک عمر در ماتم نشاند داغ هایی کز مدینه بر جگر دارد « علی » 1/2/1401 https://eitaa.com/javdafshani
2. اولین مظلوم.mp3
2.19M
( علیه السلام ) هم اولین مظلومِ ، اولین و آخرین مظلومِ ... بی جهت بهش نگفتند اول مظلومِ عالَم ، توو کربلا ابی عبدالله ، توو گودال قتلگاه افتاده بود ، نفس های آخرش بود ، یه مرتبه متوجه شد ، لشکر دارن میرن طرف خیمه ها ، با هر زحمتی بود ، به یک نیزه شکسته تکیه داد ، رو زانوش ایستاد ، فرمودکجا میرید ؟ « أَنَا الَّذي أُقاتِلُكُمْ ، وَ اَنْتُمَ تُقاتِلُوني» با من جنگ دارید ... « وَ النِّساءُ لَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ » زن و بچه ی من که گناهی ندارند [1] شمر با اون خباثتش گفت : حسین راست میگه ، برگردید ، تا حسین زنده است ، کسی طرف خیمه هاش نره ، اول کار خودش رو تمام کنید ، تا نفس داشت ، نگذاشت کسی بره طرف خیمه ها ، وقتی سرش رو بالای نیزه زدند ، اونوقت دستور دادند به خیمه ها حمله کنید ؟؟ ... اما مدینه ، جلو چشمای علی میزدند ... دلم بهرِ علی میسوخت چون قُنفذ مرا میزد نگاهِ دردناکش بیشتر میداد آزارم [1] مقتل خوارزمی ، ج 2 ص 33 - لهوف ( با ترجمه ) با اندك‏ اختلافی ، ص 120 1/2/1401 https://eitaa.com/javdafshani