eitaa logo
مسیر نوکری
2.6هزار دنبال‌کننده
880 عکس
660 ویدیو
166 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
( سلام الله علیها ) این روزها اهلبیت امام حسین ، توو شهر کوفه اسیرند ، دم دروازه کوفه ، دختر امیرالمومنین ، زینب کبری خطبه خواند : مردم کوفه ننگتان باد ، میدونید چه جگری رو از پیغمبر (ص) سوزاندید ؟ مردم کوفه شما جگر پیغمبر (ص) رو سوزاندید ، شما قلب فاطمه رو آتش زدید ... مردم کوفه شروع کردند به گریه کردن ، صدای گریه و ضجّه و شیون مردم کوفه بلند شد ، بی بی فرمود : امیدوارم همیشه چشمتان گریون باشه ، مردم کوفه زیاد بگریید ، مردم کوفه کم بخندید ، شما حسین منو دعوت کردید اما آب رو به روی حسینم بستید ، سر از بدنش جدا کردید ، اهلبیتش رو اسیر کردید ، مردم کوفه اشک می ریزند ، گریه میکنند اما بی بی زینب سلام الله علیها ، یه مرتبه متوجه شد حواس مردم به جای دیگری رفت ، سر از محمل بیرون آورد ، دید سرِ بریده برادرش بالای نیزه است ... ای ی ی حسیییین ، حسین ... بُرون آورد سر از برجِ محمل سری را دید بَر ، « نی » کرده منزل سرِ پُر خونِ پیشانی شکسته غبار غم به رخسارش نشسته گفت الا ای ماه من قربان رویت چرا خاکستری ، گردیده مویت سرِ تو ، خون به پایِ نیزه ریزد چرا خون از سرِ زینب نریزد ؟ چنان از سوز هجران، آتش دل سر خود را بزد بر چوب محمل یه مرتبه نوشتند : « ﻓَﻨَﻄَﺤَﺖْ ﺟَﺒِﻴﻨَﻬَﺎ ﺑِﻤُﻘَﺪﱠﱠﻡِ ﺍﻟْﻤَﺤْﻤِﻞ » آنچنان سر به چوبه محمل زد ، بیا ز بالای نی ، به دامنم جای گیر تا که بشویم به اشک ز چهره خاکسترت یه نازدانه ای داره ابی عبدالله ، این دختر خانم خردسال ، رو زانوی بی بی زینب نشسته بود ، یه مرتبه متوجه شد عمه جانش داره باکسی حرف میزنه ، صدا میزنه : « یا اخا » این دختر حساس شد ، بلند شد ، سرش رو از محمل بیرون آورد ، دید سرِ بریده بابا بالای نیزه ...یه نگاه به عمه کرد ، یه نگاه به سربریده کرد ، یه مرتبه بی بی زینب متوجه این نازدانه شد ، دید رنگ از چهره اش پریده ، الانه که جان از بدنش بیرون بیاد ، رو کرد به سر بریده برادر ، مَحرم زینب ... « يا أخي فاطِمُ الصغيرةِ كَلِّمها * فَقد كادَ قلبُهَا أنْ يذوباً ... با فاطمه خردسالت سخن بگو كه نزديك است دلش از غصه و اندوه آب شود ... » هر کجا نشستی به قصد فرج ، فریاد بزن : یا حسییین ... 20/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
7. ارزش زیارت.mp3
1.92M
( علیه السلام ) گفت توو راه نجف تا کربلا ، با امام زمان ارواحنا فدا ، همره بودم ، این روایت توو مفاتیح ثبت شده ، مراجعه کنید ، مفصله من مختصرش رو میگم ... میگه در راه با امام زمان (عج) می اومدم کربلا ، به آقا عرض کردم ، آقاجان ، شب جمعه ای کربلا بودم ، حرم امام حسین پر از جمعیت بود ، حرم قمر بنی هاشم مملو از جمعیت بود ، بین الحرمین شلوغ بود ... نیمه های شب دیدم هودَجی ( به معنای مَحمل ، کجاوه ) ، بینِ زمین و آسمان ، حرکت میکنه ، دیدم دو تا خانم میانِ این هودَج هستند ، نامه هایی را بینِ زوار پخش میکنند ، یکی از اون نامه ها به دستم رسید ، دیدم نوشته : « اَمانُ مِن النّار لِزوّارِ الحسین فی لَیلَهِ الْجمعه » آیا این جمله درسته ، دیدم امام زمان علیه السلام ، شروع کرد به گریه کردن ، فرمود : بله هر کسی شب جمعه ، زائرِ جدم باشه ، بدنش به آتش جهنم نمی سوزه ، ... عرض کردم آقاجان ممنونم ، یه سئوال دیگه دارم ، آقاجان اون دوتا خانم کی بودند این نامه هارو بینِ زوار پخش میکردند ؟ فرمودند : یکیشون جدم خدیجه کبری بود ، اون دیگری هم مادرم فاطمه زهرا ... 20/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
8. حضرت علی اصغر ع.mp3
4.5M
علیه السلام گریه نکن علی جون صدات داره میگیره یه قطره آب بیارید بچه ام داره می میره 20/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
علیه السلام امشب دلت رو بفرست کربلا ، برو توو حرم ابی عبدالله ، برو کنار ضریح شش گوشه ، به یاد اون مادری ناله بزن ، که طقل شیرخوارش رو دست گرفته بود ، هی از این خیمه به اون خیمه میرفت ، آبی برا علی اصغرش پیدا کنه ، علی اصغر گریه میکرد ، لب های کوچکش رو باز میکرد و می بست ... گریه نکن علی جون صدات داره میگیره یه قطره آب بیارید بچه ام داره می میره مضطرب بود ، گاهی زینب میگرفتش ، گاهی ام کلثوم بغلش میکرد ، گاهی سکینه بغش میگرفت اما آرام نمیشد ... منظوری داشت ، مظورش این بود : بابا بابا ، بابا هنوز یک سرباز دیگه داری بابا ، بابا بیا منم ببر میدان ، بابا بابا ... بابا منم یک گلوی نازک دارم بابا ، ... آی حسییین ... تا دست بابا دادنش ، تا به آغوش بابا رفت ، آرام شد ، آرام شد ، آرام شد ... این سرکوچولوش رو روی شانه بابا گذاشت ، حسین ، حسین ... همین که رو دست بلندش کرد : « أمَا تَرَوْنَهُ کَیْفَ یَتَلَظَّی عَطَشاً » ، ای کاش میگفتند حسین آبش نمیدیم .. برش گردون ... اما یه مرتبه دید علی یه تکانی خورد ، یه نگاه کرد : « فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ » حسییین ... نه ، خدا نفس بهت داده ، اگه توو روضه حضرت علی اصغر نخواهی بگی حسین ، توومحرم نخواهی بگی حسین ، ... به قصد فرج بگو ، حسییین ... اگه حاجتی داری ، خدارو به این لحظه ابی عبدالله قسم بده ، ... دستش رو زیر خونها گرفت ، خونها را به آسمان پاشید ، ... امام باقر علیه السلام میفرماید : یه قطره از این خون برنگشت ، کسی که تیر میخوره ، معمولاً یه آخ میگه ، یه ناله میزنه ... اما از وقتی خواب بود ، به ناله هم نزد ... یه ناله کن که نالتم بابا رو زنده می کنه چشماتو وا کن و ببین حرمله خنده میکنه ... 20/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
9. دعا.mp3
2.02M
أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَیکشِفُ السُّوءَ ... ( نمل 62 ) ، اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ وَ الْعَافِیةَ وَ النَّصْر ... ما را از یاوران حضرت قرار بده ، دیدار جمالش نصیب ما بفرما ، قلب مقدسش از ما راضی و خشنود بدار ، کشور ما ، ملت ما ، رهبر معظم انقلاب ما ، در پناهش از گزند بلیات مصون و محفوظ بدار ، مریضای اسلام ، مریضای مد نظر ، جانبازان عزیز ، شفا عنایت بفرما ، ...یاالله ، دشمنان اسلام ، ریشه کن و نابود بگردان ، مشکلات کشورما برطرف بفرما ، ارواح طیبه شهدا ، گذشتگان از جمع ما ، از من حقیر ، علمای گذشته ، امام راحل ، از این مجلس بهرمند بدار ، روح بی بی مان حضرت معصومه سلام الله علیها را از این مجلس خشنود بدار ، وَعَجِّلِ الّلهُمَّ فی فَرَجِ مَولانا صاحِبَ الزَّمان ... 20/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
10. سلام.mp3
1.99M
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مولای یا رَسولَ الله اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مولای یا اَمیرَالْمُؤْمِنین اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مولاتی یا فَاطِمَهُ الزَّهْراء اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مولای یا حَسَنَ بنَ علی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مولای یا حُسینَ بنَ علی اَلسَّلامُ عَلَیْکم یا اَوْلادَالْحُسَیْنِ ویا اَصْحابَ الْحُسَیْنِ و یا اَخَ الْحُسَیْنِ اَبالفَضلِ العَباس و اُختُهُ زِینَب و بِنتُهُ رُقیِه اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مولای یا عَلیِ بنِ الْحُسَیْنِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مولای یا مُحمَّدَ بنَ علی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مولای یا جَعفرَ بنَ مُحَمَّد اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مولای یا موسیَ بنِ جَعفَر وَ رَحْمَهُ اللهِ وَ بَرَکَاتُه ... اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مولای يَا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلیِ بنِ موسیَ الرِّضَا صَلَّی اللهُ عَلَیکَ وَ رَحْمَهُ اللهِ وَ بَرَکَاتُه ... اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مولای یا مُحمَّدَ بنَ عَلیٍ الجَواد اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مولای یا عَلیَ بنِ مُحمَّدٍ الهادی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مولای حَسَنَ بنِ العَسکری اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مولای یا صاحبَ الزمان یَا اِمَامَ الْإنْسِ وَ الْجَانّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللهِ وَ بَرَکَاتُه ... اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَتَنَا يَا فَاطِمَةُ الْمَعْصُومَة يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لَنَا فِي الْجَنَّةِ اَلسَّلامُ عَلَيْكُنَ یا بَنَاتَ رَسُولِ اللَّهِ جَمیعاً وَ رَحْمَهُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ 20/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
الَّذِينَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه (زمر ، آیه 18) موضوع سر به چوبه محمل زدن حضرت زینب سلام الله علیها ، موافقین و مخالفینی دارد که پیشنهاد میکنم حتما دراین مورد تحقیق و مطالعه داشته باشید ... ما قبلا چند تا پی دی اف که خلاصه ای از مقالات مختلف بود در کانال قراردادیم که مجددا تقدیم خواهیم کرد ، بعضی ها میگن این جمله : « « ﻓَﻨَﻄَﺤَﺖْ ﺟَﺒِﻴﻨَﻬَﺎ ﺑِﻤُﻘَﺪﱠﱠﻡِ ﺍﻟْﻤَﺤْﻤِﻞ » » در زیارت مفجعه آمده و موضوع سر بر محمل زدن را تایید میکند که سند « الزِّیارَةُ المُفْجِعَةُ » هم باید بررسی شود ... نکته جالب اینکه افراد معروفی مثل مرحوم کافی هم این روضه را خوانده اند ، بزرگوارانی مانند استاد سازگار و استاد حاج علی انسانی هم براش شعر گفته اند ، اما از آن طرف هم کارشناسان و اساتید مقتل شناسی حرف هایی دارند که نمیشه به سادگی از کنارش گذشت و نیاز به تحقیق و تامل دارد ... @javdafshani
هدایت شده از مسیر نوکری
9. سند مفجعه.pdf
491.8K
( سلام الله علیها ) « الزِّیارَةُ المُفْجِعَةُ » بیشتر جنبه بیان وقایع و فجایع تاریخی و ذکر مصائب آن حضرت را دارد https://eitaa.com/javdafshani
هدایت شده از مسیر نوکری
10. سند چوبه محمل.pdf
499.7K
( سلام الله علیها ) قسمت اول : شبهه سر بر چوبه محمل زدن حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه هنگام دیدن راس برادر! مسلم جصاص(گچکار) کیست ؟ حرف هایش چقدر اعتبار دارد؟ روایت « مرسل » یعنی چه ؟ نظر علامه مجلسی و حاج شیخ عباس قمی در این باره چیست ؟ ... لطفا این مقاله را با دقت مطالعه بفرمایید ... https://eitaa.com/javdafshani
هدایت شده از مسیر نوکری
11. سند چوبه محمل.pdf
615.2K
( سلام الله علیها ) قسمت دوم : شبهه سر بر چوبه محمل زدن حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه هنگام دیدن راس برادر! سئوال : آیا محملی وجود داشت که سر بر آن زده شود ؟ زینبی که با دیدن بدن پاره پاره برادر در قتلگاه ، سر بر دعا برداشت و گفت : « اللَّهُمَّ تَقبَّل مِنَّا هَذَا القُربَانَ » پروردگارا این قربانی را از ما بپذیر ... لطفا این مقاله را با دقت مطالعه بفرمایید ... https://eitaa.com/javdafshani
معمولا هشتاد درصد دعاخوانی ، ترجمه و « توضیح جملات دعا » است ، و درصد بسیار کمی از گریز و روضه استفاده میشود ، لذا این را نباید دست کم گرفت ، چند نمونه تقدیم میشود : @javdafshani
2. ظلمت نفسی.mp3
914.4K
ظَلَمْتُ نَفْسِي ... این خودش یه اعترافه ، میگی خدایا ، خودم ، خودم رو جهنمی کردم ، خدایا من گناهکارم ، خدایا من نادانی کردم ، خدایا تو بزرگی کن ، تو کرَم کن ، امشب منِ گنهکار رو ببخش ... یه بار دیگه با توجه بگو : ظَلَمْتُ نَفْسِي ... 20/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
3. دفع بلا.mp3
594.2K
وَ كَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ الْبَلاَءِ أَقَلْتَهُ ... بیشتر از اینی که به ما نعمت داده ، از ما بلا دور کرده ، بگو خدا ممنونم از من بلاهارو دور کردی ... وَ كَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ الْبَلاَءِ أَقَلْتَهُ ، وَ كَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَيْتَه ... 20/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
4. و الزمنی.mp3
562.4K
وَ أَلْزَمَنِي حُكْمُكَ وَ بَلاَؤُك ... حالا که اومدی امشب ، پشیمان اومدی ، ناامید نباشید ، هر کسی بیاد دستش رو میگیره ، لذا با توجه قلبی این فرازهای دعارو با من زمزمه کن : وَ قَدْ أَتَيْتُكَ يَا إِلَهِي بَعْدَ تَقْصِيرِي وَ إِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي ... 20/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
5. و کم من.mp3
850K
وَ كَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِيلٍ لَسْتُ أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَه ... وقتی میگی الهی ، جوابت میاد ، این دستت رو درِ خونه اش بلند کن ، خدای من ، بنده ی گنهکارت اومده ، بارم سنگین شده ، دیگه اشکِ چشم ندارم ، دیگه حال مناجات ندارم ... اللَّهُمَّ عَظُمَ بَلاَئِي وَ أَفْرَطَ بِي سُوءُ حَالِي ... 20/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
6. ما هکذا.mp3
610.1K
مَا هَكَذَا الظَّنُّ بِك ، وَلاَ أُخْبِرْنَا بِفَضْلِكَ عَنْك ... بگو خدا من جز خوبی از تو سراغ ندارم ، تو همش به من کرَم کردی ، به من نعمت دادی ... وَلاَ أُخْبِرْنَا بِفَضْلِكَ عَنْك ... يَا كَرِيمُ يَا رَبِ‏ ... 20/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
7. ومالک رقی.mp3
1.6M
وَ مالِكَ رِقّى ... ای کسی که اختیارم به دست توست ، الان بخواهی نفَسِ منو قطع کنی ، می تونی ... وَ مالِكَ رِقّى ... يا مَنْ بِيَدِهِ ناصِيَتى ... ای کسی که زِمامِ اختیارم بدست توست ... يا عَليماً بِضُرّى وَ مَسْكَنَتى ... ای کسی که می دونی من بیچاره ام ، می دونی من هیچی ندارم ، وقتی جانم رو گرفتی ، حتی این لباس بدنم را هم بیرون میآرن ، دیگه هیچی ندارم ، منی که اینقدر مغرور بودم ، وقتی بدنم رو روی سنگِ غسّالخانه میگزارن ، دیگه اختیار ندارم از این پهلو به آن پهلو بشم ... ای خدا ، میدونم ضعیفم ، امشب اومدم بگم ، به من رحم کن ... خدایا کمکم کن ، کمکم کن ، کمکم کن ... يا مَنْ بِيَدِهِ ناصِيَتى ... یا عَليماً بِضُرّى وَ مَسْكَنَتى ... 20/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
(ع) شب شادی شب غم گریه می کرد به اندوهی دمادم گریه می کرد کتاب عمر او تقویم روضه است محرم تا محرم گریه می کرد ... @javdafshani
1. شلاق و زخم و.mp3
8.52M
( علیه السلام ) شلاق و زخم و سلسله از خاطرم نرفت ... 18/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
( علیه السلام ) شلاق و زخم و سلسله از خاطرم نرفت شام و شراب و هِلهله از خاطرم نرفت ( اِی ی ی ی ، اگه ناله داری بگم ... وقتی اون مردِ سرخ مو بلند شد ، توو مجلس یزید اشاره کرد ، به سکینه ... حالا با گریه ات به من بگو چه به سرِ امام سجاد اومد ؟ این دختر خودش رو انداخت توو بغل عمه ... عمه ، داغ بابا دیدم ، حالا باید کنیزی هم برم ...؟ حسییین ... هیچ کجا بدتر از شام نبود ، سخت تر از شام نبود ، اما چی جیگر امام سجاد را می سوزوند ؟ فرمود ... این یه بیت زبان حالِ حضرته : ) خیلی به اشکِ ماتم ما خنده شد ، ولی آن نیشخندِ حرمله از خاطرم نرفت ... ؟ وقتی تیر به گلوی ِ علی اصغر ما زد ، دیدم داره میخنده ، لذا وقتی « مِنْهال » آمد گفت : آقا مختار قیام کرده ، قتله کربلا را به سزای اعمالشون رسونده ، بهتون بشارت بِدم ... حضرت سرشو بلند کرد ، فرمود : « مِنْهال » حرمله را چه کردند ؟ ... آقا این همه قاتل داره کربلا ، شمرداره ، خولیه ، سَنانه ، اما شما سراغ حرمله رو میگیرید ؟ فرمود : « مِنْهال » آخه حرمله جیگر مارو آتش زد ...ای ی ی ... ( سلام الله علیها ) امشب هرکسی هرچقدر آبرو درِ خونه ی اهلبیت داره ، رو دستش بگیره ، پرونده ی عزادری رو بگیر جلوی مادر ، بگو مادر ، یه امضا بزن ، بگو مادر امضای تو روز قیامت به دردم میخوره ، آی ی ی ... دلم بهرِ علی میسوخت چون قُنفذ مرا میزد .. وصلش کنم به شام ؟ زینُ العابدین علیه السلام ، برای چی فرمود ای کاش مادر مرا نزائیده بود ؟ بگم برای چی ؟ حضرت می دید دارن عمه هاشو سنگ میزنند ، خواهراشو دارن تازیانه میزنند ... یه روایتی دیدم ، یه پیرزنِ نانجیبِ یهودی ، بالای پشت بام بود ، گفت این سرهای بریده مالِ کیه ؟ گفتند این حسین پسرِ علی یِ ... گفت همون علی که زد شوهرم را کُشت ، توو جنگ بدر ؟ گفتند آره همونه ... آنچنان سنگ از بالای پشت بام ... سرِ ابی عبدالله از بالای نیزه روی زمین افتاد ... زینُ العابدین گفت : ای کاش مادر مرا نزائیده بود ... دستاش توو غل و زنجیر بسته بود ، عمه اش را میزدند ، خواهراشو میزدند ... مدینه هم دستای علی رو بسته بودند ، جلو چشمش فاطمه اش رو میزدند ... دلم بهرِ علی میسوخت چون قُنفذ مرا میزد نگاهِ دردناکش بیشتر میداد آزارم هرچی زدنش ، هرچی به مادر زدند ، جلو علی یه ناله نزد ، با غلاف زدند ، ناله نزد ، ... کسی شنیده ، یه باربگه : علی کمکم کن ، فاطمه ؟ چون قول داده بود به امیرالمومنین ، گفته بود یاعلی صبر میکنم ، ... اون روزی که امیرالمومنین از مسجد برگشت خونه ، حضرت زهرا برگشت توو خونه ، دید امیرالمومنین نشسته ، زانواشو بغل گرفته ، گفت : « یَا ابْنَ اَبِی طَالِب ، اِشْتَمَلْتَ شَمْلَةَ الْجَنِین » چرا مثل طفلی که توی رحم مادره نشستی ؟ زانوتو توی بغلت گرفتی ؟ مگه تو علی یِ خیبر نیستی ؟ شمشیرِ بُرانت چی شد ؟ تو اینجا نشستی ، حقِ فاطمه رو غصب کنند ؟ امیرالمومنین بلند شد ، شمشیرش رو برداشت ، اومد از درِ خونه بیاد بیرون ، صدای موذن بلند شد : الله اکبر ... امیرالمومنین روشو کرد به فاطمه ، فرمود : فاطمه جان ، میخواهی این صدا بالا ماذنه باقی بمونه ؟ گفت بله یاعلی ، ... فرمود فاطمه جان باید صبر کنی ، اینجا بود سیدا ، مادرتون سرش رو پائین انداخت ، گفت چشم یاعلی صبر میکنم ... دیگه توو کوچه زدنش به علی نگفت ، بینِ در و دیوار پهلوش رو شکستند ، نگفت علی ... ، جلو چشم علی میزدنش ، نگفت علی ... حتی نه در زنده بودش ، بلکه وقتی ازدنیا هم رفت ، نمیخواست امیرالمومنین بفهمه ... چطور ؟ گفت یاعلی : منو شبانه غسلم بده ، موقعی که میخواهی غسلم بدی ، پیراهنم رو بیرون نیار ...نکنه نگاه علی به بدنِ مجروه مادر بیافته ... اما حسِ لامسه ، کار خودش رو کرد ، همچین که دستش رسید به بازوی وَرم کرده ، ... باباتون علی بلند شد ، سرش رو به دیوار گذاشت ، هی صدا می زنه : فاطمه فاطمه ... فاطمه ی جوانِ من جوانِ قد کمانِ من اسماء اومد جلو ، آقا از فقدان بی بی گریه میکنید حق دارین ... شاید فرموده باشن : اسماء دست از دلِ علی بردار ... اسماء ، هنوز بازوش وَرم داره ... دستم رسید به وَرم بازو ... 18/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
2. طلب مرگ.pdf
704.4K
( علیه السلام ) آیا امام سجاد ( علیه السلام ) طلب مرگ کردند ؟ فیالیتَ اُمّی لَم تَلِدنی و لَم اَکُن اسیراً یَرانی ... تحقیقی درباره فرمایشات : 1ـ امام سجاد ( علیه السلام ) 2ـ حضرت علی ( علیه السلام ) 3ـ امام کاظم ( علیه السلام ) 4ـ حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) 5ـ حضرت زینب ( سلام الله علیها ) 6ـ حضرت مریم ( سلام الله علیها ) و بعضی از آیات قرآن : فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ ، إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ... پیشنهاد میکنم تا آخر مقاله را با دقت مطالعه بفرمایید ... https://eitaa.com/javdafshani