eitaa logo
مسیر نوکری
2.6هزار دنبال‌کننده
880 عکس
660 ویدیو
166 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نامش به لبِ اهل نیاز است علی بر خلوتیان مَحرمِ راز است علی در مسجد کوفه چون شهیدش کردند گفتند : مگر اهل نماز است علی @javdafshani
مسیر نوکری
#میزان_الحق نامش به لبِ اهل نیاز است علی بر خلوتیان مَحرمِ راز است علی در مسجد کوفه چون شهیدش کر
شاعر ارجمند جناب میرافضلی در سال 1348 در رفسنجان به دنیا آمدند ، این رباعی زیبا را ، سال 1364 در سن نوجوانی سرودند ، یعنی تقریبا شانزده ساله بودند ، اما انصافا شعر پرمعنا و قشنگیه ... @javdafshani
درراهِ نماز جان بیفشاند « علی » برخلق نمازرا شناساند « علی » با اینهمه چون شهید شد درمحراب گفتند مگر نماز میخواند « علی » مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل @javdafshani
1. نخل های کوفه.mp3
1.52M
( علیه السلام ) نخل های کوفه را یک عمر در ماتم نشاند داغ هایی کز مدینه بر جگر دارد « علی » 1/2/1401 https://eitaa.com/javdafshani
2. اولین مظلوم.mp3
2.19M
( علیه السلام ) هم اولین مظلومِ ، اولین و آخرین مظلومِ ... بی جهت بهش نگفتند اول مظلومِ عالَم ، توو کربلا ابی عبدالله ، توو گودال قتلگاه افتاده بود ، نفس های آخرش بود ، یه مرتبه متوجه شد ، لشکر دارن میرن طرف خیمه ها ، با هر زحمتی بود ، به یک نیزه شکسته تکیه داد ، رو زانوش ایستاد ، فرمودکجا میرید ؟ « أَنَا الَّذي أُقاتِلُكُمْ ، وَ اَنْتُمَ تُقاتِلُوني» با من جنگ دارید ... « وَ النِّساءُ لَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ » زن و بچه ی من که گناهی ندارند [1] شمر با اون خباثتش گفت : حسین راست میگه ، برگردید ، تا حسین زنده است ، کسی طرف خیمه هاش نره ، اول کار خودش رو تمام کنید ، تا نفس داشت ، نگذاشت کسی بره طرف خیمه ها ، وقتی سرش رو بالای نیزه زدند ، اونوقت دستور دادند به خیمه ها حمله کنید ؟؟ ... اما مدینه ، جلو چشمای علی میزدند ... دلم بهرِ علی میسوخت چون قُنفذ مرا میزد نگاهِ دردناکش بیشتر میداد آزارم [1] مقتل خوارزمی ، ج 2 ص 33 - لهوف ( با ترجمه ) با اندك‏ اختلافی ، ص 120 1/2/1401 https://eitaa.com/javdafshani
دلت ازبیکسی دریای خون بود غمت ازریگ صحراها فزون بود ... خودم دیدم که درهنگام دفنت کفن ازخون فرقت لاله گون بود ... مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل @javdafshani
3. سلام شروع.mp3
482.2K
( علیه السلام ) اَلسَّلامُ عَلَیْکَ يَا اَبَا الْحَسَن ، يَا عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِه ... 1/2/1401 https://eitaa.com/javdafshani
4. نامش به لب.mp3
2.66M
( علیه السلام ) اَلسَّلامُ عَلَیْکَ يَا اَبَا الْحَسَن ، يَا عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِه ... نامش به لبِ اهل نیاز است « علی » بر خلوتیان محرم راز است « علی » در مسجد کوفه چون شهیدش کردند گفتند : مگر اهل نماز است « علی » آنقدر علیه امیرالمومنین ، تبلیغ کرده بود ، معاویه لعنت الله علیه ، وقتی خبر شهادت حضرت به شامات رسید ، مردم شام باخبر شدند ، با تعجب از همدیگه سئوال میکردند ، مگه علی نماز هم میخوند ؟ در مسجد کوفه چون شهیدش کردند گفتند : مگر اهل نماز است « علی » ( یاعلی ، یاعلی ... ) تکرار 1/2/1401 https://eitaa.com/javdafshani
نمی‌جنبد ز جا مرداب کوفه چه دلگیر است و سنگین خواب کوفه ؟ در این ظلمت بمانید آی مردم ! به خون آغشته شد مهتاب کوفه ... @javdafshani
1. دون کلام خالق.mp3
3.63M
قسمت اول ( علیه السلام ) دونِ کلامِ خالق و فوقِ کلامِ خلق نهج البلاغه آن ملکوتی کلام تو ... هر صبحدم شعاع طلایی آفتاب آید به آسمان پیِ عرضِ سلام تو روزی دهد خدا به همه خلق کائنات از سفره ی ولایت و اِنعام عام تو فردا حساب مومن و کافر تو می کنی برپا کند قیامت کبری قیام تو کفشِ دوپاره دوز و عدو را ، دو پاره کن ( کفش امیرالمومنین وصله داشت ، خلیفه مسلمین ، امام مسلمین کفشش وصله دار بود ، اما توو میدان جنگ ، یک ضربتی به « مَرحب » زد ، که اونو از وسط ، دو نیم کرد ، جانم علی جانم ... ) کفشِ دوپاره دوز و عدو را ، دو پاره کن جانها فدای خَرق تو [1] و التیام تو در کعبه شد پدید و به مِحراب شد شهید قربانِ حُسنِ مَطلع و حُسنِ خِتام تو ... [1] « خَرق » یعنی ، پاره کردن ، درانیدن 1/2/1401 https://eitaa.com/javdafshani
قسمت دوم و ( علیه السلام ) ( نمیدونم چی میخواهی ، امشب از امیرالمومنین ؟ یاعلی ... اما هرچی میخواهی ، میده ...) برو ای گدای مسکین درِ خانه ی علی زن که نگینِ پادشاهی دهد از کرَم گدا را ... خودش گرسنه ماند اما غذاش رو داد ، توو خونه غذا نداشتند ، حضرت رفتند پول قرض کردند ، توو راه که می اومد ، توو گرمای مدینه ، دید مقداد ایستاده ، توو گرما زیر آفتاب ، فرمودند : مقداد برای چی اینجا ایستادی ؟ چه کار داری این موقع ظهر ، توو گرما اینجا زیر آفتاب ایستادی ؟ برای چی ایستادی ؟ گفت یاعلی برا همون چیزی که شما از خونه اومدی بیرون ، من هم اومدم بیرون ، از زن و بچه ام خجالت کشیدم ... حضرت اون دِرهم هایی که قرض کرده بود ، داد به مقداد ، فرمود مقداد ، تو برو خونه ت ، خجالت زن و بچه ات رو نکِش ، من میرم خونه ، یه فکری میکنم ، فاطمه با علی همراهِ ... جانم علی ، جانم علی ... وقتی رسید خونه ، دید طبقی از غذای لذیذ اومده درِ خونه ی فاطمه زهرا ، حضرت غذارو گذاشته منتظر امیرالمومنینِ ... فرمود فاطمه جان این غذا از کجا آمده ؟ گفت : یاعلی مگه این غذارو شما نفرستادی ؟ آقایی اومد این طبقِ غذارو گذاشت ، گفت این غذارو مولا علی فرستاده ، نگو جبرائیل بوده ، از طرف خدا و بهشت برا امیرالمومنین و حضرت زهرا غذا آورده ... چی میخواهی از امیرالمومنین ؟ بگو : دلِ شکسته یِ من اُنس با علی دارد امید از همه بُگسسته تا علی دارد منم ز شهرِ ولایت زِ کویِ سوختگان شناسنامه یِ من مُهر یا علی دارد هرچقدر توان داری و نفس توو سینه ات هست ، با این نفست بگو یاعلی ، وقتی میگی یاعلی ، حضرت زهرا میگه بارکَ الله ... 1/2/1401 https://eitaa.com/javdafshani