1. مناجات.mp3
5.09M
#گلچین_دعای_عرفه
#مناجات_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه )
#استاد_حیدرزاده
در این دیار
آمده ام تا ببینمت
#صحرای_عرفات
19/5/1398
https://eitaa.com/javdafshani
#گلچین_دعای_عرفه
#مناجات_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه )
#استاد_حیدرزاده
در این دیار
آمده ام تا ببینمت
آیا نصیب می شود
آقا ببینمت ؟
بهر وصال توست
حضورم درین دیار
باور کنید آمده ام تا ببینمت
( کی این آرزو به دلش نیست امام زمانش رو ببینه ؟ آقاجان : )
دلخسته تر
ز عاشق بیچاره ات منم
لطفی ز توست
گر من شیدا ببینمت
#آقا_جان
اِحرام عشق
بر تنِ رنجور من ببین
دارم امید ،
بهر مداوا ببینمت
( عرفات امید داشتم ببینمت ، ندیدمت ، توو حرم گشتم ندیدمت ، توو مِنا گشتم ندیدمت ، آقا برگردم ازمن سئوال میکنند ، حاجی امام زمانت رو دیدی یا نه ؟ آقام آقام آقام ... )
اِحرام عشق
بر تنِ رنجور من ببین
دارم امید ،
بهر مداوا ببینمت
#شاعر_حاج_محمود_تاری
( شب آخرمونه توو منا ، دیگه داری اثاث ها رو جمع میکنی ، بگی خیمه های مِنا خداحافظ ، عجب صفایی داره ، عرفات خداحافظ ، قربانگاه خداحافظ ، امام امشب چون شب آخره ، هر سال رسم اینه ، توو خیمه شب آخر نام مادر رو می برند ، آخه خیلی حاجی ها به من میگفتند ، فلانی ما توو مدینه نتونستیم گریه کنیم ، مدینه تا می اومدیم توو بقیع گریه کنیم ، نمیگذاشتند ، مدینه تا مقابل قبور ائمه می اومدیم هُلت میدادند ، من توو مدینه گفتم ، آی حاجی ها اگه این بار رفتید امام رضا ، حرم علی بن موسی الرضا ، خادما با پر نوازشتون میکنند ، میگن آقا خوش اومدید ، زیارتت قبول ، اونجا به امام رضا بگو آقا غریب میخوای بیا بریم مدینه ... جانم ، این نشونه یه دل سوخته است که بهت دادند ، دیگه هر موقع تصویر بقیع رو توو تلویزیون می بینی ، اشک توو چشمت حلقه میزنه ...
#صحرای_عرفات
19/5/1398
https://eitaa.com/javdafshani
2. حضرت زهرا س.mp3
10.9M
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
مدینه عقده دل وا نکردم
مزار گمشده ، پیدا نکردم
#صحرای_عرفات
19/5/1398
https://eitaa.com/javdafshani
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
مدینه عقده دل وا نکردم
مزار گمشده ، پیدا نکردم
مدینه مدینه ... چی سوغات میآرن از سفر ؟ یه دل سوخته از مدینه آوردی ، مدینه توو کدوم کوچه مادرمون زمین خورد ؟ مدینه کجا مادرمون رو سیلی زدند ؟
اینجا به دنبال علی
زهرا دویده
از سینه ی مجروح او
خون می چکیده
هیج کسی امشب نباید آروم باشه ، همه باید ناله بزنند ، اون روز دوبار مادرتون توو مدینه زمین خورد ، یه جا بین درو دیوار زمین خورد ، یه جا توو کوچه ها زمین خورد ، اما هیچ کجا علی رو صدا نزد ، بین درو دیوار نگفت علی بیا کمکم کن ... آخه مگه میشه مرد توو خونه باشه ، برای زن ، مشکلی پیش بیاد ، مردش رو صدا نزنه ؟ بین در و دیوار صدا زد بابا ، بابا بلند شو ببین با دخترت چه میکنند ... توو کوچه های مدینه می زدنش ، جلو علی می زدنش نگفت علی کمکم کن ، یه بیت بخونم ؟
دلم بهرِ علی میسوخت
چون قُنفذ مرا میزد
نگاهِ دردناکش
بیشتر میداد آزارم
#شاعر_استاد_سازگار
هان ، نالت کجاست ؟ همه ی مجلس باید ناله بشه ، علی رو صدا نزد ، میدونی چرا ؟ تا حالا از خودت سئوال کردی چرا علی رو صدا نزد ؟ امشب من بهت میگم چرا علی رو صدا نزد ، چون به علی قول داد ، گفت یا علی صبر میکنم ، کجا قول داد ؟ اون روزی که از مسجد برگشت خونه ، یه نگاه کرد دید علی گوشه خونه نشسته ، زانواشو توو بغل گرفته ، رو کرد به امیرالمومنین ، گفت : « یَا ابْنَ اَبِی طَالِب ، اشْتَمَلْتَ شَمْلَةَ الْجَنِین » چرا مثل طفلی که توی رحم مادره نشستی ؟ زانوتو توی بغلت گرفتی ؟ مگه تو علی یِ خیبر نیستی ؟ علی شمشیرِ بُرانت چی شد ؟ تو اینجا نشستی ، حق فاطمه رو غصب کنند ؟ علی حیدر کرار از جا بلند شد ، شمشیرش رو برداشت ، فرمود فاطمه جان ، علی همون علی یِ ، شمشیره علی همان ذوالفقاره ، بلند شد پاشو از در خونه بیرون بزاره ، موذن صدای اذانش بلند شد ، الله اکبر ، روشو کرد جانب فاطمه ، فرمود فاطمه جان میخواهی این ندا بالای ماذنه ها باقی بمونه ؟ عرضه داشت بله یا علی ... فرمود فاطمه جان باید صبر کنی ، اینجا بود سیدا ، مادرتون سرش رو پائین انداخت ، گفت چشم یاعلی صبر میکنم ... دیگه تو کوچه سیلیش زدند به علی نگفت ، بین در و دیوار پهلوش رو شکستند ، علی رو صدا نزد ، توو کوچه های می زدنش ، علی رو صدا نزد ، شب از درد پهلو خواب نداشت ، اما علی رو صدا نزد ، جانم یاعلی یاعلی ... این زمان حیاتش بود ، دیگه میخواست علی از درداش با خبر نشه ، اما بعد حیاتش هم نمیخواست علی بدونه ، گفت علی منو شبانه غسل بده ، قربون این مادر برم ، مادر میشه امشب به پسرت مهدی بگی یه سر به خیمه ما بزن ، اینجا دارن روضه های منو میخونند ، مردم گریه میکنند ، ... علی جان منو از روی پیراهن غسل بده ، پیراهن منو بیرون نیار ، علی از درداش با خبر نشه ، اما رفقا گاهی اوقات ، حس لامسه کار چشم رو میکنه ... داشت بدن رو غسل میداد ، بابا به این زودی ها گریه نمیکنه ، اگه هزار هم بابا مشکل داشته باشه ، اما جلو بچه هاش گریه نمیکنه ، اما وقتی بابا گریه کنه همه گریه میکنند ، بچه های یه مرتبه دیدند بابا بلند شد ، سرش رو روی دیوار گذاشت ، هی داره صدا میزنه فاطمه ، فاطمه ، فاطمه ...
اسماء دوید جلو ، آقا جان از فقدان فاطمه بی بی گریه میکنید ، حق دارید ، فرمودند نه اسماء ، دست از دل علی برداد ، اسماء هنوز بازوش وَرم داره ، آی ی ی ی ، شب آخرمونه ، به یاد اونهایی که بهتون التماس دعا گفتند ...
بگم یاعلی دستت رسید به وَرم بازوی بی بی ، طاقت از کف دادی ، بلند شدی ، سرت رو روی دیوار گذاشتی ناله زدی ، اما یا علی نبودی کربلا ... های جانم ، در آستانه مُحرم هستیم ها ... حسییین ... بگم کجای کربلا ؟ وقتی رسید بالا سر عباسش ، یه نگاه کرد دید دستاشو قطع کردند ...
باورنمیکنم ،
دستت جداشده ؟
سقای من چرا
فرقت دو تا شده ؟
تو را به حق حیدر کرّار
پاشو علَم رو از زمین بردار
تا بچه هام نرن سرِ بازار
#عباس :
اگه پاشی ، علی نمی میره
رقیه هم ، بهانه میگیره
#شاعر_حامد_شریف
#سجاد_شرفخانی
نمیدونم چرا هر کجا نام حضرت زهرا هست نام اباالفضل هم هست ، آخه هردو علَمدار بودند ، یکی علمدار مدینه بود ، دستش رو با غلاف شمشیر زدند کوتاه کردند ، یکی هم علمدار کربلا بود ، یَاکاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجهِ الْحُسَینِ اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِّ اَخیکَ الْحُسَیْنِ ( علیهالسلام )
#صحرای_عرفات
19/5/1398
https://eitaa.com/javdafshani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_عید_قربان
لبيك اللهم لبيك
لبيك لا شريك لك لبيك
https://eitaa.com/javdafshani
8.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_عید_قربان
لبيك اللهم لبيك
لبيك لا شريك لك لبيك
https://eitaa.com/javdafshani
9.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_عید_قربان
فیلمی تاریخی از حضور زائران خانه خدا در صحرای عرفات منتشر شده ، این ویدئو در سال ۱۳۱۷ شمسی (۱۳۵۶ هجری/ ۱۹۳۸ میلادی) فیلمبرداری و تولید شده است. شما به سختی خودرویی مشاهده میکنید و فقط شتر، الاغ و قاطر دیده میشود
https://eitaa.com/javdafshani