eitaa logo
مسیر نوکری
2.6هزار دنبال‌کننده
880 عکس
660 ویدیو
166 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به قلبم ، حرمله تیرِ خطا زد گلویِ نازکِ طفل مرا زد دو چشمم بود بر زخمِ گلويش دو دستش بسته بود و دست و پا زد !! @javdafshani
6. زمینه.mp3
4.69M
( علیهم السلام ) در خیمه نمانده حتی قطره آبی روی دستم ای کاش یک لحظه بخوابی ببین خسته حال و پریشانم « تَلَظّی » نکن ای علی جانم ( علی یا علی ...) تکرار « تکراربند اول » گریان گشته اصغر چشم مادر تو ترسم تیرِ دشمن بوسد حنجر تو ببین حرمله بی امان آمد به همراه تیر و کمان آمد ( علی یا علی ...) تکرار لالایی علی جان طفل بیقرارم خشکیده لبانت من طاقت ندارم لالایی علی طفل بی شیرم نظر کن ز داغت زمینگیرم ( علی یا علی ...) تکرار 12/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
( علیهم السلام ) ای اهل کوفه رحمی این طفل جان ندارد خواهد که آب گوید اما زبان ندارد دیشب به گاهواره تا صبح دست و پا زد امروز روی دستم دیگر توان ندارد هنگام گریه کوشد تا اشک خود بنوشد اشکی که ترکند لب دور دهان ندارد ای حرمله مکِش تیر یکسو فکن کمان را یک برگ گل که تابِ تیرو کمان ندارد از بس میسوزی ، امشب نمیزاری من شعرم رو بخونم ... بزار یه بیت بگم با هم بسوزیم ، آخه کسی که تیر میخوره ، یه آخ میگه ، یه ناله میزنه ، اونقدر بی تاب بود ، حتی یه ناله هم نزد ، ابی عبدالله فقط متوجه شد علی یه تکانی خورد ، یه نگاه کرد : « فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن » ... من علی اصغرم و تیغ اگر بردارم در وجودم سکناتِ علی اکبر دارم نسبِ هاشمی ام کار خودش را کرده جگر حمزه ، دلِ فاتح خیبر دارم سِنِّ کم از نظرِ نسل علی مطرح نیست کوچک اما اثرِ مالک اشتر دارم همه کردند سر و جان به فدای پدرم کسر شأن است ببینند که من سر ، دارم در سپاهی که عمویم شده فرمانده ی آن حکم جانبازی و سربازیِ لشگر دارم من ز نسل علی ام که زِرهش پشت نداشت حرمله کمتر از آنست زره بردارم کوفه و شام بترسید که من در رگِ خود خونِ قتّالِ عرب حضرت حیدر دارم 12/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
8. ذکر پایان.mp3
4.89M
( علیهم السلام ) از اَزل در طَلَبَت چشم ترم گفت هركجا بال زدم ، بال و پرم گفت مادرم داد به من شیرِ محبت اما من حسيني شدم از بس پدرم گفت هرچه دارم همه از لطف پدر بود كه او عوض ِ قِصه به بالين ِ سرم گفت شعر غزل از : کمان حرمله قدم کمان کرد گلِ نشکفته ی ، من را خزان کرد الهی مادرت دورت بگرده چه قبرکوچکی داری علی جان ... 12/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
3/5/1402
ز اشکم خون به قلب سنگ کردم نفس را در گلویم تنگ کردم گرفتم دست خود زیر گلویت ز خونت صورتم را رنگ کردم ... @javdafshani
نتوانم زِ زمین جسم ترا بردارم گِرهی کور بیفتاده علی درکارم آنچنان قطع شده جملگی اعضایت چاره آن است که جسمت به عبا بگذارم ... @javdafshani
2. مناجات.mp3
5.54M
( عجل الله تعالی فرجه ) با دیده ی پُر باران شرمنده ام آقا جان از روی تو ای جانان شرمنده ام آقا جان ای کعبه ی آمالم از نامه ی اعمالم خجلت زده و گریان شرمنده ام آقا جان با سنگِ گُنه هر دَم باید بتونی نجوا کنی با امام زمان عج ، اگه این شبا نتونی باهاش حرف بزنی ، کی میخواهی باآقا حرف بزنی ؟ اگه این شبا نتونی امضا ازش بگیری ، کی میخواهی امضا بگیری ؟ امشب به خاطر عموجانش کسی رو رد نمیکنه ... بگو آقا آقا آقا ... به بدنِ ارباً اربای علی اکبر ، به اون بدنی که نفس ابی عبدالله رو برید ، همون جایی که میری پائین پا ، سرت رو روی قبرش میزاری ... با سنگِ گُنه هر دَم من قلبِ تو بِشکستم زین معصیت و عِصیان شرمنده ام آقا جان سرمایه زِ کف دادم از چشمِ تو اُفتادم باید بدهم تاوان شرمنده ام آقا جان اگه آقا راضی باشه ، خدا هم راضیه ، اگه آقا لبخند بزنه ، خدا هم می بخشه ، امشب بگو ، آقاجانم : از خیلِ گناهانم واللهِ پشیمانم ای پادشهِ خوبان شرمنده ام آقا جان خورده گِره بر کارم دلتنگِ شهیدانم جا مانده ام از یاران شرمنده ام آقا جان 14/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani
( علیه السلام ) ای آفتاب روشن شب های کربلا پیغمبر دوباره ي صحرای کربلا ای از تمام آدمیان برگزیده تر نوح و خلیل و آدم و موسای کربلا یک کاروان به عشقِ نگاهت اسیر شد گیسو کمَندِ خوش قد و بالای کربلا آب فرات و علقمه و گُنبد حسین یا تل زینبیه و هر جای کربلا ... هر چند دیدنی ست ولی دیدنی تر است پائین پای مرقدِ آقای کربلا ( پائین پا که میری ، یه صفای دیگه ای داره ، اونجا صدای بابا میآد ، هی میگه ولدی ... ) نزدیک تر به محضر آقاست « جای تو ... » پائین پایی و همه پائین پای تو پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی خورشید بود جلوه ي طوری که داشتی شب زنده دار بودی و ذوب خدا شدی در بندگی گذشت حضوری که داشتی ای سر به زیر و از همگان سر بلندتر تسكين عمه بود غروري كه داشتي خلقاً و منطقاً همه مثل رسول بود در کوچه های شهر عبوری که داشتی ( امشب میخوام از زبان خودم و شما بگم ، بگم آقا همه صف زدیم ، نشستیم ، کاسه های گدایی مون رو گرفتیم ، یا علی اکبر ، امشب مارو دست خالی ردمون نکن ... ) این آفتاب توست که خورشیدمان شده یا که پیمبر است دوباره جوان شده ؟ يك لحظه اي كنار بزن اين نقاب را بيچاره كن به صبح دمي ، آفتاب را امشب خودي نشان بده تا سجده ات كنم از من مگير فرصت اين انتخاب را نورِ جبينِ نيمه شبِ در تهجّدت درهم شكست كوكبه ي ماهتاب را آباد باد خانه ات اي زلفِ پُر گِره من از تو دارم اين دلِ خانه خراب را دستار را ببند و كنارم قدم بزن شايد كمي نظاره كنم بوتراب را با قد كشيدنت جگري پير ميشود رنگ محاسن پدري پير ميشود ( وقتی سرِ امام حسین رو توو طشتِ طلا ، مقابلش گذاشته بود ، ابنِ زیادِ ملعون ، بعضی نقل ها داره ، یزید پلید ... یه طعنه ای زد ... گفت : حسین چه زود پیر شدی ؟ میدونی کی جوابش رو داد ؟ زینب کبری گفت : یزید ، داداشم داغ پسر دیده ... حالا که می روی جگرم را نگاه کن این چشم های محتضرم را نگاه کن در این لباس ها چقدر دیدنی شدی زینب بیا بیا پسرم را نگاه کن من پیر و تو جوان کمی آهسته تر برو افتادگیِ بال و پرم را نگاه کن ... ( روضه دیدنیه ، روضه شنیدنی نیست ، امشب التماس کن بگو آقا یک صحنه اش رو فقط ببینم ... ) باور نمی کنی که علی پیرتر شدم ... پیشم بیا و موی سرم را نگاه کن 14/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani