5. نوحه.mp3
9.83M
#نوحه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
شده وقت جدایی
رسیده شامِ آخر
تو رفتی و سیاه است
همه ایام حیدر
#ملودی_دوم
خداحافظ ای یاسِ پنهانم
خداحافظ ای فاطمه جانم
#بند_دوم
در آغازِ جوانی
شدی قامت کمانی ...
زده بر پیکرِ تو
فلک ، رنگِ خزانی
#ملودی_دوم
بمیرم برایت که پژمردی
تو در بینِ کوچه زمین خوردی
( مرو مادر ، مرو مادر) تکرار
#بند_سوم
در و دیوارِ خونین
تو و این رویِ رنگین
امان از تازیانه
امان از دست سنگین
#ملودی_دوم
کبودی شده قسمت رویت
شکسته شد از کینه پهلویت
( مرو مادر ، مرو مادر) تکرار
#بند_چهارم
امان از داغ مادر
امان از آهِ مُضطر
امان از کوچه ها و
طناب و دستِ حیدر
#ملودی_دوم
امان از هجوم عدویِ پست
زده تازیانه به رویِ دست
( مرو مادر ، مرو مادر ..) تکرار
#بند_پنجم
میان خاکِ غربت
تنت را می گذارم
رسیده بر لبم جان
دگر طاقت ندارم
#ملودی_دوم
عجب ماتمی در دلم جا شد
تو رفتی و پشت علی تا شد
همه هستیم رفتی از دستم
پریشان و شرمنده ات هستم
علی یا علی ، علی یا علی ..
( کُشتند زهرا را
همسرِ مولا را ... ) تکرار
در وسطِ کوچه تو را میزدند
کاش به جای تو مرا میزدند
#حرم_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
4/9/1402
https://eitaa.com/javdafshani
6. روضه بین نوحه.mp3
2.85M
#روضه_حضرت_زهرا
#سلام_الله_علیها
امان از تازیانه
امان از دستِ سنگین
( آنچنان زد که گوشواره رو زمین افتاد ، آنچنان زد که گوشواره شکست ، ... اینو تاریخ نوشته ، گوشواره شکست ، اینجا جان روضه است ، آنچنان دست سنگین بود که گوشواره شکست ، حالا ببین این دست باصورت چه کرد ؟ ... آخ آخ نوشته اند چشم زهرا کبود شد ، آی مادر مادر مادر ... دیگه دستمال به سرش می بست ، « مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ، ناحِلَةَ الْجِسْمِ... » ای کاش درداشو به کسی میگفت ، ای کاش میگفت ، علی سرم دردم میکنه ... ای کاش میگفت ، علی بازوم وَرم داره ... درداشو به هیچ کسی نگفت ، میدونی کجا امیرالمومنین متوجه شد ؟ وقتی داشت بدن رو غسل میداد ، وقتی دستش رسید به وَرمِ بازو ، سرشو روی دیوار گذاشت ، هی صدا میزد فاطمه ، فاطمه ، فاطمه ... )
در و دیوارِ خونین
تو و این رویِ رنگین
امان از تازیانه
امان از دستِ سنگین
#حرم_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
4/9/1402
https://eitaa.com/javdafshani
روضه ای را که جناب حیدرزاده خواندند ، آقای حاج میثم مطیعی هم اجرا کردند که با هم میشنویم ، سپس متن سند روضه را تقدیم میکنم که خودش دنیایی روضه و مرثیه هست ...
@javdafshani
1. لحظات آخر.mp3
4.02M
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_میثم_مطیعی
لحظات آخر ...
بحار الأنوار،علامه مجلسی، ج43، ص 186-187
https://eitaa.com/javdafshani
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_میثم_مطیعی
شاید مثل امروزی ، اسماء میگه ، بی بی به من فرمود : اسماء ، بعد از مدتی منو صدا کن ، اگه جوابتو دادم که هیچ ، وگرنه علی رو خبر کن ...
وارد حجره شدم ، پارچه رو کنار زدم ، دیدم روحِ مبارکش به اعلی علیین پرواز کرده : « فَبَيْنَا هِيَ كَذَلِكَ إِذْ دَخَلَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْن » [1]حسنین وارد منزل شدند ، اسماء مادرمون کجاست ؟ « مَا يُنِيمُ أُمَّنَا فِي هَذِهِ السَّاعَة » مادرِ ما این ساعت نمیخوابه ، صدا زد : « لَيْسَتْ أُمُّكُمَا نَائِمَةً » ... مادر نخوابیده ، « قَدْ فَارَقَتِ الدُّنْيَا » آقازاده ها بی مادر شدید ، مادر ازدنیا رفته ، خودشون رو به روی جنازه مادر انداختند ، امام حسن خودشو روی سینه ی مادر انداخت ، « يَا أُمَّاهْ كَلِّمِينِي » مادر با من حرف بزن ، « قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِي بَدَنِي » مادر دارم می میرم ، با من حرف بزن ...
امام حسین چه کرد ؟ ابی عبدالله صورت کفِ پای مادر گذاشت ، صدا زد : « يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي » مادرجان با من حرف بزن ، من حسینتم ...
به زحمت بچه هارو بلند کرد ، آقازاده ها بروید بابارو صدا کنید ، باصدای گریه و ناله آمدند ، بلند بلند گریه میکنند ، اصحاب میگن چی شده ؟ « مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ » ... من نفَسِ روضه ندارم ، همینو بگمو بشینم ، روایت میگه تا علی ، خبر به گوشش رسید « فَوَقَعَ عَلِيٌّ عَلَى وَجْهِهِ » علی با صورت به زمین افتاد ...
میخوام بگم یا زهرا ، کجا بودی ، ظهر عاشورا ، یه آقایی از بالای بلندی با صورت به زمین افتاد ، صدا زد « إلهِى رِضًى بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ یا غِیاثَ المُستَغیثینَ » [2] ، اى خداى من، من راضى به قضاء و حکم تو هستم و تسلیم امر و اراده تو مىباشم ، هیچ معبودى جز تو نمىباشد اى پناه هر پناه جوئى ...
[1] بحار الأنوار،علامه مجلسی، ج43، ص 186-187
[2].عاشوراشناسى، جمعی ازنویسندگان، ص 268، زبان به شكايت نگشودن ..... ص 266
https://eitaa.com/javdafshani
2. لحظات آخر.pdf
399.4K
#سند_روضه_حضرت_زهرا
#سلام_الله_علیها
لحظات آخرِ عمرِ شریف حضرت فاطمه زهرا ( سلام الله علیها ) و حضور حسنین در کنار پیکر بی جانِ مادر ... بحار الأنوار، علامه مجلسی ، ج43، ص 186-187
https://eitaa.com/javdafshani
#ام_الائمه
غم دورانِ من گردد یتیمی
که هم پیمان من گردد یتیمی
من از قد کمانت حتم دارم
بلای جان من گردد یتیمی
#دوبیتی_شهادت
#جواد_حیدری
@javdafshani
21.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_شهادت_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_مهدی_رسولی
« کَلِّمِینِی ... »
یه کمی حرف بزن
https://eitaa.com/javdafshani
2. کلمینی.mp3
3.64M
#نماهنگ_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_مهدی_رسولی
یه کمی حرف بزن
حرف رفتن نزن
پاشو اینجوری نَدِه
منو عذاب ،کَلِّمِینِی
بِری از پیشم
میشم خونه خراب ، کَلِّمِینِی
بینِ این همه
سلامِ بی جواب ، کَلِّمِینِی
یه کمی حرف بزن
علی نمیره
حرفِ رفتن نزن
علی می میره ...
می بارم مثل آسمون برات
میکُشی منو
با اشکِ بی صدات
سرتو بگیر بالا ، جونِ علی
بمیرم برات
پاشو اینجوری منو
نَدِه عذاب ، کَلِّمِینِی
بری از پیشم
میشم خونه خراب ، کَلِّمِینِی
#فاطمه_جان
بینِ این همه
سلام بی جواب ، کَلِّمِینِی
یه کمی حرف بزن
علی نمیره
حرفِ رفتن نزن
علی می میره
رنگ صورتت شده
سرخ وکبود
از علی دل بُریدی اما زود
خانومم رفیق نیمه راه شدی
قرار این نبود
یه کمی حرف بزن
علی نمیره
حرف رفتن نزن
علی می میره ...
https://eitaa.com/javdafshani
مسیر نوکری
#نماهنگ_حضرت_زهرا ( سلام الله علیها ) #حاج_مهدی_رسولی یه کمی حرف بزن حرف رفتن نزن پاشو اینجوری نَد
#یادآوری
شعر قشنگیه اما به نظرم اگر برای اهلبیت (ع) از کلمات « دل بُریدی » و یا « رفیق نیمه راه » استفاده نشود بهتر است ...
از علی دل بُریدی اما زود
خانومم رفیق نیمه راه شدی
قرار این نبود ...
@javdafshani
#ام_الائمه
رفتی و مانده در دلم
ناله ی بیصدای تو
چه زود مستجاب شد ،
فاطمه جان دعای تو !
#تک_بیت_شهادت
#شاعر_استاد_سازگار
@javdafshani