eitaa logo
خاکریز
414 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
3.4هزار ویدیو
53 فایل
خاکریز، یک جبهه است جبهه‌ای برای کمک به تحلیل بچه‌های انقلاب، در حمله همه‌جانبه علیه دین، نظام و هیاهوهای رسانه‌ای ارتباط با مدیر : https://eitaa.com/Saeid2846
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 تحقیر منافقین و حامیانش توسط حاج قاسم 📛شما به این زباله‌های بیرون ریخته ملت ایران و به این زن ولگرد دل بسته‌اید و در تلویزیونها میچرخانید؟
📸 صعود قطعی ایران به جام‌جهانی ۲۰۲۲ / سلام قطر! ⚽️ تیم ملی فوتبال کشورمان در هفتمین دیدار خود در مرحله نهایی انتخابی جام جهانی قطر به مصاف عراق رفت و با نتیجه یک بر صفر به پیروزی رسید. هم‌وطن
دوستان انقلابی همراه با پویش تغییر عکس پروفایل و هشتک در جنگ نرم جهاد کنید
ما را بخر، ضرر بده اصلا چه میشود؟ خوبیم یا بدیم، همینیم، درهمیم... ‌
🔺استخدام دیجی‌کالا در انبار پردازش تهران کارکنان واحد انبار دیجی‌کالا از مزایای زیر برخوردارند: ✅ ناهار / شام (با توجه به شیفت ثابت کاری) + میان وعده ✅ سرویس ایاب‌ و‌ ذهاب از تهران و کرج ✅ بیمه تامین اجتماعی از روز اول ✅ بیمه تکمیلی بعد از سه ماه ✅ پرداخت اضافه‌کاری و تعطیل‌کاری ✅ حقوق پایه وزارت کار + حق مسکن و بن کارگری ◀️ جهت ثبت نام می‌توانید از طریق لینک زیر اقدام نمایید: 🌐 https://dgka.la/gska
‏دانشمندان در ووهان چین نسبت به یک جهش جدید کرونا به نام NeoCov هشدار دادند این جهش قابل انتقال تر از امیکرون و کشنده‌تر از دلتا است و از هر ۳ نفری که به آن مبتلا می‌شوند، ۱ نفر می‌میرد، یعنی اگر همه انسان‌ها آلوده بشن جمعیت جهان به سال ۱۹۸۹ باز خواهد گشت. لطفا را جدی بگیرید
... پسرش را برای نماز صبح بیدار کرد و برنخاست؛ سپس بعد از پایان نماز جماعت او را بیدار کرد و باز هم بلند نشد؛ پس مادر رفت و مشغول کارهایش شد و برای دانشگاه هم پسرش را صدا نزد... در حالی که پسر هشت صبح امتحان داشت... هشت و نیم که از خواب بیدار شد گفت: مادر! امتحان را از دست دادم، چرا بیدارم نکردی؟ مادرش گفت: و اللّٰـه دیدم در امتحان آخرت موفق نشدی، پس امتحان دنیایت هم دیگر برایم مهم نیست... الله اکبر! الله به آن مادر به خاطر چنین تربیتی جزای خیر دهد. اما زنان امروز، اگر به ایشان بگوییم مثل این مادر رفتار کنید می‌گویند: از دست دادن امتحانش حرام است❌
🔻عضوگیری جریانات منحرف در پوشش هیئات مذهبی!! 🔹به تازگی هیئت مذهبی و آموزشی تحت عنوان «متوسلین به علامه حسن زاده آملی » در یکی از مناطق نزدیک تهران با افکار و عقاید انحرافی آغاز به فعالیت نموده است. 🔹شنیده‌ها حاکی است اعضاء و مربیان اصلی هیئت هیچگونه سابقه حوزوی و مذهبی نداشته‌اند و فقط با چهره و پوشش موجه انقلابی و مذهبی تردد دارند و مربیان حوزه بیشتر افرادی هستند که دارای پوشش موجه و مونث هستند. 🔹اعضای اصلی معتقد به خودشناسی و آموزش اسلام صحیح در قالب یک فعالیت فرهنگی و آموزشی هستند. 🔹نگاهی به مرامنامه این هیئت، نشان‌دهنده نفوذ جریانات انحرافی در میان اقشار متدین اما بی اطلاع است. 🔹موارد زیر گزیده‌ای از اقداماتی است که اعضا باید به آن متعهد شوند: ۱- در آغاز هرکاری اعضا می‌بایست تعداد ۱۹ بسم الله ذکر نمایند وگرنه کار باطل است. ۲- گفتن اذان با الفاظ و ذکرهای غیرعرف. «مثال بعد از ذکر اشهد ان علی ولی الله می بایست به اشهد ان فاطمه الزهرا (س) تا امام حسن عسگری گفته شود تا اذان صحیح باشد». ۳- هیچگونه نظری درباره منجی و امام زمان(عج) ندارند. ۴- دعا، زیارت و توسل به ائمه مانند شرک و بت‌پرستی بوده و توسل به غیر خدا فقط باید به علامه حسن زاده باشد.
❄️ اصالت داستان شب در روزگاران قدیم درب قصر یکی از پادشاهان لکه سیاهی افتاده بود خادمین درباریان هر کاری می کردند و هر جا که ممکن بود رفتند ولی نتوانستد لکه را از بین ببرند مرد فقیری از این موضوع مطلع شد گفت من میدانم چرا درب قصر پادشاه سیاه شده است مرد فقیر را پیش پادشاه بردند پادشاه از آن مرد فقیر علت لکه سیاه درب را پرسید مرد فقیر در جواب‌ پادشاه گفت داخل درب گرانبهای قصر شما کِرمی هست که دارد از داخل درب را میخورد پادشاه به اوخندید و گفت ای مردک مگر میشود در داخل درب کرم زندگی کند مرد فقیر گفت ای پادشاه من یقین دارم کرمی در آن وجود دارد پادشاه گفت باشه دستور میدهم درب را خراب کنند اگر نبود گردنت را میزنم مرد بیچاره پذیرفت وقتی در را شکافتند دیدند کِرمی زیر قسمت سیاهی لکه رنگ وجود دارد پادشاه از پاسخ او خوشش آمد و دستور داد مرد فقیر را به گوشه ای از آشپزخانه برده و مقداری از پس مانده غذاها نیز به او دادند روز بعد پادشاه که سوار بر مرکب یکی از اسبانش شد بود رو به مرد فقیر کرد و گفت این بهترین اسب من است نظر تو چیست مرد فقیر گفت شاید این اسب در تند دویدن بهترین باشد که هست ولی یک ایرادی نیز دارد پادشاه سوال کرد ای مرد بگو ببینم چه ایرادی مرد فقیر گفت این اسب در اوج دویدن هم که باشد وقتی رودخانه ای ببیند به درون آب میپرد پادشاه باورش نشد برای امتحان صحت ادعای مرد فقیر سوار بر اسب از کنار رودخانه ای گذشت اسب با دیدن رودخانه سریع خودش را درون آب انداخت پادشاه از دانایی مرد فقیر متعجب شد و یک شب دیگر نیز او را در محل قبلی با پس مانده غذا جا داد و روز بعد خواست تا او را بیاورند وقتی فقیر را نزد پادشاه آوردند پادشاه از او سوال کرد مردک بگو دیگر چه میدانی مرد که به شدت میترسید با ترس گفت میدانم که تو شاهزاده نیستی پادشاه به خشم آمد و او را به زندان افکند _ولی چون دو مورد قبل را درست جواب داده بود پادشاه را در پی کشف واقعیت وا داشت پادشاه نزد مادرش رفت و گفت ای مادر راستش را بگو من کیستم این درست است که شاهزاده نیستم مادرش بعد کمی طَفره رفتن گفت حقیقت دارد پسرم من و شاه از داشتن بچه بی بهره بودیم و از به تخت نشستن برادرزاده های شاه هراس داشتیم وقتی یکی از خادمان دربار تو را به دنیا آورد تو را از او گرفتیم و گفتیم ما بچه دار شدیم بدین طریق راز شاهزاده نبودن پادشاه مشخص شد پادشاه بار دیگر مرد فقیر را خواست و از سر دانایی او پرسید مرد فقیر گفت علت سیاهی در را از آنجایی فهمیدم که هر چیزی تا از درون خودش خراب نشود از بین نمیرود علاقه اسب به آب را چون پاهایش پشمی بود و کُلک داشتند فهمیدم که در زمان کُره بودن در زمان چریدن در چراگاه حتما روزی از شیر گاومیشی خوراک کرده و حتما به آب تنی علاقه مند شده پادشاه پرسید اصالت مرا چگونه فهمیدی فقیر گفت: من پاسخ دو سئوال مهم زندگی ات را به تو دادم ولی تو به جای پاداش دو شب مرا به گوشه ای از آشپز خانه فرستادی و‌ غذای پسمانده درباریان دادی چون این کار تو را دور از کرامت یک شاهزاده دیدم فهمیدم تو شاهزاده نیستی لطفا با دقت و به آن عنایت شود