خاکریز
✍️ رمان #سپر_سرخ #قسمت_ششم 💠 مجازات توهین به مقدسات، شلیک گلوله به سر بود، حتی ظن جاسوسی برای دولت
✍️ رمان #سپر_سرخ
#قسمت_هفتم
💠 خودروی وانت باری مقابل در بیمارستان پارک بود و به نظرم اراّبه مرگم همان بود که مرا تا پای ماشین مثل #اسیری کشید و به جای والی #فلوجه خواب دیگری برایم دیده بود که همانجا روبنده را از صورتم کَند، چند لحظه یک دلِ سیر بیپروا نگاهم کرد و دلش به حال اینهمه اشکم نمیسوخت که چشمانم را با کرباس سیاهی بست و داخل ماشین پرتم کرد.
پشت سیاهی پارچهای که چشمانم را کور کرده بود، از ترس در حال جان دادن بودم و او فقط یک جمله میگفت :«مجازاتت ۲۰ ضربه شلاقه که والی فلوجه باید حکمش رو بده!»
💠 وصف خانههای خرابه زندان زنان #داعش را شنیده و میدانستم آن خانه برایم آخر دنیا خواهد بود که دیگر ناامید از این شیطان به #خدا التماس میکردم معجزهای کند.
مچ دستانم در تنگنای زنجیری که با تمام قدرت پیچیده بود، آتش گرفته و تاریکی چشمانم داشت جانم را میگرفت که حس کردم از شهر خارج شدیم.
💠 سکوت مسیر و سرعت ماشین به خیابانهای شهری نمیآمد و مطمئن شدم در جاده خارج از فلوجه حرکت میکند که جیغ کشیدم :«کجا داری میری؟!»
حالا دیگر به #زندان زنان و والی فلوجه راضی شده بودم و با هقهق گریه ضجه میزدم :«منو برگردون فلوجه! مگه نگفتی باید والی حکم کنه، پس داری منو کجا میبری؟!»
💠 چشمانم بسته بود و ندیدم به سمتم چرخیده که از فشار سیلی سنگینش، حس کردم دندانهایم شکست و جیغم در گلو خفه شد.
سرم طوری از پشت به صندلی کوبیده شد که مهرههای گردنم از درد به هم پیچید و او با نجاست لحنش حالم را به هم زد :«مگه عقلم کمه تو رو ببرم پیش والی؟ تو خیلی خوشگلی، حیفه به این زودی بمیری!»
💠 تنم سست و سنگین به صندلی ماشین چسبیده بود، حس میکردم در حال جان کندنم و او به پای همین حال خرابم مستانه میخندید و با زبان نجسش زجرم میداد.
میدانستم پس از آنکه به چنگم آورد، رهایم نخواهد کرد و نمیدانستم میخواهد زنده #آتشم بزند یا سرم را از تنم جدا کند که از وحشت نحوه مردنم همه بدنم میلرزید.
💠 چند روز بیشتر تا #نیمه_شعبان نمانده بود و دلم بیاراده در هوای #صاحب_الزمان (علیهالسلام) پَرپَر میزد که لبهای خشکم را به سختی تکان دادم تا صدایش بزنم، اما فرصت نشد.
انگار مهلت دعا کردنم هم تمام شده و به #قتلگاهم رسیده بودم که ماشین ایستاد و صدایی در گوشم پیچید :«کجا میری برادر؟»
💠 درِ ماشین باز نشده و حس میکردم صدای کسی از بیرون میآید که #داعشی پاسخ داد :«این اطراف خونه دارم.» و این ایستگاه بازرسی، مزاحم غارتگریاش شده بود که با حالتی کلافه سوال کرد :«تفتیش قبلی رد شدم، خبری نبود!»
او مکثی کرد و مردد پاسخ داد :«شبه نظامیای #ایرانی این چند روزه نزدیکتر شدن، برا همین ایستگاههای تفتیشمون بیشتر شده!» و حضور این دختر توجهش را جلب کرده بود که دوباره بازخواستش کرد :«این کیه؟»
💠 دلم میخواست خیال کنم که معجزه #امام_زمان (علیهالسلام) همین است و حداقل به اجبار همین تفتیش داعش هم که شده مرا به فلوجه برمیگرداند که صدایش را صاف کرد :«زن خودمه!»
افسر داعشی طوری دروغش را به تمسخر گرفت که صدای نیشخندش را شنیدم :«اگه زنته، چرا دستاشو بستی؟»
💠 به هر بهانهای چنگ میزد تا مرا به فلوجه برنگرداند که دوباره دلیل تراشید :«نماز نمیخونه! دارم میبرم حدش بزنم!»
دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتم که از چنگال این داعشی به دامن افسر تفتیششان پناه بردم بلکه مرا به فلوجه برگرداند و #مظلومانه ضجه زدم :«دروغ میگه! من زنش نیستم! من فقط یه لحظه روبندهام رو نزدم که بازداشتم کرد!» و اجازه نداد نالهام به آخر برسد که با عربدهای سرم خراب شد :«خودم زبونت رو میبُرم دشمن خدا!»
💠 افسر داعشی از همین چند کلمه آیه را خوانده بود که صدایش را از او بلندتر کرد :«کی به تو اجازه داده خودت حکم اجرا کنی؟»
پشت این چشمان بسته از #وحشت آنچه نمیدیدم، حالت تهوع گرفته بودم و او نمیخواست از من بگذرد که به سیم آخر زد :«این دختر #غنیمت من از جهاده!»
💠 لبهایم از وحشت میلرزید و فریاد افسر تفتیش در صدای کشیدن گلنگدن پیچید :«کی به تو این غنیمت رو بخشیده؟ خلیفه یا والی فلوجه؟»
نمیدانستم کدامیک اسلحه کشیدهاند و آرزو میکردم به جای همدیگر من را بکشند تا این کابووس تمام شود که صدای زشت داعشی به لرزه افتاد :«اگه قبول نداری، برمیگردیم پیش والی!»
💠 از همین دست و پا زدن حقیرانهاش میتوانستم بفهمم مقابل سرعت عمل و اسلحه حریفش به دام افتاده و امید دیدن دوباره فلوجه در دلم جان میگرفت که نهیب افسر داعشی، همین شیشه نازک امیدم را هم شکست :«اگه برگردیم فلوجه نصیب هیچکدوممون نمیشه، خود والی قورتش میده!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
#جهش_تولید
#خاکریز
@jebhetarom
18.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ «درد آشنا» با نوای حاج #مهدی_رسولی مداح اهل بیت (ع) ویژه ماه مبارک رمضان منتشر شد.
متن شعر این نماهنگ به شرح زیر است:
دلبر دلش گرفته، دلدار گریه کرده
عاشق همیشه وقته دیدار گریه کرده
در کسوت گدایی، حرفی بلد نبودیم
سائل همیشه جای اصرار، گریه کرده
به دوستی بنده، مشتاقتر خدا بود
از توبه گنهکار غفار، گریه کرده
درد مریض را جز درد آشنا نفهمید
گاهی طبیب هم با بیمار، گریه کرده
با گریه طفل هرچه که خاسته گرفته
حاجت گرفته کودک، هربار گریه کرده
یک یا حسین گفته، وا کرده روزهاش را
آن تشنه که زمان افطار، گریه کرده
#جهش_تولید
#خاکریز
@jebhetarom
#توئیتگرام
پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم : زمانی که زن با همسرش در منزل مرافعه و مشاجره میکند (دقیقاً) در همان زمان در هر یک از زوایای منزل یک شیطان مشغول کف زدن و شادمانی است و میگوید:
خدایش خوشحال کند کسی که مرا این چنین شاد و خوشحال کرده است
لئالیالأخبار
#جهش_تولید
#خاکریز
@jebhetarom
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج مهدی رسولی، مداح مشهور زنجانی از مردم خواست هر چه قدر که توانایی دارند کمک کنند تا به مردم در روزهای سخت کرونایی کمک شود.
محل برگزاری هیأت ثارالله زنجان این روزها تبدیل به آشپزخانه بزرگی شده تا با پخت غذای گرم و توزیع آن در بین نیازمندان در روزهای سخت کرونایی به آنها کمک شود.
http://fna.ir/ex3ke8
لطفا در گروهها و کانالهای عضو منتشر فرمائید...
#نشرحداکثری لطفا
#جهش_تولید
#خاکریز
@jebhetarom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ابتکار یک پسر ۹ ساله کنیایی برای شستوشوی راحت دستها در دوران کرونا
#جهش_تولید
#خاکریز
@jebhetarom
5.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ادامه عملیات احداث #جاده_خلخال_طارم_منجیل
🔸عملیات خاکبرداری وبازگشایی در قطعه جعفرآباد - خساره محور #کلور_درام_آب_بر با سرعت خوبی در حال اجرا است.
#جهش_تولید
#خاکریز
@jebhetarom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چالش ناموس پرستانه شهربانو منصوریان از ساشا سبحانی: حاضرم تمام پول و زندگی ام رو بهت بدهم تا خواهر و مادر خودت را جلوی چشم میلیون ها آدم برهنه کنی
#جهش_تولید
#خاکریز
@jebhetarom
7.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بخش خبری دیبیسی فارسی
🔸۳۰ آوریل ۲۰۲۰ | ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
🔻با گزارشی از کسرا حاجی و گفتگو با دکتر منوچهر خردمند کارشناس مسائل عمومی😂
💬DBCpersian
#جهش_تولید
#خاکریز
@jebhetarom
آب رو اینجوری بخور که دیرتر تشنه بشی!
🔹هوشمندانه آب بخورین! به خصوص وقتی که روزه میگیرین!
🔹وقتی به آب دانه چیا، تخم شربتی یا خاکشیر اضافه کنین این مواد تو خودشون آب جذب میکنن و در واقع انگار شما مقدار بیشتری آب خوردین! برای همین دیرتر تشنه میشین! در مورد دانه چیا و تخم شربتی به خاطر فیبر زیادی که دارن حتی دیرتر گرسنه میشین!
#جهش_تولید
#خاکریز
@jebhetarom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مریم یوسفی معلم گیلانی به همراه دخترشان در حال تهیه ویدئو برای دانش آموزان کلاس پنجمی بودند که توسط دانش آموزان برای روز معلم غافلگیر شدند./شبکه های اجتماعی
#جهش_تولید
#خاکریز
@jebhetarom