eitaa logo
جِنابِ او +:
251 دنبال‌کننده
2هزار عکس
359 ویدیو
1 فایل
_منِ او ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت ؛ جایت همیشه در دلِ من درد میکند . : تو را چون جان خود میدانمت .... -گوش شنوا https://harfeto.timefriend.net/17335137153733
مشاهده در ایتا
دانلود
؛
خب من اصلا دچار فروپاشی روانی نشدمم . *سیل داره خونمون رو میبره.
من واقعا در برابر کسی که یکی از آدمای زندگیش رو از دست داده ناتوانم جدی فقط میتونم وقتی دیدمش بشینم باهاش گریه کنم اصن نمی‌دونم چه برخوردی باهاش داشته باشم چی باید بگم بهشش😭😭.
جِنابِ او +:
من واقعا در برابر کسی که یکی از آدمای زندگیش رو از دست داده ناتوانم جدی فقط میتونم وقتی دیدمش بشینم
جدی ناراحتم وقتی که من توی این شرایط بودم همش بهم پیام میداد باهام حرف میزد ولی من حتی نمیدونمم بهش چی بگمم ، خدایا منو خیار کنن.
اصن امشب دلیل برا گریه بسیار🤌
در این قاب همتا و بلقیسی رو می‌بینید که همزمان دارن از ابرها عکس میگیرن😂😞
-وقتی بعضی از اوقات میرم چت هایی که برای ۳ و ۴ سال پیش با دوستام رو داشتم میخونم انگار یه ماشین زمان سوار شدم تا برم‌ پیش حس و حالات و اتفاق هایی که برای کوکبِ اون زمان افتاده و من واقعا توی احساسات اون دخترِ کوچک غرق میشم و انگار از اول دارم همه چیو باهاش تجربه میکنم و تموم اتفاقات دردناکی که براش توی اون سنین افتاده رو دوباره تجربه و حس میکنم و بعضی اوقات انقد این احساسات واقعی هستن که باعث میشه یه دور دیگه بشینم اشک بریزم .
امروز رفتیم رفیقم رو ببینم چون مامان بزرگش فوت کرده ، از در رفتیم تو با مامانش و خواهرش خیلی با فیس غمگین و اینا دست دادم و تسلیت گفتم تا رسیدم به این آدم ، چشماش قرمز بود یعنی معلوم شبانه روز نشسته زار زده بعد یهو دستمو گرفت برد یه گوشه بعد قیافه عین دلقکا برگشته میگه که آره کوکبب دارم از خنده پاره میشم از وقتی قیافه ی شما ها رو دیدم 🤣🤣😭
مامانم امشب برگشت به خانومه گفت که اسم پسر کوچیکه فلانی چیه ، خانومه هم خیلی رندوم برگشت فاطمه 🤣🤣 یعنی من داشتم وسط اون پاره میشدمممم .
یعنی هر چیزی حتی انقد 🤏 به تو مربوط باشه یه جوری ناراحتم می‌کنه که انگار هیچ وقت توی زندگیم خوشحال نبودم .
جداً من از جمع های شلوغ متنفرم و‌ امروز توی یکی از شلوغ ترین جمع های کره ی زمین بودم و من نمیتونم این همه حجم داده ی توی مغزم که بهم دادن رو تحمل کنم و ریلکس کنم و باید یه روز فقط باید بشینم سقف رو نگا کنم تا مغزم خالی بشه بتونم زندگی کنم .
واقعا بهترین جا برای من اتاقمه تهش دیگه خونه مامان بزرگام من اصن دیگه هیچ جا نمیرمم😭😂
چرا نمیشه هر چیزی که به تو مربوط میشه عین آینه ی دق توی زندگی من نباشه و بزاره من زندگیمو کنم؟
من خیلی شبیه مامان بزرگ ، بابا بزرگام ، دوست دارم زود شام بخورم سریع هم بعد شام بخوابمم😞😂
من این همه مراقبت کردم که مریض نشمممم به خاطر کنکوررر بعد الانننن دارم تب میکنمم نمیخواممم😭
جدی مریضی رو نمیتونم اونم شب یلدااا.
یعنی بعضی وقتا انقد خوابای سمی در عین حال وحشتناکی راجب آدما میبینم که اصن دیگه روم نمیشه برم براشون تعریف کنم بنده خداها همه تروماهای قبلیشون یادشون میاد .
شب یلدایی که توش مریضی و از همه داغون و زشت تری چیه ؟ آفرین سگ است
یلداتون مبارک 🍉🍡