#روایت_شهید_مردم 🔰 روایت دل 🔸یادمه اولین بار که اسم آقای رئیسی رو شنیدم اولین بار دخترم ستوده رو بردیم حرم امام رضا(ع) زیارت. ماه رمضان بود وارد حرم شدم یه تغییراتی رو داخل حرم دیدم آب خوری‌ها رو دورش حفاظ مرتبی کشیده بودن که مسافرا یا کسی که روزه نیست به راحتی اونجا از آب استفاده کنه و یه سری فضاها بود برای استراحت و... خلاصه حس خوبی نسبت به بقیه مواقع بهم دست داد که انگار میزبانی که فکر همه جا رو برای مهمان کرده؛ بیشتر میزبانی امام رضا (ع) به چشم اومد بعد از اون زیارت از همسرم پرسیدم چه مسئول خوبی! این کیه که حواسش به نکته‌های ریز هم بوده؟! گفت تولیت آستان قدس رضوی رو آقای رئیسی نامی مسئولیتش رو گرفته بعد اون تو زمان انتخابات اسمش رو برا دومین بار شنیدم، از مردم داریش حال خوبی تو ذهنم مونده بود در مورد رزومه کاریشم که مطالعه کرده بودم بهش با افتخار رای دادم. و بار سوم هم که سقوط بالگردش رو و خبر شهادتش رو همراه با یارانش که هر کدوم در جایگاه خودشون افراد مثال زدنی بودن...! اما از دیشب به این فکر میکنم که چرا بعد ریاست جمهوریش تپوق زدنهاش، کم حرفیش و... خودم که سواد دیپلماسی نداشتم مدعی شدم که ایشون سواد دیپلماسی نداره و خیلی چیزای دیگه رو بیشتر شنیدم و خودش و کارهای اصلیش رو ندیدم این که از موقع‌ای که اومد جلوی اختلاس و ... رو گرفت و بعضی اختلاس‌ها حتی میدونست دوران خودش به ضررش تموم میشه رو نشون داد و من اینها رو ندیدم و اون رو هم در ردیف بقیه اختلاس گرا دیدم شاید کم حرف میزد و بیشتر عمل می کرد تا عمل بیاد به نتیجه برسه زمان میبره و من غافل از این که بهای این زمان جان آدم هاست و باید زودتر میشناختمش تا شاید یه جاهایی همراه با بقیه قدردان تلاش و خدمتش میشدم نه حالا تسلیت گو و قدردان جسم بیجانش. هر چند که این هم به نوعی ادبه که بعضی‌ها از این هم غافل‌اند. و این سیستم در بین ما آدم‌ها ادامه داره و تاریخ نشون داده تو هر جامعه‌ای آدم‌های ارزشمندی از دست رفتن یا شهید شدن تا راه بقیه روشن بشه خوش به حالشون راهبرن خدا کنه درسی که این ماجرا داشت رو دریافت کنیم نمیدونم خدا نکنه داستان این باشه که قدر نعمت رو نمیدونیم به موقع وکار و به جایی میرسونیم که باید نعمتها حتما از دست برن تا اندکی بدونیم و الحمد الله که خداوند رحمان و رحیمه روح تک تکشون شاد و شفاعت امام رئوف نصیبشون و از ما راضی باشند ان‌شاءالله باید که از جان بگذری تا لایق جانان شوی 🔹 به روایت مربی جت پلاس: خانم کربلایی از درگز 🔻 شما نیز روایت خودتان را برایمان ارسال نمایید https://jet8.ir 🔆 پیش به سوی روشنایی #شهید_مردم #جت_پلاس @jet8ir

#روایت_شهید_مردم 🔰 شهید جمهور 🔹 به روایت فاطمه ولی الهی از درگز 🔻 شما نیز روایت خودتان را برایمان ارسال نمایید https://jet8.ir 🔆 پیش به سوی روشنایی #شهید_مردم #جت_پلاس @jet8ir

#روایت_شهید_مردم 🔰 شهید خدمت 🔸درمیان مردم ایام پیاده روی اربعین در مرز مهران همراه آقای رئیسی بودیم. وقتی مردم متوجه حضور ایشان شدند آمدند سمت او؛ محافظان جلوی مردم را گرفتند و نمی گذاشتند آنها جلوتر بیایند؛ اولین باری بود که آقای رئیسی را اینقدر ناراحت می‌دیدم؛به محافظ ها تَشَر زد و گفت با مردم کاری نداشته باشید! 🔹 به روایت فاطمه برقبانی از نوده انقلاب 🔻 شما نیز روایت خودتان را برایمان ارسال نمایید https://jet8.ir 🔆 پیش به سوی روشنایی #شهید_مردم #جت_پلاس @jet8ir

#روایت_شهید_مردم 🔰 مصاحبه مردمی 🔹 به روایت زهرا جامی حسن آبادی از فیض آباد 🔻 شما نیز روایت خودتان را برایمان ارسال نمایید https://jet8.ir 🔆 پیش به سوی روشنایی #شهید_مردم #جت_پلاس @jet8ir

#روایت_شهید_مردم 🔰 ادامه مصاحبه مردمی 🔹 به روایت زهرا جامی حسن آبادی از فیض آباد 🔻 شما نیز روایت خودتان را برایمان ارسال نمایید https://jet8.ir 🔆 پیش به سوی روشنایی #شهید_مردم #جت_پلاس @jet8ir

#روایت_شهید_مردم 🔰 روز حادثه 🔸 ساعت 17 روز حادثه بیرون بودم عجیب بود، هر چند نفری سرشون تو گوشی با هم صحبت می‌کردند. نشان از خبر گسترده‌ای بود؛ گوشی رو که نگاه کردم تیتر همه کانال‌ها: فرود سخت بالگرد رئیس جمهور بود. از زبونم 14000صلوات نذر سلامتیشون در اومد و لحظه به لحظه پیگیرحادثه. تا اون لحظه نمی‌دونستم بستگان آقای رئیسی این همه زیادند تو مساجد قرائت دعای توسل و خیلی‌ها بی‌تاب و همه جا اسم آقای رئیسی و تیم همراه، انگار تا الان آقای رئیسی نبود! تا صبح پای شبکه خبر تسبیح به دست روز تولد ولی نعمتمون به اضطراب و صبح... آقای رئیسی و تیمشون ققنوس وار زمین رو ترک کرده بودند و میلیون‌ها نفر در حسرت دیدار دوباره‌شون موندند. اما مقاومت چون الماس درخشید و امت اسلام در تلاش بیشتر برای آزادی. چون تو را نوح است کشتی بان، زطوفان غم مخور 🔹 به روایت فاطمه زهرا بهروزیه از نیشابور 🔻 شما نیز روایت خودتان را برایمان ارسال نمایید https://jet8.ir 🔆 پیش به سوی روشنایی #شهید_مردم #جت_پلاس @jet8ir

#روایت_شهید_مردم 🔰 شهید خستگی ناپذیر 🔸 در دولت سیزدهم چه ها گذشت؟؟ 🔹 به روایت مهلا نفیسی زاده از قدمگاه 🔻 شما نیز روایت خودتان را برایمان ارسال نمایید https://jet8.ir 🔆 پیش به سوی روشنایی #شهید_مردم #جت_پلاس @jet8ir

#روایت_شهید_مردم 🔰 تلخ ترین روز💔 🔸 یکدفعه تمام بچه‌ها توقف کردند داشتیم فوتبال بازی می‌کردیم و خوشحال بودیم که امشب مراسم ولادت امام رئوفمان (ع) هست و ما جشن می‌گیریم همینطور که فوتبال بازی می‌کردیم یکی از دوستانم که پایش درد می‌کرد کنار زمین نشسته بود و گوشی به دست حیران شد گفتیم چه شده؟ گفت خودتان بیایید ببینید، همگی به سمت تلفن رفتیم و خبر فرود سخت بالگرد حامل رئیس جمهور رو دیدیم و شنیدیم. من گفتم خبر تایید نشده است و ممکن است شایعه باشد. با همین حرف من، بچه‌ها امیدوار شدند اما همچنان مضطرب و نگران بودند. به بازیمان ادامه دادیم اما کسی حال نداشت که بازی کند. که دیدیم دوستم از خوشحالی چشمانش برق میزند می‌گفت یکی از منابع رسمی خبر در ایران گفته بالگرد فرود اضطراری داشته و هم اکنون با خودرو در حال حرکت به سمت تبریز هستند. آمدم خانه و تلویزیون را روشن کردم تلویزیون هم می‌گفت بالگرد فرود سخت داشته اما خبری از خودرو نبود. داخل کوچه‌ها همه نگران و دست به تسبیح در حال دعا برای سلامتی آیت الله رئیسی و هیئت همراه بودند. مراسم جشن تبدیل به دعا شد و همگان دست به دعا برداشتند حال و هوای عجیبی بود. امام رضا شب ولادتش انگار که خادمش را طلب کرده بود. تا ساعت 3 بامداد بیدار بودم تا شاید خبر سلامتی ایشان را بشنوم اما نفهمیدم کی خوابم برد دو بار هم حتی در خواب بیدار شدم و از گوشی اخبار را پیگیری کردم دیگر صبح شده بود مادرم مرا با نگرانی زیاد بیدار کرد دیدم تلویزیون دارد اخبار شهادت را پخش می‌کند [اِنّا لِلّه وَ اِنّا اَلَیهِ الرّاجِعون] افتادم روی زمین مادرم با جیغ و داد آب قندی برایم درست کرد کمی بهتر شدم. رفتم بیرون تا هوایی به سرم بخورد و آرام شوم داخل کوچه هیچ کس نبود به قول معروف مرغی پر نمیزد! آری امام رضا(ع) در شب ولادتش خادمش را خواست حالا می‌فهمم سیل و باران در مشهد بی دلیل نبوده و بی‌قراری برای خادم الرضا بوده! 🔹 به روایت یونس ناصری نسب از عشق آباد 🔻 شما نیز روایت خودتان را برایمان ارسال نمایید https://jet8.ir 🔆 پیش به سوی روشنایی #شهید_مردم #جت_پلاس @jet8ir

#روایت_شهید_مردم 🔰 علت خوشحالی دشمنان از شهادت رئیس جمهور ایران 🔸 پرداختن به حقایق حادثه سال 1360 و نشان دادن جایگاه مهم رئیس جمهور و مقام دستگاه قضایی 🔹 به روایت فاطمه ملکیان از نقاب 🔻 شما نیز روایت خودتان را برایمان ارسال نمایید https://jet8.ir 🔆 پیش به سوی روشنایی #شهید_مردم #جت_پلاس @jet8ir

ده روایت از کارآمدی رئیس جمهور در راه ساختن 🇮🇷ایرانِ قوی🇮🇷 اگر بخونید خیلی در ساختن روایت های واقعی و مشاهده پیشرفت های ایران کمکتون میکنه👌🏻 🔻 شما نیز روایت خودتان را برایمان ارسال نمائید. https://jet8.ir 🔆 پیش به سوی روشنایی #شهید_مردم #جت_پلاس #راه_ابراهیم @jet8ir

#روایت_شهید_مردم 🔰 خادم الرضا (ع) 🔹 به روایت پریسا وافی از بجستان 🔻 شما نیز روایت خودتان را برایمان ارسال نمایید https://jet8.ir 🔆 پیش به سوی روشنایی #شهید_مردم #جت_پلاس @jet8ir

#روایت_شهید_مردم 🔰 خبری ناگوار 🔸 از مدرسه که آمدم گوشی را برداشتم و در حال گردش و گشت و گذار در فضای مجازی بودم که خبری چشمان مرا به سوی خود خیره کرد. در یکی از صفحات مجازی نوشته بود خبر های تایید نشده حاکی از فرود سخت بالگرد برای رئیس جمهور است. پس از مدتی کوتاه که مانند عمری بر من گذشت تلویزیون و شبکه خبر هم برنامه هایش را قطع کرد و به پوشش این خبر روی آورد تلویزیون هم دقیقا همین متن را خواند، تمامی شبکه‌های صداوسیما به شبکه خبر متصل شده بود و این نشان دهنده‌ی مهم بودن خبر بود. پس از چند دقیقه از تلویزیون با وزیر کشور تلفنی تماس گرفتند و ایشان هم خبر را تایید نمودند و افزودند که نیرو‌های امدادی سریعا به محل اعزام شده‌اند. نگران شده بودم، عرق پیشانی‌ام خشک نمی‌شد، پدرم هم مضطرب بود و همزمان هم باید به مزارع کشاورزی میرفت؛ من که دیدم حالش چندان خوب نیست با خود گفتم تنهایی با این حال خطرناک است برود پس من هم می‌روم. قرار بود تا ظهر روز بعد مشغول به آبیاری درختان باشیم. متاسفانه گوشی‌ها آنتن نداشت و از اخبار مطلع نبودیم صبح روز بعد حوالی ساعت 8 که بیدار شدم پدرم که از آن سوی درختان می‌آمد به من گفت تو به خانه برو و غذایی برای صبحانه بیاور و اخبار سانحه بالگرد را هم پیگیر باش. زمانی که به خانه رسیدم مادرم را بسیار نگران و غمگین دیدم که رو به روی تلویزیون اشک می‌ریزد، نگاهی به تلویزیون که انداختم سرجایم میخ کوب شدم. <انا لله و انا الیه الراجعون> این جمله را که گوینده اخبار بیان کرد شتابان بدون غذا به سمت زمین‌های زراعی روانه شدم تا این خبر تلخ را به پدرم برسانم. با نفس نفس‌هایم نمیتوانستم سخن گویم. پدرم گفت می‌دانی چه شده؟ گریه‌کنان گفتم از کجا فهمیدی؟ با بغضی که در گلویش جا خوش کرده بود گفت عمویت این خبر را به من داد. زمان آبیاری درختان که تمام شد به سوی خانه راه افتادیم داخل روستا و کوچه پس کوچه‌ها همگی به نشانه‌ی عزا مشکی پوش بودند. برنامه‌های ولادت امام رضا(ع) هم در مسجد روستا لغو و به جای آن مراسم عزاداری برپاشد. بیشتر مردم روستا نگران این بودند که کشور عزیزمان در حال حاضر نه رئیس قوه مجریه دارد و نه رئیس قوه مقننه، مجلس دوازدهم هم قرار بود افتتاح شود که به دلیل این اتفاق تلخ به تعویق افتاد، اما پشتمان به رهبرمان گرم بود. نگرانی‌های مردم با یک جمله بر طرف شد رهبر معظم انقلاب (مد ظله العالی) فرمودند: مردم دلواپس نباشند در کار کشور خللی ایجاد نخواهد شد. با همین یک جمله ایشان به تمامی مردم کشورمان آرامش بخشیدند این اتفاق ناگوار برای من جز یک تحلیل نداشت [امام رضا (ع) در شب ولادتش خواست که خادمش کنارش باشد] ان شاءالله که این اتفاق موجب برکت انقلاب اسلامی باشد. 🔹 به روایت عرفان رضایی از عشق آباد 🔻 شما نیز روایت خودتان را برایمان ارسال نمایید https://jet8.ir 🔆 پیش به سوی روشنایی #شهید_مردم #جت_پلاس @jet8ir