به نام خالق زنانی که تاریخ را میآفرینند🇮🇷
پویــــــش
" من هم سحر امامی هستم"
1⃣ قصه واقعی این روزها را تو برایمان بگو:
از آن مادرانی که این روزها کمر همت بستهاند و علاوه بر گرمنگهداشتن کانون خانواده، به هر نحوی جهاد میکنند👩👧👦✌️🏻
- از آن پزشکانی که خدمت را رها نکردهاند🏥
- از آن معلمانی که گرچه آموزشهای مدرسه تعطیل است، اما کلاس را ترک نکردهاند و پرورش در نظرشان ادامه دارد📚
"تمام بانوانی که:
پا به رکابِ جنگند، حتی اگر سلاحشان یک قابلمه باشد"
2⃣ حماسه سرایی کودکان و نوجوانان📹
3⃣ انگشت اشارهات را بلند کن و رجز بخوان☝️🏻
📌قالب اثر:
_عکس نوشته
_ویدیو کوتاه
_ پادکست
📩 ارسال آثار از طریق پیامرسان ایتا:
@Dabirkhanehadmin
🔆 پیش به سوی روشنایی
#جهاد_تبیین✊🏻
#شیرزن_ایرانی
#من_هم_سحر_امامی_هستم
@jet8ir
لیگ جت خراسان رضوی
به نام خالق زنانی که تاریخ را میآفرینند🇮🇷 پویــــــش " من هم سحر امامی هستم" 1⃣ قصه واقعی
سلام به سربازان جنگ نرم
برای اینکه نقشه ذهنی قوی تری داشته باشید برای تولید محتوا، در چند قالب رسانه ای مواردی رو ارسال می کنیم براتون که بعد شما وارد میدون بشین و برامون بفرستین
👇🏻ببینید نمونه ها رو👇🏻
@jet8ir
7.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از این همراهی مردم...
#من_هم_سحر_امامی_هستم
@jet8ir
28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از این رجز خوانی ها...
#من_هم_سحر_امامی_هستم
@jet8ir
داشتم مثل هر شب، بیهدف بین کانالهای تلویزیون میچرخیدم. نه دنبال چیزی بودم، نه حتی امیدی به شنیدن خبر خوب.
فقط دلم میخواست صدایی باشد، نوری باشد، چیزی که این تاریکی ذهنم را کنار بزند.
ایستادم روی شبکه خبر.
زنی با صدای آرام و رسا مشغول خواندن خبر بود. صدایش انگار نه از حنجره، که از قلبش بیرون میآمد. چهرهاش را قاب گرفته بودند، آنقدر نزدیک که میشد لرزش مردمک چشمش را دید… اما نمیلرزید.
و همان لحظه بود که صدا آمد.
اول یک “هُوم” سنگین، بعد انفجار.
تلویزیون لرزید. صداها در هم پیچید. تصویر لحظهای تار شد، موجدار شد، خاک و غبار از پشت قاب بالا آمد. انگار خود انفجار، از دل صفحه نمایش بیرون زد.
من خشکم زد.
دستم بیحرکت ماند روی کنترل.
اما زن، همانجا ایستاده بود.
یک لحظه پلک زد. نفسش را نگه داشت. بعد با صدای کمی پایینتر، گفت:
«لحظاتی پیش انفجاری در نزدیکی ساختمان صدا و سیما رخ داد…»
و بعد…
از جایی بیرون قاب، صدا بلند شد:
«اللّه اکبر… اللّه اکبر…»
صدای اذان نبود اما
صدای خوف هم نبود.
صدای ایمان بود.
صدای کسانی که در دل دود و ترکش هنوز ایمان داشتند.
زن اخبارگو کمی جلو آمد.
انگار بخواهد صدایش را بلندتر کند،
نه از ترس، بلکه از یقین.
و بعد، رجز خواند.
صدایش محکم شد. گفت:
«ما صدای این مردمیم. صدایی که خاموش نمیشود. حتی اگر در قلب آتش باشد، خواهد ماند. صدایی که در برابر دشمن، در برابر ترس، ایستاده…»
من در خانهام بغض کرده بودم. اشک توی چشمم جمع شده بود. نه از وحشت، که از افتخار.
او
همان زنِ سادهی اخبارگو،
شده بود تصویر مقاومت.✌️
نه اسلحه داشت،
نه جلیقه ضدگلوله.
فقط یک صدا داشت و
یک ایمان
که از بلندترین منارهها هم رساتر بود....
و من، همانجا در دل شب، با صدایی که به زحمت از گلویم بیرون میآمد، همراه با تلویزیون زمزمه کردم:
«اللّه اکبر…»
و دانستم، گاهی جنگ با گلوله نیست.
گاهی جنگ، همین است:
ایستادن، نفسکشیدن،
و ادامه دادن،
وقتی همه چیز میخواهد فرو بریزد...
#من_هم_سحر_امامی_هستم
@jet8ir
19.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از این مقایسه ها...
#من_هم_سحر_امامی_هستم
@jet8ir
7.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از این رجز خوانی و عرض ارادت به وطن با زبان های مختلف...
#من_هم_سحر_امامی_هستم
@jet8ir
19.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از این اشاره ها...
#من_هم_یک_سحر_امامی_هستم
@jet8ir
از گفتن این قصه های واقعی شیرزنان...
متخصص قلب درجه یک به خاطر صدای پدافند و انفجار فقط یکساعت خوابیده!
ویلا داره شمال ولی مونده تهران کمک کنه به بیمارهاش
میگه تو جنگ بیشتر به من احتیاج دارن قلبها ضعیفتر میشه...
کل کلینیک تعطیل هست و به ایشون هم گفتن نیا!
ولی اومده ....دمت گرم...راهبر من تویی ...انسانیت تویی
#من_هم_سحر_امامی_هستم
@jet8ir
لیگ جت خراسان رضوی
به نام خالق زنانی که تاریخ را میآفرینند🇮🇷 پویــــــش " من هم سحر امامی هستم" 1⃣ قصه واقعی
⭕️ نمونه هایی که گذاشته شده برای این پویش، جهت اینکه ایده به ذهن شما برسه
اما یادتون باشه حتما کارهایی که ارسال می کنید تولید خودتون باشه
نیازی نیست که با دوربین باشه یا تجهیزات خاصی داشته باشیم
با گوشی خودتون هم میتونید ایده های خلاقانه داشته باشید و اثر تولید کنید
از این به بعد نمونه ای از کارهایی که خودتون خلق کردید برامون ارسال کردین رو می فرستیم که بیشتر آشنا بشین...
#من_هم_سحر_امامی_هستم
@jet8ir