. ما تازه رسیدیم خونه 😮‍💨 بیاین براتون بگم قصه ی جیران شدنه جیرانو... 📜🌱 .

. چهارسال پیش من و آقای بادامکی اولین لیبل مون رو با برند جیران چاب کردیم... ✨ درست یک ماه بعد از فوت آقا سید موسوی ... 🥺 .

. آقا سید بزرگوار، پدر بزرگ ِ مادری آقای بادامکی هستن... از اون آقا سید های نورااانی ✨ یعنی آقای بادامکی از طرف مادر ریشه سیادت دارن، میشن میرزا محمد بادامکی ☺️ .

. بابا بزرگ برای من بابا بزرگ قصه ها بودن، قد بلند و چهارشونه... با جلیقه و کلاه سبز 🥺 خدا رحمتشون کنه، همه خیلی دوسشون داشتن و قبولشون داشتن .

. بابابزرگ یه باغی داشتن به اسم باغ جیران 🌱 ( البته میگفتن جیرون) که سر این باغ کشاورزی میکردن کار میکردن و زحمت میکشیدن🌾 مامان اقای بادامکی میگن من هنوز مدرسه نمیرفتم که بابام باغ جیرانو داشتن! .

. این شد که ما به یاد ایشون برای شادی روحشون🌱 برای اینکه برکت کسب و کارمون باشن✨ برای اینکه هروقت راضی بودید از یه کار ما یه محصول ما یه خدا بیامرزه بگید... اسم برندمونو گذاشتیم جیران 🌱 .

. یه فاتحه برا صاحب واقعی برند جیران برا آقا سیدمون که برکت کسب و کار جیران هستن بخونید🌱 ان شالله به حق جدشون حاجت هاتون براورده به خیر بشه 🤲 .

. موافقی بریم یه سر باغ جیرانم باهم ببینیم...؟! 🌱 .

. بریم یه دوری هم داخل باغ جیران بزنیم... ☝️🏻🌱 البته باغ جیران وقتی بابا بزرگ داخلش کار میکردن صفای دیگه ای داشت... .

. بابا بزرگ خورشید عمرش غروب کرد اما واقعا تو دل هامون زنده ست و همیشه یادشون میکنیم...🥺🌱 غروب کردنشونم قشنگ بود... کلید دار و خادم مسجد بودن نمازشونو که خوندن در مسجدو که بستن همونجا جلوی در حالشون بد شد و تمااام.... آخه خدا کسایی که قشنگ زندگی میکنن رو قشنگ میبره... 🥺 .

. سلام ☺️ شبتون بخیر باشه 🌱 پدر و پسر مشغول انجام کارهای قرعه کشیِ .... ؟! شما بگید قرعه کشی چی!!😉👇🏻 🆔@ADMIIN_JEYRAN .

. هربار قرعه کشی داریم یه تمرین مهارت دست ورزی برا علی 😁 همینقدرم با دقت و تمرکز انجام میده 😅🤌 بقول علی قراره همیشه قرعه کُشی کنیم از این به بعد 🙈 .