eitaa logo
جیران‌خاتون🌚
203 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
833 ویدیو
0 فایل
•بخدا درست من تویی،راست من تویی •مهر من تویی، ماه من تویی♥️✨ •روایت عاشقانه جیران تجریشی و ناصرالدین‌شاه💕🥲 https://harfeto.timefriend.net/16791454643294 ناشناس‌کانال‌:
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جـیـࢪان مـاه🤍🌙
۲۶۰ تاییمون مبارک مرسی ازتوننن💗✨
جیران‌خاتون🌚
۲۶۰ تاییمون مبارک مرسی ازتوننن💗✨ #مدیر
مبارکت باشه عزیزم انشالله 1kبودنت رو با هم جشن بگیریم 😍❤️
فصل ۲ پارت ۴۴ -آبچی چیزی که جا نذاشتی؟ +نه گلنسا دیگه برم -خداحافظ +خداحافظ بعد از خداحافظی در اتاق را بستم و در راهرو به سمت کالسکه به راه افتادم قصد داشتم اول پیش ناصر بروم و با هم به سمت کالسکه برویم نزدیک اندرونی شاه بودم خواستم جلو بروم که سارای گرجی رو دیدم که با ناصر در حال خداحافظی بودند پشت دیوار پنهان شدم و آنها را دید زدم و صدایشان را می‌توانستم بشنوم سارا لب زد : -ناصر دلتنگت میشم +زود برمی‌گردم سارا چهره اش غمگین شد و لب زد :چرا میخوای با اون دختره بری نکنه اونو بیشتر دوست داری ناصر لحظه ای سکوت کرد قلبم تند تند در سینه ام میزد و منتظر جواب بودم سارا هم منتظر ناصر را نگاه میکرد که بعد مدت کوتاهی ناصر لب باز کرد : +معلومه که تو رو بیشتر دوست دارم می‌دونی چرا دارم با اون میرم؟چون دلم براش میسوزه سارا لبخندی زد و بعد از خداحافظی دور شد و ناصر هم به سمت کالسکه رفت و من ماندم و قلبی شکسته
پارت ۴۴ گفتم دو پارت می‌فرستم اما چون این پارت زیاد بود فعلا اینو بخونید اگه بازم خواستید بگید 🎀
همسایه ها ۱ نفر بفرستید اینور ۲۰۰ تا شیم @Jeyran_khaton
فصل ۲ پارت ۴۵ نمی‌دونم اون حرفی که به سارا زدم راست بود یا نه اما من هیچی یادم نمیاد نمی‌دونم کی رو قبلاً دوست داشتم و دوست نداشتم اما اینو می‌دونم که دلم برای جیران نسوخت که اون رو به سفر بردم فکر نمیکنم عاشقش باشم آره من سارا رو دوست دارم عاشقشم این چیزیه که می‌دونم اشک امونم رو بریده بود و همش از چشم هایش می‌ریخت ناصر به جای عشق به من ترحم داشت؟ احساس خفگی میکردم احساس کردم راه گلویم بسته شده به سرفه افتاده بودم و کسی هم آن دور و اطراف نبود که ناگهان کسی جلوی دهانم آب گرفت و در دهانم ریخت سرفه ام که تمام شد پاهایم خم شد و داشتم می‌افتادم که در آغوش کسی افتادم
اینم پارت ۴۵ ولم کنید فقط😂💔
۲۰۰ تایی شدنمون مبارک 💕💕💕💕💕 ممنون از همسایه های عزیز🎀✨🌼🌹