پرونده شهادت سردار سلیمانی در مرحله ثبت دادخواست است
🔹قاضی ویژه رسیدگی به پرونده ترور سپهبد شهید قاسم سلیمانی و همراهانش در ارتباط با روند رسیدگی به این پرونده گفت: فعلا در مرحله ثبت و تقدیم دادخواست هستیم.
#انتقام_سخت
#مرگ_ب_آمریکا
#سردار_سلیمانی
@jihadmughniyah 🕊
♡✧❥꧁💜꧂❥✧♡
#اندکی_تفکر
از بیسیمچی ...📞
به ملت غیور ایران...📞
☜به کسی که ادعای ولایتمداری دارد ولی در تریبونها
بـی ادبانه
و با کنـایه
از ولایت سرپیچی میکند
✅رای اعتماد ندهید
@jihadmughniyah 🕊
♡✧❥꧁💜꧂❥✧♡
..💙•°
از بین ڪُلِ خلق
تو را دوسـت دارمَت
حُبـے لَڪَ الْهَوٰا
بِـاَبٖـے اَنْـتَ یٰا #حُسیــن...
#کاشزائرتبودم••💙
#حال_دل_خراب💔😔
هدایت شده از 『استوره ے مقاومت』
#کتاب_دختر_شینا🏴
#خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🏴
#همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🏴
#نویسنده :بانو بهناز ضرابی..
فصل سیزدهم ..( قسمت ۱۲)🏴
🏴بسم رب الشهدا و الصدیقین🏴
اصلا دیگر ناراحت نبودم به همین خاطر بعد از یکی دو ماه بی حوصلگی و ناراحتی بلند شدم و خانه را از آن بالا جارو کردم و دستمال کشیدم آبگوشتم را بار گذاشتم بچه ها را بردم و شستم حیاط را آب و جارو کردم آشپزخانه را شستم و کابینت ها را دستمال کشیدم خانه بوی گل گرفته بود برای ناهار صمد آمد از همان جلوی در می خندید و می آمد بچه ها دوره اش کردند و ریختند روی سر و کولش توی هال که رسید نشست بچه ها را بغل کرد و بوسید گفت: به به قدم خانم چه بوی خوبی راه انداخته ای.
خندیدم و گفتم: آبگوشت لیمو است که خیلی دوست داری.
بلند شد و گفت: این قدر خوبی که امام رضا علیه السلام می طلبدت دیگر.
باتعجب نگاهش کردم. با ناباوری پرسیدم: می خواهیم برویم مشهد؟!
همان طور که بچه ها را نازو نوازش می کرد. گفت: می خواهید بروید مشهد؟
آمدم توی هال و گفتم: تو را به خدا اذیت نکن راستش را بگو.
سمیه را بغل کرد و ایستاد و گفت: امروز اتفاقا از یکی از همکارها شنیدم برای خواهرها تور مشهد گذاشته اند. رفتم ته وتوی قضیه را در آوردم دیدم فرصت خوبی است اسم تو را هم نوشتم. گفتم: پس تو چی؟!
موهای سمیه را بوسید و گفت: نه دیگه مامانی این مسافرت فقط مخصوص خانم هاست باباها باید بمانند خانه.
گفتم: نمی رم یا با هم برویم یا اصلا ولش کن من چطور با این بچه ها بروم.
سمیه را زمین گذاشت و گفت: اول آبگوشتمان را بیاور که گرسنه ام. اسمت را نوشته ام. باید بروی. برای روحیه ات خوب است. خدیجه و معصومه را من نگه می دارم تو هم مهدی و سمیه را ببر. اسم شینا را هم نوشتم.
گفتم: شیناکه نمی تواند بیاید خودت که می دانی از وقتی سکته کرده مسافرت برایش سخت شده به زور تا همدان می آید. آن وقت این همه راه نه شینا نه.
گفت: پس می گویم مادرم باهات بیاید. این طوری دست تنها هم نیستی. گفتم:ولی چه خوب می شد. می آمدی. گفت: زیارت سعادت و لیاقت میخواهدکه من ندارم خوش به حالت برو سفارش ما راهم به امام رضا بکن بگوامام رضا شوهرم را آدم کن. گفتم: شانس ما را می بینی حالا هم که تو همدانی من باید بروم. یک دفعه از خنده ریسه رفت و گفت: راست می گویی ها اصلا یا تو باید این خانه باشی یا من.
#یازهرا...🏴
🏴اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🏴
#ادامه_دارد...
#یـــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...🏴
@jihadmughniyah 🕊
♡✧❥꧁💜꧂❥✧♡
هدایت شده از 『استوره ے مقاومت』
『 #قرار_شبانہ 🙏 』
🍃💔قرائت زیارت عاشورا
هـدیہ بہ روح پاڪ سردار دلهـا
#حاج_قاسم_سلیمانی و #یاران_شهیدشان و#شهیدجهادعمادمغنیه
#شبتون_شهیدایی
🏴 #زمینه_سازظهورباشیم 🏴
🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃
🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
﷽کانال شهیدجهادمغنیه ده هفتادی﷽.
╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮
@jihadmughniyah 🕊
╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
هدایت شده از 『استوره ے مقاومت』
Ziyarat-Ashura.mp3
15.25M
🥀 『 #قرار_شبانہ 🙏 』
🎤 #اباذر_حلواجی
🍃💔قرائت زیارت عاشورا
هـدیہ بہ روح پاڪ سردار دلهـا
#حاج_قاسم_سلیمانی و #یاران_شهیدشان
و#شهیدجهادعمادمغنیه 🥀
شبهای هجر را گذراندیم و زنده ایم
ما را به سخت جانیِ خود
این گمان نبود ...!
شبتون شهدایی✨
#انتقام_سخت
#فجر_سلیمانی
#حاج_قاسم_سلیمانی
@jihadmughniyah 🕊
♡✧❥꧁💜꧂❥✧♡
🍃👌🍃
شھادت درد دارد
دردِ ڪُشتن لذت...👋
قبل از اینکه با دشمن بجنگی
باید با نفست بجنگی....👌
📎شهادت را به اهل درد میدهند
#شهید_جهاد_عماد_مغنیه_
#محمد_جواد_عطوی_
#شبتون_شهیدایی
@jihadmughniyah 🕊
♡✧❥꧁💜꧂❥✧♡