eitaa logo
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
271 فایل
"به‌نام‌عشق‌،‌به‌نام‌شہیدوشہادت(:" • #کپی_آزاد مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه ‌نمےگیریم✌️🏿✨ #شہید‌جھادمغنیھ..🎙 ارتباط با ادمین : @ya_gadimalehsan جهت تبادل به ایدی زیر پیام دهید : @sarb_z_313. خواستندخاکت‌کنند،جوانه‌‌زدی! #برادرم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
°•°•° 💖سلام مولای من مهدےجان ❣ مولا‌ ‌️باید به که گوییم‌ پریشانی خود را‌ 💠 بجوییم کجا‌ یوسف کنعانی خود را‌ ❣ ما را بطلب‌ لایق دیدار تو باشیم‌ 💠 پنهان مکن آن‌ چهره نورانی خود را‌ ‌‌🍂✨ @jihadmughniyeh_ir
زیارتنامه‌ 🌸 به نیت شهید "حسن الطویل" بسم الله الرحمن الرحیم | السلام‌علیڪ‌یا‌رسول‌الله | السلام‌علیڪ‌یا‌امیـر‌المؤمنین | السلام‌علیڪ‌یا‌فاطمه‌الزهـرا | السلام‌علیڪ‌یاحسـن‌ِبن‌علے | السلام‌علیڪ‌یاحسـین‌ِبن‌علے | السلام‌علیڪ‌یا‌علےبن‌الحسین | السلام‌علیڪ‌یا‌محمدبن‌علے | السلام‌علیڪ‌یا‌جعـفربن‌‌محمـد | السلام‌علیڪ‌یا‌موسےبن‌جعـفر | السلام‌علیڪ‌یا‌علےبن‌موسی‌الرضاالمرتضے | السلام‌علیڪ‌یا‌محمد‌بن‌علےِ‌الجـواد | السلام‌علیڪ‌یا‌علے‌بن‌محمـدالهادی | السلام‌علیڪ‌یا‌حسن‌بن‌علیِ‌العسـڪری | السلام‌علیڪ‌یابقیه‌الله،یاصـاحب‌الزمان | السلام‌علیڪ‌یا‌زینب‌ڪبری | السلام‌علیڪ‌یا‌ابوالفضل‌العبـاس | السلام‌علیڪ‌یا‌فاطمه‌المعصومه ''السلام‌علیڪم‌و‌رحمه‌اللهِ‌و‌برڪاته'' [@jihadmughniyeh_ir]
໑♥️⛓ • .
هرچہ‌درخاطرمن‌بود✨
فراموشم‌شد ..
جزخیال‌تو🌱
ڪہ‌هرگزنرودازیادم ..🖐🏻!(:
💌¦↫🕊✨ 📿¦↫💛! @jihadmughniyeh_ir
💠 حدیث روز 💠 💎با این عمل، بزرگ می‌شویم 🔻امام حسن مجتبی علیه‌السلام: ⬅️ الإعطاءُ قَبلَ السُّؤالِ مِن أكبَرِ السُّؤدُدِ ✍ بخشيدن پيش از طلب‌كردن از بزرگترين سرورى هاست. 📚 بحارالأنوار: ج ۷۸، ص ۱۱۳، ح ۷ @jihadmughniyeh_ir
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
___
•فأي فكر دون قوة يبقي نظريات تتأكلها الكتب، و أي قوة دون فكر تبقى ردة فعل دون استمرارية و أثر. _شهید جهاد عماد مغنیه_ .🥀. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
سر سفره که نشست گفت: «آخرین صبحونه رو با من نمی‌خوری؟!»؛ با بغض گفتم: «چرا این‌طور میگی؟ مگه اولین باره میری مأموریت؟!» گفت: «کاش می‌شـد صداتو ضبط می‌کردم با خودم می‌بردم که دلم کمتر تنگت بشه». گفتم: «قرار گذاشتیم هر کجا که تونستی زنگ بزنی، من هر روز منتظر تماست می‌مونم، منو بی‌خبر نذار». با هر جان کندنی که بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش کنم، لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هرکجا تونستی تماس بگیر». گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ می‌زنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب میشم»؛ به حمید گفتم: «پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو می‌فهمم». از پیشنهادم خوشش آمده بود، پله‌ها را که پایین می‌رفت برایم دست تکان می‌داد و با همان صدای دلنشینش چندباری بلند بلند گفت: «یادت باشه! یادت باشه!» لبخندی زدم و گفتم: «یادم هست! یادم هست.» کتاب یادت باشد زندگی نامه شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی  ‌┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🖥 @jihadmughniyeh_ir
نماز سکوی پرواز 65.mp3
3.76M
۶۵ در کوی ما شکسته دلـ💔ـی می خرند و بس! 👈اگه با عبادتـــت؛ این جرأت رو پیـــدا کردی، که یه انسان گناهکار رو تحقیر کنی: ❌فاتــحه همه ی عباداتت رو بخون @jihadmughniyeh_ir
❤ بسم رب الشهدا ❤ ❌ آن خواب سوریه ذهنم را آشفته کرده بود. وقتی که راضی نشد بماند، به او گفتم 🔸 «امین درست است که من راضی به رفتن تو نیستم اما یک خوابی دیدم که می‌دانم حضرت زینب(سلام الله علیها) تو را دعوت کرده.»  با خودم فکر می‌کردم خانم فقط برای زیارت امین را دعوت کرده. 🔹به من گفت «چطور زهرا؟»  خوابم را برای او گفتم و گفتم که حس کردم امضا حضرت زینب (سلام الله علیها) پای نامه بود... 💟 به قدری خوشحال شده بود که حقیقتاً این خوشحالی با تمام شادی‌هایی که همیشه از او می‌دیدم بسیار بسیار متفاوت بود. اصلاً از خوشحالی در پوست خودش نمی‌گنجید. 🔹می‌گفت «اگر بدانی چقدر خوشحالم کرده‌ای زهرا جان، خانمم، عزیزم...»  عصبانی‌تر ‌شدم. ترس یک لحظه رهایم نمی‌کرد. 🔸گفتم «بله، شما که به آرزویت می‌رسی، می‌روی سوریه، چرا که نه؟ چرا خوشحال نشوی مرا که تنها می‌گذاری؟ مرا می‌خواهی چکار؟» 🔹 گفت «انصافاً خودت که خوابش را دیده‌ای دیگر نباید که جلویم را بگیری.» 🔸گفتم «خوابش را دیده‌ام اما این فقط خواب است!» 🔹 گفت «نگو دیگر! انگار انتخاب شده‌ام.» 🍃برای نرفتنش به او می‌گفتم «امین می‌دانی عروسی بدون تو خوش نمی‌گذرد.» 🔹 می‌گفت «باور کن برای من هم رضا خیلی عزیز است اما اگر عروسی برادر خودم، حسین هم بود باید می‌رفتم. قول می‌دهم جبران ‌کنم... ان‌شاء الله اربعین به کربلا می‌رویم.» 🔸گفتم «ان‌شاء الله... سلامتی تو برای من بس است.» 💕وابستگی خاصی به هم داشتیم. واقعاً ارتباطمان عجیب و غریب بود.  29 مرداد 94، اولین اعزامش به سوریه بود که حدود 15 روز بعد برگشت. 🌟با اینکه رضا تنها برادرم است و خیلی برای ازدواجش شوق داشتم اما در روز جشن همه فهمیدند که من چقدر آشفته و ناراحتم. غمگین و ماتم‌زده فقط نشستم و با هیچ‌کس حرف نمی‌زدم. مهمان‌ها از مادرم می‌پرسیدند همسر زهرا کجا رفته که زهرا اینطور می‌کند! ادامه دارد ... @jihadmughniyeh_ir
📚 شک پس از غسل 💠 سؤال: اگر شخصی پس از غسل، شک کند که آیا سمت چپ بدن را شسته است یا خیر، آیا غسل او صحیح است؟ ✅ جواب: اگر پس از چند روز شک کند، به شک خود اعتنا نکند ولی اگر در مدت کمی پس از غسل که مثلا هنوز بدن و مو مرطوب است، شک کند، باید محل شسته شود. البته شخصی که در این باره زیاد شک می کند، به شک خود اعتنا نکند و بنا را بر شستن بگذارد. @jihadmughniyeh_ir
هدایت شده از شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
•سلام‌.سلام احوالات شریف گوش‌شنوایی‌برای‌نظرات،پیشنهادات و سوالاتتون‌درخصوص‌کانال🙃🍃 https://harfeto.timefriend.net/16783975539746 .🥀. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
''بسم‌اللھ‌الذۍ‌خلق‌المہدے♥️''
°•°•° السلام علیک یا حجة الله فی ارضه سلام بر تو ای حجت خدا در زمین ...☘ @jihadmughniyeh_ir
زیارتنامه‌ 🌸 به نیت شهید "مصطفی احمدی روشن" بسم الله الرحمن الرحیم | السلام‌علیڪ‌یا‌رسول‌الله | السلام‌علیڪ‌یا‌امیـر‌المؤمنین | السلام‌علیڪ‌یا‌فاطمه‌الزهـرا | السلام‌علیڪ‌یاحسـن‌ِبن‌علے | السلام‌علیڪ‌یاحسـین‌ِبن‌علے | السلام‌علیڪ‌یا‌علےبن‌الحسین | السلام‌علیڪ‌یا‌محمدبن‌علے | السلام‌علیڪ‌یا‌جعـفربن‌‌محمـد | السلام‌علیڪ‌یا‌موسےبن‌جعـفر | السلام‌علیڪ‌یا‌علےبن‌موسی‌الرضاالمرتضے | السلام‌علیڪ‌یا‌محمد‌بن‌علےِ‌الجـواد | السلام‌علیڪ‌یا‌علے‌بن‌محمـدالهادی | السلام‌علیڪ‌یا‌حسن‌بن‌علیِ‌العسـڪری | السلام‌علیڪ‌یابقیه‌الله،یاصـاحب‌الزمان | السلام‌علیڪ‌یا‌زینب‌ڪبری | السلام‌علیڪ‌یا‌ابوالفضل‌العبـاس | السلام‌علیڪ‌یا‌فاطمه‌المعصومه ''السلام‌علیڪم‌و‌رحمه‌اللهِ‌و‌برڪاته'' [@jihadmughniyeh_ir]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰🥀✨⊱ . . نام بعضے نفرات رزق روحم شده است :) وقتِ هر دلتنگے سویشان دارم دست.. جرأتم می‌بخشد...♥️ روشنم مےدارد✨🌿 ♥️⃟🔗|⇜🌱" @jihadmughniyeh_ir
🕊بسم رب الشهدا و صدیقین🕊 معرفی 🌸 ، در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۷۰ در روستای لبنان ، در خانواده ای به دنیا آمد.جهاد سومین و آخرین فرزند بود. 🌸 دو برادر به نام های و داشت که به دست صهیونیست ها به رسیده بودند. به همین خاطر وی نام پسر خود را گذاشت تا نام ❣"جهاد"❣در خانواده مغنیه ماندگار بماند. 🌸 مسئول یک 📑 بود، پرونده "جولان اشغالی" و فرماندهی گروهی از اعضای مقاومت را در بر عهده داشت. 🌸 ایجاد یک فضایی از مقاومت بود تا بدین ترتیب مقدمات آزاد سازی این منطقه از تصرف صهیونیستها فراهم شود. نکته قابل تأمل این است که چگونه فرماندهان و رهبران ارشد مقاومت به این نتیجه رسیدند که چنین را به ❣ ❣ با سن و سال کم ، واگذار و به او اعتماد کنند. 💐این واقعا ناشی از 👈❣ ❣👉 بود💐 🌸و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته🌸 ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @jihadmughniyeh_ir
| ابومهدی‌مهندس‌وحاج‌قاسم‌یک‌نفر‌بودند. | اگر‌شما‌این‌دو‌نفر‌را‌در‌منطقه‌عملیاتی‌مشاهده‌ | میکردی‌از‌لحاظ‌رفتار‌ومنش‌هیچ‌تفاوتی‌ | احساس‌نمیکردی. .🥀. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
🔴فدایی‌امنیت بامداد امروز اعضای گروهک تروریستی‌جیش‌الظم‌به‌پاسگاه‌‌جنگل‌راسک‌حمله‌کردندکه‌پس‌از‌درگیری‌مسلحانه‌نتوانستند‌به‌داخل‌پاسگاه‌نفوذ‌کنندومتواری‌شدند. در‌این‌حمله‌تروریستی‌گروهبان‌امیرحسین‌حسین‌آبادی‌به‌شهادت‌رسید. .🥀. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
°•°•° امام على عليه السلام: غايَةُ العِلمِ السَّكينَةُ وَالحِلمُ نهايت دانش، آرامش و بردبارى است 📚غررالحكم حدیث ۶۳۸۰ @jihadmughniyeh_ir
نماز سکوی پرواز 66.mp3
3.7M
۶۶ 🔻اگه اهل رِفق ومدارا بامردم نیستی، 🔻اگه دلت برای مشکلات دیگران،شور نمیزنه، 🔻اگه دلت برای محبت دیگران جانداره، یعنی نمازت،قدرت پرواز نداره! به دادِخودت برس @jihadmughniyeh_ir
🔻پنجمین رویداد ملی تولید محتوای ‌دیجیتال ‌بسیج (مرحله استانی) در خوزستان 📍در بخش‌های: 🎞 پویانمایی و انیمیشن 📱 نرم‌افزار  ویژه تلفن همراه 🎮 بازی‌ ویژه تلفن همراه زمان شروع رویداد: 🗓 ۴ لغایت ۶ بهمن ماه ۱۴۰۲ (بصورت حضوری ) 🏆 برگزیدگان استانی به مرحله کشوری این رویداد بزرگ راه پیدا خواهند کرد ⏳آخرین مهلت ثبت نام: ۳۰ دی ماه ۱۴۰۲ .............................................. 📎برای ثبت نام به لینک زیر مراجعه کنید: 🔗 event.bsjmajazi.ir 📞 جهت اطلاعات بیشتر با شماره تماس 09926445865 تماس بگیرید و یا به آیدی زیر در تلگرام پیام دهید. 🆔 @matnaahvaz ............................................. 🌐 مرکز‌متنا‌سازمان‌فضای‌مجازی‌ بسیج‌استان‌خوزستان
❤ بسم رب الشهدا ❤ 💟فردای آن شب، وقتی به سوریه رسید به من زنگ زد. 🔹گفت «زهرا اگر بدانی خوابت چقدر مرا خوشحال کرده!  برای همه دوستانم تعریف کرده‌ام.» 🔸گفتم «واقعاً یک خواب این همه تو را خوشحال کرده؟» 🔹گفت «پس چی؟ این‌طور حداقل فهمیدم با همه ارادتی که من به خانم زینب (س)دارم، خانم هم مرا قبول کرده...» 🔸گفتم «خب مطمئناً  تو را قبول کرده با این همه شوق و ذوق‌ات...» خوشحالی‌اش واقعی بود. هیچ‌وقت او را این‌طور ندیده بودم.  با خوشحالی و خندان رفت.... هر روز با من تماس می‌گرفت گاهی اذان صبح، گاهی 12 شب و ... به تلفن همراه‌ام زنگ می‌زد. 💕روی یک تقویم برای مأموریت‌اش روزشمار گذاشته بودم. هرروز که به انتها می‌رسید با ذوق و شوق آن روز را خط می‌زدم و روزهای باقی‌مانده را شمارش می‌کردم... ❤وقتی برگشت، مقداری خوردنی از همان‌هایی که خودش آنجا خورده بود برایم آورده بود می‌گفت «چون من آنجا خورده‌ام و خوشمزه بود، برای تو هم خریدم تا بخوری!» 🍃تقصیر خودش بود که مرا خیلی وابسته خودش کرده بود... حتی گردو هم از آنجا برایم خریده بود. ✔وقتی هم مأموریت می‌رفت اگر آنجا به او خوردنی می‌دادند، خوردنی‌ها را با خودش می‌آورد. این درحالی بود که همیشه در خانه میوه، تنقلات و آجیل داشتیم. ✳وقتی از اولین سفر سوریه برگشت 14 شهریور بود. حدود 12:30 بامداد از مهرآباد تماس گرفت که به تهران رسیده است. نگفته بود که چه زمانی برمی‌گردد.خانه مادرم بودم. پدر، مادر و خواهرهایم را از خواب بیدار کردم و به آنها گفتم امینم آمد ! همه از خواب بیدار شدند و منتظر امین نشستند. 🔴حدود ساعت 3-2 امین رسید. تمام این فاصله را دائماً پیامک می‌دادم و می‌گفتم «کی می‌رسی؟» آخرین پیام‌ها گفتم «امین دیگر خسته شدم 5 دقیقه دیگر خانه باش! دیگر نمی‌توانم تحمل کنم.» 🌠آن شب با خودم گفتم «همه چیز تمام شد.»آنقدر بی‌تاب و بی‌قرار بودم که فکر می‌کردم وقتی او را ببینم چه می‌کنم؟ می‌دوم، بغلش می‌کنم و می‌بوسمش. شاید ساکت می‌شوم! شاید گریه می‌کنم! دائماً لحظه دیدن امین را با خودم مرور می‌کردم که اگر بعد 15 روز او را ببینم چه می‌کنم؟ حال خودم نبودم. آن لحظات قشنگ‌ترین رؤیای بیداری من بود...  امینِ من، برگشته بود... سالم و سلامت... 🌹و حالا همه سختی‌ها تمام می‌شد!  مطمئناً دیگر قرار نبود لحظه‌ای از امین جدا شوم...  بی او عمری گذشت... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ادامه دارد..... @jihadmughniyeh_ir
|📻|
اگر نیت یکساله دارید ، 
گندم
بکارید !
اگر نیت ده ساله دارید ،
درخت
بکارید ! و . . .
اگر نیت صد ساله دارید ،
انسان
تربیت کنید !
•میرزا‌تقےخان‌فراهانـے(امیرکبیر) 🥀 「ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌」