و وقتی از اینجا پایین دره رو میبینی شاید بالا بودنت برات قابل فهم بشه
میدونید
کم دیده میشه ولی زیاده
یادمه بچه بودم اینقد میخواستم این قضیه رو برا خودم حلش کنم سر خود یا بار دست سه تا بچه کوچیکتر از خودمو گرفتم دِ برو که رفتیم بریم تفریحی روستا بغلی که خونه هاش از اینجا دیده میشه😐گشتی بزنیم برگردیم😅
(همیشه سفر و دوره گردی رو دوست داشتم)
حتی یادمه یکی از بچه ها نصفه راه گریش گرفت برا مامانش(ملتفت شدید چقد کوچیک بودن!) منم خیلی جدی بعد تلاش برای اروم کردنش که شکست خورد به بچه بزرگه بعد خودم سپردم برن و بین راه هر ده قدم سنگ بزرگ و سیخ علم کنن (قبلش خودم اینکار میکردم که راه برگشت گم نکنیم!) 😂
منم بدو میرم بچه رو تحویل مامانش میدم برمیگردم!
اگر چه که قبل اعمال لایحه بنده یه ایل اومدن با لطافت😶 برمون گردوندن
ولی خوب...
من بعد اون هم بار ها سعی کردم قضیه فواصل رو تنهایی با بالا رفتن از کوه و متر کردن محیط شهر محل تحصیل و... حل کنم
اما
اصلا چرا اینا رو دارم برا شما میگم
بیخیال.
حاجی یه آدمایی هستن
یهو از دور میان میگن خوش شانس خوش بخت خوشحال خدا برات ساخته همیشه
بعد تو اینجوری هستی که
با منی شما؟! 😐😂
نه
با منی؟! 😂😂😂😂😂😂😂😂
جودی دختری در مزرعه🪷
حاجی یه آدمایی هستن یهو از دور میان میگن خوش شانس خوش بخت خوشحال خدا برات ساخته همیشه بعد تو اینجوری
اینا خیلی خوبن
نشون میده هنوز به پرستیژت امیدی هست😂
میگم باید یه سری تفاوت های عزاداری شهر و روستا رو براتون بزارم
و حتی شهر به شهر چه فرقایی داره
خیلی باحاله! 😅
یه عالمه تجربه جدید تو هر کدومش هس
جودی دختری در مزرعه🪷
و حالا که حرف بنفش شد و منم دارم تو بنفشی(زعفرون) غرق میشم بزا یه بحث خیلی کم پرداخته شده و نو در دی
اه
این مونده
یه عالمه وعده دیگم به خودم دادم که مونده
امشب اینو کلکش رو میکنم😑
کاپ جمله طلایی امروز با اینکه هنوز تازه سر ظهره میرسه به اون که میگفت:
با دهیار و شورا راهزنی کردم تا یه ایونت برای شب یلدا برگزار کنیم!!
اره دیگه
برای رقابت تلاش نکنید 😂