eitaa logo
واجب تمدن ساز(امربه معروف ونهی از منکر)
109 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.4هزار ویدیو
36 فایل
جهادجمعی دراقامه فریضتین امر به معروف ونهی از منکر
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حسن قدیر
زن -هرزگی- آزادی اصلاح طلبان است ورقص و سینه زنی درهم مسخره کردن وبازی جدید قوم لوط وجریان. خاتمی و مجید انصاری وروحانی علی برکت الشیطان
هدایت شده از #جوالدوز_قزوین
✅کوته نوشت جدید فعال رسانه ای استان قزوین بِسمِ اللّهِ الرَّحیم پوریای ولی گفت که صیدم به کمند است از همت داوود نبی بخت بلند است ♦️گذشت، عطوفت و تخفیف نسبت به و اهلش، از موضع قدرت در لغزشهای موردی و احتمالی آن، نه نشانه‌‌ی ضعف، بلکه عین اقتدار و عقلانیت است. باشد که شایسته‌تر گردیم. @jovalduz_qazvin ⬅️ویراستی https://virasty.com/hossein_rostami313/1690300182353917075
هدایت شده از حسن قدیر
🔴باشرفها قضاوت کنند عزاداری فاحشه ها وعرق خورا وقاچاق فروشها و دزدان اصلاح‌طلب ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 🟢را با عزاداری انقلابیون ومستضعفان ومظلومان و گرسنگان واقعی و حسینی را مقایسه کنید جلو دفتر اژه ای 🔺🔺🔺🔺
من اگر روضه‌خوان بودم برای مثل امشبی، هیچ مقدمه‌ای نمی‌چیدم، هیچ ملاحظه‌ای نمی‌کردم، همانطور یکهو وارد مقتل می‌شدم و روضه‌ی باز می‌خواندم. شب هشتم مستمعها باید بی‌هوا با روضه مواجه شوند تا لااقل چند نفری از هولِ مقتل غش کنند و روی دست مجلس بمانند! نمی‌شود روضه‌ی شب هشتم خواند و انتظار داشت آدمها فقط گریه کنند یا نهایت دستی به سر و صورت بکوبند، برای روضه‌ی شب هشتم باید از جمع تلفات گرفت! آخر چطور می‌شود روضه‌ی غش کردن حسین را خواند و آدمها را غش نداد؟! من اگر روضه‌خوان بودم فقط برای لحظه‌ی وداع اباعبدالله و علی اکبر کمِ‌کمش پنج شش نفری را غش می‌دادم چه رسد برای لحظه‌ی رسیدنِ حسین بالای نعش اکبر... بلند بلند و گریه‌کنان جوری که مستمع بفهمد حال روضه‌خوان دست خودش نیست می‌گفتم اسبهای جنگی تعلیم دیده‌اند تا سوار زخمی خود را سمت سپاهِ خودی برگردانند، خون اکبر چشمهای اسب را بست، اسب راه را گم کرد و سمت دشمن شتاب گرفت؛ لشکر کوچه باز کرد و از دو طرف شمشیر زدنها آغاز گرفت... هر ضرب شمشیر یک تکه از اکبر جدا می‌کرد، شتاب اسب هر تکه‌ی اکبر را یک سمت صحرا پرتاب می‌کرد... اینجا دیگر باید روضه‌خوان خودش را بزند، باید فریاد بکشد، باید گریبان بدرد آه اکبر تکه تکه روی دشت پاشیده شد.... اکبر آنقدر متلاشی شد آنقدر پخش و پلا که حسین بالای سرش که رسید افتاد و همانجا غش کرد... آنقدر تکرار می‌کردم حسین غش کرد، حسین غش کرد، حسین غش کرد، تا مستمعها داد بزنند و نزدیک باشد که جان بدهند... حسین بالای سر اکبر جوری گریه کرده، جوری فریاد کشیده و داد برآورده که آنهمه طبل و شیپور جنگ، آنهمه سوت و کرنا، آنهمه هیاهوی لشکر یکباره فروکش کرده، صحرا یکدست ساکت شده و تا چند لحظه‌ فقط صدای گریه‌های حسین به گوش می‌رسیده.... من اگر روضه‌خوان بودم شب هشتم خودم پیش‌تر از مستمعهایم غش می‌کردم تا آدمها دورم جمع شوند و روی دست بلندم کنند و بعد همانطور که داشتند من را از مجلس بیرون می‌برند، هر چه رمق داشتم در خودم جمع می‌کردم و از بالای همان دستهایی که بلندم کرده‌ بودند باز فریاد می‌زدم حسین غش کرد... و دو دستی می‌کوبیدم توی سرم تا همه‌ی آنهایی که نگاهم می‌کردند به تبعیت از من بزنند توی سر و رویشان و داد بزنند وای حسین.... وای حسین.... آه حسین... روضه‌ی شب هشتم، روضه‌ی غش کردنها و از حال رفتنهاست روضه‌ی محکمتر از همیشه توی سر و صورت کوفتنها روضه‌ی نعره زدنها و فریاد برآوردنها... غیر از این اگر باشد حق مطلب ادا نمی‌شود... آه حسین.... ✍ملیحه سادات مهدوی اجر این روضه و اشکهایش تقدیم به پدر و مادرهای شهدا، همانها که علی‌اکبرهایشان را دادند تا ما مثل امشبی آسوده‌خاطر و در امنیت برای علی‌اکبر حسین گریه کنیم. تقدیم به همه‌ی پدر و مادرهای داغِ جوان‌دیده، خاصه پدربزرگ و مادربزرگ خودم که داغ دو جوان دیدند و از این دنیا رفتند... و پدر و مادر داغدار رفیقم سمیه. لطفا جهت کمک به شیعیان مظلوم و محروم زاهدان این👈 پیام رو ملاحظه کنید.🙏
سلام و احترام خدمت همه‌ی عزاداران اباعبدالله عزیزان قراره ان‌شاالله در تاسوعا و عاشورای حسینی بسته‌های معیشتی بین شیعیان فقیر زاهدان تقسیم کنیم. شما هم اگه دوست دارید شریک باشید لطفا به شماره کارت زیر بنام ملیحه سادات مهدوی واریز بفرمایید. اجرتون با اباعبدالله 💚
6037998170738750
روی شماره کارت بزنید کپی میشه🙏🌱 با هر مبلغی که در توانتون هست، ده هزار تومن، بیست هزار تومن، بیشتر، کمتر.... خدا خیرتون بده دعای شیعیان مظلوم و محروم زاهدان پشتتون🌱
إرباً إربا را کسی تا امروز نتوانسته معنا کند... هیچ کس درست نمی‌داند إرباً إربا دقیقا باید چه محدوده‌ای از وسعتِ یک دشت باشد؟! از شواهد فقط همین اندازه پیداست که إرباً إربا احتمالاً باید حجمِ عظیمی از یک پراکندگی باشد! آنقدر آشفته و آنقدر در‌هم‌ریخته که برای جمع کردنش حتما باید عبایی باشد و لااقل چند ده جوانِ هاشمی... . . . . گفته بود بند یک تسبیح را پاره کنید و یکمرتبه رها کنید، بلایی که سر دانه‌های تسبیح می‌آید می‌شود إربا اربا...😭 همانقدر پراکنده، همانقدر پخش و پلا، همانقدر هر جای صحرا یک تکه از گُلِ لیلا... ✍ملیحه سادات مهدوی
خونی که از فرق سرت روی چشمان اسب نشست، اسب را به اشتباه انداخت، اسب راه را گم کرد.... و تو را برد تا قعر نیزه‌ها، تا عمقِ شمشیرها، تا انتهای بغض‌ها... آه! پیامبرِ کربلا! چقدر تکثیر شده‌‌ای... آه! آینه‌ی هزار پاره‌ی پیغمبر... چقدر شهید شده‌ای... آه گُلِ لیلا چقدر پَر پَر شده‌ای... . . ✍ملیحه سادات مهدوی غمت شبیه ندارد، شبیهِ پیامبر!
پاسخ توهین با طعم شیرینی دانمارکی از تلافی توهین به مقدسات به غیرتمان بر خورده بود! سال 2005 بود و دولت دانمارک اجازه داده بود تا در یکی از مطبوعاتش، کاریکاتورهایی توهین‌آمیز به ساحت مقدّس پیامبر اسلام (ص) چاپ و منتشر شود. در پی این اقدام بی‌ادبانه، بسیاری از اصناف و گروه‌های کشور، برای نشان‌دادن انزجارشان از این حرکت اهانت‌بار، در حدّ وسعشان، کاری کردند؛ حتّی تلاش‌های کوچک؛ مثلاً در صنف قنّادی، نام شیرینی دانمارکی را به شیرینی « » تغییر دادند. دولت ایران هم واردات بسیاری از کالاهای دانمارکی به کشور را ممنوع کرد؛ به جز اقلام دارویی و درمانی، نظیر فاکتور هفت که برای بیماران هموفیلی حیاتی است. ما هم باید برای نشان‌دادن خشم اسلامی‌مان، در تخصّص خودمان، کاری می‌کردیم. بنابراین، دست گذاشتیم روی و کمر بستیم برای تولید آن. بعضی از متخصّصین در کشور گفتند: «به این پروژه‌ی شکست‌خورده، ورود نکنید!» ترس آن‌ها پُر بی‌راه نبود! دنیا نتوانسته بود از پس تولید این مولکول بزرگ و بسیار پیچیده بر بیاید و تنها سازنده‌ی آن، بود. بعضی از سودجویان هم که از واردات این داروی بسیار گران‌قیمت منفعت می‌بردند، جلوی راهمان سنگ‌اندازی کردند. اما ما نه به ابهّت مولکول فکر می‌کردیم و نه طعنه‌ی سودجوها! ما فقط به فکر دادن جوابِ درخور به بودیم. سرانجام، توانستیم در همان زمانی که دانمارک، فروش فاکتور هفت به ایران را قطع کرد، این دارو را تولید کنیم و علاوه بر تأمین نیاز داخل، آن را به کشورهای مختلف، مثل ترکیه، روسیه، مکزیک و ... بفروشیم و به دوّمین تولیدکننده‌ی فاکتور هفت در جهان تبدیل شویم. به روایت دکتر فریدون مهبودی (شرکت دارویی سیناژن) 🔹 ویراست و توئیت ♦️صفحه رسمی ویراستی حجت‌الاسلام‌راجی 💢 نصب ویراستی 💠 اندیشکده راهبردی سعداء 🆔 @soada_ir
هدایت شده از حسن قدیر
🔴 توسل صحیح وخالصانه وصادقانه آقایاحسین مرابه غیرت وشرف و به چادر سیاه خانمی که 💙شما برای همان شهید گشتی 🌹🌹که پشت دسته، با حیا می رود ببخش ✍ "قاسم اکبری" ✌️جنبش مستضعفین @jonbeshmostazafin
هدایت شده از حسن قدیر
💙 بله دستگاه امام حسین بزرگ است ‌و پذیرای همه افکار و ادیان است. ولی قائده و قانون دارد، احترام دارد. ▪️همه نوع تفکر حق دارد وارد مجلس امام حسین شود،حتی آن گنهکار هم حق دارد، 🖍❤️اما سگباز وفاحشه ورقاص زن برهنه وقمار باز وشیشه ای داخل مجلس اما برنامه اجرا نکنند 🌿 مهمان حرمت دارد به شرط اینکه حرمت صاحب خانه را حفظ کند. 🔵 جهاد تبیین؛ ضرورت فوری و همگانی
هدایت شده از حسن قدیر
تعفنی به نام !!! البته این تعفن و لجن را جدیدا از بعضی به اصطلاح اصولیون هم داریم می‌شنویم. ⛔️محمد خاتمی: احکام قرآن متناسب با زندگی قبیله ای است، قرآن کریم برای ما قابل استناد نیست. کیهان ۱۲/۶/۷۸ ⛔️اکبرگنجی: خمینی متعلق به موزه تاریخ است. ۲۴/۱/۷۹ ⛔️محمد خاتمی: اگر این حجاب مانع حضور زن شود، قطعا مضر است.۱۶/۸/۷۹ ⛔️محمد خاتمی: مشکل این نیست که زنان چگونه لباس بپوشند، مشکل این است که زنان بتوانند در عرصه مختلف حضور داشته باشند. روزنامه همبستگی ۱۶/۸/۷۹ ⛔️جهانبخش محبی نیا: موسیقی و رقص و سکس باید شرعی شود. آفتاب امروز ۳/۷/۷۸ ⛔️عبدالکریم سروش: خدای جدید با خدای گذشتگان متفاوت است. نشریه کیان ⛔️عبدالکریم سروش: فرهنگ شهادت خشونت آفرین است، اگر کشته شدن آسان شد ، کشتن هم آسان میشود. روزنامه نشاط ۱۲/۳/۷۸ ⛔️عبدالکریم سروش: ولایت پیامبر بعد از به کسی منتقل نشده است. روزنامه صبح امروز ۱۶/۶/۷۸ ⛔️ابراهیم اصغر زاده: حتی علیه خدا هم میتوان تظاهرات کرد. آفتاب امروز ۲/۶/۷۸ ⛔️محمد کاظم محمدی اصفهانی: به خود خدا هم میتوان اعتراض کرد، و اورا فتنه گر نامید. روزنامه ایران ۲۴/۴/۷۹ ⛔️محسن کدیور: معصومین ع فقط در کلیات و اصول اسوه اند. ماهنامه کیان بهمن ۷۷ ⛔️محسن کدیور: امروز خدا در جامعه هیچ کاره است. نشریه پژوهش های قرآنی سال ۷۹ ⛔️هاشم آقاجاری: در حکومت های دینی، نه تنها دین افیون توده هاست که افیون حکومت ها نیز هست.۲۵/۱/۸۱ ⛔️رجبعلی مزروعی: حضرت علی (ع) مانند معاویه مشروعیت خود را از مردم گرفته است. حریم ۲۳/۱۱/۷۸ ⛔️محمد مجتهد شبستری: فعل و قول معصوم حجت نیست. کیان بهمن ۷۷ ⛔️علیرضا علوی تبار: ما پیشرفت نمیکنم چون در جامعه ما هنوز خدا نمرده است. یا لثارات ۴/۳/۷۹ ⛔️اکبر گنجی: حرکت اصلاح طلبان ما عاقبت به جدایی دین از سیاست خواهد انجامید. مصاحبه با شبکه آلمانی ۲۴/۱/۷۹ ⛔️محمد رضا خاتمی: مبنای مشروعیت هر کاری فقط رأی مردم است. جمهوری اسلامی ۸/۶/۷۹ ⛔️بهاء الدین خرم شاهی: کافر و بی دین هم خودی است. صبح امروز ۲/۶/۷۸ ⛔️عزت الله سحابی: معصومین بدون نظارت مردم در معرض انحراف هستند. روزنامه عصر آوارگان ۱۶/۱۰/۷۸ ⛔️عطاالله مهاجرانی: نظریه غیرت دینی ویران کننده اندیشه و فرهنگ و تمدن است. روزنامه آریا ۱۶/۱/۷۹ ⛔️سعید حجاریان: تفکر فقیهی نمیتواند فرهنگ عاشورا را بازسازی کند. روزنامه ایران ۳۱/۱/۷۸ ⛔️احمد نراقی: وحی برای انسان های بعد از زمان خود، قابل فهم نیست. هفته نامه آبان، ۱۱/۱۰/۷۷ ⛔️مقصود فراستخواه: حقیقت ثابت نداریم، حتی در دست انبیاء و معصومین.۲۲/۶/۷۷ ⛔️مقصود فراستخواه: هنرمند اصیل هم به نحوی به فضای آمیخته با ابتذال نیازدارد و گرنه از دل و دماغ می افتد. ۲/۸/۷۹
هدایت شده از کانال جدیدبفرما👈
داستان شگرف تعمیر قبر شریف حضرت رقیه در ١۵٠ سال قبل ┄┅┅❁🌱✨🏴✨🌱❁┅┅┄ آقا سیّد ابراهیم دمشقی که نَسَبش به سیّد مرتضی علم‌الهدی منتهی می‌شد و سنّ شریفش بیش از ۹۰ سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبی دختر بزرگ ایشان، دختر علیه‌السلام را در خواب دید که فرمودند: «به پدرت بگو: به والی بگوید: میان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّیت است، بیاید قبر و لحد مرا تعمیر کند.» دختر به سیّد عرض کرد، ولی سیّد به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطی سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، ترتیب اثری نداد. شب سوّم دختر کوچک سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، باز ترتیب اثری نداد. شب چهارم خود سیّد، حضرت رقیّه را در خواب دید که به طریق عتاب فرمودند: چرا والی را خبردار نکردی؟! سیّد بیدار شد، صبح نزد والی شام رفت و خوابش را گفت. والی به علماء و صلحاء شام از شیعه و سنّی امر کرد که غسل کنند و لباس‌های پاکیزه بپوشند، به دست هر کس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد، همان کس برود و قبر مقدّس او را نبش کند، پیکر را بیرون آورد تا قبر را تعمیر کنند. صلحاء و بزرگان از شیعه و سنّی در کمال آداب غسل کردند و لباس پاکیزه پوشیدند، قفل به دست هیچ کس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سیّد، و چون میان حرم آمدند کلنگ هیچ کدام بر زمین اثر نکرد، مگر به دست سیّد ابراهیم. حرم را قُرق کردند و لحد را شکافتند. دیدند بدن نازنین حضرت رقیه سلام‌الله علیها، میان لحد و کفن صحیح و سالم است اما آب زیادی میان لحد جمع شده است. سیّد در قبر رفت، همین که خشت بالای سر را برداشت دیدند سیّد افتاد. زیر بغلش را گرفتند، هی می‌گفت: «ای وای بر من.. وای بر من.. به ما گفته بودند لعنةالله علیه، زن و فرستاده ولی اکنون فهمیدم دروغ بوده، چون دختر با پیراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمی‌کنم، می‌ترسم بدن را منتقل کنم و دیگر به عنوان “رقیّه بنت الحسین” شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. سیّد بدن شریف را از میان لحد بیرون آورد و بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدین گونه بالای زانو خود نگه داشت و گریه می‌کرد تا اینکه قبر را تعمیر کردند. وقت نماز که می شد سیّد بدن حضرت را بالای جایی پاکیزه می‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمی‌داشت و بر زانو می‌نهاد، تا اینکه از تعمیر قبر و لحد فارغ شدند، سید بدن را دفن کرد. از معجزه آن حضرت این که سیّد در این سه روز احتیاج به غذا و آب و تجدید وضو پیدا نکرد و چون خواست بدن را دفن کند دعا کرد که خداوند پسری به او عطا فرماید. دعای سیّد به اجابت رسید و در سن پیری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را “سیّد مصطفی” گذاشت. ✅ سید ابراهیم دمشقی و فرزندانش معروف و مشهور به مستجاب الدعوه هستند به گونه‌ای که هر گاه دست خود را به موضع دردناک بیماری بگذارند فوری آرام می‌شود و این اثر را از جدّ بزرگ خود به ارث برده‌اند که این خاصیت، ناشی از نگهداری بدن شریف آن مظلومه به مدت سه شبانه‌روز است این تعمیرات در سال 1242 شمسی انجام شد. 💯 💦 یَا الله یَا رَحْمَانُ یَا رَحیمُ یَا💦 💦مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی💦 💦عَلَى دِینِکَ 💦 🤲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲 @berangekoda