هدایت شده از آخرالزّمان
🔴😳😂پيشگویی شاعری ديوانهنما در بارۀ گرانشدن نرخها در ایران
نویسنده سالها پیش از استاد حسن عرفان شهرضایی، از روحانیان سخنور، نویسنده و مدرّس ساکن قم، شنيده است:
در سالهای آغازین پیروزی انقلاب ایران، زمانی كه در کشورمان، در پی تحريمهای اقتصادی دولتهای غربی و برخی مشكلات داخلی، قيمت کالاها و خدمات رو به گرانی مینهاد، و دولت انقلابی تازهکار بعضی كالاهای ضروری و مورد نياز مردم را سهميّهبندی كرده بود و به صورت تعاونی در اختيار آنان میگذاشت، در شهرضای اسفهان، مردی خُشمشرب، بذلهگو و عاقلی در جامۀ ديوانگان، با نام مشهدی محمّدعلیِ ناظم میزيست كه گاهگاه اشعاری میسرود، بر كاغذی مینوشت و به كلاه بوقی بلندی كه بر سرش میگذاشت، میچسباند و در كوچهها و خيابانهای شهر میگشت. مردم كه با او انس گرفته و به ديدنش علاقهمند بودند، از روی كلاه، اشعارش را میخاندند و در اندکزمانی ورد زبانشان میشد. از شعرهای ناظم شهرضایی اين بیتها بود:
بهمن را تیر کردند
مردم را پیر کردند
آبِ به این فراوونی
تا نشده تعاونی
مهدی بیا، مهدی بیا
شایان یادآوری است، در مصرع نخست این شعر، به دو گونه بستهبندی سيگار با نشان تجارتی بهمن و تير اشاره شده است. در آن زمان، سيگار بهمن در آغاز با كيفيّتی مناسب و بهایی ارزان به بازار میآمد، ولی پس از مدّتی ناياب شد، و ادارۀ دخانيّات، سيگار تير را با كيفيّتی کمتر و بهايی بیشتر به بازار عرضه کرد. ناظم كه خُد سيگار میفروخت و گاهی نيز آن را میكشيد، از باب «مشت نمونۀ خروار»، به اين گرانی و كيفيّت نامناسب يكی از كالاهای مصرفی مردم اشاره و اعتراض، و گرانيهای آينده را هم پيشبينی کرده است.
📚گزیدههایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی
✍🏻روش ما در نوشتن واژهها، بر پایۀ درستنویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکتههای دیگر است.
✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman
هدایت شده از آخرالزّمان
🔻صفحه 1 از 3
🔴گرانشدن نرخها در آخرالزّمان
گرانشدن نرخهایی که مایۀ تنگی و دشواری و گرسنگی میشود، از نشانههای نزدیکشدن زمان قیام امام مهدی-علیهالسّلام- است.
بنا بر روایات اسلامی، شکنجههای خداوندیای که بر مردمان فرود میآیند، برآیند کارهای ناشایست آناناند، و دو گونه میباشند: شکنجههای بزرگ و یکباره، مانند پرتابکردن، فروبردن و زشتکردن؛ و شکنجههای کوچک و اندکاندک، مانند گرانی نرخها، گرسنگی و از راستی برگشتن پادشاهان.
ۀ سخن خداوند-عزّ و جلّ-: «و سوگند که بیگمان آنان را پیش از شکنجۀ بزرگتر، از شکنجۀ نزدیکتر میچشانیم»(۱) پرسیدم؟ فرمود: نزدیکتر گرانی نرخ، و بزرگتر مهدی با شمشیر است.(۲)
شایان یادآوری است، ضمیر در سخن خدای متعالی: «و سوگند که بیگمان آنان را ... میچشانیم» به «بیرونروندگان از راه درست» برمیگردد، و گمانی نیست در آنکه امام مهدی-علیهالسّلام- با شمشیرش برای مؤمنان، مهربانی و خُشی، و برای بیرونروندگان از راه درست، شکنجه و کیفر میباشد.
حَفْص ابن عُمَر از مردی روایت کرده است که ابو عبدالّاه [صادق]-عليهالسّلام- فرمود: گرانی نرخ بدخویی میآورد، امانتداری را از میان میبرد و مرد مسلمان را به ستوه درمیآورد.(۳)
قاسم ابن اسحاق از پدرش از نیای خُد روایت کرده است که رسول خدا-صلّیالّاهعلیهوآلهوسلّم- فرمود: نشانۀ خُشنودی خداوند-تعالی- در مردمش، ارزانی نرخهایشان و برابریورزیدن پادشاهشان، و نشانۀ خشمگینی خداوند-تباركوتعالى- بر مردمش، از راستی برگشتن پادشاهشان و گرانی نرخهایشان است.(۴)
امیر مؤمنان [علی]-عليهالسّلام- روایت کرده است که رسول خدا-صلّیالّاهعلیهوآلهوسلّم- فرمود: هر گاه خداوند بر گروهی از مردم خشم گیرد و میان آنان شکنجهای فرو نفرستد(۵)، نرخهاهايشان گران میشوند، عمرهايشان كوتاه میشوند، بازرگانانشان سود نمیبرند، ميوههايشان پاكيزه نمیشوند، رودهايشان پُرآب نمیشوند، بارانهايشان از آنان بازداشته میشوند و بدهایشان بر آنان چيره میگردند.(۶)
محمّد ابن مُسْلِم گفته است که شنیدم ابو عبدالّاه [صادق]-عليهالسّلام- میفرمود: بیگمان پیشاپیش قائم، آزمايشی از سوی خداوند خاهد بود. گفتم: فدايت شوم، آن آزمايش چيست؟ آیۀ «و سوگند که بیگمان شما را با چيزی از ترس، گرسنگی و کاستن داراییها، جانها و ميوهها میآزماييم، و به شكيبايان مژده بده»(۷) را خاند. سپس فرمود: ترس از پادشاهان پسرانِ فلانی [در پایان زمامداریشان](۸)، گرسنگی از گرانی نرخها، كاستن داراییها از بیرونقیِ دادوستدها و کمیِ بهرۀ آنها، كاستنِ جانها از مرگی فراگیر و کاستنِ ميوهها از رويش اندک كِشْتهها و کمفزونی ميوهها. سپس فرمود: و شكيبايان را در آن هنگام به شتابانکردن شورش قائم-عليهالسّلام- مژده بده.(۹)
مراد از «پادشاهان پسرانِ فلانی» در این حدیث، بنی عبّاسیاند که بخشی از سرزمینهای مشرق را در آخرالزّمان فرمانروانی میکنند.
از عبدالّاه ابن مسعود روایت شده است که رسول خدا-صلّىالّاهعليهوآلهوسلّم- میفرمود: ساعت برپا نمیشود ...، مگر آنكه اسبان و زنان گران شوند. سپس ارزان میشوند و تا روز قیامت (رستاخیز) گران نخاهند شد.(۱۰)
با نگاه به همراهی ساعت با قیامت در این حدیث، بهره میگیریم که مراد از «ساعت» در اینجا، زمان قیام قائم-علیهالسّلام- میباشد، و در بسیاری از روایات اسلامی و برخی آیات قرآنی نیز کار این گونه است.
از سخن پیامبر-صلّیالّاهعلیهوآله- هویداست که هنگام نزدیکشدن زمان قیام امام مهدی-علیهالسّلام- بهای همه گونه ابزارهای جابهجایی، مانند اسبان، استران، خُدروها، کشتیها و هواپیماها و مهر زنان و هزینههای پیوند زناشویی بالا میروند، و سپس نرخها در دولت گرامیاش ارزان میشوند و تا روز رستاخیز همین گونه میمانند.
کعب ابن حارث از كاهِنی به نام «سَطِیح»(۱۱)، در بیان رویدادهای آخرالزّمان، روایت كرده است: ... برآمدن بزرگستارهای که عربها را سخت و ناگهان میترساند، و برای آن مانند دُم است؛ پس در آن هنگام، بارانها نمیبارند، رودها خشک، شهرها(۱۲) ناسازگار و نرخها در همۀ کشورها گران میشوند... .(۱۳)
هدایت شده از آخرالزّمان
🔻صفحه 2 از 3
از این روایت و دیگر روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخرالزّمان برمیآید که گرانی سخت و فراگیر نرخها در سرزمینها در پی برآمدن بزرگستارهای دنبالهدار خاهد بود که «گیسوی سختیآور» یا «گیسوی شیطان» نامیده میشود، و کمی پیش از قیام امام مهدی-علیهالسّلام-، از صفر تا رجب در کرانههای آسمان میگردد تا آنکه در شعبان میان خُرشید و زمین جای میگیرد و در ماه رمضان به زمین نزدیک میشود و پیرامونش میچرخد و اندکاندک درون پوشش گازیاش میرود و میسوزد و شعلهور میشود و سه یا هفت شبی پیاپی برای زمینیان نورافشانی میکند، و تندبادی سرخ پدید میآورد و شهابهایی فراوان بر روی زمین فرومیباراند و ناگهان با صدایی سخت و بسیارترسناک در مشرق میافتد و مایۀ گرفتاریها و ناخُشیهایی برای مردم، بهویژه عربها، میشود.
سَدِیر صَیْرَفِی گفته است که با گروهی از کوفیان نزد ابو عبدالّاه جعفر ابن محمّد-عليهماالسّلام- بودیم، به آنان رو کرد و فرمود: ... پس در آن هنگام، از حج بازداشته میشويد، ميوهها كاهش میيابند، سرزمينها بیباران و خشک میشوند، دچار گرانی نرخها و از راستی برگشتن پادشاه میشوید، ستمگری و ستمِ بیش از اندازه با گرفتاری، وبا و گرسنگی ميان شما پدیدار میشوند، و آشوبها از همۀ گوشهوکنارهها بر شما سايه میافكنند... .(۱۴)
مَدائِنِی در کتاب «صفّین» روایت کرده و گفته است: علی-علیهالسّلام- پس از پایان کار نَهْرَوان(۱۵) سخنرانی کرد و چیزهای نو و شگفتی از نبردهای پُرکشتار را یادآور شد و فرمود: هر گاه میان شما، نژادآمیختگان افزون و نَبَطِیها چیره شوند، ویرانشدن عراق نزدیک خاهد شد. آن، هنگامی است که شهری که دارای درخت شورهگز(۱۶) و رودهایی میباشد، ساخته شود. پس هر گاه در آنجا نرخها گران، ساختمانها برافراشته و بیرونروندگان از راه درست فرمانروا شوند و گرفتاری سخت شود و مردمان پست و بد به خُد ببالند، فرورفتن بَیْدا(۱۷) نزديک و گريختن با شتاب و ترس و کوچیدن گوارا شود... .(۱۸)
بیگمان امیر مؤمنان علی-علیهالسّلام- در این پیشگویی از رویدادن برخی رویدادهای برجسته در عراق، بهویژه شهر بغداد، کمی پیش از قیام امام مهدی-علیهالسّلام- خبر داده است، و آن، هنگامی است که میان عراقیها گروههای نژادآمیخته، مانند گروه داعش و دیگر تروریستهایی که از سراسر جهان به عراق میآیند، افزون شوند، و نیز هنگامی است که نَبَطِیها، مانند برخی کسان از حزب بعث، بر زیندگان عراق چیره میشوند و بر اهواز یورش میبرند، و گمانی نیست در آنکه پس از این رویدادها ایرانیان با عراقیها میجنگند و شهر راهبردی بصره را میگیرند و زیندگان عراق را در تنگنای اقتصادیای میافکنند که مایۀ کمشدن خُراکیها و گرانی نرخها میان آنان میشود، و سپس سفیانی از سوریه بر عراق یورش میبرد و سپاهی را سوی ایران و سپاهی را سوی عربستان سعودی میفرستد؛ پس سپاه دوم در بیدا فروبرده میشود، هنگامی که میخاهند از مدینه به مکّه بروند، و مراد از «بیرونروندگان از راه درست» و «مردمان پست و بد»، اصهب مروانی و پیروانش، از بازماندگان حزب بعث و گروه داعش، میباشند که خُدشان را مسلمان نشان میدهند، ولی آنان بهراستی از ناسازگاران با اسلام و بیرونروندگان از راه درستاند، و برای سروری کوتاهزمانشان به خِیش میبالند.(۱۹)
«نَبَطِیها» گروهی ناعرب و ناپارسیاند که در سیاه زمینِ عراق جای دارند، و به کشاورزی، چوپانی و هنرهای دستی سرگرم میباشند، و «سیاه زمینِ عراق» نامی است که کشورگشایان مسلمان بر سرزمینهای سبز و پُردرخت و کِشْتۀ رو به سیاهی از روستاها و کشتزارهای جایگرفته در جنوب سرزمینهای میان دو رود دِجْلَه و فُرات و پیرامون آندو گذارده بودند.(۲۰)
امیر مؤمنان علی-علیهالسّلام-، در بیان نشانههای قیام قائم-علیهالسّلام-، فرمود: ... مردم به کفر بازمیگردند. پس در آن هنگام، خداوند ویرانکردن شهرها و سرزمینها را میآغازد ... مَوْصِل پس زیندگانش از گرسنگی و گرانی نابود میشوند ... و اَنْتاکِیَه از گرسنگی، گرانی و ترس ویران میشود ... و حِمْص از گرسنگی و گرانی ویران میشود... .(۲۱)
«موصل» شهری در شمال عراق، «انتاکیه» شهری در جنوب ترکیه و «حمص» شهری در غرب سوریه است.
علی ابن ابی طالب-علیهماالسّلام-، در بیان نشانههای ظهور قائم-علیهالسّلام-، فرمود: ... در شام گرانی فرود میآید... .(۲۲)
گرانی نرخها در سرزمینهای شام، بهویژه سوریه، از رومیان، مانند اروپاییان و آمریکاییان، سرچشمه میگیرد، هنگامی که نیروهایشان را به آنجا میفرستند و بر برخی بخشهایش چیره میشوند و از رسیدن داراییها و خُردنیها به شامیها جلوگیری میکنند و آنان را در تنگنای اقتصادی سختی میافکنند.
«شام» سرزمینی پهناور در خاورمیانه است که فلسطین، اردن، لبنان و بیشتر سوریۀ کنونی و بخشی از جنوب ترکیه و شرق مصر را در بر میگیرد.(۲۳)
هدایت شده از آخرالزّمان
🔻صفحه 3 از 3
امیر مؤمنان علی-علیهالسّلام-، در بیان نشانههای قیام قائم-علیهالسّلام-، فرمود: هشدار، ای وای بر نَجْد از آنچه(۲۴) در آنجا فرود میآید از بیبارانی و گرانی... .(۲۵)
«نَجْد» سرزمینی گسترده در میانۀ کشور عربستان سعودی است که مرکزش ریاض میباشد. نجد از شمال به عراق و اردن و از جنوب به رُبْع خالی و از شرق به اَحْسا و از غرب به حجاز میرسد. بُرَیدَه، عُنَیزَه، سَدِیر، رِیاض -پایتخت عربستان سعودی-، خَرْج و دَمام از برجستهترین شهرهای نجد میباشند.(۲۶)
--------------------------------------------------------
۱. قرآن كریم، سورۀ سجده، آیۀ ۲۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۵۹، ب ۵، ح ۵۵، با گزارش از: تأویل الآیات الظاهرة؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۳. الكافي، ج ۱۰، ص ۵۵، ک المعیشة، ب الأسعار، ح ۶؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۴. الكافي، ج ۱۰، ص ۵۲، ک المعیشة، ب الأسعار، ح ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۵. مرادش آن است: میان آنان گرفتاری بزرگ و یکبارهای نفرستد.
۶. الكافي، ج ۱۰، ص ۵۵۳، ک المعیشة، ب النوادر، ح ۵۴؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۷. قرآن كريم، سورۀ بقره، آيۀ ۱۵۵؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۸. میان دو چنگک از افزودههای ما است، و آن را از دو حدیث همانند این حدیث گرفتهایم که یکی از آندو در: الغیبة، نعمانی، ص ۲۵۰، ب ۱۴، ح ۵، و دیگری در: کمال الدین، ص ۶۷۸، الجزء ۲، ب ۲۵، ح ۳، آمده است.
۹. الإرشاد، ج ۲، ص ۸-۳۷۷؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۰. المستدرك علی الصحيحين، ج ۵، ص ۳-۷۳۲، ک الفتن و الملاحم، ح ۸۶۴۴؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۱. سَطِیح کاهن از شناختهشدهترین پیشگویان عرب در روزگار نادانی عربها بود که از برخی چیزهای پنهان خبر میداد، و مردی یمنی زیندۀ شام بود که ناتوان زاده شده بود، و همواره چون پارهگوشتی بیاستخان پهنشده بر روی زمین بود، به گونهای که نمیتوانست بایستد یا بنشیند؛ بهرهگرفتهشده از: برخی منابع.
۱۲. در همۀ نسخههای چاپی بحار الأنوار نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در اینجا «الأعصار» یافت میشود که به «الأمصار» اصلاح و ترجمه گردید.
۱۳. بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۳-۱۶۲، ب ۱۱، با گزارش از: مشارق أنوار الیقین؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۴. الأمالي، مفید، ص ۵-۶۴، المجلس ۷، ح ۱۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۱۵. مراد از «کار نَهْرَوان» نبردی است که میان گروهی گمراه از مسلمانان با نام خَوارِج (شورشیان) و سپاه امام علی-علیهالسّلام- در سرزمین نهروان -میان واسِط و بغداد-، در سال ۳۸ هـ.ق، روی داده است؛ بهرهگرفتهشده از: برخی منابع.
۱۶. شورهگز درختی شکوفهآور از دستۀ درختان گز است که بیشتر در زمینهای خیسِ نزدیک آبها، رودها و درهها میروید، و در خیابانها برای آراستن کاشته میشود، و بومی عربستان سعودی، مصر، عراق، ایران، افغانستان و پاکستان میباشد؛ بهرهگرفتهشده از: برخی منابع.
۱۷. بَیْدا در روزگاران کهن زمینی بیابان در جنوب مدینه بر راه مکّه بود، و امروزه، درون آبادی شهر مدینه است؛ بهرهگرفتهشده از: معجم معالم الحجاز، ج ۱، الجزء ۲، ص ۳-۲۴۲، درگاه «البَیْداء».
۱۸. شرح نهج البلاغة، ج ۳، الجزء ۶، ص ۵-۱۳۴، ب الخطب و الأوامر، دنبالۀ خطبۀ ۷۰؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی. گفتنی است، این سخن که به امام علی-علیهالسّلام- نسبت داده شده است، در نسخههای چاپی «وقعة صفّین» نزد ما، یافت نمیشود، و شاید ابن ابی الحدید آن را از نسخهای که فراگیرتر از این نسخهها بوده، آورده است، و یا آن را از منبعی دیگر گرفته و نامش را نادرست برده است، و به هر روی، این سخن و همانندهایش جز از پیامبر یا سفارششدۀ وی-صلواتالّاهعلیهما- پدید نمیآید.
۱۹. سخن نویسنده.
۲۰. بهرهگرفتهشده از: برخی منابع.
۲۱. إلزام الناصب، ج ۲، ص ۳-۱۷۲، خطبة البیان ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۲. إلزام الناصب، ج ۲، ص ۱۸۴، خطبة البیان ۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۳. بهرهگرفتهشده از: برخی منابع.
۲۴. در همۀ نسخههای چاپی إلزام الناصب نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در اینجا «و ما» یافت میشود که به «ممّا» اصلاح و ترجمه گردید.
۲۵. إلزام الناصب، ج ۲، ص ۸-۱۵۷، خطبة البیان ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲۶. بهرهگرفتهشده از: برخی منابع.
📚گزیدههایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی
✍🏻روش ما در نوشتن واژهها، بر پایۀ درستنویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکتههای دیگر است.
✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman
🔴دردا بر حقداران و ناتوانشدگان از دولتهای شیاطین و ستمگران
امیر مؤمنان علی-علیهالسّلام-، در بیان نشانههای قیام قائم-علیهالسّلام-، فرمود: ... مردم به بدترین حال بازمیگردند. پس در آن هنگام، دولتهای شیاطین در گردشاند، و بر ناتوانترین بیچارگان یورش برده میشود ... پس هر گاه چنان شود، آشوبهایی بر آنان روی میآورند که تواناییای برایشان در برابر آنها نیست... (۱)
نیز علی ابن ابی طالب-علیهماالسّلام-، در بیان نشانههای ظهور قائم-علیهالسّلام-، فرمود: ... آه (دردا) بر حقداران و آه (دردا) بر ناتوانشدگان در تنگناها... .(۲)
————————————————————
۱. إلزام الناصب، ج ۲، ص ۷-۱۵۵، خطبة البیان ۱؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
۲. إلزام الناصب، ج ۲، ص ۱۸۴، خطبة البیان ۲؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
📚گزیدههایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی
✍🏻روش ما در نوشتن واژهها، بر پایۀ درستنویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکتههای دیگر است.
✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman
🔴پژوهشی نو در بارۀ «شاه نعمتالّاه ولی و پیشگوییهایش»
🔷تاريخچۀ زندگانی شاه نعمتالّاه ولی
شاه نعمتالّاه ولی، روز دوشنبه، چهاردهم ربیع الاوّل ۷۳۱، در شهر حَلَب، از شهرهای شام، زاده شد. پدرش، میر عبدالّاه، از بزرگان عرب، و مادرش بانویی باشخصیّت از ایل شبانکارۀ فارس بود. نسبت وی با ۱۹ واسطه، به رسول خدا-صلّیالّاهعلیهوآله- میرسد.
سیّد نعمتالّاه که از شاعران و دانشمندان برجستۀ عصر مُغُل است، نزدیک ۱۰۰ سال زیست، و سرانجام در روز پنجشنبه، ۲۳ رجب ۸۳۲، و بنا بر قولی ۸۳۴، در کرمان خرقه تهی کرد. شاگردان، خادمان، درویشان و بزرگان شهر، جنازهاش را تا ماهان بر دوش حمل کردند و در آنجا به خاک سپردند.(۱)
🔷پیشگونبودن شاه نعمتالّاه ولی و کمارزشبودن اشعار پیشگوییهایش
نویسنده با بررسیهای چندین سالهای که در پیشگوییهای گوناگون در بارۀ رویدادهای آخرالزّمان کرده است، هیچ چون و چرایی در بارۀ زمانی که شاه نعمتالّاه ولی در پیشگوییهایش برای پدیدارشدن نشانههای ظهور امام مهدی-علیهالسّلام- تعیین کرده، نیافته است، جز آنکه بگوید وی از عالمان هزارهگرا بوده و بی آنکه دارای علم پیشگویی باشد، تیری در تاریکی انداخته و سال ۹۷۰ را که نزدیک پایانههای نخستین هزارۀ اسلامی میباشد، برگزیده، و با رمزی نهچندان پنهان -«عین و را ذال»-، بیان کرده است.
گفتنی است، برخی نویسندگان و پژوهشگران کمبهره از دانش چنین پنداشتهاند که دو بیت مشهور شاه نعمتالّاه ولی: «نایب مهدی آشکار شود = بلکه من آشکار میبینم» «تا چهل سال ای برادرْ من = دور آن شهریار میبینم» به بنیادگذار انقلاب ایران، سیّد روحالّاه خمینی، و ۴۰ ساله بودن عمر انقلاب و حکومت «جمهوری اسلامی» در ایران اشاره دارد، در حالی که بنا بر پژوهش نویسنده، میان درونمایۀ اشعار یادشده و انقلاب ایران پیوندی دیده نمیشود، و مقصود شاعر، رهبر و حکومت دیگری بوده است!!!
شنیدنی است اگر بدانید که مقصود شاه نعمتالّاه ولی از «نایب مهدی» که پس از رویدادن ۷ سال فتنه و کارزار در خراسان و مصر و شام و عراق، در پی زمستان ششم، یعنی سال ۹۷۷ هـ.ق، آشکار میشود، و در یک دورۀ ۴۰ سالۀ پیش از ظهور امام مهدی-علیهالسّلام- زمامداری میکند، همان یمانیای است که بر پایۀ بخشی ساختگی و دروغین در دنبالۀ روایتی درست از امام صادق-علیهالسّلام-، ۳۰ سال زمامداری میکند و دنبالۀ زمامداریاش تا نزدیک ۴۰ سال را پسرش سعید بر دوش میکشد، و چنین مینماید که شاه نعمتالّاه ولی نه تنها به ساختگی و دروغبودن روایت بیانگر زمامداری چهل سالۀ یمانی و پسرش سعید و ناسازگاریاش با دیگر روایات اسلامی پی نبرده است، از دقّت کافی و حافظۀ نیرومند در گزارش متن حدیث نیز برخُردار نبوده است.
از زُرارَة ابن اَعْیَن روایت شده است كه ابو عبدالّاه [امام صادق]-علیهالسّلام- فرمود: ... یمانی ... سپس آسوده از دشمنان سی سال در زمامداریاش زندگانی میکند، سپس پادشاهی را به پسرش میسپرد و به مکّه پناه میبرد و چشم به راه ظهور قائم ما-علیهالسّلام- میماند تا آنکه میمیرد. پس پسرش در پی درگذشت پدرش، در پادشاهی و زمامداریاش نزدیک چهل سال میماند، و آن دو با دعای قائم ما-علیهالسّلام- به این جهان باز میگردند... .(۲)
در بخشهایی از سرودههای اصلی شاه نعمتالّاه ولی آمده است:
«عین و را ذال» چون گذشت از سال
بوالعجب کار و بار میبینم
در خراسان و مصر و شام و عراق
فتنه و کارزار میبینم
بعد امسال و چند سال دگر
عالمی چون نِگار میبینم...
چون زمستان پنجمین بگذشت
ششمش خوشبهار میبینم
نایب مهدی آشکار شود
بلکه من آشکار میبینم
تا چهل سال ای برادرْ من
دور آن شهریار میبینم
دور او چون شود تمام به کام
پسرش یادگار میبینم
بعد از آن خود امام خواهد بود
که جهان را مدار میبینم
.
با پژوهشی که پیشکش خانندگان گرامی کردهایم، و پس از گذشت شش سده، پرده از راز نهان در پیشگوییهای شاه نعمتالّاه ولی برداشتهایم، کمارزشبودن اشعار وی و نیز نادرست و بیهودهبودن سخنان برخی نویسندگان روزگار ما که گفتهاند: «آنچه اکنون همه شاه نعمتالّاه را به آن میشناسند، پیشگوییهای بسیار دقیقی است که تمام آنچه تا کنون بر ما گذشته محقّق گشته؛ از ظهور صفویّه تا سقوط پهلوی و وقوع انقلاب اسلامی که به گفته وی بعد از چهل سال متّصل به ظهور حضرت ولی عصر(عج) خاهد شد»، برای همگان آشکار شده است!!!
—---------------------------------------------------------
۱. كلّيّات اشعار شاه نعمتالله ولی، ص ۹-۳، مقدّمه، با حذف و تصرّف.
۲. مختصر إثبات الرجعة، ح ۱۶، نشریافته در مجلّۀ: تراثنا، سال ۲، ش ۴، ص ۵-۴۵۴؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
🔷نسخههای اشعار پیشگوییهای شاه نعمتالّاه ولی
شاه نعمتالّاه ولی اشعار فراوانی سروده است، و مشهورترین آنها قصیدهای در پیشگویی حوادث آخرالزّمان و نشانههای ظهور امام مهدی-علیهالسّلام- میباشد که در زمانهای پسین، دیگران بر اشعار آن قصیده ابیات فراوانی افزوده یا دستکاریهایی در آنها کرده و دگرگونیهایی پدید آوردهاند. تلاش ما در نوشتار کنونی، ارائۀ اصل اشعار یادشده بر پایۀ نسخههای کهن برجایمانده از روزگار شاعر است، و چهار نسخۀ دیگر را نیز که ناسازگاریهایی با هم و با نسخۀ اصلی دارند، از دید خانندگان گرامی میگذرانیم:
۱. نسخۀ اصل اشعار پیشگوییهای شاه نعمتالّاه ولی در «کلّیات اشعار شاه نعمتالله ولی» - چاپ هشتم، تیر ۱۳۸۳- که با سعی دکتر جواد نوربخش گردآوردی شده است، و کاملترین و درستترین چاپ دیوان به شمار میرود، و با بهرهگیری از نسخههای کهن معتبر، مانند نسخۀ زمان زندگانی شاعر، فراهم شده است.
۲ و ۳ و ۴. نسخههای اشعار پیشگوییهای شاه نعمتالّاه ولی در کتاب «علائم الظهور» -چاپ سنگی، رجب ۱۳۲۹، تهران- که با دست میرزا محمّد کرمانی (ناظم الإسلام) گردآوری شدهاند، و پُر از کاستیها، لغزشها و افزودههای برخی شاعران دوران قاجار میباشند، و در آنها به صفویها، نادر شاه، کریمخان زند و برخی پادشاهان قاجار اشاره شده است!
۵. نسخۀ اشعار پیشگوییهای شاه نعمتالّاه ولی فراهمشده پس از پیروزی انقلاب و برپایی «حکومت جمهوری اسلامی» در ایران که در آن، دستکاریها و افزایشهایی در بخشهایی از اصل اشعار پیشگوییهای شاه نعمتالّاه ولی و نیز در اشعار نسبت داده شده به وی انجام دادهاند تا چنین بنمایانند که سرایندۀ آن اشعار، حکومت خاندان پهلوی و سقوطش و حکومت روحانیّون در ایران را پیشگویی کرده است!
🔵نسخۀ ۱؛ اصل اشعار پیشگوییهای شاه نعمتالّاه ولی:
قدرت کردگار میبینم
حالت روزگار میبینم
حکم امسال صورتی دگر است
نه چو پیرار(۱) و پار(۲) میبینم
از نجوم این سخن نمیگویم
بلکه از کردگار میبینم
«عین و را ذال»(۳) چون گذشت از سال
بوالعجب کار و بار میبینم
در خراسان و مصر و شام و عراق
فتنه و کارزار میبینم
گِرد آئینۀ ضمیر جهان
گَرد و زنگ و غبار میبینم
همه را حال میشود دیگر
گر یکی ور هزار میبینم
ظلمتِ ظلمِ ظالمانِ دیار
بیحد و بیشمار میبینم
قصّهای بس غریب میشنوم
غصّهای در دیار میبینم
جنگ و آشوب و فتنه و بیداد
از یمین و یسار میبینم
غارت و قتل و لشکر بسیار
در میان و کنار میبینم
بنده را خواجهوَش(۴) همی یابم
خواجه را بندهوار میبینم
بس فرومایگان بیحاصل
عامل(۵) و خواندگار(۶) میبینم
هر که او پار یار بود، امسال
خاطرش زیر بار میبینم
مذهب و دین ضعیف مییابم
مُبتَدِع افتخار میبینم
سکّۀ نو زنند بر رخ زر
درهمش کمعیار میبینم
دوستان عزیز هر قومی
گشته غمخوار و خوار میبینم
هر یک از حاکمان هفت اقلیم
دیگری را دچار میبینم
نصب و عزل بِتَکْچی(۷) و عُمّال
هر یکی را دو بار میبینم
ماه را روسیاه مییابم
مهر را دلفَگار(۸) میبینم
ترک و تاجیک را به همدیگر
خصمی(۹) و گیر و دار میبینم
تاجر از دست دزد بیهمراه
مانده در رهگذار میبینم
مکر و تزویر و حیله در هر جا
از صغار و کبار میبینم
حال هندو خراب مییابم
جور تُرک و تَتار میبینم
بقعۀ خیر سخت گشته خراب
جای جمع شرار میبینم
بعض اشجار بوستان جهان
بیبهار و ثمار میبینم
اندکی امن اگر بود آن روز
در حد کوهسار میبینم
همدمی و قناعت و کنجی
حالیا اختیار میبینم
گرچه میبینم این همه غمها
شادیای غمگسار میبینم
غم مخور زانکه من در این تشویش
خرّمی وصل یار میبینم
بعد امسال و چند سال دگر
عالمی چون نِگار(۱۰) میبینم
چون زمستان پنجمین بگذشت
ششمش خوشبهار میبینم
نایب مهدی آشکار شود
بلکه من آشکار میبینم
پادشاهی تمامدانایی
سروری باوقار میبینم
بندگان جناب حضرت او
سربهسر تاجدار میبینم
تا چهل سال ای برادرْ من
دور آن شهریار میبینم
دور او چون شود تمام به کام
پسرش یادگار میبینم
پادشاه و امام هفت اقلیم
شاه عالیتبار میبینم
بعد از آن خود امام خواهد بود
که جهان را مدار میبینم
«میم و حا، میم و دال» میخوانم
نام آن نامدار میبینم
صورت و سیرتش چو پیغمبر
علم و حلمش شعار میبینم
دین و دنیا از او شود معمور
خلق از او بختیار میبینم
ید بیضا که باد پاینده
باز با ذوالفقار میبینم
مهدی وقت و عیسی دوران
هر دو را شهسوار میبینم
گلشن شرع را همی بویم
گل دین را به بار میبینم
این جهان را چو مصر مینگرم
عدل او را حصار میبینم
هفت باشد وزیر سلطانم
همه را کامکار میبینم
عاصیان از امام معصومم
خجل و شرمسار میبینم
بر کف دست ساقی وحدت
بادۀ خوشگوار میبینم
غازی(۱۱) دوستدار دشمنکش
همدم و یار غار میبینم
تیغ آهندلان زنگزده
کنْد و بیاعتبار میبینم
زینت شرع و رونق اسلام
محکم و استوار میبینم
گرگ با میش و شیر با آهو
در چرا برقرار میبینم
گنج کسرا و نقد اسکندر
همه بر روی کار میبینم
تُرکِ عیّارْ مست مینگرم
خصم او در خمار میبینم
نعمتالّاه نشسته در کنجی
از همه برکنار میبینم(۱۲)
—------------------------------------------------------------------
۱. پیرار: کوچکشدۀ پيرارسال، به معنای سالِ پيش از سالِ گذشته است.
۲. پار: کوچکشدۀ پارسال، به معنای سالِ گذشته است.
۳. از مادّه تاریخ «عین و را ذال»، بنا بر حساب ابجد، سال ۹۷۰ هـ.ق به دست میآید. گردآورندۀ كلّيّات اشعار شاه نعمتالّاه ولی، در اینجا، در پاورقی، از نسخۀ نخست مورد استنادش که در كتابخانۀ مَلِك تهران نگهداری میشود و تاريخ نگارش آن اوّل ذی حجّۀ ۸۶۰ (نزدیک ۳۰ سال پس از درگذشت شاه نعمتالّاه ولی) میباشد، مادّه تاريخِ «فا و را ذال» را به عنوان نسخۀ جایگزین آورده است كه آن نیز، بنا بر حساب ابجد، به سال ۹۸۰ هـ.ق اشاره دارد.
۴. خواجهوَش: مانند آقا و سرور.
۵. عامل: كارگزار دولتی.
۶. خواندگار: کوچکشدۀ «خداوندگار»، به معنای والی، رئيس و سرور است؛ بهرهگرفتهشده از: لغتنامه دهخدا، درگاه «خواندگار» و «خداوندگار».
۷. بِتَكْچی يا بِيتَكْچی: تركی مُغُلی، به معنای مأمور ماليّات است؛ بهرهگرفتهشده از: لغتنامه دهخدا، درگاه «بيتكچی».
۸. فگار: کوچکشدۀ افگار، به معنای آزرده و خسته است؛ بهرهگرفتهشده از: فرهنگ فارسی، درگاه «فگار» و «افگار».
۹. خصمی: دشمن.
.
۱۰. نگار: کوچکشدۀ «نگارستان»، به معنای جای پُرنقش و نگار و زينتدادهشده است.
۱۱. غازی: رزمنده و جنگجو.
۱۲. كلّيّات اشعار شاه نعمتالّاه ولی، ص۶۰-۶۵۷، قصيدهها.
🔵نسخۀ ۲؛ اشعار دستکاریشدۀ پیشگوییهای شاه نعمتالّاه ولی در دوران قاجار:
قدرت کردگار میبینم
حالت روزگار میبینم
از نجوم این سخن نمیگویم
بلکه از سرّ یار میبینم
از سلاطین گردش دوران
یکبهیک را سوار میبینم
هر یکی را به مثل ذرّۀ نور
پرتوی آشکار میبینم
سال تاریخ را چنین گویم
قدرت هشت و چار میبینم
بعد از آل ائمّۀ اطـهار
دیگری را سوار میبینم
از پسِ شاهی همه اینها
چند سلطان به کار میبینم
از بزرگی و رفعت ایشان
صفوی برقرار میبینم
چند سلطان ز نسل او پیدا
همه را برقرار میبینم
آخر پادشاهی صفوی
یک حسینی به کار میبینم
از بُخارا، هَرات و بَلْخ و سَرَخْس
لشکری بیشمار میبینم
باز بعد از خرابی ایشان
ساربانی به کار میبینم
نادری در جهان شود پیدا
قامتش استوار میبینم
بیست و شش سال پادشاهی او
تا به گردون(۱) غبار میبینم
آخر عهد نوجوانی او
قتل او آشکار میبینم
بعد از آن، دیگری فنا گردد
شاه دیگر به کار میبینم
پادشاهی ز نو شود پیدا
تیغ او آبدار میبینم
بیست و پنج است پادشاهی او
سکّهاش پُرعیار میبینم
چون ز نسلش بسی وَلَد مانَد
سربهسر روزگار میبینم
پادشاهی بود چو کوهِ وقار
که محمّد به نام میبینم
ده و هفت است پادشاهی او
اوّلش باوقار میبینم
لیک آن شاه را زیانی هست
محرم هر نگار(۲) میبینم
لشکرش سی سه صف برای جدال
جنگ او آشکار میبینم
عهد آن شاه کشور دوران
دو بلا آشكار میبينم
یک تزلزل، یکی بود طاعون
حال مردم فگار میبينم
غارت و قتلِ شیعیان علی
دست ایشان به کار میبینم
«غین و شین»(۳) چون که بگذرد از سال
این اساس آشکار میبینم
شهر تبریز را چو کوفه کند
شهر تهران خراب میبینم
جنگ او در میان افغان است
فتح او آشکار میبینم
در صفاهان چو او پیاده شود
در اَبَرْقو(۴) سوار میبینم
چون به هم میرسند شاه و سوار
قتل او آشکار میبینم
قتل آن شاه کشور دوران
در صف کارزار میبینم
بعد از آن، آن دگر فنا گردد
شاه دیگر به کار میبینم
پادشاهی ز سمت ترکستان
دفع اشرار زار میبینم
اربعین است پادشاهی او
دولتش کامکار میبینم
دائم او را ز کثرت لیل
لیل او بینهار میبینم
لیک آن شاه را زیانی هست
محرم او نگار میبینم
چون فریدون به تخت بنشیند
دولتش برقرار میبینم
مُلْک تبریز و مُلْک تبْرِستان
پسرانش به کار میبینم
صَرصَرِ(۵) دیگرش شود پیدا
پای او در رکاب میبینم
مسکن فوت او در اصفاهان
بر سر مَرغْزار(۶) میبینم
حاکم قَنْدَهار مثل شتر
بر دماغش مهار میبینم
حکم در بارهاش صدور دهند
سر او را به دار میبینم
بعد از آن، دیگری فنا گردد
شاه دیگر به کار میبینم
که محمّد به نامْ او باشد
تیغ او آبدار میبینم
چارده سال پادشاهی او
دولتش کامکار میبینم
سال کز مرغ میشود پیدا
فوت او آشکار میبینم
بعد از او، آن دگر فنا گردد
شاه دیگر به کار میبینم
ناصرالدّین به نصرت دوران
چارده هشت سال میبینم
کوکب روشنی شود پیدا
بلکه دنبالهدار میبینم
از خراسان و ری، هم اصفاهان
چه عَلَمها به کار میبینم
روز جمعه ز شهر ذیقعده
تن او در مزار میبینم
شاه دیگر به کار میآید
شاهیاش ناگوار میبینم
یازده سال پادشاهی او
حالتش را فگار میبینم
چارشنبه ز شهر ذیقعده
مرگ او آشکار میبینم
بعد از آن، دیگری فنا گردد
پسرش یادگار میبینم
«غین و ده دال» چون گذشت از سال
بوالعجب روزگار میبینم
گرد آیینه هست سیر چهار
گرچه زنگ و غبار میبینم
جنگ و آشوب و فتنۀ بسیار
از یمین و یسار میبینم
غارت و قتل و لشکر بسیار
از میان و کنار میبینم
مرگ جُهّال را به یکدیگر
خصم در گیر و دار میبینم
اندکی امن اگر بود آن روز
در حد کوهسار میبینم
دولتش میرود به باد فنا
حال مردم فگار میبینم
بعد از آن، چند سال دگر
عالمی چون نگار میبینم
چون زمستان پنجمین بگذشت
ششمین خوشبهار میبینم
نایب مهدی آشکار شود
نوع عالیتبار میبینم
پادشاهی تمام دارنده
سروری باوقار میبینم
بندگان جناب حضرت او
سربهسر تاجدار میبینم
تا چهل سال ای برادر جان
دور آن شهریار میبینم
دور ایشان تمام خواهد شد
لشکری را سوار میبینم
سیّدی را ز نسل آل حسن
سروری را سوار میبینم
قائم شرع آل پیغمبر
به جهان آشکار میبینم
«میم حا، میم دال» میخوانند
نام او نامدار میبینم
.
صورت و سیرتش چو پیغمبر
حلم و علمش شعار میبینم
از کمربند آن سپهروقار
تیغ چون ذوالفقار میبینم
سمت مشرقزمین طلوع کند
کوردجّالِ زار میبینم
رنگ یک چشم او به رنگ کبود
خری بر خر سوار میبینم
لشکر او بود ز اصفاهان
هم یهود جُمار(۷) میبینم
هر قدم از خرش بود فرسنگ
دور گردون غبار میبینم
صورتی پیش چشمۀ خورشید
به نظر آشکار میبینم
آل سفیان همه طلوع کنند
همه کس را فگار میبینم
سروری را که هست پاینده
باز با ذوالفقار میبینم
هم مسیح از سما فرود آید
پسِ کوفه غبار میبینم
آل سفیان تمام کشته شوند
با هزاران سوار میبینم
از دم تیغ عیسیِ مریم
قتل دجّال زار میبینم
مسکنش شهر کوفه خواهد بود
دولتش پایدار میبینم
زینت شرع و دین از اسلام
محکم و استوار میبینم
کارداران نقد اسکندر
همه در راه کار میبینم
ترک اغیار صید خواهد بود
خصم او در مهار میبینم
نه درودی به خود همی گویم
بلکه از سرّ یار میبینم
نعمتالّاه نشسته در کنجی
همه را در کنار میبینم(۸)
—------------------------------------------------------—
۱. گردون: آسمان.
۲. نگار: معشوق و محبوب.
۳. مادّه تاریخ «غین و شین»، طبق حساب ابجد، به سال ۱۳۰۰ هـ.ق اشاره دارد.
۴. ابرقو يا ابركوه، شهرستان و بخشی در جنوب غربی استان يزد، و نزديک استانهای اسفهان و فارس است.
۵. صرصر: بانگ، آواز.
۶. مرغزار: سبزهزار و چمنزار.
۷. یهود جمار: گروه هماهنگ یهود.
۸. علائم الظهور، ص ۹۰-۸۶، مقالۀ ۵.
.
🔵نسخۀ ۳؛ اشعار دستکاریشدۀ پیشگوییهای شاه نعمتالّاه ولی در دوران قاجار:
بقعۀ خیر و خیر را ویران
گلْسِتان پر ز خار میبینم
ناگهان شخصی از توابع لُر
حاکم و کامکار میبینم
هست شاه و وکیل خوانندش
کمترین هوشیار میبینم
پادشاهی کند چو بیست و دو سال
کارش آخر به زار میبینم
بعد از آن لُر، لُرِ دگر آید
ظالم و نابکار میبینم
سکّه از نو زند چو بر رخ زر
درهمش کمعیار میبینم
هشت سال است پادشاهی او
دولتش بیمدار میبینم
چون زمستان پنجمین گذرد
ششمش خوشبهار میبینم
حال امسال صورت دگر است
نه چو پیرار و پار میبینم
پادشاهی به تخت بنشسته
دولتش پایدار میبینم
آن حَسَنخُلق و آن حَسَننیّت
باب عالیتبار میبینم
فرد مردانۀ اولوالعزمی
محرم هر نگار میبینم
میم از اوّل و دال از آخر
نام آن نامدار میبینم
پادشاه تمامدانایی
در همه کار و بار میبینم
گرگ با میش و شیر با آهو
در چرا برقرار میبینم
ناگهان کشته میشود در خواب
قاتلِ آن چهار میبینم
این جهان را چو او کند بدرود
بِنْ اَخَش(۱) یادگار میبینم
نوجوانی مثال سرو بلند
رستمش بندهوار میبینم
در امورِ شهی است بیتدبیر
لاکنش بخت یار میبینم
احتساب و حساب در عهدش
سست و بیاعتبار میبینم
ظلم پنهان، خیانت و خوبی
بر اعاظم شعار میبینم
دولتش بیحساب میبینم
خفتنش بیشمار میبینم
در حقیقت شهی بود مظلم
عاری از گیر و دار میبینم
علمای زمان او ز غرور
همه چون شهریار میبینم
دایم اسبش به زیر زین طلا
کمتران را سوار میبینم
چون فریدون به تخت بنشیند
پسرانش قطـار میبینم
نیست فصلالخطاب در عهدش
فصل را ماتوار میبینم
کار و بار زمانه وارونه
قحط، هم ننگ و عار میبینم
قسط و انصاف در زمانۀ او
همچو هیمه به نار میبینم
در زمانش وفا و عهدِ دُرُست
همچو یخ در بهار میبینم
بس فرومایگان بیحاصل
حاصل کار و بار میبینم
کهنهرندی به کار برهمنی(۲)
اندر این روزگار میبینم
بِخْرَدی(۳) خوار و دانش و بینش
سرّ ناموسوار میبینم
متّصف بر صفات سلطان است
لیک درویشوار میبینم
بلکه ویرانۀ پر از گنج است
کش سعادتشعار میبینم
یار غار بِه است در اوّل
شاه خوشروزگار میبینم
دویُمَش شیخ و زاهد ثانی
هم جُنَیداعتبار میبینم
همچو مولا جلالِ دین مولا
شمسِ تبریزوار میبینم
گوهر شبچراغ بهر کمال
آن دُرِ شاهوار میبینم
باکرامات و جامع آداب
آصف روزگار میبینم
از قماش و متاع چین و فرنگ
عالمی چون نگار میبینم
بر فلک رفته معنی قرآن
صورتش زرنگار میبینم(۴)
—----------------------------------------------------------
۱. بن اخش: برادرزادهاش.
۲. بَرَهْمَن: پيشوای روحانی آيين برهمایی؛ فرهنگ فارسی.
۳. باخردبودن.
۴. علائم الظهور، ص ۹۲-۹۰، مقالۀ ۵.
.
🔵نسخۀ ۴؛ اشعار دستکاریشدۀ پیشگوییهای شاه نعمتالّاه ولی در دوران قاجار:
قدرت کردگار میبینم
حالت روزگار میبینم
از نجوم این سخن نمیگویم
بلکه از کردگار میبینم
«غین و شین دال»(۱) چون گذشت از سال
بوالعجب کار و بار میبینم
از شهنشاه ناصرالدّین را
شیونی بیمدار میبینم
در شبِ شنبه ماهِ ذیقعده
تن او برکنار میبینم
بعدِ آن شه مظفّر دین را
تو بدان برقرار میبینم
از الف تا به دال میگویم
شهیاش را مدار میبینم
چون گذشت از سریر دولت او
تو ببین من دو بار میبینم
در خراسان و شام و مصر و عراق
فتنه و کارزار میبینم
گِرد آیینۀ ضمیر جهان
گَرد و زنگ و غبار میبینم
جنگ و آشوب و فتنه و بیداد
در یمین و یسار میبینم
غارت و قتل و لشکر بسیار
در میان و کنار میبینم
بعد از این شه چو رفت، از پی آن
سیّدی تاجدار میبینم
نایب مهدی آشکار شود
بلکه من آشکار میبینم
جنگ او در میان افغان است
لشکرش بیشمار میبینم
بندگان جناب حضرت او
سربهسر تاجدار میبینم
قلعۀ قندهار میگیرد
در گرفتن دو بار میبینم
حاکم قندهار را چو شتر
بر دماغش مهار میبینم
شور و غوغای زن شود پیدا
بوالعجب کار و بار میبینم
اندکی دین اگر بُوَد آن روز
در حد کوهسار میبینم
چون زمستان پنجمین بگذشت
ششمش را بهار میبینم
گرگ با میش و شیر با آهو
به چرا سبزهوار میبینم
دور آن چون شود تمام به کام
پسرش یادگار میبینم
بعد از این خودْ امام خواهد بود
صاحب ذوالفقار میبینم
پادشاه تمامدانایی
سروری باوقار میبینم
ید بیضا چو باد پاینده
یار با ذوالفقار میبینم
تُرکِ عَیّارْ مست مینگرم
ختم روز خمار میبینم
زینت شرع و رونق اسلام
محکم و استوار میبینم
گنج کسرا و نقد اسکندر
همه بر روی کار میبینم
صورت و سیرتش چو پیغمبر
علم و حلمش شعار میبینم
نعمتالّاه نشسته در کنجی
همه را برکنار میبینم(۲)
—------------------------------------------------------------
۱. مادّه تاریخ «غین و شین دال»، بنا بر حساب ابجد، به سال ۱۳۰۴ هـ.ق اشاره دارد.
۲. علائم الظهور، ص ۹۴-۹۳، مقالۀ ۵.
.
🔵نسخۀ ۵؛ اشعار دستکاریشدۀ پیشگوییهای شاه نعمتالّاه ولی در پس از پیروزی انقلاب ایران:
قدرت کردگار میبینم
حالت روزگار میبینم
از نجوم این سخن نمیگویم
بلکه از کردگار میبینم
از سلاطین گردش دوران
یکبهیک را سوار میبینم...
شه چو بیرون رود زجایگهش(۱)
شاه دیگر(۲) به کار میبینم
چون فریدون به تخت بنشیند
پسرانش قطار میبینم
متّصف بر صفات سلطان است
لیک من گرگوار میبینم
دائم اسبش به زیر زین طلا
کمتران را سوار میبینم
عدل و انصاف در زمانۀ او
همچو هیمه به نار میبینم
علمای زمان او دائم
همه را تار و مار میبینم
هست فصل حجاب در عهدش(۳)
فصل را بیاعتبار میبینم
جنگ سختی شود تمام جهان(۴)
کوه و صحرا فگار میبینم
کار و بار زمانه وارونه
قحط و هم ننگ و عار میبینم(۵)
چون دو ده سال پادشاهی کرد
شهیش برکنار میبینم
پسرش چون به تخت بنشیند(۶)
بوالعجب روزگار میبینم
نوجوانی به سان سرو بلند
رستمش بندهوار میبینم
در امور شهی است بیتدبیر
لیکنش بختیار میبینم
بس فرومایگان بیحاصل
حامل کار و بار میبینم
مذهب و دین ضعیف مییابم
مُبتَدِع افتخار میبینم
ظلم پنهان، خیانت و تزویر
بر اعاظـم شعار میبینم
ظلمت ظلم ظالمان دیار
بیحد و بیشمار میبینم
ماه را روسیاه مییابم
مهر را دلفَگار میبینم
دولت مرد و زن رود به فنا
حال مردم فگار میبینم
غارت و قتل مردم ایران
دست خارج به کار میبینم
کهنهرندی به کار اهرمنی(۷)
اندر این روزگار میبینم
دور او هم تمام خواهد شد
لشکری را سوار میبینم
شور و غوغای دین شود پیدا
سربهسر کارزار میبینم(۸)
قصّهای بس غریب میشنوم
غصّهای در دیار میبینم
جنگ و آشوب و فتنۀ بسیار
نام او زشت و خوار میبینم
کم ز چل چون که پادشاهی کرد
سلطهاش تار و مار میبینم
غم مخور زانکه من در این تشویش
خرّمی وصل یار میبینم
بعد از او شاهی از میان برود
عالمی چون نگار میبینم
سیّدی را ز نسل آل رسول
نام «او برقرار»(۹) میبینم
نایب مهدی آشکار شود
سروری را سوار میبینم
پیشوای تمامدانایی
رهبری باوقار میبینم
متّصف بر صفات سلطانیست
لیک درویشوار میبینم
رهنما و امام هفت اقلیم
نام او را شعار میبینم
همچو مولا جلالِ دین مولا
شمس تبریزوار میبینم
بندگان جناب حضرت او
سربهسر تاجدار(۱۰) میبینم
گوهر شبچراغ بهر کمال
آن دُرِ شاهوار میبینم
هر کجا رو نهد به فضل الاه
دشمنش خاکسار میبینم
باکرامات و جامع آداب
آصف روزگار میبینم
تا چهل سال ای برادر من
دورۀ شهریار میبینم
بعد از آن خود امام خواهد بود
که جهان را مدار میبینم... .(۱۱)
—---------------------------------------------------------------------------
۱. احمد شاه قاجار و بیرونرفتن وی از کشور.
۲. رضا شاه پهلوی.
۳. پیادهکردن قانون کشف حجاب در ایران با دست رضا شاه پهلوی.
۴. جنگ جهانی دوم.
۵. نابسامانی اقتصادی و حضور نیروهای اشغالگر متّفقین در ایران.
۶. پادشاهی محمّدرضا پهلوی.
۷. کشور استعمارگر انگلستان.
۸. آشکارشدن مبارزات انقلابی مذهبیها در ایران.
۹. مجموع اعداد حروف «او برقرار»، طبق حساب ابجد، «۷۱۰» است که برابر با مجموع اعداد حروف «خمینی» میباشد.
۱۰. روحانیّون انقلابیِ عمامه بر سر در ایران.
۱۱. نشریافته، پس از پیروزی انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ هـ.ش، در برخی جزوهها، مجلّات و پایگاههای مجازی نامعتبر.
📚گزیدههایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی
✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman
🌺گفتار «پژوهشی نو در بارۀ «شاه نعمتالّاه ولی و پیشگوییهایش»» با ویرایشی نو در کانال آخرالزّمان ارائه شده است. بنا بر این، کسانی که نشر و ویرایش قبلی این گفتار را در پایگاههای اینترنتی خُد بارگذاری کردهاند، ویرایش جدید را جایگزین کنند.
✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman
هدایت شده از آخرالزّمان
🌺طلب روزی و معنویّت در روز جمعه
خانندگانی که پایبند مبانی دینی و معتقد به امور معنوی و آزمودههای گذشتگان هستید، برای طلب روزی و معنویّت، در روز جمعه گرفتن ناخن و انجام غسل جمعه را فراموش نکنید. بر پایۀ روایات اسلامی، وقت غسل جمعه از اذان صبح تا غروب آفتاب روز جمعه است، و اگر غسل جمعه از هنگام اذان صبح تا قبل از اذان ظهر انجام گیرد، کفایت از وضو برای نماز و جز آن را می کند.
✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman
هدایت شده از آخرالزّمان
🌺برای تعجیل در ظهور امام مهدی-علیهالسّلام-، عصر جمعه وضو بگیرید و 100 بار «الّاهُمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم» بگویید و حاجتهایتان را از خداوند بخاهید.🍀
✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman
هدایت شده از آخرالزّمان
🌺با سلام
برای آشنایی با معارف مهدوی و بررسیهای راهبردی رویدادهای آخرالزّمان،
با بهرهگیری از: آیات، روایات و پیشگوییها، روی لینک زیر کلیک کرده و "جوین=join" را بزنید👇نیز آن را برای دیگران ارسال کنید.
✔️کانال آخرالزّمان در ایتا
@joinchatakheruzzaman
هدایت شده از آخرالزّمان
🌺درستنویسی و سازگاری نوشتار با گفتار
✍🏻روش ما در نوشتن واژهها، بر پایۀ درستنویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکتههای دیگر است. برای همین، «الله» را «الّاه» و «خوانندگان» را «خانندگان» و «صد» (۱۰۰) فارسی را «سد» -با س- مینویسیم، چنانکه «سده» را «سده» مینویسند.
🔴خانندگان گرامی، به دلیل کمبود وقت، از خاندن پیامها و پاسخگویی به پرسشها معذوریم.
✔️کانال آخرالزّمان در ایتا
@joinchatakheruzzaman
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺سالروز میلاد مبارک امام مهدی-علیهالسّلام- بر همۀ شیعیان و دوستدارانش مبارک باد.
✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺الّاهُمَّ عَجِّل لِوَلِیَّكَ الْفَرَج
✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman
🌺میلاد امام مهدی-علیهالسّلام-
امام مهدی-علیهالسّلام- در سامَرّاء، از شهرهای عراق، در خاندان امامت دیده به جهان گشود؛ به گونهای که هیچیک از دشمنان از این امر آگاه نگردید. او مانند پدرانش پاکیزه و ختنهشده به دنیا آمد و آن گاه بر زمین افتاد و با هفت عضو، خدای را سجده کرد. این رویداد پُرشکوه بنا بر برخی روایات اسلامی در پگاه آدینۀ ۸ شعبان و بنا بر برخی دیگر در پگاه آدینۀ ۱۵ شعبان سال ۲۵۵، بوده است.
آن طفل گرامی و مسعود، همان گونه که جدّش رسول خدا-صلّیالّاهعلیهوآله- خبر داده بود، «م ح م م د» نامیده و به «مهدی» ملقّب شد.
پدر بزرگوارش امام حسن عسکری-علیهالسّلام-، از نسل پیامبر خدا، محمّد ابن عبدالّاه-علیهماالسّلام- و امام علی ابن ابی طالب-علیهماالسّلام-، و مادر گرامیاش مَلِیکا(۱)، دختر یَشُوعا، پسر قیصر، امپراتور روم، است. مادر یشوعا از تبار حواریون عیسی مسیح-علیهالسّلام- بود، و نسب شریفش به شَمْعون، وصیّ عیسی، میرسد.(۲)
----------------------------------------------------------
۱. از این بانوی نمونه که اهل قُسْطَنْطِینِیَّه (استانبول کنونی) است، با نامهایی گوناگون یاد میشود، و بنا بر پژوهش برخی پژوهشگران، این گوناگونی نام برای آن است که نام نخستینِ وی ملیکا یا ملیکه بود، و بنا بر استحباب گذاشتن نامی نو بر کنیز پس از خریداری یا فرزندآوری، نامهایی چون سوسن، ریحانه و نرجس، بر وی گذاشته شد؛ در بارۀ داستان زندگی، اسارت و ازدواج آن بزرگوار با امام حسن عسکری-علیهالسّلام- بنگرید: بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۱۰ـ ۶، ش ۱۲.
۲. روزگار رهائی، ج ۱، ص ۱۴۰ و ۱۴۲، بخ ۳، با حذف، تصرّف و تکمیل.
📚گزیدههایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی
✍🏻روش ما در نوشتن واژهها، بر پایۀ درستنویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکتههای دیگر است.
✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman
🌺سیمای امام مهدی-علیهالسّلام-
پیامبر-صلّیالّاهعلیهوآله- در وصف امام مهدی-علیهالسّلام- فرمود: مهدی از فرزندان من است. سیمایش چون ماه تابان، رنگش عربی (گندمگون) و اندامش اسرائیلی(۱) است.(۲) گشادهپیشانی و باریکبینی است.(۳) بر گونۀ راستش خالی است.(۴)
امام علی-علیهالسّلام- در بارۀ امام مهدی-علیهالسّلام- فرمود: مهدی ریشش انبوه، چشمانش سرمهکشیده و دندانهای پیشینش درخشان است.(۵) در پشتش دو نشانه است؛ نشانهای به رنگ پوستش و نشانهای مانند نشانۀ پیامبر-صلّیالّاهعلیهوآله-.(۶) او جوانی میانهبالا، خُشرو و با موهایی زیباست که بر دوشهایش فرو هشته و نور چهرهاش چشمگیرتر از سیاهی ریش و سرش است...(۷).(۸)
امام صادق-علیهالسّلام- فرمود: بیگمان قائم کسی است که هر گاه برشورد، در سنّ پیران، ولی با سیمای جوانان خاهد بود، و بدنش چنان نیرومند است که اگر دستش را سوی بزرگترین درخت روی زمین دراز کند، آن را از جای میکند؛ و اگر بر کوهها بانگ زَنَد، سنگهایش فرو میریزند.(۹)
امام رضا-علیهالسّلام- فرمود: نشانۀ او سیمای جوانیاش در سنّ پیری است؛ به گونهای که هر کس وی را ببیند، میپندارد ۴۰ سال یا کمتر دارد. و از نشانههایش آن است که با گذشتِ روزان و شبان، پیر نمیشود تا آنکه زمان مرگش فرا رسد(۱۰).(۱۱)
—-----------------------------------------------------------
۱. اسرائیل لقب یعقوب پسر اسحاق-علیهماالسّلام- است. «اندامش اسرائیلی» یعنی اندازۀ قد و درشتی اندامش مانند یعقوب و فرزندانش میباشد. در این باره بنگرید: بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۸۵، ش ۳۷.
۲. بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۹۱، دنبالۀ ح ۳۸، با حذف بخشهایی از حدیث.
۳. بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۹۰، دنبالۀ ح ۳۸، با حذف بخشهایی از حدیث.
۴. بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۸۰، دنبالۀ ح ۳۷، با حذف بخشهایی از حدیث.
۵. الفتن، ص ۲۵۹، الجزء ۵، ح ۱۰۱۴، با حذف بخشهایی از حدیث.
۶. کمال الدین، ص ۶۸۱، الجزء ۲، ب ۲۵، ح ۱۷، با حذف بخشهایی از حدیث.
۷. الإرشاد، ج ۲، ص ۳۸۲؛ ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر.
۸. بهرهگرفتهشده از: روزگار رهائی، ج ۱، ص ۳-۱۲۱، بخ ۲.
۹. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۲۲، ح ۳۰، با حذف بخشهایی از حدیث.
۱۰. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۸۵، ح ۱۶.
۱۱. بهرهگرفته شده از: روزگار رهائی، ج ۱، ص ۱۲۷ و ۱۲۹، بخ ۲.
📚گزیدههایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی
✍🏻روش ما در نوشتن واژهها، بر پایۀ درستنویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکتههای دیگر است.
✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman
🌺روش امام مهدی-علیهالسّلام- در روزگار فرمانرواییاش
از طاووس روایت شده است که گفت: نشانۀ مهدی آن است که بر کارگزاران سختگیر، در دارایی بخشنده و با بینوایان مهربان باشد.(۱)
چنین مینماید که این روایت از سخنان پیامبر-صلّىالّاهعلیهوآله- باشد، اگرچه طاووس ابن کیسان فارسی تابعی آن را به وی نسبت نداده است.
--------------------------------------------------
۱. الفتن، ص ۲۵۰، الجزء ۵، ح ۹۷۸؛ ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی.
📚گزیدههایی از کتاب: جهان در آستانۀ ظهور؛ پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تَنْکابُنِی
✍🏻روش ما در نوشتن واژهها، بر پایۀ درستنویسی و سازگاری نوشتار با گفتار و برخی نکتههای دیگر است.
✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman
43.mp3
1.77M
🌺ای گل نرگس زغمت همه شب گریه کنم تا سحر
✔️کانال آخرالزّمان
@joinchatakheruzzaman