لب ما و قصه زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی!
تو و سر زدن به خیال ِما؟
چه ترحمی، چه عنایتی..
-بابایعالم
به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نسَبت سلام
و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی..
به نسیم یاد ِتو راضیام، نه گلایهای نه شکایتی..
نه مرا نبین، رصدم نکن و نظر به خوب و بدم نکن
تو که آیینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن که قیامتی..
از من سوال میشود:
اینکه میگویند: امام زمان(عج)
غایب است یعنی چه؟!
گفتم: غایب؟!
کدام غایب؟!
بچه، دستش را از دستِ پدر
رها کرده و گم شده؛
میگوید:
پدرم گم شده است...
_ شیخاسماعیلدولابی
#اللهمعجللولیکالفرج