معرفى_كتاب
📕برشی از کتاب#بیست_هفت_روز_ویک_لبخند:
بابک در جیب پیراهنش دست میکند.
قرآن کوچکی را درمی آورد و زیر لب صلوات می فرستد و لايش را باز میکند:
- به خاطر وجود و دارایت ایشونه . رضا،این آرامش و امنیت،این غروری رو که من امشب ازش حرف میزنم، مدیون بودن این مرد هستیم؛ همه ما.
علی پور خم میشود روی عکس. تصویر حضرت خامنه ای، زیر نور اندک ماه روشن میشود.
- خیلی دوست دارم آقا ارادتم رو به خودش بدونه. میخوام بفهمه یکی از سرباز هاش من ام و برای خوشحالی و سربلندی خودش و کشورش هر کاری میکنم.
رضا میبیند که بابک چه طور سریع قطره اشک گوشه ی چشمش را پاک میکند؛ اما خودش را به ندیدن میزند و خیره میشود به چهره ی مردی که سرانگشتان بابک در حال نواختن اوست.
📕کتاب سراسر مردانگی #بیست_هفت_روز_ویک_لبخند رو حتما مطالعه بفرمایید.
♥️ ⃟ ⃟ 🥀شهید مدافع حرم
#شهید_بابک_نوری
#شادی روح شهدا صلوات
#جملات_طلایی_علماء_وشهدا
@jomalat_talaei_olama_shohada