فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_زمانی 🌼💛
بشارت نزدیک بودن ظهور امام زمان
1⃣صلوات کوچولو براآقا امام زمانت بفرست☺️
@jomalat_talaei_olama_shohada
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
13940316_11651_192k.mp3
3.27M
💐#حضرت_آیت_الله_امام_خامنه_ای
👈#نصرت_خدا_یعنی_چه؟
👈 #نصرت_خدا یعنی با هم باشیم
برای #اطاعت_خدا اگر چنین بودیم #خدا_هم_ما_را_یاری_دهد این یک #مساله_عقلی است
👈 #از_عنایت_خداست که نصرت بندگان را نصرت خودش حساب کرده با اینکه #غنی_از_همه_عالم است
👈 #نصرت_خدا یعنی #با_قصد_قربت پنج دقیقه بیشتر در اداره #ماندن_و_کار_کردن
@jomalat_talaei_olama_shohada💛
حاج حسین یکتا:
برای فتح خرمشهرهای پیشِ رو،
مردانی میخواهیم از جنس #جهان_آرا
که ابتدا فاتح شهرِ دلِ خویش باشند!
به جهان خُرّم از آنم که جهان خُرَّم از اوست
@jomalat_talaei_olama_shohada
🔴سه دقیقه در قیامت(قسمت ۱۴)
🍃اوایل ماه شعبان بود که راهی مدینه شدیم.
یک روز صبح در حالی که مشغول زیارت بقیع بودم متوجه شدم که مأمور وهابی دوربین یک پسر بچه را که می خواست از بقیع عکس بگیرد را گرفته.
♦️جلو رفتم و به سرعت دوربین را از دست او گرفتم و به پسربچه تحویل دادم.
🍀بعد به انتهای قبرستان رفتم در حال خواندن زیارت عاشورا بودم که به مقابل قبر عثمان رسیدم.
💥همان مامور وهابی دنبال من آمد و چپ چپ به من نگاه می کرد. یکباره دستم را گرفت و به فارسی و با صدای بلند گفت: چی میگی؟داری لعنت می کنی؟
گفتم:نخیر دستم را ول کن!
💠 اما او داد میزد وبقیه مامورین را دور خودش جمع کرد.
یکدفعه به من نگاه کرد و حرف زشتی را به مولا امیرالمومنین زد.
🔴من دیگر سکوت را جایز ندانستم، یکباره کشیده محکمی به صورت او زدم .
چهار مامور به سر من ریختند و شروع به زدن کردند.
🔆 یکی از مامورین ضربه محکمی به کتف من زد که درد آن تا ماه ها مرا اذیت می کرد.
چند نفر جلو آمدند و مرا از زیر دست آنها خارج کردند و فرار کردم.
♻️اما در لحظات بررسی اعمال ماجرای درگیری در قبرستان بقیع را به من نشان دادند و گفتند:
شما خالصانه و به عشق مولا با آن مأمور درگیر شدی و کتف شما آسیب دید و برای همین #ثواب_جانبازی_در_رکاب_مولا_علی در نامه عمل شما ثبت شده است.
🔰 در این سفر کوتاه به قیامت نگاه من به شهید و شهادت تغییر کرد، علت آن هم چند ماجرا بود:
🔷یکی از معلمین و مربیان شهر ما در مسجد محل تلاش فوق العادهای داشت که بچهها را جذب میکرد.
♦️خالصانه فعالیت میکرد و در مسجدی شدن ما هم خیلی اثر داشت.
▪️ این مرد خدا یک بار که با ماشین در حرکت بود از چراغ قرمز عبور کرد و سانحه شدید رخ داد و ایشان مرحوم شد
🔶من این بنده خدا را دیدم که در میان شهدا و هم درجه آنها بود.ایشان به خاطر اعمال خوبی که در مسجد و محل داشت و رعایت دستورات دین به مقام شهدا دست یافته بود.
🔵 اما سوالی که در ذهن من بود تصادف او و عدم رعایت قانون و مرگش بود!
☘ایشان به من گفت: من در پشت فرمان ماشین سکته کردم و از دنیا رفتم و سپس با ماشین مقابل برخورد کردم.
هیچ چیزی از صحنه تصادف دست من نبود...
🌾 در جایی دیگر یکی از دوستان پدرم که اوایل جنگ شهید شده بود و در گلزار شهدای شهرمان به خاک سپرده شده بود را دیدم.
🍁 اما او خیلی گرفتار بود و اصلاً در رتبه شهدا قرار نداشت.
تعجب کردم تشییع او را به یاد داشتم که در تابوت شهدا بود!
⚡️خودش گفت: من برای جهاد به جبهه نرفتم به دنبال کاسبی و خرید و فروش بودم که برای خرید جنس به مناطق مرزی رفتم که آنجا بمباران شد.
💥بدن ما با شهدای رزمنده به شهر منتقل شد و فکر کردند من رزمنده ام و...
🌸 اما مهم ترین مطلبی که از شهدا یادم ماند مربوط به یکی از همسایگان ما بود.
🌒 خوب به یاد داشتم که در دوره دبستان آخر شب وقتی از مجلس قرآن به سمت منزل آمدیم از یک کوچه باریک و تاریک عبور کردیم.
💥از همان بچگی شیطنت داشتم، زنگ خانه مردم را می زدیم و سریع فرار می کردیم.
💥یک شب دیرتر از بقیه دوستانم از مسجد راه افتادم. همان کوچه بودم که دیدم رفقای من که زودتر از کوچه رد شدن یک چسب را به زنگ یک خانه چسبانده اند، صدای زنگ قطع نمیشد.
✨ پسر صاحبخانه یکی از بسیجیان مسجد محل بود، بیرون آمد چسب را از روی زنگ جدا کرد و نگاهش به من افتاد.
❄️شنیده بود که من قبلا از این کارها کرده ام، برای همین جلو آمد و مچ دستم را گرفت و گفت باید به پدرت بگویم چه کار می کنی!
🌿 هرچه اصرار کردم که من نبودم بی فایده بود.مرا مقابل منزل ما برد و پدرم را صدا زد.پدرم خیلی عصبانی شد و جلوی چشم همه حسابی مرا کتک زد.
🥀 این جوان بسیجی که در اینجا قضاوت اشتباهی داشت در روزهای پایانی دفاع مقدس به شهادت رسید.
🌿 این ماجرا و کتک خوردن به ناحق من در نامه اعمالم نوشته شده بود که به جوان پشت میز گفتم:
❓ چطور باید حقم را از آن شهید بگیرم او در مورد من زود قضاوت کرد!
♻️جوان گفت: لازم نیست که آن شهید به اینجا بیاید.
من اجازه دارم آنقدر از گناهان تو ببخشم تا از آن شهید راضی شوی.
🔆خیلی خوشحال شدم و قبول کردم.حدود یکی دو سال از گناهان اعمال من پاک شد تا جوان پشت میز گفت راضی شدی؟گفتم بله عالیه.
🔆لبته بعدا پشیمان شدم که چرا نگذاشتم تمام اعمال بدم را پاک کند..
اما باز بد نبود.
✅ همان لحظه آن شهید را دیدم و روبوسی کرد،خیلی از دیدنش خوشحال شدم.گفت: با اینکه لازم نبود اما گفتم بیایم از شما حلالیت بطلبم.
هرچند شما هم به خاطر کارهای گذشته در آن ماجرا بی تقصیر نبودی...
ادامه دارد..
@jomalat_talaei_olama_shohada
.
♡بسماللهالرحمنالرحیم♡
🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛
يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊
@jomalat_talaei_olama_shohada
•═•••🍃••◈🌸◈••🍃•••═
#نماز_شب
وقتی جوان برای نماز شب بلند میشود ؛ اما خوابش می آید و سرش به این طرف و آن طرف میرود و انه اش پایین می افتد ؛ پروردگار در های آسمان را باز میکند و خطاب به ملائکه میفرماید: " انظرو الی عبدی .. نگاه کنید به بنده ی من "
خداوند علی اعلی افتخار میکند که ببینید این بنده ی من کاری را که بر او واجب نکرده ام چگونه به جا می آورد .
پروردگار میفرماید من سه چیز به او مرحمت میکنم :
۱. اینکه گناهانش را می آمرزم
۲. اینکه موفق به توبه اش میکنم
۳. اینکه رزق وسیعی نصیبش میکنم
#آیتاللهحقشناس
@jomalat_talaei_olama_shohada
⊰❀⊱اولین #ســـلام_صبــحگاهے
⊰❀⊱⊰❀⊱⊰❀⊱━═━━═━ا
تقـــدیم به ســـاحت مقـــدس قطب عالــم امڪان #حضـــرتصـاحـبالــزمان
【عجل الله فرجه】
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدے یاخلیفةَ الرَّحمن و یاشریڪَ القرآن ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان الاَمان
⊰❀⊱و #سـلامبرسـالارشهیـــدان
━═━━═━⊰❀⊱⊰❀⊱⊰❀⊱ا
اَلسَّلامُ عَلَيْڪَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَے الاَْرْواحِ الَّتے حَلَّتْ بِفِناَّئِڪَ عَلَيْڪَ مِنّے سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقيتُ وَ بَقِےَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّے لِزِيارَتِڪُمْ
اَلسَّلامُ عَلَے الْحُسَيْنِ وَ عَلے عَلِےِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلے اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلے اَصْحابِ الْحُسَيْــن..
@jomalat_talaei_olama_shohada
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
بسم رب الشهدا🕊
دل ڪه #هوایی شود، #پرواز است ڪه آسمانیت می ڪند
و اگر بال #خونیـن داشته باشی
دیگر آسمــان، طعم #ڪربلا می گیرد
دلها را راهی ڪربلای #جبهه ها می کنیم و دست بر سینه، به زیارت #"شهــــــداء" می رویم...
بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم.
@jomalat_talaei_olama_shohada
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
#سفره یڪرنگی پهن است
بفرمایید ؛ لقمهای #اخلاص
با جرعهای #صفا ...
ماراهم دعوت کنید شهدا
سلام،صبح بخیر
@jomalat_talaei_olama_shohada
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
شاگردان خوب و بد.mp3
2.35M
❣تلنگر 33
🔰شاگردانخوبوبد👆
#آیت_الله_مجتهدی
@jomalat_talaei_olama_shohada
✍/ امام خمینے(ره):
🔹اگر با پایان یافتن ماه رمضان،
در کردارتان هیچ تغییری پدید نیامد
و روش شما با قبل این فرقی نکرد،
روزهای که از شما خواستهاند
محقق نشده است!
@jomalat_talaei_olama_shohada
"مسابقه با شیطان "
صبح زود همین که از خانه بیرون زد گفت :
مسابقه می دیم از الان تا شب ...
در همین وقت ، چشمش به دختری که از سر کوچه می آمد افتاد!
نگاهش را کج کرد و به شیطان گفت :
فعلا یک هیچ - به نفع من...
#شماهم_از_این_مسابقه_ها_بذارید😉
@jomalat_talaei_olama_shohada
🔸هر کس که بیشتر #برای_خدا کار کرد، بیشتر باید فحش بشنود
🔹ما باید برای #استقامت ساخته می شویم؛ برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ🚫 چون ما اگر #تحمّل نکنیم، باید میدان را خالی کنیم.
#شهید_محمدابراهیم_همت🌷
@jomalat_talaei_olama_shohada
⚘﷽
#وصیت_شهدا_درباره_ی_حجاب:
🌷"#شهیدسیدمحمدخاکساری_مقدم "🌷
خواهرم زینب زمان باش
تورسالت عمیقی به دوش داری و آن حفظ حجاب است، تو باید فرزندانی همچون علی اکبر و علی اصغر تربیت کنی.
🌷" #شهیدحمیدرضانظام "🌷
خواهرم، از بی حجابی است اگر عمر گل کم است نهفته باش و همیشه گل باش.
🌷" #شهیدمحمدرضادهقان "🌷
یک چادر از حضرت زهرا(س) به خانم ها ارث رسیده است؛
بعضی زن ها لیاقت داشتن تنها ارثیه از دختر پیامبر(ص) را هم ندارند.
🌷" #شهیدمحسن_حججی"🌷
از همه ی زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید،
مبادا تارمویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند
مبادا رنگ ولعابی برصورتتان باعث جلب توجه شود
مباداچادر را کناربگذارید
همیشه الگوی خودراحضرت زهرا و زنان اهل بیت قرار دهید...
#حجاب_فاطمی_همراه_باحیای_زینبی
@jomalat_talaei_olama_shohada
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
#خـــاطرات_شهدا
یه بسیجی شیفته فرهاد شده بود❤️
به فرهاد گفت ،
میشه آدرس خونه ات رو بدی تا بهت سر بزنم ؟
فرهاد خندید و گفت ،
بنویس ،
شیراز ، دارلرحمه ، قطعه شهدا🕊، ردیف فلان ، پلاک فلان ...
بعد از شهادتش رفتم به سر مزارش ، دقیقا همون آدرسی بود که به بسیجی داده بود....❗️😢
#شهیدفرهاد_شاهچراغی
یادشون با صلوات
@jomalat_talaei_olama_shohada