بر آستان تو ای جان ، فقیر آمده ام
مرا نگاه بکن ، سر به زیر آمده ام.
از آن توست بزرگی و من شبیه همه
فقیر هستم و پیشت حقیر آمده ام
همراه ما باشید با جملات ناب
📄 @jomelatenab
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَكاتِهِ وسَهّلْ سَبیلی الى خَیْراتِهِ ولا تَحْرِمْنی قَبولَ حَسَناتِهِ یا هادیاً الى الحَقّ المُبین.
خداوندا در این ماه بهره ام را از برکت هایش کامل گردان و راهم را به سوی نیکی هایش هموار نما و از پذیرفتن خوبی هایش محرومم مساز ، ای هدایت کننده به سوی حق آشکار
همراه ما باشید با جملات ناب
📄 @jomelatenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این خبر را برسانید ، به عشاق نجف
بوی سجاده خونین علی میآید
#حی_علی_العزاء
📄 @jomelatenab
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوندا نورت را در دلو وجودمان متجلی کن که سخت محتاجیم
خداوندا برکت نگاهترا در نگاهمان بریز ، تا هر کجا که می نگریم نیکی باشد و مهر
خدایا خستهایم، از خودمان، از روز مرگیها ، از نفرت ها، از جدایی ها، از من بودن ها و ما نشدن ها
خداوندا دستمان را بگیر ، تا یادمان باشد که باید دستی را بگیریم …
خداوندا نگاه مهربانت را از ما دریغ مکن، تا یادمان باشد که باید به تمامی نگاهی باشیم ، از سر مهر و عشق به همه ی انسان ها ...
همراه ما باشید با جملات ناب
📄 @jomelatenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امیرالمومنین علی علیه السلام پس از گفتن اذان از بام مسجد پایین می آید ، در محراب قدم می گذارد، و به نماز می ایستد
صف ها بسته می شود
ناگهان دست پلید شقاوت ، از آستین هرزه نامرد بیرون آمد و با شمشیر زهرآگین ، سر مبارک حضرت را نشانه گرفت، و فرق مولا را شکافت
در آسمانندای جبرئیل بلند شد که: قَد قُتِلَ المُرتضی ...
و در محراب مسجد کوفه ندای حجت خدا بلند شد:
فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ ،
به خدای کعبه رستگار شدم ...
همراه ما باشید با جملات ناب
📄 @jomelatenab
ابن ملجم ملعون را نزد امیرمومنان علی علیه السلام آوردند.
امام به صورتش نگاه کرد و فرمود:
آیا من امام بدی برای تو بودم؟
آیا در حقتو لطف و احسان نکردم؟
با آنکه می دانستم تو مرا خواهی کشت ، خواستم با این کار مانع آن شوم که شقی ترین افراد باشی و از گمراهی بیرون بیایی ...
امیرالمومنین علیه السلام سفارش آن ملعون را به امام حسن علیهالسلام کرد: پسرم ، با او مدارا کن! نمیبینی که او چگونه چشمانش از ترس در حَدقِه می چرخد ،
و مضطرب است
امام حسن علیه السلام عرض کرد: پدرجان او تو را کشتو تو مرا امر به مدارا می کنی؟
حضرت فرمود: ما اهل بیت رحمت هستیم
بهاو از غذای خودت بخوران اگر از دنیا رفتم ، او را قصاص کن ، وگرنه خودم داناترم که با او چه کنم و من به عفو کردن اولی هستم ...
همراه ما باشید با جملات ناب
📄 @jomelatenab