🌙
روزها با فکرِ او دیوانهام، شب بیشتر!
هر دو دلتنگِ همیم، اما من اغلب بیشتر
#سعید_صاحب_علم
🆔 @jomlax❄️
☀️
یک بغل خواب، ولی در بغلت می چسبد
شعرِ من با تو دمید و غزلت می چسبد
فکر کن اولِ صبح است وتو را میبوسم
بردلم وای چه عکس العملت می چسبد
#الهام_رازقی
#صبح_بخیر
🆔 @jomlax❄️
🌙
دامنم پاك است چون صبح از غبار آرزو
می دهد خورشید تابان بوسه برپیشانیم
#صائب_تبریزی
#صبح_بخیر
🆔 @jomlax❄️
یک لحظه حتی چشم از من برنداری
من با نگاهت زنده ام باور نداری؟!
باور نداری پلکی از من چشم بردار
آن وقت می بینی مرا دیگر نداری
این غم که لبخند تو را با خود ندارم
سخت است آری سخت تر از هر نداری
پروانه ات بودم ولی از من پس از این
چیزی بجز یک مشت خاکستر نداری
با هر قدم پا می گذاری بر دل من
قربان لطفت! پای خود را برنداری
#محمدجواد_شرافت
🆔 @jomlax❄️
صندوق رأی دهان گشوده بود
من باید انتخاب می کردم
میان این دشمن آزادی ، به احترام گذشته
و آن دشمن آزادی ، به احترام ایدئولوژی
من اما به آزادی و عشق رأی دادم
و آنگاه نامم به تمامی
از میان هموطنانم محو گردید...
#غادة_السمان
🆔 @jomlax❄️
دست هایم را می بینی ؟
آنها زمین را پیموده اند
خاک و سنگ را جدا کرده اند
جنگ و صلح را بنا کرده اند،
فاصله ها را
از دریا ها و رودخانه ها برگرفته اند.
و باز،
آنگاه که بر تن تو می گذرند،
محبوب کوچکم،
دانه گندمم، پرستویم،
نمی توانند تو را در بر گیرند،
از تاب و توان افتاده
در پی کبوترانی توأمان اند
که در سینه ات می آرمند یا پرواز می کنند،
آنها دور دست های پاهایت را می پیمایند،
در روشنای کمرگاه تو می آسایند.
برای من گنجی هستی تو
سرشار از بی کرانگی ها تا دریا و شاخه هایش
سپید و گسترده و نیلگونی
چون زمین به فصل انگورچینان.
در این سرزمین،
از پاها تا پیشانیت،
پیاده، پیاده، پیاده،
زندگیم را سپری خواهم کرد.
#پابلو_نرودا
🆔 @jomlax❄️
ما برای با تو بودن
عمر خود را باختیم
بد نبود ای دوست،
گاهی هم تو دل میباختی
من به خاک افتادم امّا
این جوانمردی نبود
میتوانستی نتازی بر من
امّا تاختی!
ای که گفتی عشق را
از یاد بردن سخت نیست
عشق را شاید،
ولی هرگز مرا نشناختی!
#فاضل_نظری
🆔 @jomlax❄️