『♥️』
حواسم از زندگی پرت شد
وقتی ناگهان
مرا درون خیابان
عاشقانه بوسیدی
انگار تمام برگهای پائیز
به احترام من و تو
زمین را فرش کردند
دستانم گرم شد از شور عشق
و حرارت نگاهت
آب کرد یخ تنهایی را
جوشید چشمه چشمانم
به پای نگاه سوزانت
تمام من سرا پا تو شد
پرکشیدم از زمین
با بالهای طلایی عشق
#فاطمـه_کولیوند
﹝جُملِڪس﹞
『♥️』
حواسم از زندگی پرت شد
وقتی ناگهان
مرا درون خیابان
عاشقانه بوسیدی
انگار تمام برگهای پائیز
به احترام من و تو
زمین را فرش کردند
دستانم گرم شد از شور عشق
و حرارت نگاهت
آب کرد یخ تنهایی را
جوشید چشمه چشمانم
به پای نگاه سوزانت
تمام من سرا پا تو شد
پرکشیدم از زمین
با بالهای طلایی عشق
#فاطمـه_کولیوند
﹝جُملِڪس﹞
『♥️』
حواسم از زندگی پرت شد
وقتی ناگهان
مرا درون خیابان
عاشقانه بوسیدی
انگار تمام برگهای پائیز
به احترام من و تو
زمین را فرش کردند
دستانم گرم شد از شور عشق
و حرارت نگاهت
آب کرد یخ تنهایی را
جوشید چشمه چشمانم
به پای نگاه سوزانت
تمام من سرا پا تو شد
پرکشیدم از زمین
با بالهای طلایی عشق
#فاطمـه_کولیوند
﹝جُملِڪس﹞