بنشین، مرو، چه غم که شب از نیمه رفته است؟
بنشین که با خیال تو، شبها نخفتهایم...
#فریدون_مشیری
﹝ @Jomlax ﹞
تو چیستی،
كه من از موج هر تبسم تو
بسان قایق،
سرگشته، روی گردابم
#فریدون_مشیری
﹝ @Jomlax ﹞
من نیز چوخورشید دلم
زنده به عشق است
راه دل خود را نتوانم،که نپویم
هر صبح که در آیینهٔ جادویی خورشید
چون می نگرم او همه من، من همه اویم
#فریدون_مشیری
﹝ @Jomlax ﹞
کاش می گفتی چیست ؟
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست …
#فریدون_مشیری
﹝ @Jomlax ﹞
برخیز
و برفروز چراغ سپیده را
تا بنگرم به روی تو صبح ندیده را
#فریدون_مشیری
﹝ @Jomlax ﹞
°
ای سرنوشت!
از تو کجا میتوان گریخت؟
من راهِ آشیان خود از یاد بردهام
یکدم مرا به گوشهی راحت رها مکن
با من تلاش کن که بدانم نمردهام...
#فریدون_مشیری
﹝ @Jomlax ﹞
بازو به دور گردنم از مهر حلقه کن
بر آسمان بپاش شراب نگاه را
بگذار از دریچهی چشم تو بنگرم
لبخند ماه را...!
#فریدون_مشیری
﹝ @Jomlax ﹞
می روم ز دیده ها نهان شوم
می روم که گریه در نهان کنم...
#فریدون_مشیری
﹝ @Jomlax ﹞
در آغوشِ این سکوت حزین
هنوز یاد تو سرمایهی حیات من است.
#فریدون_مشیری
﹝ @Jomlax ﹞
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت...
#فریدون_مشیری
﹝ @Jomlax ﹞
ای همیشه خوب!
ای همیشه آشنا!
هر طرف که میکنم نگاه
تا همه کرانه های دور
عطر و خنده و ترانه میکند شنا
در میان بازوان تو
#فریدون_مشیری
﹝ @Jomlax ﹞
آن که میگفت منم بهر تو غمخوار ترین
چه دل آزار ترین شد، چه دل آزار ترین...
#فریدون_مشیری
﹝ @Jomlax ﹞